معرفی و دانلود کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی
برای دانلود قانونی کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی
کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی، رمانی خواندنی به قلم نویسندهی ایرانی حسین قربانزاده است. این اثر، تصویری از زندگی قهرمان انقلاب مشروطه، شیخ محمد خیابانی به دست میدهد و وقایع زمانهی این بزرگمرد تاریخ را در قالب دستنوشتههایی بهجامانده از او، تشریح میکند. سایه، شخصیت اصلی و دختر نوجوان این داستان، راوی ماجرا و واسطهی وقایع زمان حال با رخدادهای تاریخی گذشته است.
دربارهی کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی
نویسندهی معاصر داستانهای بلند فارسی، حسین قربانزاده در اثر تازهی خود یعنی کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی، مخاطبان ادبیات داستانی را راهی سفری پرماجرا به دل سالهای مشروطه و اوج حوادث و رخدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران میکند.
سایه، شخصیت اصلی این رمان، یک دختر نوجوان و البته سربههواست. او به همراه دوستان هممدرسهایاش عازم یک اردوی ویژه به خانهی شیخ محمد خیابانی میشود. باوجوداین، نه سایه و نه هیچکدام از اهالی مدرسه انتظار ندارند که این بازدید ساده به مجموعهحوادثی عجیب و باورنکردنی پیوند بخورد. سایه که با شیطنتها و ماجراجوییهایش شناخته میشود، تصمیم میگیرد تا در میانهی اردو از صف دانشآموزان جدا شود و خود بهتنهایی به گشتوگذار در خانهی شیخ بپردازد. به همهی بازدیدکنندگان از خانهی شیخ محمد خیابانی گوشزد شده که تنها از مکانهای مجاز خانه دیدن کنند و بههیچوجه پا در زیرزمین آن نگذارند. با تمام این هشدارها، سایه میخواهد شانس خود را امتحان کند تا اولین کسی باشد که از اسرار زیرزمین این عمارت قدیمی سر در میآورد. غافل از آنکه طاقهای زیرزمین خانه بسیار سست است و هرلحظه امکان دارد فرو بریزد. سایه آهستهآهسته خود را به محوطهی زیرزمین میرساند و با هر قدمی که برمیدارد از دیدن معماری ویژهی آن شگفتزده میشود. سایه به این هم بسنده نمیکند و تصمیم میگیرد تا روی یکی از طاقچههای عمارت بنشیند و کمی خستگی در کند. اما نشستن بر روی طاقچهی قدیمی همانا و فرو ریختن آجرهای آن، همان.
قهرمان کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی، حالا به دردسر بدی دچار شده است. او باید هرچه زودتر خود را از این مخمصه خلاص کند و به معلمانش خبر دهد. اما در این بین، اتفاقی ویژه ذهن او را از ماجرای رخداده دور میکند. با فرونشستن گردوخاک، چشمان سایه کمکم به کار میافتند و کوزهی سفالی بزرگی در میانهی خاک و آجرهای ریخته پیدا میشود. این کوزه هرچه که هست باید به صاحب همین خانه مربوط باشد؛ کوزهای که احتمالاً تا به امروز کسی از آن خبر نداشته و احتمالاً سایه اولین کسی خواهد بود که از محتویات داخل آن باخبر میشود.
رمان تا در خیابانی مه آلود گم نشوی، داستانی در سبک واقعگرایانه و با نمایههایی تاریخیست. شخصیت اصلی این رمان یعنی سایه در خلال یک کنجکاوی ساده، به مجموعهای از اسناد تاریخی مهم دست پیدا میکند و با مرور این نوشتهها به جزئیات پرکششی از زندگی شیخ محمد خیابانی پی میبرد. حسین قربانزاده در طول این روایت، خواننده را با حوادث مهم عصر مشروطیت آشنا میکند و جانفشانی مردان بزرگ و سرنوشتساز تاریخی را در قالب داستان به تصویر درمیآورد. قلم روان و سادهی او در شرح حوادث و همچنین انتخاب یک شخصیت نوجوان بهعنوان راوی اصلی داستان، این کتاب را برای مخاطبان نوجوان داستانهای فارسی، خواندنیتر نیز کرده است.
کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی با تلاشهای نشر محتوای الکترونیک صاد به دست علاقهمندان میرسد.
کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب را به علاقهمندان رمانهای تاریخی و روایتهای زندگینامهای و همچنین نوجوانان مشتاق و کنجکاو پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی میخوانیم
روزهایی هست که برای آدم از زمین و آسمان بدشانسی میبارد. آدم مجبور است برود زیر چادر تنهایی. کز کند توی لاک خودش. داشتن یک دوست خوب اینجا مشخص میشود. در این هنگامهها یک دوست خوب میشود چشم آدم. میتواند کمک کند شما بیرون چادر تنهاییتان را دید بزنید و با چشم او ببینید در اطراف لاک سفت و سختتان چه خبر است. سحر برای من یک چنین جایگاهی دارد. چشم و رفیق. در عین حال یک دیدهبان. وقتی از چادر تنهاییام میزنم برجک یکی از بچهها را پایین میآورم، سحر ابعاد انفجار و تخریب را اندازه میگیرد و گزارش میدهد. رفتارم را بهدقت زیر نظر دارد و با هشدارهای بهموقع باعث میشود زیاد تند نروم. هوایم را هم در جمع بچهها دارد. تیغهایم پر و بالش را زخمی میکند؛ اما به نظر، من را با این تیغهایم دوست دارد. سحر یک امتیاز ویژه در خانهی ما دارد. وقتی در خانهمان را به صدا درمیآورد هرکس در را باز کرد از جلو در کنار میرود تا سحر وارد شود. این امتیاز کمی نیست. سحر به محض باز شدن در خانهمان مستقیم میآید به اتاق من. مشکل بزرگ سحر ژیناست. هر روز ساعتها درمورد ژینا حرف میزد؛ اما این روزها مشکل ژینا فراموش شده.
سحر وارد شد. پشت میز نشسته بودم. کاغذی را گذاشته بودم روی تصویر شیخ، از روی تصویر نقاشی میکردم. میگویند وقتی تصویر کسی را نقاشی میکنی آن فرد را برای همیشه میتوانی در پیش چشم خودت تصوّر کنی. شاید برای همین نقاشها همیشه در هپروت هستند، چون هر لحظه که چشم باز میکنند لشکری از انسانها و حیوانها و کوه و جنگل را پیش چشم خود میبینند.
فهرست مطالب کتاب
تیری که شلیک نشد
در جستوجوی روس ناشناس
دو چشم ته گلدان قجری
شکستن اشیای تاریخی صدایش بلندتر است
اسم آدم که بد در رفت، بهتر است جان در برود
یادداشتهای شخصی شیخ محمد خیابانی
پرواز آرزوهای رنگی در شهر خاکستری
شیخ در برابر خان، من در برابر وجدان
پسلرزههای نرفتن زیر بار حرف زور
سوار قالیچهی تبریز بر فراز کتابخانههای پطروفسکی
سنجاق طلا در تشت پر از چرکآب
تبریز شهر باغهای مهآلود
نان با طعم مشروطه
بوی مشروطه در کوچه پس کوچههای تبریز
وقتی بخواهی، میشود
چشمه و سنگ
دزدهای کوچک
در نبردی نابرابر
بگذار آزادی شکوفه دهد
دفاع مشروع
در بهار بیدوام
سربهداران باغشمال
دستهگلی بر روی مزار
خداحافظ ستارخان
باید ایستاد و حرف زد
آتش در خانهی ققنوس
پرواز غاز سنگی سفید
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تا در خیابانی مه آلود گم نشوی |
نویسنده | حسین قربانزاده |
ناشر چاپی | نشر محتوای الکترونیک صاد |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 304 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-94433-0-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |