معرفی و دانلود کتاب دم حضرت والا - جلد اول
برای دانلود قانونی کتاب دم حضرت والا - جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دم حضرت والا - جلد اول
کتاب دم حضرت والا - جلد اول نوشتهی احمد عربلو، اولین کتاب از مجموعه خندههای نخودی است که در حدود هشتاد داستان و حکایات تاریخی و اجتماعی طنز دربردارد.
دربارهی کتاب دم حضرت والا - جلد اول:
یکی از بارزترین گونههای شوخطبعی شناخته شده، طنز است که مشکلات و نادرستیهای جامعه را با بیانی انتقادی، هنرمندانه و هوشمندانه به تصویر میکشد. اصلاح مشکلات جامعه به جای تخریب از جمله اهداف اصلی طنز به شمار میآید که در این کتاب به آن اشاره شده است.
درباره مجموعه خندههای نخودی:
مجموعه خندههای نخودی، یک مجموعهی طنز هفت جلدی است که با تصویر کشیدن داستانهای مختلف به شیوهای طنزآمیز، نوجوانان را با این ژانر آشنا کرده و آنها را همراه با خود به دل حکایات شیرین تاریخ میبرد.
کتاب دم حضرت والا - جلد اول مناسب چه کسانی است؟
نوجوانان علاقهمند به داستانهای طنز ایرانی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب دم حضرت والا - جلد اول میخوانیم:
روزی بهلول از راهی میگذشت. مرد غریبی را دید که سر در گریبان فروبرده بود و میگریست. بهلول نزد آن مرد رفت. سلام کرد و سپس گفت: «آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی؟» مرد جواب داد: «من مردی غریبم که تازه به این شهر آمدهام. وقتی به این شهر رسیدم، قصد حمام کردم. چون مقداری پول و جواهرات همراه داشتم، از بیم دزدان، آنها را در دکان عطاری به امانت سپردم. اما وقتی برای بازپس گرفتن آنها رفتم مرد عطار به من ناسزا گفت و مرا دیوانه خطاب کرد و امانتم را به من پس نداد.» بهلول گفت: «غم مخور! من امانت تو را بهآسانی از آن مرد عطار میگیرم و به تو پس میدهم.» آنگاه نشانی آن عطار را پرسید و به مرد غریب گفت: «من فردا فلان ساعت نزد آن عطار میروم. تو هم در همان ساعت به دکان آن مرد بیا و بدون اینکه با من صحبت کنی به عطار بگو امانت مرا بده.»
مرد قبول کرد. بهلول فوری نزد آن عطار شتافت و به او گفت: «من خیال مسافرت به شهرهای دوردست را دارم و چون مقداری جواهرات گرانقیمت دارم میخواهم آنها را به امانت نزد تو بگذارم. اگر به سلامت بازگشتم، آن جواهرات و زرها را از تو میگیرم. و چنانچه تا فلان مدت بازنگشتم، تو از جانب من وکیل و امین هستی تا آن جواهرات را بفروشی و با پول آنها مسجد بسازی.»
عطار، که مردی طمعکار بود، با شنیدن این سخن خوشحال شد و گفت: «به دیدۀ منت! چه وقت امانت را میآورید؟» بهلول گفت: «فردا، فلان ساعت.»
فهرست مطالب کتاب
مثلاً قسمت اول / حکایتهای کمی خندهدار!
یک کوزه آرزو
حکایت جدیده
اندر حکایت زنجیر عدل انوشیروان و باقی قضایا!
قصۀ آن پادشاه و باقی قضایا
گرگ باسواد
اندر حکایت آن خرس که خوانندۀ ما را کشت
اسب زبانفهم
گنجی که باد نیاورد
حکایت آن پیرمرد که دلش خوش بود
امانت
آقای ناظم باهوش
تنبلی که کار دست خودش داد
گزارش یک قتل
خدایا متشکرم
ماشین من انشاءالله
داستان آن شغال و مرغ و پیرزنه
طوطی سخنگو
ملاقات
یک حکایت امروزی
نصیحت خرسی
پادشاه احمق و مرد روستایی
قرارداد
فرار الاغ
سیزدهم عید و زالزالک
بیچاره ثروتمندان
حکایت آن اَبَرقدرت
مثلاً قسمت دوم / گشتوگذاری در کوچههای خندهدار تاریخ
مأمور بیسواد شاهنشاه
سرلشکر مستهلکشده
دانستن زبان انگلیسی
پاسخ دندانشکن
دُم حضرت والا
نثری که بهتر از نظم بود
پادشاه و شعر و طویله
خان زیرک
بازی
حرف حق
هدیۀ سلطان
یا کریم!
کیسۀ عجیب
کمی از شاهعباس
کمی از نادرشاه
کمی از آغامحمدخان قاجار
دو شغل متفاوت
نقشهای برای آقای کاشف
حاکم جهنم
خاطره از دربار هرقل
ترس از ارتفاع
نمدمالی
مثلاً قسمت سوم / ناخنک به چند دفترچۀ خاطرات
از دفترچۀ خاطرات یک کتاب
از دفترچۀ خاطرات یک موش
خاطرات یک جوجۀ تازه سر از تخم درآورده
از دفترچۀ خاطرات یک درخت
از خاطرات خود خودم
پدرِ عشق ماشینِ من
از دفترچۀ خاطرات شاه
خاطراتِ اونوَری
از دفترچۀ خاطرات اشرف پهلوی، خواهر شاه و دختر رضاخان
از خاطرات همسر رضاخان
باز هم از خاطرات همسر رضاخان
مثلاً قسمت چهارم / از هر دری طنزی
نصیحتهای یک پدر به فرزندش
دزد بُرد
تنبل و دکتر باهوش
دلیل گریه
عینکی که پیدا شد
یک نامۀ گربهای
خیالات یک مرده
یک طنز بیمزه
کرایه کردن ماشین
نامه
شاعر فقیر
کشتی نوح
صد دام از اینور
مُردنهای عجیب
عمو سام... میزگرد و باقی قضایا
دیوانهها نخوانند
قبل از دار با سردار قادسیه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دم حضرت والا - جلد اول |
نویسنده | احمد عربلو |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 192 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-03-0312-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان |