معرفی و دانلود کتاب پسر خانمتاج: شاید هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتاد
برای دانلود قانونی کتاب پسر خانمتاج و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پسر خانمتاج: شاید هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتاد
کتاب پسر خانمتاج رمانی است دربارهی روزهای پرالتهاب جنگ و قصهی عاشقیِ فرخ و خورشید. این رمان با قلمِ جذابِ مهرنوش رستمپور، از زاویهدید سومشخص، به روایتِ زندگی خانوادهای سنتی میپردازد که شکافِ عقیدتی و فرهنگی میان اعضای آن، سرنوشتِ تکپسرِ آنها، یعنی فرخ را دستخوش تغییر میکند.
دربارهی کتاب پسر خانمتاج
همهی ما زمانهایی به قضاوت خود نشسته و خود را محکوم کردهایم. دادگاههایی که گاه در ذهنمان تشکیل میشوند، با قساوت تمام علیه ما حکم میدهند. اما از این نکته غافلیم که ما مجموعهای از تمام کارهای کرده و نکردهمان هستیم. اشتباهاتمان نیز بخشی از هویت ما هستند و ما را به جایی رساندهاند که اکنون ایستادهایم. گاه هم کمر به شماتت دیگران میبندیم و به دنبال نزدیکترین فردی هستیم که تقصیر را گردنش بیندازیم. ما باید یاد بگیریم خودمان و دیگران را ببخشیم و تصمیمات غلط را سرمشقی برای ادامهی راه قرار دهیم و درعینحال مراقب باشیم به فردی ویرانگر تبدیل نشویم که توقفی برای کارهای اشتباهمان وجود ندارد.
مهرنوش رستمپور، نویسندهی کتاب پسر خانمتاج، روایت عاشقانههای زندگیِ فرخِ نوزدهساله را در تبوتاب روزهای جنگ با قلمی دلنشین و روان بازگو میکند. داستان در زمان حال آغاز میشود؛ وقتی که فرخ، تکپسر خانمتاج، به میانهی عمرش رسیده و قاب عکسِ پدرِ مردهاش را نظاره میکند. او به خاطرات قدیم سرک میکشد و آهو، دخترخالهاش را به یاد میآورد که عاشق و شیفتهی او بود و خودش را که دل در گروِ خورشید، دخترکِ ریزهمیزهی همسایه داد بود. این نویسنده به تصمیمات شخصیِ کارکترهای داستانش و عواقب آنها میپردازد. رستمپور با مهارتِ مثالزدنی، میان زمان حال و گذشته در رفتوآمد است؛ گویی لحظهها مثل تصاویرِ یک فیلم سینمایی در هم دیزالو میشوند.
خورشید دختر زنی تنها و جوان است و پدرش را از دست داده. در آن روزها به چشمِ بد به زنان تنها نگاه میکنند و از آنها دوری میجویند؛ بهخصوص که انیس، مادر خورشید، سی سال بیشتر ندارد و چشمان قهوهای و موی پرپچیچوخمش در ترکیب با پوست سفید، او را جوانتر هم نشان میدهد. فرخ گوشش به حرفهای خانمتاج و دیگر زنان محله که از انیس و دخترش بدگویی میکنند، بدهکار نیست. او خورشید را میخواهد، اما زندگی سرنوشت دیگری برای آنها رقم زده است.
مهرنوش رستمپور با استفاده از عنصر تعلیق، مخاطب را دربارهی سرنوشت شخصیتها نامطمئن نگه میدارد و معمولیترین لحظات را با جذابیت تمام به تصویر میکشد. رمان پسر خانمتاج از زاویهدید سومشخص روایت میشود. این داستان که در زمان جنگ و دههی شصت میگذرد، دغدغههای اجتماعی و فرهنگی را انعکاس میدهد.
انتشارات وانیا کتاب پسر خانمتاج را چاپ و روانهی بازار کرده است.
کتاب پسر خانمتاج برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به رمانهای عاشقانه و اجتماعی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب پسر خانمتاج: شاید هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتاد میخوانیم
پاشاخان باید خودش را به انیس میرساند. دکتر عالم به او گفته بود که انیس باید زود برگردد. حضورش هم لزومی نداشت چون خورشید هیچ توجهی به حضور مادرش نمیکرد. فقط انیس بیقرار دخترش بود؛ بیقراریای که دیگر فایدهای نداشت. پاشاخان انیس را با خواهش و التماس از خانه بیرون آورد و سوار ماشین کرد و راهی دارآباد شد. حالا نوبت فرخ بود که بفهمد چه در آن خانه میگذرد. فرخ درشکهای کرایه کرده بود و دیرتر از پاشاخان رسیده بود و البته بهتر، چرا که اگر همزمان با هم روبرو میشدند، شاید برای هیچ کدامشان خوب نبود. البته بیشتر برای فرخ، چرا که پاشاخان دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت. او دخترش را هم در این بازی معامله کرده بود. کسی که نمیتوان قبول کرد وقتی رضایت به ازدواج دخترش با فرخ داده، کوچکترین خبری از عشق فرخ به خورشید نداشته است. آنروز آخرین روز دیدار مادر و دختری بود که فقط در آرزوی داشتن زندگی راحت و معمولی مانند خیلیهای دیگر برای خود رویا بافته بودند. بیخبر از اینکه زندگی بیشتر وقتها نقش بازیگرانش را آنگونه که توان اجرایش را دارند نمینویسد. یا گاهی جاهایی از نقششان را دستکاری میکند تا یادشان بیاورد باید ششدانگ حواسشان پی زندگیشان باشد. حالا خورشید و توران در خانه تنها بودند. و او پشت در. در زد.
_ کیه؟
_...
_ میگم کیه؟
_ خانوم میشه درو باز کنید؟
توران گوشش را پشت در چسبانده بود.
_ شما کی هستی؟ با کی کار داری؟
_ من فرخم.
_ نمیشناسم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پسر خانمتاج: شاید هیچ کدام از اینها اتفاق نمیافتاد |
نویسنده | مهرنوش رستم پور |
ناشر چاپی | انتشارات وانیا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 182 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-360-007-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |