معرفی و دانلود کتاب رصدخانه
برای دانلود قانونی کتاب رصدخانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رصدخانه
کتاب رصدخانه نوشتهی امیلی گریسون، سرگذشت دختری به نام لیز است که برای فرار از دردسرهایی که خواهرش برای زندگی او ایجاد میکند به عشقی سوزان و پرالتهاب پناه میبرد و اتفاقات عجیبی برایش رخ میدهد.
دربارهی کتاب رصدخانه (The observatory: a novel):
این کتاب داستان خواهرهای دو قلویی به نامهای لیز و هارپر است که زندگی کاملاً متفاوتی نسبت یه یکدیگر دارند. آنها در هیچ زمینهایی با هم شباهت ندارند و در دو دنیای مختلف زندگی میکنند. هارپر دختر جذابی بود که رویاهای بزرگی در ذهن داشت و مردان زیادی جذب او میشدند. در حالیکه هیچ مردی قادر به برقراری رابطه با لیز نبود و او همیشه از این مسئله رنج میبرد.
هارپر برای به دست آوردن رویاهایش به جای دیگری نقل مکان کرد و از لیز دور شد؛ به طوریکه لیز آخرین باری را که با خواهرش صحبت کرده بود یادش نمیآمد. اما سرنوشت یکبار دیگر این دو خواهر را در کنار هم قرار داد. هارپر ثروتمند و مشهور شده بود اما لیز زندگی کاملاً معمولی داشت و این باعث میشد تا او گاهی از خود بپرسد کجا میتوانم موقعیتی جذابتر داشته باشم؟ اصلا زندگی من کجاست؟
اما در میان این فراز و نشیبهای عجیب و غریب، ناگهان برای لیز اتفاقی خوشایند میافتد. روزی سرنوشت او را به مسیری غیرمنتظره و عاشقانه سوق میدهد و با مردی به نام دیوید فیلدز، ستارهشناس آماتور خوشتیپ همراه میکند. آیا او میتواند آسیبهای گذشته خود را کنار بگذارد و با دیوید به ستارهها برسد؟ آیا او جرأت تلاش کردن را دارد؟
کتاب رصدخانه نشاندهندهی تجارب شخصی نویسنده است، زیرا امیلی گریسون (Emily Grayson) در بعضی قسمتها از شباهت زندگی خودش با ماجرای این رمان حرف میزند.
نکوداشتهای کتاب رصدخانه:
- گرانبها و معنادار، خواننده مسحور خواهد شد. (Tampa Tribune - تامپا تریبون)
- بسیار گیرنده و اثرگذار ... اشاراتی به علایق و احساسات شدیدی دارد که در زندگیهای ساکن و خاموش از بین میروند. (People on The Gazebo)
کتاب رصدخانه برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن رمانهای احساسی و عاشقانه علاقهدارید، این کتاب برای شما لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب رصدخانه میخوانیم:
روز بعد برای شرکت در مراسم تشییع جنازه حرکت کردیم. در طول شش ساعت مسافرتمان حتی با اینکه زنجیر چرخ بسته بودم و خیلی آرام رانندگی می کردم جاده ها بد و خراب بودند؛ برف پاک کن ها حین پاک کردن شیشه جلو از برفاب در تماس با شیشه صدای غیژ ایجاد می کردند. خاله لیتریس کنار من نشسته بود، اما هیچ کدام ما اصلاً تحمل حرف زدن نداشتیم.
وقتی به استون پوینت رسیدیم، کلیسای زیبا مملو از جمعیت بود. به دنبال هارپر گشتم، ولی فرصت نکردم او را بیابم، چون بلافاصله پس از رسیدن ما مراسم شروع شد و من و خاله لیتریس مجبور شدیم عقب کلیسا جایی برای نشستن پیدا کنیم.
ناگهان، یک مرد برخاست و جای خود را به من و خاله لیتریس داد. ما حرفی ردوبدل نکردیم؛ ولی فهمیدم که او مردی است خوش تیپ که تازه صورتش را اصلاح کرده بود و در آن لباس مخصوص کمی ناراحت به نظر می رسید. نامش دیوید فیلدز بود، آن موقع این را نمی دانستم و او مردی بود که خیلی زود در دام عشقش گرفتار شدم و البته این را هم آن موقع نمی دانستم. خیلی عجیب است گاهی شخصی وارد زندگی شما می شود و در آن لحظه شما فکرش را هم نمی کنید که این شخص که وجودش هیچ مفهومی برای شما ندارد روزی ممکن است همه زندگی شما شود. من به خاله لیتریس کمک کردم بنشیند سپس خودم را به زور کنارش جا دادم و با حرکت سر از مردی که جایش را به ما داده بود تشکر کردم و سپس رویم را از او برگرداندم. وقتی تابوت را داخل آوردند. کوچک و ساده و براق با طرحی از گل رز که رنگش تقریباً همرنگ موهای دومنیکا بود- به نظر می رسید که جمعیت داخل کلیسا ساکت شدند و یک صدا شروع به گریه کردند. گریه آن ها ادامه داشت تا اینکه کشیش شروع به خواندن سرود مذهبی کرد و سپس بیانیه ای توسط دختر کوچولویی بنام کیت لین که بهترین دوست دومنیکا بود ارائه شد.
کیت لین، دختر هشت ساله بلوندی که عصبی و هیجان زده به نظر می رسید، جلوی همه ایستاد و عروسکش را محکم به سینه چسباند. سپس با صدای لرزانی که به زمزمه شبیه بود در بلندگو گفت: «این عروسک را می بینید؟ دومنیکا این را به من داده.» من به عروسک نگاهی انداختم. کهنه و رنگ و رو رفته بود. لباسی پاره بر تن و داخل جعبه ای قرمزرنگ قرار داشت. گویی آب سردی بر سرم ریختند وقتی فهمیدم این همان عروسکی بود که من آن را موقع تولد دخترخواهرم به او هدیه داده بودم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رصدخانه |
نویسنده | امیلی گریسون |
مترجم | الهام شیخی ابومسعودی |
ناشر چاپی | انتشارات متخصصان |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 151 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7433-09-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |