معرفی و دانلود کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری

معرفی کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری

کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری منبعِ کمک‌آموزشیِ مفیدی برای دانش‌آموزان اول دبستان محسوب می‌شود. شکوه قاسم‌نیا و عبدالرحمان صفارپور، نویسندگان این اثر، با وام گرفتن از بازی، قصه و شعر، به تقویتِ حافظه‌ی کودک در به‌خاطر سپردن سه حرفِ «خوا» در کلماتی مانند خواهر، خواب و خواستگاری کمک می‌کنند.

درباره‌ی کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری

کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری نوشته‌ی شکوه قاسم‌نیا و عبدالرحمان صفارپور به کودکان اول دبستانی در یادگیری حروف الفبا کمک می‌کند. این مجلد از مجموعه کتاب خودم می‌خوانم به آموزش سه حرف «خوا» و کاربرد آن در کلمات مختلف اختصاص دارد.

برای کودکِ نوآموز که در حال یادگیریِ حروف و واژه‌هاست، درکِ استثناهای زبانی کاری دشوار است. ممکن است در ابتدای راه، در خواندن واژه‌هایی مثل «خواهر»، «خواب» و «خواننده» دچار مشکل شود و تلفظ صحیح آن را نداند. اما کودک با تکرار و تمرین، سخت‌ترین مفاهیم را نیز یاد می‌گیرد. او با دیدنِ هرچه بیشترِ حروف و واژه‌ها در قالب جملات مختلف، مطلب را سریع‌تر می‌آموزد.

کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری شامل بخش‌هایی همچون بازی، متن‌خوانی و قصه‌خوانی است و مخاطبِ خردسال را با کلمات متنوعی که شامل حروف «خوا» هستند، آشنا می‌سازد. کودک در طول خواندن این کتابِ آموزشی، باید سعی کند استخوان‌های آقاسگه را پیدا کند، شعری درباره‌ی خواب بخواند و جانوران گیاه‌خوار را از جانوران گوشت‌خوار تشخیص دهد.

این کتاب به کوشش نشر افق روانه‌ی بازار شده است.

درباره‌ی مجموعه‌ کتاب‌های خودم می‌خوانم

نشر افق مجموعه کتاب خودم می‌خوانم، حاوی 42 جلد کتاب آموزشی، را به هدف آموزش مهارت خواندن به کودکان و افزایش لذت مطالعه به چاپ رسانده است. کلاس‌اولی‌ها از طریق کتاب‌های این مجموعه با شکل و صدای حروف آشنا شده و آن‌ها را در کلمات و جملات مختلف تشخیص خواهند داد و در نهایت متون غیردرسی را نیز بدون کمک دیگران روخوانی خواهند کرد.

کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری برای چه کسانی مناسب است؟

کلاس اولی‌هایی که در حال یادگیریِ الفبای فارسی هستند، از مطالعه‌ی این کتاب آموزه‌های فراوانی دریافت خواهند کرد.

در بخشی از کتاب خودم می‌خوانم 32: خواستگاری می‌خوانیم

امیر دلش می‌خواهد با دوستانش بازی کند، ولی نمی‌تواند، چون استخوانِ پایش شکسته است. او ناچار است تمام روز در رخت‌خواب بماند.

گاهی خواهر امیر کنار او می‌نشیند و برایش کتاب می‌خواند. امیر دلش می‌خواهد خودش کتاب بخواند ولی نمی‌تواند.

امروز دوستان امیر به دیدنش آمده‌اند. آن‌ها برایش چند کتاب آورده‌اند. خواندن این کتاب‌ها آسان است. اسم این کتاب‌ها «خودم می‌خوانم» است.

امیر کتاب‌ها را ورق می‌زند. او با شادی می‌گوید: «وای، چه خوب! خودم می‌توانم این کتاب‌ها را بخوانم.»