معرفی و دانلود کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد

معرفی کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد

پیج مک برایر در کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد، بخشی از زندگی دختری ساکن روستایی در اوگاندا را در قالب یک داستان به تصویر می‌کشد که به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کند. او با وجود علاقه‌ای که به مدرسه رفتن و تحصیل دارد از پس پرداخت هزینه‌هایش بر نمی‌آید، تا اینکه ورود یک بز به زندگی‌اش همه چیز را تغییر می‌دهد. این کتاب در سال 2000 برنده جایزه Harry Chapin Media شده است.

درباره کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد:

این اثر بر اساس داستانی واقعی نوشته شده است و به زیبایی نشان می‌دهد که چطور یک هدیه می‌تواند سرنوشت خانواده‌ای را که در محدودیت به سر می‌برند، تغییر دهد.

سلما دختر نوجوانی است که خیلی دلش می‌خواهد به مدرسه برود اما خانوداه‌اش از پس هزینه‌هایی که باید برای لباس مدرسه و کتاب‌ها پرداخت کنند، برنمی‌آیند. به همین دلیل او در حالی که در انجام کارها به خانواده‌اش کمک می‌کند و از دیگر خواهر و برادران کوچکش مراقبت می‌کند، از دور به کلاس‌های مدرسه که زیر سایه درخت برگزار می‌شوند با حسرت نگاه می‌کند.

یک روز مادر خبر خوشی به سلما می‌دهد و به او می‌گوید که قرار است از طرف اهالی روستا به خانواده آن‌ها یک بزغاله هدیه داده شود و مسئولیت نگهداری از این بزغاله تماما بر عهده سلما است. سلما از این اتفاق خوشحال می‌شود و نام آن را ماجیستا به معنای شانس می‌گذارد و نگهداری از آن را تمام و کمال خود به عهده می‌گیرد.

به نظر شما نگهداری از یک بزغاله چگونه برای سلما خوش شانسی می‌آورد؟ آیا سلما می‌تواند بالاخره راهی پیدا کند که به مدرسه برود؟ برای پاسخ به این سوال‌ها بهتر است مطالعه کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد (Beatrice's Goat) را از دست ندهید.

کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد مناسب چه کسانی است؟

این کتاب در قالب یک داستان زیبا و تاثیر گذار مفاهیمی چون بخشش و انفاق، سخت کوشی، بیشترین استفاده از حداقل امکانات را به کودکان 9 تا 12 ساله آموزش می‌دهد.

با پیج مک برایر بیشتر آشنا شویم:

او نویسنده بیش از 40 کتاب کودک است و از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز به شمار می‌رود. پیج مک برایر (Page McBrier) در رشته‌ی تئاتر تحصیل نمود اما فعالیتش را در زمینه ادبیات کودکان ادامه داد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به تدریس رشته‌های مختلف هنری مانند تئاتر، نقاشی، رقص و... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب بزغاله‌ای که مرا به مدرسه برد می‌خوانیم:

اکنون هر صبح بعد از صبحانه سلما با دوشیدن و فروش شیر سر می‌کند. او به هر کسی که شیر بخواهد می‌فروشد. هر روز دوستش بانانه می‌آید و می‌گوید: صبح بخیر سلما، ماجیستا، مولیندا، کیهمو. سپس به دست سلما یه سطل بلند می‌دهد که او را با شیر ماجیستا پر کند. وقتی که سلما دوشیدن شیر را تمام می‌کند بانانه یک سکه براق به او می‌دهد. سلما با دقت پول را داخل کیف کوچک بافته شده کنارش می‌گذارد.

سلما روزها و هفته‌ها به کیف پولش نگاه می‌کرد که پرتر می‌شد. به زودی پول کافی برای یک پیراهن نو برای ماسیس و یک پتوی گرم برای تخت او که با گریس مشترک است، جمع خواهد شد.

یک روز که سلما از آوردن آب برگشت، متوجه شد مادرش با نگرانی پول‌های داخل کیف پول او را می‌شمارد. سلما آب را زمین گذاشت و با عجله به سمت مادرش رفت و از او پرسید: مامان! چی شده؟ چه اتفاقی افتاده؟