معرفی و دانلود رایگان کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز
برای دانلود قانونی کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز
ابوالحسن درویشی مزنگی در کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز با شرح داستانی جذاب و خواندنی از مردی که گذشته خود را فراموش کرده است سعی دارد به شما کمک کند تا از بند خاطرات گذشته و آرزوهای آینده رها شوید و در زمان حال زندگی کنید.
دربارهی کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز:
موضوع این کتاب با سایر قصههایی که تا به حال خواندهاید، تفاوت دارد. شخصیت اصلی داستان در میان میلیاردها انسان گمشده است و مدام از خود میپرسد که کیست، چرا آمده و چه میخواهد؟!
کلیت قصه حال و هوای شعر دارد و حس و ظرافت خاصی در آن نهفته است. اصلاً شبیه یک داستان معمولی دارای شخصیتهای مختلف نیست. به تمام کسانی که مطالعهی این کتاب را انتخاب کردهاند پیشنهاد میشود که خود را از بند خاطرات گذشته و آرزوهای آینده نجات دهید؛ زیرا ما به دنیا نیامدهایم که آرزوهای گذشتگان را تحقق بخشیم یا برای آیندگان فداکاری کنیم، بلکه ما متولد شدهایم تا در زمان حال و برای خودمان زندگی کنیم.
زندگی یک سفر کوتاه از تولد تا مرگ است، میتوانید زمان خود را در پی یافتن پاسخ این پرسش بگذارید که چه کسی شما را به سفر فرستاد و مقصد نهایی کجاست یا اینکه بدون دغدغه از سفر لذت ببرید! انتخاب با خودتان است!
نکوداشتهایی از کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز:
- در جستجوی دیروز یک اثر بدیع و دلنشین همراه با پرسشهای قابل تأمل و تفکر است که نویسنده در ماجراهای روزانه راوی به زیبایی به آنها پرداخته است. بنده به عنوان مخاطب عام، وقتی کتاب را خواندم بسیاری از نکات مطرح شده در آن را مطابق و همسو با تفکرات و ایدههای خود دیدم اگرچه به رغم متفاوت بودن رویدادهای هر روز نوعی یکنواختی در آنها دیده میشود که میتواند از شوق خواندن بکاهد.
- به خاطر مشکلاتم گذرا نگاهی کردم، حقیقتش یاد داستانهای مسافر کوچولو، پینوکیو و... افتادم و چیزی خاص و نو در نوشته ندیدم. اگر وضعیت جسمی اجازه بدهد در موقعیتی دیگر، با دقت و تأمل بیشتر مطالعه خواهم کرد.
- نثر زیبا شیوا روان و به دور از تکلف، کتاب مخاطب خاص دارد، خاص کسانی که در این وادی هستند و دغدغه دارند، رها کردن گذشته و عدم پایبندی کورکورانه به آن، عدم نگرانی برای آینده، در مسیر رفتن و نه صرفاً به مقصد چشم داشتن، عدم فلسفهبافی برای زندگی، احتمالاً بازیچه بودن روزگار و زندگی، عدم ارائه نصایح و پند و اندرزهای رایج مبتذل و عدم فرمولاسیون، باز بودن ته کتاب و اینکه هر کس قصه خود را... . من یک خواهش دارم، این که ادامه بدی، شک نکن! مخاطب را از خودت محروم نکن! منتظر هستم.
کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای افرادی که به ادبیات و داستان خواندن علاقهمند هستند و میخواهند با رهایی از گذشته در زمان حال زندگی کنند مناسب است.
جملات برگزیدهی کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز:
- زندگی بیسروصدا به راه خود میرود! (لوییس کارول)
- چیزی که بیابان را زیبا میکند، چاهی است که جایی پنهان کرده است! (سنت اگزوپری)
- هیچ انسانی، عاقل متولد نمیشود! (سروانتس)
- برای خوشبخت بودن، به هیچچیز نیاز نیست، جز نفهمیدن! (شریعتی)
- آیندههایی که محقق نشدهاند، بخشیهایی از گذشته هستند، بخشهای مرده آن! (ایتالو کالوینو)
در بخشی از کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز میخوانیم:
تا امروز بعدازظهر، گمان میکردم، مرد نیمکت نشین طاسی که پشت سرهم سیگار دود میکرد و مبهم میزد، عجیبترین فرزند آدم بود، ولی الآن عقیدهام عوض شده است. به نظر میرسد حق با آن دختری باشد که دنبال خرگوش میدوید؛ دنیای ما دنیای عجیبی است، حداقل خیلی عجیبتر ازآنچه من فکر میکردم!
