معرفی و دانلود کتاب داستان دستان: داستان های شاهنامه
برای دانلود قانونی کتاب داستان دستان: داستان های شاهنامه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستان دستان: داستان های شاهنامه
بــاد لطیف بهاری سرشاخههای درختان را میجنباند. آفتاب میرفت تا پشت کوههای خاکستری رنگ غروب کند. با صدای بهرام جارچی که با شور و اشتیاق فریاد میزد: «پهلوان سام، پهلوان سام برگشت.» پنجرهی خانهها یکی یکی باز میشد. خبر برگشت پهلوان سام از شکار، مثل همیشه همهّمهی عجیبی بین اهالی به راه انداخته بود. هر کسی سراسیمه و پرشتاب میخواست اوّلین نفری باشد که به پیشواز پهلوان سام برود.
شجاعت، دلیری و زورِ بازوی پهلوان سام به خاطر کارهای شـگفت و حـیرت آوری که انجام میداد دیگر زبان زد همه شده بود. او در میان شور و نشاط مردم ام و متبسّم پیش آمد. کت بلندی به تن و چکمههایی که تا زانوانش میرسید به پا داشت. طبق معمول یک گرز بزرگ به دست گرفته بود. مردم یک بارِ دیگر با دیدن قامت بلند و تنومند، عضلات برآمده، بازوان قوی و سینه ستبر پهلوان، هلهلهی شادی سر دادند.
پـشت سرِ پهلوان، دو نفر از پیشکارهای ورزیده و قوی هیکل در حالی کـه هـر کـدام یـک سـرِ چـوبی کـه دست و پای شیری بزرگ به آن بسته شده بـود را حمل مـیکردند بـه مـیدان رسـیدند. نگاههای کـنجکاو و شگفت زدهی مردم به شکار بزرگِ پهلوان دوخته شد و بعد از لحظهای صدای فریاد آنها که با هم میگفتند: «زنده باد پهلوان، زنده باد پهلوان» در فضا پیچید.
همه میدانستند که پهلوان اگر برای تفریح و گشت و گذار هم به جنگل برود، دست خالی بر نمیگردد، دیگر چه برسد به این که با عزم و قصد شکار به جنگل رفته باشد. عدّهای با دیدن شیر عظیمالجثهی گرفتار شده، از ترس به عقب میرفتند و عدّهای هم مبهوت و حیرت زده حلقه را دورِ شکار تنگتر میکردند.
شکار که نفسهای آخر را میکشید، هر ازگاهی دست و پایش را برای رهایی با یک خرناس بلند تکان میداد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستان دستان: داستان های شاهنامه |
نویسنده | زهره خسروانی |
ناشر چاپی | انتشارات باد |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6527-24-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ایرانی |