نقد، بررسی و نظرات کتاب چگونه اعتماد به نفسم را افزایش دادم - قاسم نصیرزاده
4.3
2192 رای
مرتبسازی: پیشفرض
وقتی کامنتها درمورد کتاب رو خوندم با خودم حتما کتاب فوقالعاده ایه. ولی اینطور نبود. نویسنده از تجربیات خودش گفته و همین امر باعث شده که خواننده باهاش همزادپنداری بکنه ولی راه حلهای که پیشنهاد داده بود واسه افزایش اعتماد بنفس زیاد مناسب و بجا نبود. مثلا اونجا که چند تا مثال زده درمورد احساس گناه، با بخشیدن خودمان (ما خودمان رو ببخشیم خدا هم مارو میبخشد) اخه با منطق و عدالت خدا جور در نمیاد که ما به اشتباه حق الناس انجام دادیم و به قول مثال شما به یه نفر تهمت اشتباه زدیم و یا یه کارمند رو به اشتباه اخراج کردیم و فهمیدیم که اشتباه رو انجام دادیم ولی عذاب وجدان یا احساس گناه نکنیم، خودمون رو ببخشیم خداهم مارو میبخشه. و هی تکرار کردم این جمله انسان جایزالخطاست. در مورد اون راه حل دیگه هم که بیشتر آدم به سمت خوخواهی و خودبرتر بینی میکشه و فقط یه اعتمادبنفس کاذب به آدم میده. در کل اینکتاب ارزش یه بار خوندم رو داره ولی انتفاد زیادی بهش وارده بنظر من.
پیشنهاد بنده این است اگر به دنبال راهکارهای افزایش اعتماد به نفس هستید، کتابهای علمی از روانشناسان معتبر مطالعه کنید و آگاهی خودتون رو نسبت به خودشناسی افزایش بدید.
این کتاب صرفا تجربیات یک شخص است که بیشتر شبیه به انشای دوران دبیرستان نوشته شده.
و این حسی که بعضی اشخاص بعد از خوندن این کتاب بهشون دست میده یک انگیزه واهی است.
اگر کمی مطالعه داشته باشید متوجه خواهید شد که متن این کتاب تماما روانشناسی زرد است و اساس علمی ندارد.
مشکل کمبود اعتماد به نفس که اکثر ما انسانها درگیر آن هستیم با این جملات ساده و تمرینهای غیر علمی حل نخواهد شد.
خیلی از کودکان بخاطر مشکلات خانوادگی درگیر طرحوارههای ذهنی هستند که در بزرگسالی باعث کم شدن کیفیت زندگی و به خطر افتادن سلامت روان آنها میشود که اکثر مواقع فقط گذراندن جلسات روانشناسی کمک کننده و حل کننده است.
آیا فکر میکنید با خواندن یک انشا درباره تجربیات یک شخص که سر رشتهای از روانشناسی و اختلالات روانی کودکان ندارد، میتوان به اعتماد به نفس رسید؟
خیلی از جملاتی که میخوانید در خیلی از کتابها چه بسا ضد سلامت روانی و حتی آسیب زننده است.
روانشناسی زرد گول زننده و شیرین است که عامه مردم به دلیل خشمی که از خود دارند آن را دوست دارند نه صرفا به دلیل موثر بودن آن.
با توجه به عنوان کتاب و البته رایگان بودنش انتظار بیشتر از این هم نداشتم.
لطفا تحت تاثیر جملات زرد و بی اساس قرار نگیرید.
لطفا برای وقت خود ارزش قائل باشید.
این کتاب صرفا تجربیات یک شخص است که بیشتر شبیه به انشای دوران دبیرستان نوشته شده.
و این حسی که بعضی اشخاص بعد از خوندن این کتاب بهشون دست میده یک انگیزه واهی است.
اگر کمی مطالعه داشته باشید متوجه خواهید شد که متن این کتاب تماما روانشناسی زرد است و اساس علمی ندارد.
مشکل کمبود اعتماد به نفس که اکثر ما انسانها درگیر آن هستیم با این جملات ساده و تمرینهای غیر علمی حل نخواهد شد.
خیلی از کودکان بخاطر مشکلات خانوادگی درگیر طرحوارههای ذهنی هستند که در بزرگسالی باعث کم شدن کیفیت زندگی و به خطر افتادن سلامت روان آنها میشود که اکثر مواقع فقط گذراندن جلسات روانشناسی کمک کننده و حل کننده است.
آیا فکر میکنید با خواندن یک انشا درباره تجربیات یک شخص که سر رشتهای از روانشناسی و اختلالات روانی کودکان ندارد، میتوان به اعتماد به نفس رسید؟
خیلی از جملاتی که میخوانید در خیلی از کتابها چه بسا ضد سلامت روانی و حتی آسیب زننده است.
روانشناسی زرد گول زننده و شیرین است که عامه مردم به دلیل خشمی که از خود دارند آن را دوست دارند نه صرفا به دلیل موثر بودن آن.
با توجه به عنوان کتاب و البته رایگان بودنش انتظار بیشتر از این هم نداشتم.
لطفا تحت تاثیر جملات زرد و بی اساس قرار نگیرید.
لطفا برای وقت خود ارزش قائل باشید.
بخاطر کامنتهای یه سری از دوستان لازم دونستم که یچیزی بگم، احساس گناه و پشیمونی نه تنها هیچ کمکی بهمون نمیکنه بلکه باعث میشه اعتماد به نفسمون کاهش پیدا کنه که این تواناییمونو برای روبرو شدن با مشکلات و برطرف کردن نقاط ضعفمون کم میکنه، درسته که باید اشتباهاتمونو جبران کنیم اما نه بخاطر احساس گناه و سرزنش خودمون، بلکه اتفاقا با اعتماد به نفس و تشویق خودمون به این که میتونیم شرایطمونو بهتر کنیم و تبدیل به ادم بهتری بشیم، این فقط حرف من نیست و با مراجعه به حرفای بزرگترین روانشناسای دنیا مثل دکتر هلاکویی، دکتر دیوید برنز و… میتونید اینو متوجه بشید که تحقیقات جدید روانشناسیم همینو ثابت کرده، اگرم اعتقاد دارید که بخاطر گرفتن حق دیگران قراره توی اون دنیا عذاب بکشید و باید یجوری ازشون حلالیت بطلبید و توبه کنید و… این عقیده شخصی شماست و شما نباید بر اساس عقاید خودتون برای دیگران و نویسنده نسخه بپیچید یا انتظار داشته باشید همه عقیده شمارو قبول داشته باشن (این برای کسایی که انتظار دارن نویسنده بر اساس عقاید اونا کتاب بنویسه نه کسایی که صرفا بر ایاس عقاید شخصیشون اظهار نظر کردن)
موفق باشید
موفق باشید
کتاب شما بد نیست اقای قاسم نصیر زاده حداقل راهکارهاتون تونسته به خودتون کمک کنه ولی شخصیت افراد فرق میکنه و نوع نگرش هر فرد نسبت به تعریف یک موضوع نیز متفاوت هست نظر شما این بود که از این راهکارها میشود به نتیجه مثبت رسید و میزان اعتماد به نفس خود را افزایش داد بعضی از روشهای شما درست بود مثلا اینکه خودتون رو دوست داشته باشید و جلوی اینه بایستید و از خود تعریف کنید یا نکات مثبت قوت خود را یاداشت میکنید در کل از اینکه توانستید باهر کدام از این روشها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفستان به خودتان کمک کنید برایتان خوشحالم و ارزوی صحت و سلامت و زندگی زیبا و سرشار از انرژی مثبت و حال عالی و موفقیت روز افزون برایتان دارم زندگی هرلحظه زیباست و زمان هرگز برای ایجاد تغییر و موفقیت مان ثابت نخواهد ماند امیدوارم همه ما بتوانیم اعتماد به نفسی داشته باشیم برای زندگی بهتر حال خوب و عالی خطای کمتر و انسانیت بیشتر و رشد موفقیت درجهت مثبت به ما کمک کند از شما و کتابراه سپاسگزارم
بیشتر یه پست اینستاگرام بود تا یک کتاب.
نویسنده از کمبود اعتماد به نفس رنج نمیبرد بلکه نیاز به تعریف و تمجید دیگران داره و وقتی کسی ازش تعریف نکنه خودش رو میبازه و وقتی ازش تعریف کنن فکر میکنه اعتماد به نفسش بالا رفته. وقتی کاری رو خوب انجام میده فکر میکنه بهتر از بقیه هست و وقتی انجام نده فکر میکنه بدتر از بقیه. یعنی فقط تو مقایسه خودش با دیگران هست.
تو این نوشته هم بیشتر میخواست خودنمایی کنه تا ما تعریفش کنیم.
در مورد حس گناه و اون قسمتها که به خدا و پیامبر هم ربط داده بود کلا بازم ثابت کرد که کسی که این افکار دینی رو داره و واردش میشه کلا خیلی خوانندهها مثل من دیگه قطع امید میکنیم از نویسنده. عقاید دینی شخصی هستن و نباید به عنوان مثال مطرح شن.
اون قسمت هم که به راننده تاکسی اونطور جواب داده به نظرم بی ادبی و بی احترامیه کسی ممکنه درخواست کمک کنه و ما در توان داریم کمک کنیم مهدکودک نیست که اونطور جواب بدیم. این نویسنده کلا تو مقایسه و رقابت با دیگران هست. در اخر هم با دادن ادرس اینستا عملا ثابت کرد که فقط هدفش خودنمایی هست و نیاز به تعریف دیگران داره بریم براش لایک بزنیم خوشحال شه، خیلی بچه گانه هست.
نویسنده از کمبود اعتماد به نفس رنج نمیبرد بلکه نیاز به تعریف و تمجید دیگران داره و وقتی کسی ازش تعریف نکنه خودش رو میبازه و وقتی ازش تعریف کنن فکر میکنه اعتماد به نفسش بالا رفته. وقتی کاری رو خوب انجام میده فکر میکنه بهتر از بقیه هست و وقتی انجام نده فکر میکنه بدتر از بقیه. یعنی فقط تو مقایسه خودش با دیگران هست.
تو این نوشته هم بیشتر میخواست خودنمایی کنه تا ما تعریفش کنیم.
در مورد حس گناه و اون قسمتها که به خدا و پیامبر هم ربط داده بود کلا بازم ثابت کرد که کسی که این افکار دینی رو داره و واردش میشه کلا خیلی خوانندهها مثل من دیگه قطع امید میکنیم از نویسنده. عقاید دینی شخصی هستن و نباید به عنوان مثال مطرح شن.
اون قسمت هم که به راننده تاکسی اونطور جواب داده به نظرم بی ادبی و بی احترامیه کسی ممکنه درخواست کمک کنه و ما در توان داریم کمک کنیم مهدکودک نیست که اونطور جواب بدیم. این نویسنده کلا تو مقایسه و رقابت با دیگران هست. در اخر هم با دادن ادرس اینستا عملا ثابت کرد که فقط هدفش خودنمایی هست و نیاز به تعریف دیگران داره بریم براش لایک بزنیم خوشحال شه، خیلی بچه گانه هست.
اصلا کتاب جالبی نبود، حتیی ذره
و بهتون قول میدم اگه به جای خوندنش برید بخوابید یا سقف رو نگاه کنید خیلی بیشتر سود میکنید
متن کاملا غیرادبیِ و بررسی نشده اس
از لحاظ علمی هم خیلی پراکنده، سطحی و عملا کپی برداریه
ضمنا اگه بچهای رو کتک زده باشین و احساس گناه کنین کاملا طبیعیه، هیچ کس هم به جز اون بچه نمیتونه شما رو ببخشه و اینطوری نیست که مثلا شما از این خطای خودتون بگذرین و خدا هم بگذره!
حتی در تعریف دینی هم چیزی به اسم حق الناس داریم!
و پشیمون نبودن از کارهای وحشتناک نشونهی خل بودنه نه اعتماد به نفس بالا داشتن
خدا هم تمام صفاتش رو در ما ندمیده! شما ستارالعیوب و خالق کل شی هستی؟؟ شما قادر مطلقی؟
اینکه چینیا قورباغه میخورن ایرانیا کله پاچه هم هیییییچچ ربطی به وجدان نداره
هیچ آدم واقعا خوشحالی هم نمیره جلو آینه به خودش بگه وای تو چقدر خوشحال و خوشبختی
راننده تاکسیها هم ازت پول نمیگرفتن چون فک میکردن توانایی مالیشو نداری وگرنه به عقل جن نمیرسه کسی برای تمرین اعتماد به نفس کرایه نده
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس هم اشتباه بیان شده
نمیگم نمیشه هیچ اطلاعات درستی تو این کتاب پیدا کرد ولی آدم وقتی دست به قلم میشه که ایدهی جدیدی داشته باشه، کشف مهمی کرده باشه یا حداقل بیانش متفاوت و فهمش از موضوع درست باشه.
امیدوارم مطالب مربوط به سلامت روان و خودسازی فقط توسط روانشناسا و محققهای با تجربه این رشته نوشته بشن نه هرکسی که از راه میرسه..
و بهتون قول میدم اگه به جای خوندنش برید بخوابید یا سقف رو نگاه کنید خیلی بیشتر سود میکنید
متن کاملا غیرادبیِ و بررسی نشده اس
از لحاظ علمی هم خیلی پراکنده، سطحی و عملا کپی برداریه
ضمنا اگه بچهای رو کتک زده باشین و احساس گناه کنین کاملا طبیعیه، هیچ کس هم به جز اون بچه نمیتونه شما رو ببخشه و اینطوری نیست که مثلا شما از این خطای خودتون بگذرین و خدا هم بگذره!
حتی در تعریف دینی هم چیزی به اسم حق الناس داریم!
و پشیمون نبودن از کارهای وحشتناک نشونهی خل بودنه نه اعتماد به نفس بالا داشتن
خدا هم تمام صفاتش رو در ما ندمیده! شما ستارالعیوب و خالق کل شی هستی؟؟ شما قادر مطلقی؟
اینکه چینیا قورباغه میخورن ایرانیا کله پاچه هم هیییییچچ ربطی به وجدان نداره
هیچ آدم واقعا خوشحالی هم نمیره جلو آینه به خودش بگه وای تو چقدر خوشحال و خوشبختی
راننده تاکسیها هم ازت پول نمیگرفتن چون فک میکردن توانایی مالیشو نداری وگرنه به عقل جن نمیرسه کسی برای تمرین اعتماد به نفس کرایه نده
تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس هم اشتباه بیان شده
نمیگم نمیشه هیچ اطلاعات درستی تو این کتاب پیدا کرد ولی آدم وقتی دست به قلم میشه که ایدهی جدیدی داشته باشه، کشف مهمی کرده باشه یا حداقل بیانش متفاوت و فهمش از موضوع درست باشه.
امیدوارم مطالب مربوط به سلامت روان و خودسازی فقط توسط روانشناسا و محققهای با تجربه این رشته نوشته بشن نه هرکسی که از راه میرسه..
چندتا نکته میخواستم عرض کنم خدمت دوستان عزیز اولا که هر کتابی نکات ضعف و قوت خودش رو دار همون طور که تو کتاب هم گفته شده توجه تون به نکات مثبت باشه انقد نکات خوب و مثبت دار که نکات منفی قابل چشم پوشی است، و اینکه سلیقه ایه کتاب از نظر من خیلی روان و خودمونی بود و من خودم وقتی تجربه شخصی نویسنده گفته شده باش بیشتر دوست دارم باعث میش بره تو ضمیرناخوداگاه و بهتر یاد بگیریم، کتاب خیلی خوبیه اعتماد به نفس یعنی اعتماد به خودمون خیلی قشنگ توضضیح دادن عزت نفس ماهمه داشتیم داریم، عزت یعنی بزرگی خدای مهربان بهمون عطا کرده ولی ما اعتمد نمیکنیم و باعث میش شکست بخوریم، یه نکته منفی هم که هست همون جایزالخطاست که البته اشتباه رواج پیداکرده چون به نظرم انسان جایز نیست هرکار میخواد انجام بده، انسان،، ممکن الخطاست،، یعنی ممکنه دچار خطا بشه و اگر پشیمون بشه خدای مهربان راه جبران براش باز میگذار، بخشندگی بالاترین صفت خداوند و همون طور که در قران فرموده به قلب بنده نگاه میکنه اگر واقعا کسی پشیمون باشه میبخشد و حتی تا مقام پیامبری هم میرسونش.. تمریناتش هم خیلی خوبه اون تمرینات کرایه تاکسی میش انجام داد ولی اخرش پول بدیم یا ببخشیم مهم اینکه یادبگیریم حقمون به وقتش بگیریم و به وقتش ببخشیم، نکات خوب زیادی داشت پیشنهاد میکنم بادقت بخوانید و تمرین کنید... خیلی ممنون از نویسنده که به رایگان اراٸه کرده تجربیاتش و کتابراه عزیزززز..
باسلام و احترام
ویژگی مهم کتاب سادگی لحن و بیان نویسنده بود و برگرفته از فرهنگ عمیق ایرانی نه ترجمه شده از روانشناسی غربی و گاها ناملموس با فرهنگ ایران.
نویسنده به ایمان قلبی رسیده و در کمال صداقت آموختههای خود را در صفحات کتاب برای استفاده خوانندگان نگاشته است. من خودم نکاتی را یادداشت کردم که مشابهتی هم با زندگی شخصیم داشت.
اما چند نکته را نپسندیدم اول اینکه نوشته بود وجدان تحریف شده است و یک دروغ بزرگ است در حالیکه در قرآن خداوند میفرماید: قسم به نفس لوامه یعنی همان وجدان بیدار و ملامت گر. یا در روایات متعدد از معصومین به اهمیت وجدان و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان پرداخته شده است.
دوم تعریف از احساس گناه را ناقص دیدم انسانها بیشتر از آنکه از احساس گناه در مورد مسائل شرعی دچار بی اعتماد به نفسی شوند از خود سرزنشی افراطی رنج میبرند.
سوم در قسمت درخواست کردن برخی از مثالهایی که زده شده بود فرهنگ ما آنها را اعتماد به نفس نمیداند بلکه یک جور وقاحت و پر رویی و بی ادبی است مثلا شما بی دلیل از راننده تاکسی تقاضا کنید از شما پول نگیرد چرا؟ مگر راننده تاکسی برای تفریح مسافر کشی میکند؟!
چهارم نویسنده به نقش عوامل درونی پر رنگ تر پرداخته بود و به عوامل بیرونی هم، کمتر پرداخته بود و هم، راهکار قابل قبولی ارائه نداده بود که چگونه میشود تاثیر عوامل مخرب و سمی را کم کرد.
در زندگی واقعی پیش میآید که شخص اعتماد به نفس عالی دارد ولی هستند اشخاص منفوری که تخریب و تحقیر پیشه اصلی زندگیشان است چگونه باید با این افراد برخورد کرد؟
با تشکر از عوامل خوب کتابراه و نویسنده محترم.
ویژگی مهم کتاب سادگی لحن و بیان نویسنده بود و برگرفته از فرهنگ عمیق ایرانی نه ترجمه شده از روانشناسی غربی و گاها ناملموس با فرهنگ ایران.
نویسنده به ایمان قلبی رسیده و در کمال صداقت آموختههای خود را در صفحات کتاب برای استفاده خوانندگان نگاشته است. من خودم نکاتی را یادداشت کردم که مشابهتی هم با زندگی شخصیم داشت.
اما چند نکته را نپسندیدم اول اینکه نوشته بود وجدان تحریف شده است و یک دروغ بزرگ است در حالیکه در قرآن خداوند میفرماید: قسم به نفس لوامه یعنی همان وجدان بیدار و ملامت گر. یا در روایات متعدد از معصومین به اهمیت وجدان و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان پرداخته شده است.
دوم تعریف از احساس گناه را ناقص دیدم انسانها بیشتر از آنکه از احساس گناه در مورد مسائل شرعی دچار بی اعتماد به نفسی شوند از خود سرزنشی افراطی رنج میبرند.
سوم در قسمت درخواست کردن برخی از مثالهایی که زده شده بود فرهنگ ما آنها را اعتماد به نفس نمیداند بلکه یک جور وقاحت و پر رویی و بی ادبی است مثلا شما بی دلیل از راننده تاکسی تقاضا کنید از شما پول نگیرد چرا؟ مگر راننده تاکسی برای تفریح مسافر کشی میکند؟!
چهارم نویسنده به نقش عوامل درونی پر رنگ تر پرداخته بود و به عوامل بیرونی هم، کمتر پرداخته بود و هم، راهکار قابل قبولی ارائه نداده بود که چگونه میشود تاثیر عوامل مخرب و سمی را کم کرد.
در زندگی واقعی پیش میآید که شخص اعتماد به نفس عالی دارد ولی هستند اشخاص منفوری که تخریب و تحقیر پیشه اصلی زندگیشان است چگونه باید با این افراد برخورد کرد؟
با تشکر از عوامل خوب کتابراه و نویسنده محترم.
به نظر من این کتاب فقط مناسب افرادی هست که از اعتماد به نفس بسیاااااااااااااار پایینی برخوردار هستن. نه افرادی با اعتماد به نفس متوسط و نه تکنیکهای متناسب همه انسان ها. و خیلی نقدها هم بهش وارده. مثلا عذاب وجدان وقتی به وجود میاد که شما کار غلطی میکنین و این کاملا ذاتیه و هیچ ربطی به کشوری که توش زندگی میکنی نداره. یا اینکه یه گناهی انجام بدی و به جای تقاضای بخشش از طرف مقابل یا خدا، خودت خودتو ببخشی هم کاملا غیر منطقیه در واقع خیلی جاهای این کتاب پرروگی و اعتماد به نفس کاذب با اعتماد به نفس واقعی اشتباه گرفته شده. و اینکه یه سری اتفاقات و ویژگیها رو نمیشه به همه نسبت داد مثلا خانوم یا اقایی که از زندگیش ناراضیه و با کسی دردودل میکنه لزوما دنبال جلب توجه و جلب ترحم نیست. بر خلاف نظریه نویسنده نمیشه همه رو با یه چوب زد. اما یک نکتهی مثبت هم داشت و اونم تفکیک اعتماد به نفس و عزت نفس و تعریف کردن این دو عبارت بود. در کل به نظرم کتاب بسیار ضعیفی اومد و اگر کسی مایل به افزایش اعتماد به نفسشه کتابای بسیار اصولی تر و منطقی تر و فکر شده تری وجود دارن که میشه ازشون استفاده کرد.
این کتاب بیشتر تداعی کنندهی افرادی هستش که کلا مطالعه زیادی ندشتن و با چند تا جمله از کانالها و پیجهای روانشناسی اینستاگرام یکم در مورد اعتماد به نفس اطلاعات به دست اوردن و دوست دارن به افرادی مشابه اونها رو انتقال بدن و اون افراد هم میپسندن چون مطالب فوق العاده ساده اس و براشون قابل فهم هستش. وگرنه برخی راه حلهاشون واقعا علامت سوال داره مثلا در تمرین برای نه شنیدن میگن از راننده تاکسی بخواه پول نگیره در صورتی که اصولا این کار خودش کاهش دهندهی اعتماد به نفس هست و یکی از اصول افزایش اعتماد به نفس که در سایر کتابها گفته میشه اینه که هیچوقت در موقعیت ضعف و بیپولی قرار نگیرید. در کل نویسنده باید خیلی خیلی بیشتر مطالعه داشته باشن و این میزان لااقل برای اهل کتاب اصلا کافی نیست
به نظرم از خیلی از کتابای معروف روانشناسی و افزایش اعتماد ب نفس بهتر بود! خیلی خودمونی بود و با جزئیاتی ک از خودش میگف یاد خودم میفتادم و بیشتر باورم میشد ک این شخص درکم میکنه و حرفاش موثره، واقعنم کمکم کرد😍 فقط یه تیکه آخرش، درمورد قربانی کردن خودمون و جلب توجه که گفتن، درسته کسی ک اعتماد ب نفس ندارع بخواد دیده شه، ولی دلیل نمیشه کسیم ک ارایش غلیظ داره لزوما آدم اسیب دیدهای باشه ک دنبال توجه هس، (خودم اصلا آرایش نمیکنما، کلی میگم) یا کلا پوشش، از نظرم مهمه ک همونطور ک ب ظاهر خودمون احترام میزاریم ب انتخاب ظاهر بقیع هم بزاریم، سبک پوششا فرق میکنه، در کل از تاثیر گذار ترینا بود واسم، از صمیم قلبم تشکر میکنم از آقای نصیزاده🌷🌷دو سه بار دیگم میخونمش و نکته برداری میکنم
کتاب خیلی مفیدیه و خوندنش خیلی تاثیر گذاره مخصوصا تکنیکهایی که برای افزایش اعتماد به نفس بیان میکنه حتما این کتاب و مطالعه کنید
سناریوی من دربارهی بخشیهایی از این کتاب📚😍
🙃راههای افزایش اعتماد به نفس
😎 تقویت احساس لیاقت وشایستگی
۱. کارهای خوب و موفقیتت را یادداشت کن آری به یاد آور که چه کارهای مفیدی که ستودنیست انجام دادهای بار دیگر توانایبت را به خودت یادآوری کن
۲. جلوی آینه از خودت تعریف کن (مثلا بگو من جانشین خداوند هستم و تمام صفات خداوند در وجود من است)
۳. خودت را به بهترین مکانها دعوت کن تو بهترینی و لیاقت بهترینها را داری همه چیز برای توست
۴. بهترینها را برای خودت بخر چون باارزش ترینی پس خواهان بهترینها برای خودت باش
سناریوی من دربارهی بخشیهایی از این کتاب📚😍
🙃راههای افزایش اعتماد به نفس
😎 تقویت احساس لیاقت وشایستگی
۱. کارهای خوب و موفقیتت را یادداشت کن آری به یاد آور که چه کارهای مفیدی که ستودنیست انجام دادهای بار دیگر توانایبت را به خودت یادآوری کن
۲. جلوی آینه از خودت تعریف کن (مثلا بگو من جانشین خداوند هستم و تمام صفات خداوند در وجود من است)
۳. خودت را به بهترین مکانها دعوت کن تو بهترینی و لیاقت بهترینها را داری همه چیز برای توست
۴. بهترینها را برای خودت بخر چون باارزش ترینی پس خواهان بهترینها برای خودت باش
این نظر شخصی منه و ممکنه در تضاد با نظر اکثریت باشه: لحن روان و خودمونی داشت و برخی از راهکار هاش مؤثره.. اینک جلوی آینه بری و بخاطر وجودت شکر گزار خالقت باشی و نقاط قوتت رو مرور کنی، اینکهی دفتر شکر گزاری داشته باشی و بخاطر نکات مثبت زندگیت از خدا ممنون باشی، اینک ب وقتش انقد اعتماد به نفس داشته باشی که بتونی حقتو بگیری، اینکه به هر چیزی باور نکنیم چون اکثرا خرافاته و سعی کنیم با آگاهی ارزش هامونو انتخاب کنیم... اینا نکات مثبت کتابه اما برخی از جملات مثل بی ادبی و بی احترامی به راننده تاکسی و یا تعریف شنیدن از جانب دیگران اینا نشان دهنده خودخواهی و خودبینیه نه اعتماد به نفس.. اما در کل به عنوان اینک کتاب رایگان بود ارزشی بار خوندن و بهره مند شدن از تجربیات نویسنده رو داره.
خب من کتاب تا اخر خوندم و مشکلاتم دیدم اما واقعا شرایط خیلی خوبی داشتی ماشین و خونه و شغل عالی و همسر واقعا خیلی خوبه کاش منم داشتم اگه جات بودم اصلا ناراحت نمیشدم از شرایط واقعا هیچکدوم رو ندارم. تمرینات خوب و مدل صحبتت خودمانیه. من تمرینات یادم نیس فقط اولی و دومی. بهتر بود بخش جدایی براش بود تا توی متن گم نشه. درواقع با یبار خوندن اعتماد به نفس بالا نمره برا من که تغییری نکرد فقط فهمیدم چیا بوده که باعثش شده. من انقد درامد ندارم که رستوران عالی برم و خونوادمم ببرم کاش میشد. برای کسی که هنرمنده واقعا سخته کارآفرینی کنه و درامدش بالا ببره چون از همه طرف همه ضعیفش کردن هم در کودکی هم بزرگسالی و تمرین اول و دوم حس خوبی داد بازم ممنونم.
کتاب متوسطی بود، ولی میشه گفت تقریبا چهل درصد کتاب مطالبی نادرست بود، مثلا یکجا نوشته بود کسی ک با مدل مویی عجیب ب خیابان میره اعتماد ب نفس پایینی داره!!!!! واقعا این قضاوت عجیب و خنده داره، برعکس کسی ک غیر متعارف وارد جامعه میشع ممکنه اونقدر اعتماد ب نفس بالایی داشته باشه ک تمسخر و حرف دیگران براش مهم نباشه، یا یه جای دیگ کتاب نوشته شده بود من هرکاری ک بخام انجام میدم و نظر دیگران برای من اهمیت نداره! اگه شما معنی علمی اعتماد ب نفس رو بخونید این غلطه! اعتماد ب نفس یعنی من از نظرات مفید و سازنده دیگران استفاده میکنم اشتباهاتمو میپذیرم و تلاش میکنم جبرانشون کنم و در عین حال عاشق خودم هستم.
سلام و خسته نباشید انتقادی از این کتاب دارم زبان عامیانه زبان مناسبی برای نوشتن یک کتاب نیست واقعا این کتاب خیلی گنجایش و ظرفیت زیبا تر نوشتن رو داشت درسته که ساده نویسی خیلی خوبه که همه افراد جامعه استفاده کننولی برای قالب یک کتاب که راجب اعتماد به نفس هم هست بهتر بود کمی بیشتر اصول نوشتن رعایت بشه دوم اینکه تجربیات هر شخصی در نوع خودش ارزشمنده ولی نمیشه اون رو به همهی افراد جامعه نسبت داد که همه با یک راه حل واحد به یک هدف برسند و دقیقا تفاوت بیت روانشناس و افراد عادی هم همینه روانشناسها از چند بُعد مسئله رو بررسی میکنن و نظریاتی که ارائه میدن جامع هست کاش قبل از نوشتن کتاب واقعا چند تا کتاب خوب خونده بشه...
این کتاب مناسب کسانی هست که از اعتماد به نفس خیلی پایینی برخوردار هستند وکمک خوبی میتواند برای این افراد باشد. خیلیها از این کتاب ناراضی بودندو گفتهاند که این کتاب خوب نیست ولی باید به آنها بگویم که شاید از نظر شما این کتاب خوب نیست چون شماها اعتماد به نفس خیلی پایینی ندارید پس نمیتوانید این کتاب را درک کنید و این کتاب مناسب شماها نیست و فقط مناسب افرادی با اعتماد به نفس خیلی پایین هست و نویسندهی این کتاب برای نوشتن این کتاب خیلی زحمت کشیده است. و من این کتاب را به کسانی که خیلی اعتماد به نفس پایینی دارند توصیه میکنم.
الان دیدم 701 نظر داده شده برای این کتاب 50 صفحه ای!! کتاب چون خیلی ساده نوشته شده و کوتاه به دل میشینه اما جزئیاتی هست در هر مطلب که به اونها پرداخته نشده، مثلا بحث عذاب وجدان و بخشش خود هر چند درسته که نباید در اونها بمونیم اما پشیمانی و تکرار نکردن و جبران اشتباه و تغییر کردن باید باشه.... در عین اینکه خودمون رو دوست داریم و خداوند رومیشناسیم در ملامت و سرزنش خود نمیمانیم اما از درس گرفتن از اشتباه هم دور نمیشیم. یا مثلا بحث دوست داشتن خود و احترام به خود توام دوستی ظرایفی داره که مطرح نشده و تا حدودی شبیه خود شیفتگی میشه... در مجموع فقط یک تجربه شخصیه این کتاب
کتاب رو صرف رایگان بودن دانلود کردم، شروع کردم به خوندن مقدمه، در صفحه اول آقای نویسنده میفرمایند سی و چهار، پنج سالم هست و فقط چند دستگاه آپارتمان دارم و به نظرش خیلی کمه! بعد هم کتابی نوشتن گه اعتماد به نفس بقیه رو زیاد کنه! رشته عمران خوندن ولی به کار پروتز دندانی مشغولن و کتاب در زمینه روانشناسی نوشتن که طبق نظرات دوستان کتاب خوب و کاملی نیست و براساس تجربیات شخصی بدون هیچ تحقیقی است، مشابه خارجیان کتاب را روانشناسانی مینویسند که رشته اصلیشان روانشناسی هست، سالها تحقیق کردهاند و کلی بیمار در زمینه شغلیشان درمان کردهاند. پایان
کتاب خوبی هست، به جرات میتوانم بگویم که بهترین کتاب کاربردی است که با توضیحات واضح و مثالهای متنوع توانسته است با خواننده ارتباطی صمیمانه برقرار کند، نویسنده خودش را در سطح افراد عادی جامعه معرفی کرده است، افرادی که چالش روزمره شان شبیه به هم است و با ارائهی راهکارهای ساده و قابل اجرا دربارهی خودسازی بهترین راه را در برابر مخاطب قرار داده است، من که خیلی راضی ایم، به امید موفقیت روز افزون برای جناب نویسنده و سایر عوامل کتابراه که با ایجاد این مجموعهی ارزشمند قدمی در پیشرفت فرهنگ کتابخوانی برداشتند. متشکرم.
قاسم نصیر زاده کتاب زندگی نامش را برای ما روایت آن کند، که با چه روش و مراحلی توانست اعتماد به نفسش را افزایش دهد، مهمترین عامل افزایش اعتماد به نفس است، در حقیقت تمام پیشرفتهای بشر همین اعتماد بنفس میباشد، در اصل کلید همه موفقیتهای بشر است، هر چقدر موفقیت بیشتری خواستار هستید باید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، ما بخاطر سرزنش، سرکوب و.... عوامل دیگر در زندگی ما باعث شدن که اعتماد بنفس ما پایین یا از دست برند، از این کتاب میتونیم استفاده کرده ودر صورت صلاح از آن استفاده کرده و برای رشد اعتماد بنفس پیگیر شد، سپاسگزارم کتابراه 🌷🙏
به نظر من اون تیکه که گفته انسان جایز الخطاست جالب نیست. انسان ممکن الخطاست ولی هیچ جا مجوزی داده نشده. اون دنیا از ذرهای کار نیک و بد ما حساب کشیده میشه ولی خب انسانیم هم راه جبران (توبه) داریم. البته در مورد اون تیکه که گفت تهمت کاملا مخالفم نمیشه ابروی کسی رو ببری و ابروت نره. اگه جای جبران هست آدم تا جایی که میتونه باید حق الناس رو جبران کنه وگرنه حتما هم این دنیا هم اون دنیا تاوان کارش رو باید پس بده. و نکته بعدی در مورد عذاب وجدان اصلا جالب نبود استدلالها هم ناجالب بود.
به جرات میتوانم بگویم که بهترین کتاب کاربردی است که با توضیحات واضح و مثالهای متنوع توانسته است با خواننده ارتباطی صمیمانه برقرار کند، نویسنده خودش را در سطح افراد عادی جامعه معرفی کرده است، افرادی که مشکلات روزمره شان شبیه به هم است و با ارائهی راهکارهای ساده و قابل اجرا دربارهی خودسازی بهترین راه را در برابر مخاطب قرار داده است، من که خیلی راضی ایم، به امید موفقیت روز افزون برای جناب نویسنده و سایر عوامل کتابراه که با ایجاد این مجموعهی ارزشمند قدمی در پیشرفت فرهنگ کتابخوانی برداشتند.
نویسنده کتاب روشهای کاربردی وبسیار واقعی رو بیان میکنه همونطور که این کتاب اشاره میکنه ما برای تغییر باید مراقب گفتار و افکار مون باشیم اگه این دو اصل در مسیر درست قرار بگیره قاعدتاً تو رفتار هم نمایان میشه، اغلب آدما برای تغییر دنبال روشهای نوین یا به اصطلاح دورههای ویژه برای تغییر میگردن درصورتیکه تمام اسرار دنیا در همین روزمرگی خودمون نهان هست. (به همین سادگی) اگه بهترین روانشناس هم بخواد تو این موضوع کتابی رو بنویسه بازم نکاتی که نویسنده این کتاب ذکر کردند رو هم متذکر میشدند
چند تا نکته لازم به ذکر هست:
اول اینکه بعضی از تمریناتی که نویسنده نام برده کاملا علمی و در کتابهای معتبر روانشناسی گفته شده است.
دوم به نظرم نویسنده در برخی مطالب بدون دید مسئولیت پذیری مطالبی را قید کرده مثل بخش عذاب وجدان در واقع ممکن هست شخصی با خواندن چنین مطالبی کلا هرکاری که بخواهد انجام دهد بدون وجدان درد.
سوم نویسنده محترم چرا باید دستوری به دیگران دهید که حقوق شخص مقابل را پایمال کنید مثل ندادن کرایه
اگر شما حقی دارید ایشون هم حقوقی دارند که باید رعایت شود.
اول اینکه بعضی از تمریناتی که نویسنده نام برده کاملا علمی و در کتابهای معتبر روانشناسی گفته شده است.
دوم به نظرم نویسنده در برخی مطالب بدون دید مسئولیت پذیری مطالبی را قید کرده مثل بخش عذاب وجدان در واقع ممکن هست شخصی با خواندن چنین مطالبی کلا هرکاری که بخواهد انجام دهد بدون وجدان درد.
سوم نویسنده محترم چرا باید دستوری به دیگران دهید که حقوق شخص مقابل را پایمال کنید مثل ندادن کرایه
اگر شما حقی دارید ایشون هم حقوقی دارند که باید رعایت شود.
*در 35 سالگی 6-7 دستگاه آپمارتمان. همین!" همین؟ چه خوش اشتها تشریف داشته نویسنده.
مزخرفترین کتابی بود که در عمرم خوندم. دیدگاهش درمورد وجدان و عذاب وجدان مسخره است. پر از غلط املایی و نگارشی! در تاکسی از رانندهها میخواست پول نگیرن ولی راننده تاکسی خواسته پولشو نده گفته اگه تو پررویی من از تو پرروترم!! آقای نویسنده یه روانپزشکی تشریف ببر شما. از بیسوادیشم که نگم بهتره. توجیح؟! ماله شما؟ ماله من؟ مگه بنّایی میکنی که میگی ماله؟!!
مزخرفترین کتابی بود که در عمرم خوندم. دیدگاهش درمورد وجدان و عذاب وجدان مسخره است. پر از غلط املایی و نگارشی! در تاکسی از رانندهها میخواست پول نگیرن ولی راننده تاکسی خواسته پولشو نده گفته اگه تو پررویی من از تو پرروترم!! آقای نویسنده یه روانپزشکی تشریف ببر شما. از بیسوادیشم که نگم بهتره. توجیح؟! ماله شما؟ ماله من؟ مگه بنّایی میکنی که میگی ماله؟!!
کتابی بود که بهش نیاز داشتم با بیان خودمونی و مثال های ملموس و مخصوصا اینکه از زبان فردی بود که خودش از کمبود اعتماد به نفس رنج میبره. اما گاها مثلا تو قسمت احساس گناه و عذاب وجدان خوب عمل نکرده بود؛ اینکه گفته بودن وجدان یه چیز تحریف شده ست و از فرهنگ جامعه نشات میگیره بنظرم درست نبود چون هر انسانی بخاطر فطرت انسانی که خدا بهش داده از کار بد و اشتباه عذاب وجدان میگیره مثه دروغ تهمت دورویی و. و همه ی وجدان را فرهنگ جامعه نساخته. اون قسمت تمرین ها هم خوب بودن واقعا
در واقع روی این متن نام کتاب نمیشه گذاشت بیشتر یک یادداشت و خلاصه نویسی هست که خیلی علمی و منطقی و بر اساس اصول روانشناسی نیست. خیلی از مثالها و ارائه راهکارها درست و منطقی نبود. قضاوت افراد از روی پوشش و ظاهرشان کار درستی نیست و در مثال راننده تاکسی و رستوران خساست به جای اعتماد به نفس به کار رفته. با خواندن چند کتاب نمیتوان دست به قلم شد و در زمینههایی که نیاز به تخصص دارد راهکارهای غیر علمی و اصولی ارائه کرد. در ضمن تعداد خوانندهها به دلیل رایگان بودن بالاست.
شما با مطالعه این کتاب ممکنه که اعتماد به نفستون افزایش پیدا کنه اما فقط همین. و این نویسنده اعتماد به نفس رو حاضره هر طور شده به دست بیاره حتی با پایمال کردن دین و انسانیت. یک دندون پزشک چطور به خودش اجازه میده که در مورد حجاب نظر بده و گناه رو کوچک بشماره و به مردم هم آموزش میده که نه حجاب و نه گناه براتون مهم نباشه دین و خدا براتون مهم نباشه تا اعتماد به نفس داشته باشین. این نویسنده بویی از ایمان نبرده و کتابش هم به درد آدمهای بی دینی مثل خودش میخوره
سلام. کتاب خیلی خوبی بودبسیار مختصرومفیدوکاربردی. اما راستش من از با این ایده که عذاب وجدان در مقابل کارهای اشتباهم نداشته باشم رو نمیپسندم. سرزنش و عذاب وجدان و هر نوع احساس بد و زنندهای بیش از اندازه اعتماد به نفس رو کاهش میده اما گاهی کمی تفکر راجع به رفتارهای اشتباهمون باعث میشه که اونها رو تکرار نکنیم. خدا قوت نویسنده عزیز. تشکر بابت اینکه بدون توقع دانستهها و تجربیاتتون رو در اختیار دیگران گذاشتید. این رو هم به لیست کارهای خوبتون اضاافه کنید. خدا قوت
خیلی خوب بود منم دقیقا الان سی وسه سالمه و مشکلم کمبود اعتمادبنفسه و ب همین علت خیلی از کارایی ک توانایی انجامش رو داشتم انجام ندادم چون فکرم اینه ک اتفاقات خوب و زندگی مرفه وامکانات وشادی وخوشی لیاقت من نیست. هرچند من این مطالب رو هرکدوم در جایی خونده بودم ولی چیزی ک جالب بود بیان ساده وشفاف شون بود. فقط نمیدونم چرا سعی میکردن کرایه تاکسی ندن این چ ارتباطی ب اعتمادبنفس داشت ب نظرم خسیس بود😂. در کل من ب بقیه هم پیشنهاد میکنم مطالعه بفرمایندو حتما پیج اینستاشونو فالو کنن.
اصلا کتاب قوی نبود و نویسنده با لحنی ضعیف و گاها اشتباه کتاب رو نوشتن که نشان میدهد نویسنده متاسفانه کم سوادی هستند مثلا در آن جا که میگه انسان جایزالخطاست!!! امروزه تقریبااکثر مردم میدانند که این اصطلاح انسان جایزالخطاست کاملا اشتباه است بلکه انسان ممکن الخطاست و این گوشهای از ایرادات این کتاب بود در کل خسته نباشید میگم خدمت نویسنده محترم و امیدوارم که دورههای نویسندگی را با جدیت و به طور حرفهای دنبال کنند... ارزوی موفقیت
کتاب به عنوان بیان یک سلسه تجربیات شخصی بد عمل نکرده بود و میتوانست باعث همزاد پنداری مخاطب شود اما راهکارهایی که در آن ارائه شده بود و نویسنده اصرار هم داشت که قطعاً همگی درست هستند و هرکسی بدانها عمل کند میتواند اعتماد به نفس خود را افزایش دهد به نوعی روانشناسی زرد و مطلب زرد بود. چرا که نه پشتوانهی تحقیقی داشتند و نه بارها آزمایش شده بودند. به شخصه نتوانستم چندان با کتاب ارتباط برقرار کنم. با احترام به نویسنده اما از زحماتشان تشکر میکنم❤️
کتاب متوسطی بود به نظرم بهتره وقتمون رو برای خوندن یه کتاب خوبتر و باارزشتر صرف کنیم.
برخی از راهکارهای موجود در کتاب خیلی جالب نیست مثلا اینکه از رانندههای تاکسی درخواست کنی ازت کرایه نگیرن وقتی پول داری فکر نمیکنم ربطی به اعتماد به نفس داشته باشه و بیشتر جنبه افزایش جسارت و پررویی داره. ومن به شخصه ترجیح میدم این تمارین رو انجام ندم.
در کل کتاب متوسط به پایینی بود اگه این کتاب رو نخوندید من پیشنهاد میکنم برید دنبال یه کتاب ارزشمند تر. 🙂✌🏻
برخی از راهکارهای موجود در کتاب خیلی جالب نیست مثلا اینکه از رانندههای تاکسی درخواست کنی ازت کرایه نگیرن وقتی پول داری فکر نمیکنم ربطی به اعتماد به نفس داشته باشه و بیشتر جنبه افزایش جسارت و پررویی داره. ومن به شخصه ترجیح میدم این تمارین رو انجام ندم.
در کل کتاب متوسط به پایینی بود اگه این کتاب رو نخوندید من پیشنهاد میکنم برید دنبال یه کتاب ارزشمند تر. 🙂✌🏻
دوستان وقتی که کتاب رایگان میشه دلیل نیست شما امتیاز بالا و نظرات خیلی مثبت بهش بدین این یک مطلب در کل میتونم بگم کتاب بعدی نبود ولی یک جانوشته بود مثلا اگر کسی مدل مویه عجیبی داشت و خانمی که لباس خاصی میپوشید تو خیابون دارای اعتماد به نفس پایین که این غلطه. هرکسی پوشش و ظاهرش به خودش مربوطه و به هیچ کسی دیگه مربوط نیست و این موضوع متاسفانه تو ایرانه که بعضیها به خودشون اجازه میدن که پوشش مردم را به اجبار انتخاب کنند
بیشتر راجع به خود نویسنده بود و حرفهای نادرست داشت رفتارهای اجتماعی و آموزش نادرست در قالب اعتماد بنفس اینکه پولداشته باشی ولی دروغ بگی که پول ندارم و رانندهها ببخشن و راننده ایی بتو همون دروغ بگه که ندارم و بگی که اگه تو پررویی من پرروترم این فقط بیادبی شماست آقای نویسنده نه اعتماد بنفس. بنظرمن نسبت به کتابهایی با همین محتوا کتاب ضعیفی محسوب میشود. توصیه میکنم کتابهای دیگری خوانده شود.
آقای نویسنده شما در صفحهی ۳۴ نوشتین انسان جایزالخطاس
هیچ انسانی جواز خطا کردن ندارد و مجاز به خطا کردن نیست.
شاید گاهی انسان در محاسباتش دچار اشتباه بشه که اسم دقیق اون 《ممکن الخطاست》، یعنی امکان داره انسان خطا کنه ولی مجاز نیست به خطا کردن.
لطفاً رعایت کنید این موارد رو...
بالاخره نوشتههای شما رو میخونن و به اطلاعاتشون اضافه میکنن پس مطالب رو درست انتقال بدین به مخاطبانتون که مدیون کسی هم نباشین
هیچ انسانی جواز خطا کردن ندارد و مجاز به خطا کردن نیست.
شاید گاهی انسان در محاسباتش دچار اشتباه بشه که اسم دقیق اون 《ممکن الخطاست》، یعنی امکان داره انسان خطا کنه ولی مجاز نیست به خطا کردن.
لطفاً رعایت کنید این موارد رو...
بالاخره نوشتههای شما رو میخونن و به اطلاعاتشون اضافه میکنن پس مطالب رو درست انتقال بدین به مخاطبانتون که مدیون کسی هم نباشین
راهکارهای ارائه شده بیشتر طبق مطالعه و آموزشهای خصوصی نوشته شده و به نظر من نویسنده بیشترِ گفتهها و آموزشها را بخود نسبت داده و این در حالیست که هر شخصی به خود و زندگی خودش ارزش قائل شده و ایمان واقعی داشته باشد اعتماد بهنفس کافی دارد، اعتماد به نفس را کسانی ندارند که هیچگونه ارزشی به انسانیت خود نداشته و همیشه خود را ضعیف میپندارند البته تربیت و آموزشهای والدین نیز بسیار با تاثیر هست. متشکرم از کتابراه
باتشکر از عوامل کتاب راه از این نظر که ما در دوران کودکی چه در خانواده وچه در محیط مدرسه بخاطر برخورد بد دیگران از اعتماد به نفسم آن کاسته شده این را قبول دارم اما آن جا که در کتاب گفته شده احساس گناه نکنید و هرچه کرده آید خود را ببخشید خدا هم انسان را میبخشد را قبول ندارم آخر مگر در آخرت اگر از کسی که حق الماسی را پایمال کرده است میگذرند پس این میله را اصلا قبول ندارم و توصیه هم به خواندن آن نمیکنم
کتاب خوبی بود ارزش خواندن داشت البته عقاید من با بعضی از قسمتهای کتاب همخوانی نداشت و به نظرم چون نویسنده روشهایی را برای افزایش اعتماد به نفس خودش انجام میدهد و تاثیر میگیرد دلیل نمیشه برای بقیه هم کاربرد داشته باشد ولی با قسمت عذاب وجدان و احساس گناه خیلی حال کردم و دارم سعی میکنم منم از این روشی که نویسنده برای از بین بردن حس گناه استفاده کرده منم استفاده کنم با تشکر از نویسنده عزیز و کتابراه
سلام وخداقوت، ازنویسنده این کتاب وکتابراه تشکر فراوان میکنم که این کتاب باارزش رو رایگان در این اپ قرار دادند تا همه بتونن ازش استفاده کنند،ای کاش همه کتابای این چنینی خوب رایگان بودند، کتابهای زیادی رو منم نصفه خوندمو رها کردم، اما این کتاب انقد روان و ملموس بود که تا اخر خوندمش، چون خیلی به خودم شبیه بود واقعا فوق العاده و عالی بود، امیدوارم که شاهد کتابهای دیگهای هم ازتون تو این اپ باشیم، موفق وسربلندباشید
کتاب نسبتا خوبی بود و به من فهموند مشکلم اعتماد به نفسه و لازمه توجهم به سمت درستی جلب باشه با این حال با بخشیهایی از کتاب موافق نیستم بهتره نویسنده کتابشو پخته تر بنویسه، منجمله بحث وجدان و بحث اهمیت ندادن مطلق به حرف دیگران و القای اینکه یه جاهایی باید زیادی پررویی و ول خرجی کرد مثل رفتن به رستوران گران قیمت یا درخواست کرایه نخواستن از تاکسی. این قبیل کارها اصلا درست نیستند.
کاش روزی برسد که یادبگیریم هر چیز رایگانی ارزش خواندن ندارد🙄 با خواندن آن اعتمادبهنفس کاذب ایجاد شده و به او بال و پری واهی برای پریدن میدهد🤦🏼♀️
کاش روزی برسد که یادبگیریم هر چیز رایگانی ارزش خواندن ندارد...
نویسندهی این کتاب از تجربیات خودش گفته و همین امر باعث شده که خواننده باهاش همزادپنداری بکنه ولی راه حلهایی که پیشنهاد داده بود واسه افزایش اعتماد بنفس زیاد مناسب و بجا نبود...
کاش روزی برسد که یادبگیریم هر چیز رایگانی ارزش خواندن ندارد...
نویسندهی این کتاب از تجربیات خودش گفته و همین امر باعث شده که خواننده باهاش همزادپنداری بکنه ولی راه حلهایی که پیشنهاد داده بود واسه افزایش اعتماد بنفس زیاد مناسب و بجا نبود...
نویسنده چند کتابی مطالعه کرده درکنار کلی سوال که بقول خودش درذهنش بوجود اومده بعنوان کتاب ثبت کرده
وقتتون صرف اینجور کتاب هانکنید
نتیجهای نداره
کرایه راننده تاکسی رو نمیدادم زرنگی میدونه واعتماد به نفس بالا
یا راننده تاکسی پول خُرد نداشته بهش میگی پُررو وازش میگیری بخاطر اعتماد به نفس بالاست
دوتا ستاره هم بخاطر این دادم که رفته دنبال مطالعه و جرعت واعتماد به نفس کتاب نوشتن رو پیدا کرده
وقتتون صرف اینجور کتاب هانکنید
نتیجهای نداره
کرایه راننده تاکسی رو نمیدادم زرنگی میدونه واعتماد به نفس بالا
یا راننده تاکسی پول خُرد نداشته بهش میگی پُررو وازش میگیری بخاطر اعتماد به نفس بالاست
دوتا ستاره هم بخاطر این دادم که رفته دنبال مطالعه و جرعت واعتماد به نفس کتاب نوشتن رو پیدا کرده
خیلی به من کمک کرد بدونم گیر کارام کجاعه. اینکه چرا نمیتونم انگیزه پیدا کنم یا اینکه چرا بعد از انتخاب هدف دوباره بی انرژی میشم و کل مسیرو ول میکنم. این کتاب خیلی خوبیه برای شروع. من نظرات دیگر عزیزانو خوندم. این کتابو به همه کسایی پیشنهاد میدم که مث من تا حالا هیچی از اعتماد بنفس نمیدونستن و تازه کارن ولی برای کسایی که حرفه این، مناسبنیست. با تمام این اوصاف، برای من کتاب پر فایدهای بود
با شروع خواندن کتاب اون چیزی که توی ذوق من زد این بود که نویسنده بیان میکند که دارای خانواده و... و چند واحد آپارتمان است همین.... خب این بنظر من نقض غرضه که ایشان عنوان میکنن دارای ضعف اعتمادبنفس بودن ولی داشته هاشون از چیز دیگری حکایت میکند. شاید همین باعث شد با شک و تردید به مطالعه کتاب ادامه بدهم. در ضمن تعامل با راننده تاکسی نشان از بی ادبی است نه اعتماد بنفس.
کاش بدانید که اگر همیشه از شما تعریف میشود باید به خودتان شک کنید. مگر میشود کسی آنقدر بینقص باشد که همگان از او تعریف کنند؟
پیشنهاد میدهم پیش از اینکه اقدامی برای چاپ مثلاً کتابتان بکنید و پول خودتان و وقت دیگران را هدر بدهید و درنهایت هم ضربهای به تن زخمی صنعت نشر و جامعه روانشناسان بزنید مدتی کتابتان را با قیمتی مثلا پنج هزار تومانی منتشر کنید و آنگاه ببینید چقدر خواننده و مشوق دارید.
نویسنده شدن نیازمند نقد است. اگر تعداد نقدهایی که میشنوید از تعداد تعاریفیتان کمتر است و اگر تازهکار هستید بدانید که یک جای کارتان میلنگد. بزرگترین لنگ کار شما هم غیرعلمی بودن آن است. شما فقط مطالبی را که آموختهاید کنار هم چیدهاید و نامش را گذاشتید کتاب. این اسمش کتاب نیست نامش کپی پیست است. یک انشای دوران دبیرستان که به لطف لحن غیرادبی و غیراصولیاش نمره 10 هم برای آن زیاد است.
باشد که موفق باشید.