معرفی و دانلود کتاب مقررات

معرفی کتاب مقررات

سینتیا لرد در کتاب مقررات داستان آموزنده‌ای را درباره‌ی پذیرفتن تفاوت‌ها روایت می‌کند. شخصیت اصلی این رمان دختری به نام کاترین است که برادری مبتلا به اوتیسم دارد. این داستان یک سال پس از انتشار موفق شد جوایز بسیاری، از جمله جایزه‌ی اشنایدر فمیلی را از آن خود کند و نامزد دریافت مدال نیوبری شود.

درباره‌ی کتاب مقررات

کاترین، شخصیت اصلی کتاب مقررات (Rules) دختری دوازده‌ساله است که بزرگترین خواسته و آرزویش در سراسر جهان این است که یک زندگی عادی داشته باشد. چیزی که وقتی با یک فرد مبتلا به اوتیسم زندگی می‌کنید، تقریباً غیرممکن است. چرا که در این صورت تمامی رفتارها و وقایع خانواده‌ی شما حول محور معلولیت او می‌چرخند. کاترین سال‌ها تلاش کرده است تا قوانین و نکاتی را به برادرش، دیوید بیاموزد، از جمله این که «هلو سیبی با ظاهر خنده‌دار نیست» و «در ملاء عام باید شلوار به تن داشته باشیم.». دیوید، برادر هشت‌ساله‌ی کاترین، مبتلا به اوتیسم است و هر هفته به کاردرمانی می‌رود. او دوست دارد همه‌چیز طبق برنامه‌ی قبلی پیش برود و صداها را بلندتر از آنچه هست می‌شنود.

کاترین می‌خواهد از رفتارهای دیوید که گاهی اوقات برای او موقعیتی شرم‌آور را ایجاد می‌کنند، جلوگیری کند. اما در طول داستان، اتفاقی رقم می‌خورد که زندگی و نگرش کاترین را برای همیشه دستخوش تغییری بزرگ می‌سازد. ماجرا از ملاقات کاترین با دو دوست جدید به‌ نام‌های جیسون و کریستی آغاز می‌شود. کاترین با جیسون در جلسات کاردرمانی برادرش دیوید آشنا می‌شود و کریستی نیز همسایه‌ی جدید خانه‌ی آن‌هاست. این دو دیدار بذر یک پرسش اساسی و مهم را در ذهن کاترین می‌کارد: «به‌راستی چه چیزی طبیعی است؟»

سینتیا لرد، نویسنده‌ی کتاب مقررات که خود نیز در زندگی واقعی مادر یک فرزند مبتلا به اوتیسم است، از تجربیات زیسته‌ی خود در نگارش این رمان و پرداخت شخصیت‌های آن بهره‌ی بسیاری گرفته است. لرد دو فرزند دارد که یکی از آن‌ها پسر و دیگری دختر است. او هنگام نوشتن کتاب مقررات از شخصیت فرزندانش در دنیای واقعی الهام گرفته است. چناچه سینتیا لرد می‌گوید، علاوه بر دیوید که مشخصاً با الهام از پسرش شخصیت‌پردازی شده است، شخصیت کاترین ترکیبی از خود او و دخترش است که به نقاشی علاقه دارد. بیشتر شخصیت‌ها و اتفاقات از اتفاقاتی بسیار شخصی در زندگی لرد می‌آیند. از جمله شخصیت جیسون، که در خلق آن از تجربه‌ای در دوران کودکی نویسنده‌ی اثر الهام گرفته شده است؛ تجربه‌ای به‌یاد‌ماندنی که در آن سینتیا کودکی را می‌بیند که روی ویلچر نشسته است و تلاش می‌کند که با مادرش ارتباط برقرار کند.

نویسنده می‌کوشد در رمان مقررات به ایده‌های فلسفی و اخلاقی ارزشمندی بپردازد. از جمله این که در همه‌ی ما ایراداتی وجود دارد؛ نه فقط کسانی که نیازهای ویژه دارند. همچنین او از خلال این داستان به ما می‌آموزد که اگرچه همه‌ی ما سعی می‌کنیم همواره کارها را به بهترین شکل ممکن انجام بدهیم، اما همیشه کارها آن‌طور که ما می‌خواهیم پیش نمی‌روند.

وقتی از نویسنده پرسیده می‌شود که ایده‌ی رمان مقررات از کجا آمده است، سینتیا لرد با این کلمات پاسخ می‌دهد: «من دو فرزند دارم، یک دختر و یک پسر، و پسرم به اوتیسم مبتلا است. یک روز زمانی که دخترم حدوداً ده سال داشت از من پرسید: مامان، چطور است که من هرگز خانواده‌هایی مانند خانواده‌ی خودمان را در کتاب‌ها و تلویزیون نمی‌بینم؟ نمی‌دانستم چگونه باید به او پاسخ دهم. بنابراین به دنبال کتاب‌های کودکانه‌ای رفتم که شامل شخصیت‌هایی با نیازهای ویژه‌ی شدید باشند. برخی از آن‌ها را پیدا کردم، اما بیشتر کتاب‌هایی که خواندم به نظرم بسیار غم‌انگیز بودند. غم بخشی از زندگی با فردی است که ناتوانی شدید دارد، اما تنها یک بخش از زندگی او. زندگی با چنین افرادی همچنین می‌تواند خنده‌دار، الهام‌بخش، دلگرم‌کننده و یا ناامیدکننده باشد. مثل همه‌ی خانواده‌ها.»

نشر افق ترجمه‌ی کیوان عبیدی‌آشتیانی را از این اثر تهیه و منتشر نموده است.

جوایز و افتخارات کتاب مقررات

• نامزد مدال نیوبری (2007)
• کتاب برگزیده‌ (1392)
• برنده‌ی جایزه‌ی فمیلی اشنایدر (2007)
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب گنبد طلایی ورمونت (2008)
• نامزد مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا (2009)
• نامزد جایزه‌ی کتاب خوانندگان جوان ربکا کودیل (2009)
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب کودکان دوروتی کنفیلد فیشر (2009)
• و...

نکوداشت‌های کتاب مقررات

• کاترین یک راوی دوست‌داشتنی است که داستان خود را هم با طنز و هم با دل‌شکستگی تعریف می‌کند. یک اثر خواندنی و دوست‌داشتنی و گرم درباره‌ی مواجهه با تفاوت‌ها. (اسکول لایبرری ژورنال)

• خوانندگان این داستان مجذوب کاوش پیرامون مواجهه با تفاوت‌ها خواهند شد. (Kirkus Reviews)

• اثری که ممکن است خوانندگان را ترغیب کند تا در مورد دیدگاه‌های دیگران فکر کنند. (پابلیشرز ویکلی)

• این یک داستان جذاب در مورد ارزش‌گذاری افراد است. (بولتن، مرکز کتاب‌های کودک)

کتاب مقررات برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان را به خواندن این داستان دعوت می‌کنیم. همچنین اگر در اطرفیان خود کودک یا نوجوانی را سراغ دارید که با افراد مبتلا به اوتیسم یا نیازهای ویژه مانند معلولین جسمی یا ذهنی تعامل دارد، مطالعه‌ی کتاب مقررات را به او پیشنهاد کنید.

با سینتیا لرد بیشتر آشنا شویم

سینتیا لرد (Cynthia Lord)، نویسنده‌ی آمریکایی، در شهر ماساچوست متولد شد. او که به عنوان نویسنده‌ی کودک و نوجوان شناخته می‌شود، داستان‌نویسی را به طور جدی از زمانی که در کالج مشغول به تحصیل بود آغاز کرد. مقررات، «به خاطر آن خرگوش»، «آبی را لمس کن»، «یک مشت ستاره» و «نصف شانس» از دیگر آثار منتشرشده‌ی سینتیا لرد هستند که از این میان تنها دو عنوان نخست به فارسی ترجمه شده‌اند.

در بخشی از کتاب مقررات می‌خوانیم

می‌گوید: «از جیسون بخواه.»

وقتی جلوی خانه می‌خواهیم از هم جدا بشویم، با لکنت می‌گویم: «درباره‌اش فکر می‌کنم.»

در اتاقم از توی کمد، اولین بلوز و شلوارِ دمِ دست را برمی‌دارم و می‌پوشم. یک بلوز کهنه وشلواری که اصلاً با هم جور نیستند.

موهای خیسم را شانه می‌زنم و از پنجره، ماشین مادر کریستی را می‌بینم که دنده عقب می‌رود. آیا کریستی تلفن می‌کند و می‌گوید که بدون من حاضر نیست به مهمانی مدرسه برود؟

ماشین همسایه از نظر ناپدید می‌شود. به‌طرف تخته‌ی روی دیوار اتاقم برمی‌گردم و کارت‌پستال دیسنی‌لند را نگاه می‌کنم که در بالاترین قسمت تخته نصب شده. ‌کاش تلفن زدن به کالیفرنیا این‌قدر گران نبود. دلم می‌خواهد به ملیسا زنگ بزنم و صدایش را بشنوم که می‌گوید: «درست می‌شود، کاترین.» اما تا بخواهم همه‌چیز را توضیح بدهم کلی طول می‌کشد و تازه شاید ملیسا از این‌که با کریستی دوست شده‌ام، خیلی خوشش نیاید.

سعی می‌کنم شکل کج و کوله‌ی پاهایم را وقتی در آب بودند، توی دفتر نقاشی‌ام بکشم اما خیلی جالب نمی‌شود. انگار شکسته!

روی گوشه‌های سفید دفترم چند کلمه می‌نویسم: دریاچه، سرد مثل یخ... و بعد، کلمه‌های دیگری از ذهنم بیرون می‌آیند، گناهکار، پیچیده، پنهان، ضعیف.

دفترم را می‌بندم.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی نویسنده
پیروی از مقررات
موج‌های کوتاه بوی تندی دارند و مزه‌ی گل می‌دهند...
اگر صداهای بلند اذیتت می‌کنند، گوش‌هایت را بگیر...
بعضی وقت‌ها چیزهایی که داری به دردت می‌خورند
اگر کلمه‌ای را که دنبالش هستی پیدا نمی‌کنی...
بعضی وقت‌ها یک کارهایی نتیجه‌ی خوب می‌دهند...
وقتی می‌گویی کاری را می‌کنی یعنی باید آن کار را بکنی...
اگر فقط می‌توانی یک انتخاب داشته باشی، دقیق انتخاب کن
در خانه‌ی دیگران، باید از مقررات آن‌ها پیروی کنی
هر چیزی که اندازه‌ی دهانت باشد، خوردنی است
بعضی وقت‌ها مردم بهت می‌خندند چون دوستت دارند...
در کمد را بااحتیاط باز کن. بعضی وقت‌ها وسایل...
بعضی وقت‌ها مردم جوابت را نمی‌دهند چون صدایت را نمی‌شنوند...
جای اسباب‌بازی توی آکواریوم نیست
حل یک مشکل می‌تواند مشکل دیگری ایجاد کند
حرکت‌های نمایشی فقط در تنهایی و تاریکی
فکر نکن همه‌ی چیزهایی که نگه می‌داریم، ارزشمند هستند
برادرِ بدون شلوار مشکلِ من نیست
بعضی آدم‌ها فکر می‌کنند تو را می‌شناسند...
دیر آمدن به معنی نیامدن نیست
یک مکالمه‌ی واقعی، حداقل دو نفر لازم دارد
اگر دنبال کلمه‌های خوب می‌گردی...