نزدیک غروب بود که جاده به یک دشت پردرخت رسید، یک جنگل سوتوکور؛ نه آواز پرندهای، نه زوزه گرگی، نه حتی قارقار کلاغی! فقط ماه که زودتر به آسمان آمده بود، همراه من در امتداد جاده قدم میزد.
وقتی در آن سکوت که نشکستنی به نظر میرسید، آوایی به گوشم رسید که با صدایی حزنانگیز میخواند «ای ماه، گردی صورتت دهانه توپ را به یادم میآورد و گلولهای که پس از پرتاب آهسته آهسته به آسمان میخرامد، بگو زمان انفجارت کی فرامیرسد»، ترسی مبهم تاروپودم را به لرزه درآورد.
به اطراف نگاه کردم، کسی نبود. حتماً خیالاتی شده بودم. کمکم داشتم از شوک خارج میشدم که دوباره صدایی شنیدم «... دور شو، از من دور شو تا دیوانگیام به تو سرایت نکرده و چون من بر درخت آشیان نکردهای است».
صدا از بالای درخت تنومندی میآمد که زیرش ایستاده بودم. باورکردنی نبود، ولی حقیقت داشت، پیرمردی بالای درخت نشسته بود، کتابی در دست داشت و مرا که حیرتزده به او خیره شدم، با تعجبی تمسخرآمیز نگاه میکرد.
- به چه خیره شدهای، مگر پیشازاین پیرمردی را در حال خواندن کتاب ندیدهای؟
- دیدهام، اما بالای درخت، نه!
- کتاب خواندن بالای درخت ایرادی دارد؟
- اشکالی ندارد، ولی خیلی عجیب است. آنهم در میان این جنگل که هیچ نشانی از موجودی زنده نیست!
- پس من برای تو تازگی دارم!
- تازه و عجیب!
- پس گمان میکنم میتوانی ساعتی مخاطب من باشی. سالها میشود کسی برای شنیدن سخنانم نیامده است!
فهرست مطالب کتاب
یادداشت نویسنده
هیچچیز، آنطور نیست که به نظر میآید!
کسی جایی منتظر است تا پیدایش کنیم
زندگی را پیچیده نکن!
خودت تخته سنگ خود را انتخاب کن!
هیچکس، هیچوقت، تنها نیست!
عقل، اغلب دیر به سراغ آدم میآید
انسان اخلاقی یا انسان قانونی
سایهها از ما زندهترند
شادی بزرگترین هدف زندگی است
تنهایی دردناکترین شکنجه است
همه تشنه حقیقتاند، ولی طعم تلخ آن را دوست ندارند
آزادی، یعنی به خود حق انتخاب دوباره دادن!
هر کس نتیجه تنهایی خود است
هر کس همراهش را خود انتخاب میکند
هر کس قصه خودش را مینویسد
ثابت کن دیوانه نیستی!
هنر مثل آب بودن!
علم ملالآور، هنر پوچ!
گاهی باید از حقیقت توبه کرد
همه اشتباه میکنیم!
برای شما درد و رنج آرزو میکنم!
بردههایی در خدمت طبیعت
عاقلترها دیوانه به دنیا میآیند
مرگ روبهرو شدن با خود است!
به خود وفادار باشید!
کدام وحشیتر است
حقیقت گستاخ است
جادوی عشق در رئالیسم زندگی!
واقعیتهای تلخ و لطیفههای شیرین
کتابها و آدمها
زندگی میکنم تا... !
پس تو هنوز خبر نداری؟
شاید حق با او باشد!
مرگ از زندگی پوچتر است!
خوشحالم... هنوز کسانی هستند که فکر میکنند!
اینکه چیزی نیست!
پرسش برای فکر کردن است، نه پاسخ دادن!
دوستی چه مزهای دارد!
حقیقت و معما!
اینجا کسی نیست!... آن جا کسی هست؟
از امروز شروع میکنم!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مسافر آینه در جست و جوی دیروز |
نویسنده | ابوالحسن درویشی مزنگی |
ناشر چاپی | انتشارات اندیشه طلایی |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 191 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-893199-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |