معرفی و دانلود کتاب نفرتی که می‌دهی

معرفی کتاب نفرتی که می‌دهی

معترضان به‌سوی پلیس روانه شده‌اند و به دنبال انتقام خون خلیل‌اند. استار تنها شاهد این جنایت است. حالا عده‌ای او را تنها امید و عده‌ای دیگر خلافکار می‌نامندش. کتاب نفرتی که می‌دهی به ما نشان می‌دهد ظلم سیستماتیک چگونه می‌تواند واقعیت را وارونه نشان دهد و خون مظلومان را بر زمین بریزد. انجی توماس این کتاب را برای نوجوانان تحریر کرده تا ارزش استقامت، راست‌گویی و مبارزه را برای ایشان نمایان سازد.

درباره‌ی کتاب نفرتی که می‌دهی

خون خلیل بر آسفالت سیاه خیابان جاری می‌شود. پلیس‌ها ایستاده‌اند و اگر خوب به چهره‌های یخی و بی‌روحشان نگاه کنیم، لبخند پست و حقیری هم روی لب‌هایشان می‌بینیم. همین چند لحظه‌ی پیش بود که با اسلحه‌هایشان تن خلیل را نشانه گرفته بودند. آن هم نه یک‌بار؛ نه دو بار؛ آن‌ها سه بار شلیک کردند. خلیل فقط توانسته بود تکانی بخورد و بعد روی زمین بیفتد. استار نمی‌تواند خاطرات چند دقیقه پیش را درست به‌خاطر آورد. ذهنش چیزی که دیده را باور نمی‌کند. لحظاتی پیش، پلیس‌ها به سمتشان هجوم آوردند؛ خلیل را بازرسی بدنی کردند، اما چیزی برای دستگیر کردن او وجود نداشت. خلیل خلافکار نبود. او پسری ساده و مهربان بود که تنها جرمش رنگ پوستش بود. انگار سفیدپوستان برای کشتن و مجرم دانستن دیگران تنها به رنگ پوستش نگاه می‌کنند و اگر سیاه باشد، او را مجرم می‌دانند؛ اما دیگر این فکرها فایده‌ای ندارد. خون تمام خیابان را پر کرده است. بدن خلیل سرد شده است. مردم کم‌کم به جسد خلیل نزدیک می‌شوند. همه می‌خواهند بدانند او چگونه کشته شده؛ البته برخی هم ندیده و نشناخته فکر می‌کنند که او خلافکار بوده است. پلیس‌ها بالاخره جسد خلیل را با ملحفه می‌پوشانند و او را می‌برند.

فردا صبح می‌رسد. حالا همه‌چیز تغییر کرده است. سیاه‌پوستان عصبانی‌اند و به دنبال قاتل خلیل می‌گردند؛ این رازی است که فقط استار آن را می‌داند. کتاب نفرتی که می‌دهی (The Hate U Give)، ما را با ظلمی تاریخی و سیستماتیک که البته اکثریتمان از آن باخبریم آشنا می‌کند: نژادپرستی. حالا استار باید واقعیت را به مردم بگوید. حتی اگر این حقیقت به قیمت جانش تمام شود. او نوجوان است و حقش نیست که در این گرداب سیاسی سرگردان شود، اما چاره‌ای ندارد و باید بتواند از خون دوستش و سایر سیاه‌پوستان دفاع کند.

انجی توماس (Angie Thomas) دختری سیاه‌پوست است که در میان کشوری سفیدپوست متولد شده. شاید بسیاری از ما که خود رنج تبعیض نژادی را نچشیده‌ایم، نتوانیم حال آنجی توماس و شخصیت‌های سیاه‌پوست کتاب نفرتی که می‌دهی را درک کنیم، اما او ما را با این واقعیت روبه‌رو می‌کند. چندین سال از لغو قانون برده‌داری می‌گذرد؛ اما همچنان تبعیض نژادی و ظلم علیه سیاه‌پوستان در کشورهای سفیدپوست بیداد می‌کند. او به ما می‌گوید که بسیاری از سفیدپوستان، یک فرد سیاه‌پوست را فارغ از شخصیت و رفتارهایش، دزد و مجرم می‌بینند. محله‌هایی که اغلب ساکنانشان سیاه‌پوست هستند بدنام است و امنیت و آرامش در آن محله‌ها یک رؤیای دست‌نیافتنی است. استار قهرمان معترضان است. ما نمی‌دانیم که او می‌تواند حق پایمال‌شده‌ی سیاه‌پوستان را از کشورش بگیرد یا نه؛ اما مطمئنیم که فریاد عدالت‌خواهی، هیچ‌گاه بی‌نتیجه نخواهد ماند.

کتاب نفرتی که می‌دهی، با ترجمه‌ی نگین سادات بخیرنیا برای نوجوانان در نشر ابوعطا منتشر شده است.

جوایز و افتخارات کتاب نفرتی که می‌دهی

• از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز
• برنده‌ی جایزه‌ی برترین کتاب نوجوان گودریدز در سال 2017
• برترین کتاب از دیدگاه جشنواره‌ی ملی کتاب انگلستان در سال 2018
• نامزد جایزه‌ی Kirkus
• و ...

اقتباس سینمایی از کتاب نفرتی که می‌دهی

در سال 2018 جورج تیلمن جونیور براساس داستان «نفرتی که می‌دهی» فیلمی بلند خلق کرد. از بازیگران این اثر باید به افرادی همچون آماندلا استنبرگ و رجینا هال اشاره کنیم.

نکوداشت‌های کتاب نفرتی که می‌دهی

• آنجی توماس رمانی خیره‌کننده، غم‌انگیز و درخشان را نوشته است که به‌عنوان رمانی کلاسیک و ماندگار عصر فعلی در خاطره‌ها خواهد ماند. (جان گرین، نویسنده)
• این کتاب به ما نشان می‌دهد صحبت کردن راجع‌به بی‌عدالتی ضروری است. انجی توماس به ما پیام می‌دهد؛ پیامی که برای عدالت‌جویان طنین‌انداز می‌شود و به کسانی که تجربیاتی مشابه با شخصیت «استار» دارند، دیدگاه و ایده می‌دهد. (بولتن مرکز کتاب‌های کودک)
• این کتاب قانع‌کننده، قابل گفت‌وگو و تأمل‌‌برانگیز است. خوانندگان این اثر تا مدت‌ها بعد راجع‌به آن صحبت خواهند کرد. (خبرنامه‌ی Shelf Awareness)

کتاب نفرتی که می‌دهی برای چه کسانی مناسب است؟

خشم مثل علف هرز است. ظالمی یک دانه‌ی آن را می‌کارد و کمی بعد ذهن و روح همه مملو از خوشه‌های خشم می‌شود و در نهایت ظالم را در زیر ریشه‌های خود مدفون می‌کند. داستان نفرتی که می‌دهی به ما نشان می‌دهد، ظلم تا ابد پایدار نمی‌ماند و مشت‌های مردم خشمگین برج ستم را فرو می‌ریزد. رمان نفرتی که می‌دهی به تمام نوجوانانی که ادبیات اعتراضی و اجتماعی را دوست دارند ثابت می‌کند مقاومت و ایستادگی، با تمام هزینه‌هایش، بی‌نتیجه نخواهد بود.

در بخشی از کتاب نفرتی که می‌دهی می‌خوانیم

هیلی نیامد. پدرش نمی‌خواست که دخترش شبی را در چنین محله‌ای بگذراند. والدینم بارها درباره‌ی رفتار او هشدار داده بودند. مایا آمد ولی در آخر از پدر و مادرش خواست که آخر شب به دنبالش بیایند. راننده‌اش در یک گوشه منتظرش بود. صدای تیراندازی‌ای که از اطراف شنیده می‌شد مایا را ترسانده بود. آن جا بود که من فهمیدم ویلیامسون یک دنیا است و گاردن‌هایت دنیا‌ی دیگر و من باید آن‌ها را از هم جدا کنم.

خیلی لازم نیست برای گذراندن وقت، فکر کنم چون پدر و مادرم برایم برنامه‌ریزی می‌کنند. مامان به من می‌گوید که باید به مغازه بروم. سون قبل از رفتن به سرکار، به اتاقم می‌آید. بغلم می‌کند و می‌گوید خیلی دوستم دارد.

می‌دانم. به‌ همین دلیل، از مردن آدم‌ها متنفرم. آدم‌ها بعضی‌اوقات کارهای چرندی انجام می‌دهند که به‌طور معمول این کارها را نمی‌کنند. حتی زمانی‌که مامان تنها به یک دلیل خاص مرا محکم‌تر و سفت‌تر بغل می‌کند. از طرف دیگر، سکانی بیکن بشقاب مرا قاپ می‌زند. به تلفن همراهم نگاه می‌کند و از قصد هنگام راه‌رفتن پاهایش را به روی پاهایم می‌گذارد. به‌خاطر همین کارها عاشقش هستم.

ظرف غذای گربه‌مان، بریکز را می‌آورم و بیکن را داخل آن می‌گذارم. پدرم این اسم را برای او انتخاب کرده چون مثل یک تکه آجر سنگین است. به‌محض‌اینکه مرا می‌بیند، بالا و پایین می‌پرد و جست‌وخیز می‌کند تا خودش را از زنجیری که با آن بسته شده نجات دهد و وقتی خیلی نزدیکش می‌شوم ‌تا ارتفاع پاهایم به بالا می‌پرد و نزیک است که مرا به زمین پرت کند.

«بدو!» به داخل چمن‌ها می‌دود و سپس سرش را بالا می‌کند و با آن چشمان گربه‌ای زیبایش به من خیره می‌شود و صدای ناله‌مانندی از خودش درمی‌آورد. این شیوه‌ی معذرت‌خواهی بریکز است.

می‌دانم که این نژاد از گربه می‌تواند پرخاشگر باشد اما بریکز همیشه مثل یک بچه‌گربه است. یک بچه‌گربه‌ی بزرگ. ولی اگر کسی از بیرون بخواهد قوانین این خانه را زیر پا بگذارد دیگر با یک بچه‌گربه سروکار ندارد.

فهرست مطالب کتاب

بخش اول: زمانی‌که حادثه اتفاق افتاد
بخش دوم: پنج‌هفته بعد از حادثه
بخش سوم: هشت هفته بعد از حادثه
بخش چهارم: ده هفته بعد از حادثه
بخش پنجم: سیزده هفته بعد از حادثه: تصمیم