معرفی و دانلود رایگان کتاب زن زیادی
برای دانلود قانونی کتاب زن زیادی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زن زیادی
کتاب زن زیادی دربرداندهی 9 داستان کوتاه از جلال آل احمد، دردهای اجتماعی و نوع تفکرات زنان را در جامعهای مردسالار به تصویر کشیده است.
کتاب زن زیادی یکی از ارزشمندترین آثار جلال آل احمد است که روایت زندگی نه فقط زنان بلکه مردانی است که جایگاه شناخته شده و مهمی در جامعه دارا نمیباشند. در جامعهای که نادانی و خرافات بسیار پررنگ است و زن و مرد هر دو به یک اندازه بدبخت هستند. او در این اثر به انتقاد از سنتها و همینطور افکار و کارهای زنان سنتی میپردازد.
داستانهای این مجموعه بر زندگی و نوع تفکرات زنان در جامعه متمرکز است و با نثر ساده و گیرای آل احمد، مخاطب را به درون دنیای خود میبرد و او را در کنار شخصیتهای زنده که میتوان با آنها همزاد پنداری کرد، قرار میدهد.
زبان این مجموعه و این داستان، طنز با ادبیاتی در زمانهای قدیم است. همان زمانها که زنان پیش هم میرفتند و مراسم سمنو پزان برگزار میکردند و به توطئه علیه هووهایشان میپرداختند، عمه قزیها هم نسخههای علمی برای درمان نازایی زنها تجویز میکردند و از دخترها میخواستند تا کنار دیگ بروند و بخت رویایی خود را آرزو کنند.
یکی از ویژگیهای خوب داستانهای جلال این است که به هر زمانی از جامعه قابل تعمیم است و شخصیتهای داستانش را میتوان در خانواده و اطرافیان خود دید. زن زیادی فراتر از زمان و مکان به رشته تحریر درآمده است. هنوز هم رفتارها و عاداتی که نویسنده از آنها انتقاد میکند، در همه جای اجتماع قابل لمس است.
جلال آل احمد (Jalal Al-e-Ahmad) در سال 1302 در محلهای در تهران و در خانوادهای مذهبی متولد شد. پدرش روحانی بود و میخواست تا پسرش را جانشین خود کند اما نتوانست. نکتهای که در زندگی آلاحمد بسیار مورد توجه است، زندگی پیوسته ادبی او میباشد. یکی از موضوعات اجتماعی که نویسنده در داستانها زیاد مورد بررسی قرار داده است بیچارگیها، محرومیتها و نداشتن آزادی زن در خانواده و اجتماع میباشد.
در بخشی از کتاب زن زیادی میخوانیم:
از در باغ آسایشگاه پا به درون گذاشتم هنوز اثری از ترس و وحشت پیشین را با خود داشتم. وحشت از ورود به یک جای ناشناس. وحشتی که وقتی بچه بودم از ورود به جلسهی امتحان در خودم حس میکردم.
با دوستم که طبیب آسایشگاه بود قرار گذاشته بودم ساعت ده صبح خودم را به شاه آباد برسانم. اوایل مهر بود و هنوز بیمارها در فضای آزاد زندگی میکردند. از همان دم در، تختهای چوبی و آهنی را ردیف، پهلوی هم، روی زمین گذاشته بودند. و بالای هر ردیفی از آنها یک طاقهی بنلد و دراز برزنت کشیده بودند. کنارهی ملافههای سفید و چرک مُرد بسترها، روی خاک افتاده بود و سایهبان بالاسر تختها را گرد گرفته بود و اولین برگهای خزانزدهی چنارهای بلند باغ گله به گله روی آن نشسته بود. فقط راهرو و قیر ریز وسط باغ که به صحنهی نمایش منتهی میشد خالی بود. همه جا، کنار باغچهها، دور حوضها، زیر ردیف درختها، کنار جویهای آب که گرچه صاف و زلال و حتماً سرد بود، ولی هوسی برای آشامیدن نمیانگیخت، کنار ساختمانها، روی مهتابیها و ایوانها و همه جای دیگر در پستیها و بلندیهای باغ، تختها پهلوی هم ردیف شده بودند و روی آنها آدمهای مسلول دراز کشیده بودند، یا نیمخیز نشسته بودند. و همهی آنها وقتی از پهلویشان میگذشتیم با قیافههای مات و مهتابی و با چشمهای بیمارانهی درشت و گود افتاده به ما مینگریستند. شاید این نگاههای عجیب بود که چنان خواهشی را کمکم در دل من افروخت نمیدانم. ولی همهشان این نگاه را داشتند. در قسمت زنانه و مردانه، در قسمتهای عمومی و خصوصی و هر جای دیگر که دوست طبیبم مرا با خود برد، همه این نگاه را داشتند.
فهرست مطالب کتاب
به عنوان مقدمه
سمنوپزون
خانم نزهت الدوله
دفترچه بیمه
عکاس بامعرفت
خداداد خان
دزد زده
جاپا
مسلول
زن زیادی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زن زیادی |
نویسنده | جلال آل احمد |
ناشر چاپی | انتشارات فانوس دنیا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 187 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6097-31-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |