معرفی و دانلود کتاب دختر شعلهور
برای دانلود قانونی کتاب دختر شعلهور و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دختر شعلهور
اولین مواجههی ما با آدمهای جدید چهره و ظاهرشان است. چه میشود اگر با چهرهی سوخته و زخمی و تغییر شکلیافته روبهرو شویم؟ تونی ابوت در کتاب دختر شعلهور ما را به این چالش دعوت میکند که آیا میتوانیم در ملاقات با چنین شخصی احساساتمان را کنترل کنیم؟ آیا میتوانیم با او مثل یک فرد عادی برخورد کنیم؟ یا میترسیم و سرمان را به این طرف و آن طرف میچرخانیم تا با او چشم در چشم نشویم؟ جسیکا دختربچهای با صورت سوخته است که وارد مدرسه شده و حالا در برخورد با بچههای کلاس با چالشهای زیادی باید دستوپنجه نرم کند. این داستان براساس واقعیت نوشته شده است.
دربارهی کتاب دختر شعلهور
تونی ابوت (Tony Abbott) در کتاب دختر شعلهور (Firegirl) داستانی از دنیای ناپیدای احساسات نوجوانی را به تصویر میکشد که میان ترس، همدلی، ناآگاهی و شهامت دستوپا میزند؛ شاگرد جدیدی قرار است به بچههای کلاس اضافه شود و ذوق و هیجان و اشتیاق لابهلای نیمکتهای کلاس موج میزند تا جایی که معلم بچهها را به سکوت دعوت کرده و میگوید که چیزی هست که باید دربارهی دانشآموز جدید به آنها بگوید... جسیکا صورتش سوخته... اما این نباید منجر به نگاههای عجیب یا برخورد غیردوستانه با او شود. آیا بچههای کلاس میتوانند با جسیکا مثل یک همکلاسی عادی دوست شوند؟ آیا آنها از پس این شرایط جدید برمیآیند؟
داستان از زبان یک پسر معمولی به اسم تام، روایت میشود؛ پسری که هیچوقت فکرش را هم نمیکرد، زندگیاش با آمدن دختری که «متفاوت» است، دگرگون شود. حقیقتاً تازهوارد بودن به اندازهی کافی سخت هست، چه برسد به اینکه نصف صورتت هم سوخته باشد و هیچکس در کلاس برای چنین مواجههای آماده نیست و همین تضادها میان ظاهر زخمی جسیکا و درون آرام و مهربانش است که داستان را به اوج مرزهای احساسات انسانی میکشاند.
تونی ابوت استاد ظرافت در نوشتن داستانهای چالشبرانگیز برای نوجوانان است. او با قلمی ساده اما اندیشمندانه، موقعیتهایی را خلق میکند که هم ملموساند و هم بهشدت انسانی. او که در آثار دیگرش نیز به دغدغههای اجتماعی و روانی نوجوانان پرداخته، در این رمان کوتاه اما پرمفهوم، بهجای شعاردادن یا نتیجهگیریهای کلیشهای، اجازه میدهد شخصیتها خودشان با موقعیتها روبهرو شوند و ذرهذره رشد کنند. او نشان میدهد تغییر، همیشه با یک تحول بیرونی آغاز نمیشود؛ گاهی فقط کافیست آدمی به چشمهای دیگری نگاه کند تا دنیایش زیرورو شود.
درونمایهی کتاب دختر شعلهور، بیش از آنکه دربارهی ظاهر باشد، دربارهی «دیدن» است؛ دیدنِ چیزی فراتر از زخم. دیدنِ انسانیت در جهانی که اغلب فقط زیبایی را میپسندد و از درد فراری است. آشنایی با جسیکا، میتواند مواجهه با ترسهای پنهانمان باشد و مرور سؤالات درونی بیپایان: اینکه آیا میتوانیم کنار کسی بنشینیم که حضورش، زخمهای خودمان را هم به یادمان میآورد؟ تونی ابوت با انتخاب این موضوعِ حساس، خواننده را دعوت میکند بهنوعی تمرینِ دیدن؛ دیدن بیقضاوت، دیدن بیپرهیز...
این داستان غمی توأم با امید بر دلتان مینشاند و علاوهبر یک روایت تراژیک، تمرینیست برای همدلی. نویسنده در فرایند شکلگیری داستان، شرایطی رقم زده که هرکسی به اقتضای سن خود میتواند با فضای داستان همراه شود و درک متفاوتی نسبت به مفاهیم ارائهشده در داستان داشته باشد. برای بزرگسالی که آن را میخواند، میتواند پنجرهای باشد به خاطرات فراموششدهای از نپذیرفتن، جازدن و داوریهای ناآگاهانه.
دختر شعلهور با تمام سادگیاش، دست روی یکی از اساسیترین سؤالهای زندگی میگذارد و آن این است که آیا میتوانم کسی را که با من متفاوت است، واقعاً دوست داشته باشم؟ این کتاب را میتوانید با ترجمهی ماندانا گرشاسبی از انتشارات قصه باران بخوانید.
جوایز و افتخارات کتاب دختر شعلهور
- کتاب منتخب دبیران سایت آمازون؛
- برندهی جایزهی کتاب داستانی بادبادک طلایی سال 2006؛
- در لیست 10 کتاب برتر نوجوانان YALSA در سال 2007.
نکوداشتهای کتاب دختر شعلهور
- در این داستان تلخ، خوانندگان متوجه خواهند شد که حتی با انجام کارهای کوچک مهربانانه، مردم بیشتر از آنچه که از دست میدهند، به دست میآورند. (Booklist)
- این یک کتاب معمولی در مورد سازگاری با تفاوتها نیست؛ در عوض، تونی ابوت بهطرز درخشانی تلاش بچهها را برای مدیریت این نفوذ نابهنجاری به زندگی آنها بررسی میکند... رمانی قابلدرک و درعینحال قابلتأمل. (بولتن مرکز کتابهای کودکان)
- داستانی تأثیرگذار دربارهی دوستی که خواندن آن آسان، اما فراموشکردنش سخت است. (مجلهی کتابخانهی مدرسه)
- ارتباط تام با جسیکا دیدگاه او را نسبت به خودش، همسالان و دوستیاش تغییر میدهد. این رمان شاید مختصر باشد، اما تأثیر زیادی از خود بر جای میگذارد. (Publishers Weekly)
کتاب دختر شعلهور برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کودکان و نوجوانان 9 تا 12 سال مناسب است. اما مشکلی که در طی داستان مطرح کرده میتواند دغدغهی بسیاری از افراد بزرگسال نیز باشد. چرا که هرگز تعلیمی در رابطه با برخورد مناسب با افراد آسیبدیده و کسانی که نقصعضو دارند در سیستم آموزشی جایی نداشته و اگر احساس میکنیم که در این زمینه نیاز به تمرکز و تحلیل بیشتری داریم، این کتاب میتواند فرصتی ایدهآل برای پرداخت به این دغدغه باشد.
در بخشی از کتاب دختر شعلهور میخوانیم
صدای جف بالا رفت: «برای اون دست تکون بدی؟ اون ماشین اینجا نیست. این خیلی عجیبه؟ چرا اصلاً باهاش حرف زدی؟»
جوابی نداشتم. سعی کردم آبدهانم را قورت بدهم. صداهای خانه آنها تبدیل به فریاد شد و جف داشت با تلفن راه میرفت.
گفت: «یه چیزی بهت بگم. وقتی توی مدرسه نیست خوشحالم. از اینکه پشت سرش میشینم حالم به هم میخوره. عموم نمیذاره اون طرف ماشینش بیاد.»
بلندبلند خندید.
- خفه شو.
صدای بستهشدن در آمد.
گفت: «خودت خفه شو. میدونستم داری یه کارهایی میکنی. آدماحمقه رفته سراغ آدممشعلی. رفتی خونهشون و حالا در موردش حرف میزنی. دختر آتشین دیوانه. چرا باید تو رو ببرم در خونه اون؟ من فقط میخوام ازش فرار کنم، بس که زشته. اصلاً چنین آدمهایی نباید زنده باشن. چرا اینقدر زشته؟ زشته، زشت، زشت...»
به جف فحشی دادم و گوشی را گذاشتم.
به اتاقم دویدم و باقی روز آنجا ماندم. مادرم برای شام صدایم کرد، اول وانمود کردم سردرد دارم، بعد به اتاقم آمد و خودم را به خواب زدم.
پدر و مادرم به من سر زدند. دو سه بار آهسته تا بالای سرم آمدند. یکبار پدرم صدایم زد، ولی جوابی ندادم. دیگر تنهایم گذاشتند.
روز یکشنبه خستهوکوفته بیدار شدم. بهمحض اینکه نشستم یادم افتاد دیشب خوابی دیدم. عصبی بودم و معدهام سفت شد.
در خوابِ من جسیکا سوار یک ماشین سیاهرنگ بود. ماشین پره داشت، ولی خرد شده بود و داشت میسوخت. جسیکا تقلا میکرد بیرون بیاید. روی شیشهها میزد و بعد داخل ماشین افتاد. دیگر نمیشد او را دید. همه نزدیک شدند، ولی آتش آنقدر زیاد بود که اجازه نمیداد. من هم سعی کردم نزدیک بروم، ولی هی عقب میرفتم. مادرش هم میخواست به ماشین نزدیک شود. بعد یکطوری جسیکا از ماشین بیرون آمد، جیغ میکشید. من برگشتم و از میان جمعیت فرار کردم. فرار کردم و دویدم. بعد از خواب بیدار شدم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دختر شعلهور |
نویسنده | تونی ابوت |
مترجم | ماندانا گرشاسبی |
ناشر چاپی | انتشارات قصه باران |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 137 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7943-25-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی نوجوان، کتابهای داستان آموزنده نوجوان، کتابهای کودک 9 تا 12 سال، کتابهای داستان آموزنده کودک |