معرفی و دانلود کتاب دادگاه نویسنده

معرفی کتاب دادگاه نویسنده

کتاب دادگاه نویسنده نمایشنامه‌ای در سه پرده به‌قلم امین سرلک است. این کتاب داستان نمایشنامه‌نویسی را روایت می‌کند که نمایش‌هایش به صحنه‌ی قتل بدل شده‌اند و دادگاه تصمیم گرفته او را بابت این موضوع محاکمه کند. این اثر با شکستن مرز میان صحنه‌ی تئاتر و زندگی واقعی، بر جایگاه مخاطب به‌عنوان بخشی از اجرا تأکید می‌کند.

درباره‌ی کتاب دادگاه نویسنده

زمان محاکمه فرا رسیده. ما اینجا جمع شده‌ایم تا درباره‌ی نویسنده‌ی جنایتکاری تصمیم بگیریم که مرتکب قتل و آشوب‌های ویرانگر در سالن‌های تئاتر شده است. پروژکتور روشن و محاکمه آغاز می‌شود...

نمایشنامه‌ی دادگاه نویسنده با ساختاری کلاسیک در سه پرده، با استفاده از طنزی تلخ مخاطب را به تأمل در خود فرامی‌خواند. امین سرلک داستان نمایشنامه‌نویسی را روایت می‌کند که شخصیت‌های نمایشنامه‌هایش چنان واقعی هستند که مخاطب را به عمل وا می‌دارند؛ اعمالی پرخشونت و ویرانگر. داستان محاکمه‌ی نویسنده به‌گونه‌ای است که مخاطب را نه فقط در جایگاه ناظر که در جایگاه قضاوت قرار می‌دهد و موقعیتی را برای او رقم می‌زند تا با خوی وحشی انسانی رو‌به‌رو شود؛ لحظه‌ای برای تفکر در خویشتن.

تکنیک به‌کاررفته توسط امین سرلک در نمایشنامه‌ی دادگاه نویسنده را می‌توان نقطه‌ی مقابل تکنیک فاصله‌گذاری برشت دانست. برشت در تکنیک فاصله‌گذاری با استفاده از عناصر نمایشی مختلفی مانند نور و موسیقی مانع از غرق‌شدن تماشاگر در نمایش می‌شد. امین سرلک اما به دنبال غرق‌شدن تماشاگر در نمایش است؛ تا جایی که مرز میان نمایش و واقعیت درهم‌ریخته شده و تماشاگران بدل به بخشی از نمایش شوند و احساسات ویرانگر آنان به شکلی خون‌بار بروز یابد.

امین سرلک متولد 1372 است و کتاب دادگاه نویسنده نخستین اثر منتشرشده به قلم این نویسنده‌ی جوان است. گفتنی‌ست انتشارات «سبزان» عهده‌دار انتشار این اثر بوده.

کتاب دادگاه نویسنده برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب دادگاه نویسنده مناسب تمام کسانی است که از نمایشنامه‌خوانی لذت می‌برند یا به حوزه‌ی تئاتر علاقه‌مند هستند. مطالعه این کتاب همچنین برای کسانی که غرق‌شدن در دنیای داستانی را دوست دارند، جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب دادگاه نویسنده می‌خوانیم

سالن دادگاهی در بیرون شهر. دوازده صندلی هیئت منصفه، در سمت راست دادگاه جای گرفته. ویدئو پروژکتور کوچکی کنار صندلی‌ها چشمک می‌زند. سمت چپ دادگاه، جایگاه متهم و در قسمت بالایی دادگاه میز قاضی قرار دارد. کنار میز قاضی، پرده‌ای سفید نصب شده. قبل از این‌که چراغ‌ها روشن شوند، صدای درهمِ باد و موسیقی غم‌انگیزِ سازدهنی شنیده می‌شود. نور به صحنه می‌آید. صدای همهمه‌ی هیئت منصفه سالن را پر می‌کند.

قاضی: (چکش را روی میز می‌کوبد. اعضای هیئت منصفه سکوت می‌کنند.) دادستان کیفرخواستو مطرح کنه.

دادستان: جناب قاضی، و هیئت منصفه‌ی محترم. ما اینجا جمع شدیم تا درباره‌ی جنایت‌کاری تصمیم بگیریم که مرتکب قتل و آشوب‌های ویرانگر در سالن‌های تئاتر شده. آقای تیرزن، در لباس مقدس هنر، دشمنی خودشو با انسان و انسانیت به انتها رسونده. اون هیچ رسالت و تعهدی نسبت به فرهنگ و اخلاقیات نداره، تنها استفاده‌ی اون از هنر، مخفی کردن چهره‌ی شیطانیش در زیر کلمه‌هاست.

هیئت منصفه تحت تاثیر سخنان دادستان قرار گرفته. ویدیو پروژکتور به شکل مرموزی روشن می‌شود، بخاری از پشت آن بیرون می‌زند. تصویر باغ بزرگ پرجمعیتی را می‌بینیم. پیرمرد عبوسی (پدر تیرزن) سیگار به دست به دوربین زل زده، پیرمرد نمی‌داند او را می‌بینند یا نه.

دادستان: فکر کنم اشتباهی پیش اومده جناب قاضی. ما الان باید خانوم نغمه حبیبی، مقتولو می‌دیدیم.

کلمه‌ی مقتول را با بدذاتی مشخصی بیان می‌کند. پیرمرد تند‌ و تند حرف می‌زند، صدای او واضح نمی‌رسد. تمام صداهایی که تا آخر این پرده از پروژکتور پخش می‌شوند، مانند صدای بی‌سیم، بدون کیفیت و یک‌طرفه هستند.