معرفی و دانلود کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده
برای دانلود قانونی کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده
کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده رمانی مهیج و معمایی به قلم محمد زارعی است که تپش قلبتان را سریعتر میکند. حسین بر اثر تصادف جان خود را از دست داده و حالا دوست صمیمیاش باید این خبر را به دیگران برساند، اما ماجرا پیچیدهتر از اینهاست! شخصیت اول داستان با اسرار و پیچیدگیهای این مرگ و مرگهای پیش از این روبهرو میشود.
دربارهی کتاب خدایان شهری و اشباح پرسهزننده
هر چقدر هم که بگوییم طبیعی است انسانها بمیرند، این که مردن آنها نزدیک به هم باشد انسان را به فکر فرو میبرد. حتی ممکن است او را دچار افکار و خیالات غریبی کند. این اتفاقی بود که برای شخصیت اصلی داستانِ خدایان شهری و اشباح پرسهزننده رخ داد. او ظرف یک سال سه نفر از دوستانش را از دست داده بود. اگر مرگ هر کس چهرهای داشت، احتمالاً حضرات مرگ با چهرههایی بیتفاوت شبیه یک عکس دستهجمعی کنار هم ایستاده بودند و یک به یک جان دوستانِ او را میگرفتند. حالا او باید در قدم اول خبر مرگ را به رعنا، همسر حسین میرساند. اما ماجرا فراتر از یک مرگ ساده بود...
کتاب حول محور ایدهای به نام «سیستم» است: سیستمی که افراد را وادار به انجام کارهای متفاوت میکند و باقی اتفاقات در پی آن رقم میخورد. این داستان سمبولیک در بطن خود شما را با پرسشهای عمیق فلسفی مواجه میسازد. شخصیتپردازی دقیق، ریتم سریع و استفادهی بهجا از تکنیکهای ادبیات پلیسی کتاب خدایان شهری و اشباح پرسهزننده را به اثری تبدیل کرده که ارزش مطالعه دارد.
بیراه نیست اگر بگوییم محمد زارعی در اولین رمان خود غوغا به پا کرده است. ایدهی بدیع و بکر داستان باعث میشود تا انتهای اثر با آن همراه شوید. کتاب خدایان شهری و اشباح پرسهزننده قدرتمند آغاز میشود، با جذابیت ادامه پیدا میکند و با یک پایانبندی ناب شما را غافلگیر میسازد. شما تا پایان این کتاب کنجکاو خواهید ماند و هر چقدر هم که تلاش کنید پایان داستان را حدس بزنید، احتمالاً چیزی جز شکست عایدتان نخواهد شد!
کتاب خدایان شهری و اشباح پرسهزننده مناسب چه کسانی است؟
اگر به رمانهای معمایی و هیجانانگیز علاقهمند هستید، از مطالعهی کتاب خدایان شهری و اشباح پرسهزننده لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده میخوانیم
روزهای بعد، سر کوچهی هشتم وزرا میایستادم منتظر جناب مرگ، که نمیآمد البته. خانهی حسین محل استقرار مناسبی محسوب نمیشد، اما تنها محل قابلاستقرار بهنظر میرسید. صبح زود بیرون میآمدم و آخر شب برمیگشتم. درِ راهپله را با نخ نازکی که مخفیانه به ضامن قفل بسته بودم و نخ را از توی سوراخی بیرون داده بودم، باز میکردم. درِ واحد حسین هم با استفاده از ورقههای نازک فلزی باز میشد. کلیدی که توی قفل نمیرفت، اما اگر از درز در رد میکردی عمل میکرد. پشت در دوتا سیم برق زیر پادری گذاشتم، در فاصلهی کمی از هم، که اگر پایی روش قرار میگرفت سیمها بههم میرسید و لامپی اینطرفِ در روشن میشد. استحکامات قرارگاه من، در همین چراغ خطر ساختگی خلاصه میشد. چراغ خطری که بعید میدانستم در موقع لزوم بیدارم کند. ولی این کار را کرد.
لرزش نور از پشت پلکهام، ناگهان تمام آگاهیام را فرا خواند و ضربان قلبم را بالا برد. چشمهام را باز کردم و نیمخیز شدم. دنبال وسیلهای دفاعی گشتم اما چیزی پیدا نکردم که در مشتم جا بشود. چوبپرده خیلی سبک بود. گوشهی یکی از کارتُنها را کندم و دست بردم داخلش، یک مجسمهی برنزی! خودم را رساندم پشت درِ اتاق. اما خبری نشد. لامپ خاموش بود. لرزش نور در کار نبود. خواب یا توهم بود؟ چرا اینقدر جدی گرفته بودم؟ داشتم میشدم سوژهی این فیلمهای روانی، شبیه همین همسایهی ناموجود پایینی. بهزودی با موجودات وهمی نزاع میکنم، غیب میشوم و در یک دنیای ناموجود ادامهی حیات میدهم، و بهزودی خانهام لانهی جانورانی چون جناب مرگ میشود. انگار بیماریام خیلی جدی بود، چون توهمم کلید چرخاند و در را باز کرد و آمد تو.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خدایان شهری و اشباح پرسه زننده |
نویسنده | محمد زارعی |
ناشر چاپی | انتشارات چرخ |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 218 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7405-29-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |