معرفی و دانلود کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد

معرفی کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد

گرگ کوچولو فکر می‌کند هیولایی گنده‌بک زیر تختش قایم شده است. هرچقدر هم اتاق تاریک‌تر باشد، هیولا بزرگ‌تر می‌شود. مامان و بابایش می‌گویند خیالاتی شده، اما او باور نمی‌کند. کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد نوشته‌ی اوریان للمان ما را به اتاق گرگ کوچولو می‌برد تا خودمان ببینیم که آیا آن‌جا هیولایی هست یا نه؟ و اگر نیست، چطور می‌توانیم ترس کوچولوی این قصه را از تاریکی و شب از بین ببریم.

درباره‌ی کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد

همه‌جا تاریک است. همه‌‌ی همسایه‌ها خوابیده‌اند و حتی مورچه‌ها و سوسک‌ها هم دارند خواب‌های خوش و رنگارنگ می‌بینند. پس این صدای تق‌تق که از داخل کمد می‌آید صدای کیست؟ نکند هیولای کمد دارد تخمه می‌شکند و پفک می‌خورد؟ چرا تخت‌خواب جیرجیر می‌کند؟ اژدهای زیر تخت دارد خمیازه می‌کشد؟ نکند روح سیاهی به زیر میز چسبیده و منتظر است تا بیاید و همه را بخورد؟؛ این‌ها تنها بخشی از فکرهایی بودند که موقع تاریکی هوا به سر گرگ کوچولو می‌آمدند و حسابی او را می‌ترساندند. گرگ کوچولو دوست نداشت شب بشود. او از تاریکی می ترسید و مطمئن بود که در اتاقش غولی نامهربان و خیلی‌خیلی بزرگ قایم شده است. کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد (P'tit Loup a Peur Du Noir) همان‌طور که از نامش مشخص است، ماجرایی را تعریف می‌کند که بسیاری از بچه‌ها آن را تجربه کرده‌اند و از آن واهمه دارند: ترس از شب و تاریکی اتاق. بزرگ‌ترها در این شرایط نمی‌دانند چه‌کار کنند؟ برق را روشن بگذارند یا به کودک خود بگویند که: «تاریکی که ترس ندارد.» اوریان للمان (Orianne Lallemand)، در قصه‌ی خود ما را به اتاق خواب گرگ کوچولو می‌برد تا ببینیم او از چه چیزی می‌ترسد و باید برای حل این مشکل چه‌کار کنیم؟

گرگ کوچولوی این داستان از ترس خوابش نمی‌برد. روی دیوار و زیر تخت موجوداتی زشت و وحشتناک را می‌بیند و مدام جیغ می‌کشد. مامان و بابا که می‌بینند گرگ کوچولو خیلی ترسیده، به اتاقش می‌آیند تا به او نشان دهند که هیچ دیو و هیولایی در زیر تخت و پشت کمد وجود ندارد، اما چه فایده؟ گرگ کوچولو هنوز هم از سایه‌ی روی در و صداهای عجیب‌وغریبی که از داخل دیوار می‌آید، وحشت دارد. مامان و بابای گرگ کوچولو کنار روی تخت‌خواب او می‌نشینند و فکر می‌کنند تا راه‌حلی پیدا کنند، اما واقعاً چطور می‌توانند به او نشان دهند که دیو و هیولا واقعی نیست و در اتاق او هیچ موجود خطرناکی حضور ندارد؟ شاید مامان گرگ و بابا گرگ نتوانند این واقعیت را به کوچولو نشان دهند، اما اوریان للمان به‌خوبی می‌داند که چطور باید به گرگ کوچولو کمک کند تا تاریکی را دوست داشته باشد و دیگر از موجودات خیالی نترسد.

کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد با ترجمه‌ی مطهره حیدری در انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی گرگ کوچولو

مجموعه کتاب‌های گرگ کوچولو درباره‌ی احساساتی است که به‌سراغ اغلب کودکان می‌آیند: مثل ترسیدن از تاریکی، تنهایی، حسادت و... . اوریان للماند در مجموعه‌ی گرگ کوچولو به کودکان کمک می‌کند تا احساسات خود را بهتر بشناسد و بدانند که هنگام دچار شدن به آن حس‌ها، باید از مادر و پدر خود کمک بخواهند. برخی از کتاب‌های این مجموعه با نام‌های گرگ کوچولو نمی‌خواهد بخوابد و گرگ کوچولو دیگر پستانک نمی‌خواهد به زبان فارسی ترجمه و در نشر پرتقال منتشر شده‌اند.

کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد برای چه کسانی مناسب است؟

شب پر از زیبایی و آرامش است. وقتی که شب می‌شود ماه و ستاره‌ها از خواب بیدار می‌شوند و آسمان برای ما روشن کنند، اما بعضی از بچه‌ها با وجود این‌‌همه قشنگی، از شب و تاریکی می‌ترسند. یکی از این بچه‌ها گرگ کوچولو است. اوریان للمان کتاب قصه‌ی خود را برای گرگ کوچولو و کودکان 2 تا 5 ساله که هیولاهای زیر تخت‌خواب و لولوهای پشت کمد را اصلاً دوست ندارند، نوشته و به آن‌ها کمک می‌کند تا از شب نترسند.

در بخشی از کتاب گرگ کوچولو از تاریکی می‌ترسد می‌خوانیم

گرگ کوچولو در تختخواب است و هنوز خوابش نمی‌برد.
دوباره فریاد می‌زند: «مامان، بابا!»
بابا نگران می‌گوید: «چه شده گرگ کوچولو؟»
«صدایی شنیدم، زیر تختم یک اژدها قایم شده است.»

بابا زیر تخت را نگاه می‌کند. زیر تخت اژدهایی نیست، اما... گرگ کوچولو داد می‌زند: «عروسکم!» عروسک را برمی‌دارد و محکم بغل می‌کند. حالا دیگر می‌تواند بخوابد.