معرفی و دانلود کتاب پرواز
برای دانلود قانونی کتاب پرواز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پرواز
کتاب پرواز بر اساس زندگی نامهی شهید سید احمد رحیمی، به کوشش اختر شریفی نوشته شده و به ذکر خاطرات این شهید بزرگوار میپردازد.
سید احمد رحیمی در سال هزار و سیصد و سی و هشت در شهر بیرجند، چشم به جهان گشود. همزمان با ورود به دبیرستان با تعمق به کسب معارف دینی روی آورد و از این سرچشمه همسالانش را نیز بهرهمند میساخت.
شهید رحیمی در سال 1356 دورهی دبیرستان را با نمرات عالی به اتمام رسانید و به اصرار خانواده در کنکور شرکت کرد و در رشتهی پزشکی دانشگاه تهران با رتبهای درخشان پذیرفته شد.
پایبندی احمد به مبانی اسلام و دلسوزیاش نسبت به محرومین موجب شد تا فعالیتهای مذهبی - سیاسی را در دانشگاه به گونهای تشکل یافته دنبال کند.
با شروع زمزمههای انقلاب به فعالیتهایش علیه رژیم وسعت بخشید و برای انتقال اعلامیهها از تهران، چهره و نوع پوشش خود را تغییر میداد. او در راهپیماییهای تهران و مشهد و بیرجند حضوری چشمگیر داشت و از نزدیکی شاهد تظاهرات خونین در میدان ژاله بود. شبی پس از سخنرانی در یکی از مساجد به دست نیروهای ساواک بیرجند دستگیر شد اما با هوشیاری از زندان رهایی یافت و از آن پس نامش در صحیفهی یاران امام به ثبت رسید.
با پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشایی مجدد دانشگاهها به ادامهی تحصیل پرداخت و با شخصیتهایی چون آیت الله بهشتی و استاد مطهری رابطهای تنگاتنگ داشت.
چندی نگذشت که در سیزده آبان 1358 به همراه تعداد دیگری از دانشجویان پیرو خط امام لانهی جاسوسی آمریکا را به تصرف درآورد.
در زمستان 1361 به شوق حضور مداوم در جبهه به همراه خانواده به خوزستان هجرت کرد و در اواخر همان سال بر اثر اصابت ترکش به پای چپش مجروح شد. احمد که دلدادهی سنگر بود پس از بهبودی نسبی، در عملیات والفجر 1 به درجهی رفیع شهادت نائل آمد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
شب خواب دیده بود که پرستوی زیبایی در میان شاخههایدرخت حیاط لانه کرده و آواز میخواند. دید که پرستو آمد لبپنجره نشست و خواند. زن وقتی که صدای پرستو را شنید، بیاختیار گریهاش گرفت. بعد هم پرستو پر کشید و در میانآسمان آبی و ابرهای سفید، از نگاه او پنهان شد.
درد توی کمرش پیچید. درد را قبلاً هم تجربه کرده بود امانمیدانست چرا بغض دارد خفهاش میکند. سر فارغ شدن بچهاولش، این همه سختی نکشیده بود. اگر آن خواب را ندیده بود، شاید الان این قدر دلشوره نداشت.
کنار پنجره ایستاد و با حسرت به حیاط چشم دوخت. نگاهشکه به درخت افتاد، بغض گلویش را فشرد و اشک رویگونههایش ریخت.
درد شدیدی دوباره توی کمرش پیچید. چنگ انداخت و قابپنجره را گرفت. پاهایش سست شد. نالهای کرد و فریاد زد: «یافاطمه زهرا!»
صدای پا از راه پلهها شنید و به دنبال آن، در به شدت به دیوارکوبیده شد. برگشت و مردش را که نفسنفس میزد، توی قابدر دید.
ـ چیه... چه خبر شده؟
صورت عرق کردهی زن همه چیز را به او فهماند. باید سراغ ماما میرفت. اما به قدری دستپاچه شده بود که نمیدانست چهباید بکند. شاید بهتر بود یکی از زنان همسایه را خبر میکرد. اینکه بار اول نبود آنها صاحب اولاد میشدند. پس چرا هر دو اینقدر نگران بودند؟
فهرست مطالب کتاب
مولود خجسته
اعتراض
اعلامیه
ترور
توطئه
منتظران
هدیه خدا
راهیان کربلا
پرواز
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پرواز |
نویسنده | اختر شریفی |
ناشر چاپی | انتشارات ستارهها |
سال انتشار | ۱۳۸۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 62 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-2546-18-3 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |