معرفی و دانلود کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان

معرفی کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان

به دنیای خنده‌دار و سرگرم‌کننده‌ی جان دوئرتیِ نویسنده خوش آمدید! کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان ماجرای یک خواهر و برادر را تعریف می‌کند که متوجه می‌شوند پولشان توسط گروه گورکن‌ها دزدیده شده. این دو برای شکایت نزد شاه مسواک می‌روند و شاه به‌جای کمک، به آن‌ها دستور می‌دهد خودشان پول‌ها را پس گرفته و دزدها را هم از قلمرویش بیرون کنند! این داستان طنز جایزه‌ی Great Kerfuffle را به دست آورد.

درباره‌ی کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان

خنده‌دارترین شخصیت‌هایی که می‌شناسید در کتاب پیش‌رو منتظرتان هستند! داستان تحسین‌شده و محبوبِ جان دوئرتی در انگلیس می‌گذرد ولی خب این کشور، همانی نیست که انتظارش را دارید. نویسنده‌ی درخشان ایرلندی کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان (Stinkbomb & Ketchup-Face and the Badness of Badgers) را بر این فرض خیالی بنا کرده که انگلستان پس از یک اختلاف سیاسی قدیمی، به سه بخش تقسیم شده و خواهر و برادری که داستان حول محور آن‌ها می‌گذرد - یعنی بمبوگند و صورت‌ کچاپی - در منطقه‌ای زندگی می‌کنند که به آن می‌گویند کرفافل کبیر.

پادشاه اول منطقه که قرن‌ها پیش عمرش را تسلیم خداوند کرده ایزابل اسم داشت. البته اعلی‌حضرت مرد بود و هیچ‌کس نمی‌دانست چرا اسمی زنانه برایش انتخاب کردند! اما فرزندانش این سنت عجیب‌وغریب را برای قرن‌ها ادامه دادند. خلاصه شاه امروز که معاصر خواهر و برادر قصه‌ی ما است هم استثنا نبود و پدر مرحومش او را ساندرا نامگذاری کرد. شاهزاده‌ی جوان ولی وقتی شاه شد از مردمش خواست یک اسم درخور برایش انتخاب کنند و رعیت‌هایش هم که همگی یکی و بعضی‌هایشان چند تخته کم داشتند نامش را گذاشتند: شاه مسواک چاخان‌پاخان. بله، اسم خنده‌داری است ولی همین اعلی‌حضرت نقش مهمی در مجموعه‌ی بمبو‌‌گند و صورت کچاپی (Stinkbomb and Ketchup-Face) ایفا کند.

حالا برویم سراغ ادامه‌ی معرفی!

برادر و خواهر داستان مثل همه‌ی برادر و خواهرهای دنیا حسابی با هم دعوا دارند. مثلا پوشیدن کفش آن یکی یا کش رفتن آخرین لقمه‌ی غذا می‌تواند جنگی بزرگ برپا کند اما همانطور که احتمالا باخبرید، هیچ‌چیز به اندازه‌ی دشمن مشترک نمی‌تواند بچه‌های یک خانواده را متحد کند! آن‌ها در ابتدای کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان متوجه می‌شوند پس‌اندازشان به شکل مشکوکی ناپدید شده. این دو بعد از تهمت‌زدن‌های بی‌شمار به هم کشف می‌کنند گورکن‌ها سارق دارایی‌هایشان هستند. پس بمبوگند و صورت کچاپی برای شکایت نزد فرمانروا می‌روند.

به‌نظرتان شاه مسواک چاخان‌پاخان وقتی ماجرای دزدی را می‌فهمد چه می‌کند؟ او مثل همیشه تصمیم عجیبی می‌گیرد و به دو کودک دستور می‌دهد شخصا گورکن‌ها را دستگیر کنند. این حکم سلطنتی است پس برادر و خواهر حتی در صورت پشیمانی هم نمی‌توانند از آن سرپیچی کنند. آن‌ها راهی جست‌وجو می‌شوند و در این مسیر ماجراهای خنده‌دار بسیاری را از سر می‌گذرانند... .

در پایان باید اشاره کرد این داستان طنز و سرگرم‌کننده توسط ساسان گلفر به فارسی ترجمه شده؛‌ همچنین انتشارات پرتقال چاپ آن را برعهده داشته است.

جوایز و افتخارات کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان

• بهترین کتاب Last Tuesday
• برنده‌ی جایزه‌ی the Great Kerfuffle

نکوداشت‌های کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان

• یک جشنواره‌ی طنز تمام‌عیار! (Minerva Reads Blog)
• عالی است، مخصوصا اگر با صدای خوانده شود! (Parents in Touch)
• داستانی سرگرم‌کننده از هرج‌ومرج پایان‌ناپذیر یک برادر و خواهر. (لورنا بردبری)
• مطمئن باشید با خواندن این کتاب بارها و بارها با صدای بلند خواهید خندید. (کتی لیندسی، کتابدار مدرسه)
• دوئرتی طنزنویس فوق‌العاده‌ای است و شخصا حاضرم یک ماجراجویی بزرگ را کنار او تجربه کنم! (الکس اوکانل، کتاب کودک هفته تایمز)

کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان مناسب چه کسانی است؟

کودکان 7 تا 12 ساله که به مطالعه‌ی داستان‌های طنز و تخیلی علاقه دارند مخاطب اصلی این کتاب هستند.

با جان دوئرتی بیشتر آشنا شویم

جان دوئرتی (John Dougherty) نویسنده‌ی ایرلندی‌تبار است. او مشاغل مختلفی را تجربه کرده و مسیر پرچالش حرفه‌اش در نهایت به آموزگاری منجر شد، جایی که علاقه‌ به ادبیات کودک را در وجود او زنده کرد. دوئرتی که تاکنون جوایز مختلفی را از آن خود کرده در سال 2004 تدریس را کنار گذاشته و به نویسنده‌ای تمام وقت تبدیل شد. مهارت او در نوشتن داستان‌های طنز بارها مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. این نویسنده به مدت دو سال ریاست گروه نویسندگان و تصویرگران کودکان (CWIG) را که زیرمجموعه‌ی انجمن نویسندگان انگلستان بود، برعهده داشت.

در بخشی از کتاب بمبو‌‌گند و صورت کچاپی 1: حکم سلطنتی چاخان پاخان می‌خوانیم

گورکن استوارت خمیازه‌ای کشید و صورت‌کچاپی نگاه تند و تیز دیگری، که باز هم مثل فولاد محکم و سرد بود، به او دوخت. این پانصد و سی‌امین نگاه تند و تیزِ مثل فولاد محکم و سردی بود که از آن اول آواز خواندن به یک گورکن می‌دوخت و دیگر احساس می‌کرد که در نگاه دوختن مهارتی به هم زده.

به سردی از گورکن‌ پرسید: «چیزی گفتی؟»

گورکن استوارت که بیچاره شده بود، گفت: «اوممم... نه، اصلاً هیچی نگفتم.» وقتی به حدود شعر دویست‌وپنجاهم رسیده بودند همان شعری که با «مربای گل نرگس زرد» شروع می‌شد بقیه‌ی گورکن‌ها یواشکی دمشان را گذاشته بودند روی کولشان، ولی او مجبور بود بماند. دستور اکید به گورکن استوارت داده بودند که هر وقت آواز صورت‌کچاپی تمام شد، بقیه را صدا بزند. متأسفانه اصلاً به نظر نمی‌آمد صورت‌کچاپی قصد داشته باشد از آواز خواندن دست بردارد.

فهرست مطالب کتاب

فصل 1: که در آن قهرمانان ما از خواب بیدار می‌شوند و به کشفیاتی نائل می‌شوند که برق از سه فازشان می‌پراند.
فصل 2: که در آن قهرمانان ما راه می‌افتند تا پادشاه را ببینند و صورت کچاپی آوازی می‌خواند
فصل 3: که در جریان آن یک خرده هم تاریخ یاد می‌گیریم
فصل 4: که در آن قهرمانان ما با یک ارتش روبه‌رو می‌شوند
فصل 5: که در آن قهرمانان ما با پادشاه ملاقات می‌کنند
فصل 6: که در آن شاه مسواک چاخان پاخان به طبقه‌ی بالا می‌رود تا لباس بپوشد و دوباره به پایین برمی‌گردد
فصل 7: که در آن قهرمانان ما به راه می‌افتند تا جست‌وجو کنند
فصل 8: که در آن قهرمانان ما کمک می‌کنند و در عوض کمک می‌گیرند
فصل 9: که در آن قهرمانان ما در جنگل قدم برمی‌دارند و به موجود عجیب و غریبی برمی‌خورند
فصل 10: که در آن بمبوگند جمله‌اش را تمام می‌کند و قهرمانان ما متوجه می‌شوند در خطر وحشتناکی افتاده‌اند
فصل 11: که در آن تعقیبی هیجان‌انگیز اتفاق می‌افتد و صورت کچاپی گلویش را صاف می‌کند
فصل 12: که در آن صورت کچاپی آواز می‌خوانَد
فصل 13: که در آن صورت کچاپی دومین شعرش را می‌خواند
فصل 14: که در آن صورت کچاپی سومین شعرش را می‌خواند
فصل 15: که در آن صورت کچاپی بیست و هفتمین شعرش را می‌خواند
فصل 17: که در آن صورت کچاپی هفتصدوهجدهمین شعرش را می‌خوانَد
فصل 18: که در آن صورت کچاپی چهارهزاروهفتصدوشصت‌ونهمین شعرش را می‌خوانَد
فصل 19: که در آن آواز خواندن صورت کچاپی قطع می‌شود
فصل 20: که در آن حوصله‌ی قهرمانان ما داخل کارتن مقوایی سر می‌رود
فصل 21: که در آن قهرمانان ما از کارتن مقوایی فرار می‌کنند و صورت کچاپی کشف می‌کند
فصل 22: که در آن هر چه قرار است بر سر گورکن‌ها بیاید، می‌آید و همه‌چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود
تقدیر و تشکر