معرفی و دانلود کتاب آخرین روز خانم بیکسبی

معرفی کتاب آخرین روز خانم بیکسبی

کتاب آخرین روز خانم بیکسبی از جان دیوید آندرسون ماجرای معلمی خارق‌العاده و محبوب است که به زودی مدرسه را ترک می‌کند. بعد از اعلام این خبر، سه نفر از دانش‌آموزان تصمیم می‌گیرند علاقه‌شان را به او نشان دهند و در نتیجه روزی به‌یادماندنی می‌سازند... این داستان خواندنی توانسته جایزه کتاب کودک ورمونت و ویلیام وایت را به دست بیاورد و در لیست معرفی کتاب نیویورک‌تایمز قرار بگیرد.

درباره کتاب آخرین روز خانم بیکسبی:

جان دیوید آندرسون معتقد است می‌توانیم هر معلمی را در پنج گروه قرار دهیم: گروه اول کسل‌کننده‌ها که باعث می‌شوند حتی بازیگوش‌ترین دانش‌آموز کلاس هم خمیازه بکشد، گروه دوم معلم‌هایی که سعی می‌کنند با بچه‌ها رفیق باشند و دانش‌آموزان درباره آن‌ها جوک می‌سازند، گروه سوم آن‌هایی که خیلی سال پیش تلاش برای معلم خوب بودن را متوقف کرده‌اند، گروه چهارم معلمانی که احتمالاً همین حالا هم نامشان را فراموش کرده‌اید و گروه آخر، معلم‌هایی که فقط می‌خواهید آن‌ها را از حافظه‌تان پاک کنید.

اما خانم بیکسبی جزء هیچ‌کدام از این گروه‌ها نیست. او این قدرت را دارد که مدرسه را به یک شهربازی تبدیل کند و راستش را بخواهید گاهی وقت‌ها در سیرک کار می‌کند، ولی این داستان فقط درباره شعبده‌بازی‌های خانم بیکسبی نیست. کتاب آخرین روز خانم بیکسبی (Ms. Bixby's Last Day) درباره زمانی است که این معلم شگفت‌انگیز اعلام می‌کند دیگر نمی‌تواند در مدرسه درس بدهد و به‌زودی از آنجا خواهد رفت. توفر، برند و استیو که بیشتر از هر دانش‌آموزی قدر خانم بیکسبی را می‌دانند، تصمیم می‌گیرند او را با یک نقشه غافلگیرکننده خوشحال کنند و به او نشان دهند که هرگز فراموشش نمی‌کنند. نتیجه تلاش‌های این سه نفر داستانی خواندنی و پر ماجراست که هر خواننده‌ای را احساساتی می‌کند و نمی‌توانید قبل از فهمیدن پایان ماجرا آن را زمین بگذارید...

جوایز و افتخارات کتاب آخرین روز خانم بیکسبی:

- برنده جایزه NCTE Charlotte Huck 2017
- نامزد جایزه کتاب گنبد طلایی ورمونت 2018
- نامزد جایزه کتاب کودک ویلیام آلن وایت 2019
- نامزد جایزه کتاب Bluestem 2019
- نامزد جایزه بهترین کتاب کودک Rebecca Caudill 2019

نکوداشت‌های کتاب آخرین روز خانم بیکسبی:

- هر بچه‌ای به خواندن این کتاب نیاز دارد. (سومان چینانی، نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز)
- جنگجویان بزرگ، اژدهایان و هر قهرمان دیگری را فراموش کنید، ماجراجویی واقعی اینجاست! (گری دی. اشمیت، برنده جایزه نیوبری)
- همه ما معلمی داشتیم که نمی‌توانیم او را فراموش کنیم، و این کتاب درباره یکی از بهترین آنهاست. (گوردون کورمن، نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز)
- هر کودکی نیاز دارد معلمی مانند خانم بیکسبی داشته باشد! (Tricia Springstubb)

کتاب آخرین روز خانم بیکسبی مناسب چه کسانی است؟

این کتاب که قدردانی، احترام به معلم و ارزش دوستی را به کودکان می‌آموزد برای گروه سنی نوجوان نوشته شده اما مطالعه آن برای بزرگسالان نیز لذت‌بخش خواهد بود.

با جان دیوید آندرسون بیشتر آشنا شویم:

جان دیوید آندرسون (John David Anderson) نویسنده محبوب کودک و نوجوان است که کتاب‌های او در فهرست مطالعه بسیاری از ایالت‌های آمریکا و کتابخانه‌ها قرار دارند. اندرسون متولد آمریکا است و مدرک کارشناسی ارشد رشته ادبیات و زبان انگلیسی را دارد.

در بخشی از کتاب آخرین روز خانم بیکسبی می‌خوانیم:

روز اولی که خانم بیکسبی را دیدم یادم هست. روز اول مدرسه یا حتی شب ملاقات با معلم‌ها نبود. درست سه سال پیش بود. توی سیرک. من و پدر و مادر و خواهر کوچک‌ترم جلوی دکه سیرک داشتیم برف و شیره شش دلاری و آب‌نبات چوبی پیچ‌پیچی می‌خریدیم. پدر و مادر من خیلی به «وقت‌گذرانی هرچه بیشتر با خانواده» معتقدند و اگر یک‌وقتی فرصتی پیش بیاید که با هم جایی برویم، برایمان قاقالی‌لی می‌خرند که گول بخوریم و خیلی غر نزنیم. اغلب هم جواب می‌دهد.

رفتن به سیرک آخرین «دورهمی خانوادگی ماهیانه» ما بود و داشتیم سعی می‌کردیم با آب‌کردن زبانمان و تماشای حرکات پیش از نمایش، بیشترین استفاده را ازش ببریم. بیشتر نمایش دلقک‌هایی بود با کفش‌های گنده قرمز و دماغ‌های بوقی که تلپ تلپ راه می‌رفتند. جلوی یک خانم شعبده‌باز ایستادیم. موهای کوتاه بلوند با رگه‌های صورتی داشت و کت‌وشلوار تنش کرده بود و خیلی ماهرانه داشت سه تا میله بولینگ را هم‌زمان در هوا پرتاب می‌کرد. لپ‌هایش را سرخ کرده بود و همان‌طور که تمرکز کرده بود، لب‌های رنگ‌شده‌اش را گاز می‌گرفت. چشمش که به مادرم افتاد، از کارش دست کشید و یک میله را زیر بازویش زد. قیافه‌اش آشنا بود. گفت: «لیندا؟» مادرم جیغ کوتاهی کشید و گفت: «مگی؟»

بعد همدیگر را بغل کردند. «پس آخرشم کار خودتو کردی؟ کارت رو ول کردی و اومدی توی سیرک؟»

خانم شعبده‌باز گفت: «درآمدش از معلمی ‌بیشتره.» بعد هر دوشان زدند زیر خنده.

خانم شعبده‌باز گفت: «درآمدش از معلمی ‌بیشتره.» بعد هر دوشان زدند زیر خنده.