معرفی و دانلود کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته

معرفی کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته

مفهوم خودکشی را با کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته بهتر درک کنید... جیمز هیلمن با این کتاب خود قصد ندارد عمل خودکشی را تأیید کند؛ بلکه می‌خواهد همگان دیدگاهی درست و سالم درباره‌ی این موضوع داشته باشند. موضوعی که بحث کردن درباره‌ی آن، نوعی تابو محسوب می‌شود. مطالعه‌ی این کتاب باعث می‌شود که نیازهای روح خود را بیشتر بشناسید.

درباره‌ی کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته

«فقط یک مسئله‌ی اساسی فلسفی وجود دارد و آن خودکشی است. وقتی متوجه شویم که زندگی ارزش زیستن دارد یا نه، به پرسش اساسی فلسفه پاسخ داده‌ایم.» آلبر کامو در کتاب «افسانه‌ی سیزیف» این‌چنین درباره‌ی خودکشی سخن می‌گوید. موضوعی که صحبت کردن راجع‌به آن ممنوع است و هر کس که درباره‌ی آن صحبت کند، مشکلات روانی مختلف را به او نسبت می‌دهند! جیمز هیلمن (James Hillman) که یکی از پیروان یونگ محسوب می‌شود، در کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته (Suicide and the Soul) از دیدگاه روان‌شناسی تحلیلی به مسئله‌ی خودکشی می‌پردازد.

هیلمن نظریه‌های روان‌شناسی تحلیلی یونگ را درباره‌ی خودکشی با پزشکی، روان‌پزشکی، الهیات و فلسفه مقایسه می‌کند و به این نکته می‌رسد که تحلیل یونگ از این مسئله، از بقیه‌ی حوزه‌ها کامل‌تر است. او در رسیدن به چنین نتیجه‌ای، ضعف نظام‌های اعتقادی بشری را نقد می‌کند و بسیاری از فرضیات درمانگران در باب خودکشی را به چالش می‌کشد. جیمز هیلمن معتقد است که روانشناسی به‌اندازه‌ی کافی به مسئله‌ی مرگ توجه نکرده.

کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته بر این استدلال استوار است: «هرگاه درمان بخواهد از یک تجربه جلوگیری کند یا به‌دنبال غلبه بر تجربه باشد، کاری علیه روح انجام شده.» جیمز هیلمن عقیده دارد که پیشگیری از خودکشی، عملی علیه «روح» به حساب می‌آید و دستکاری در میل طبیعی است. اما آیا منظور او این است که دست روی دست بگذاریم و به دیگران اجازه دهیم خودشان را بکشند؟

جیمز هیلمن برای حل مسئله‌ی خودکشی، رابطه‌ی میان درمانگر و بیمار را پیش می‌کشد. او عقیده دارد که روح‌ها باید مرگ را از نظر روانی تجربه کنند تا میل به خودکشی‌ در آن‌ها کاهش پیدا کند. خود هیلمن اعتراف می‌کند که بسیاری از پیشنهادهای موجود در کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته، سلطه‌ی عقل را زیر سؤال می‌برند؛ اما از نظر او، عقل و روح در تضاد با یکدیگر هستند و انسان‌ها در زمان خودکشی، عقل را نادیده می‌گیرند.

کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته در سال 1964 به نگارش درآمد. هیلمن در آن زمان این ایده را مطرح کرد که روح و جسم ما همیشه چیزهای یکسانی را نمی‌خواهند و درست در زمانی که رودرروی هم قرار می‌گیرند، خودکشی به میل اصلی روح تبدیل می‌شود. نیازهای جسم واضح است و به‌طورمعمول انسان‌ها نیازهای جسمانی خود را درک می‌کنند؛ اما نیازهای روحی پیچیده و دشوارفهم هستند. بیشتر ما صدای روح خود را نشانه‌های بیماری روانی، پریشانی و بی‌قراری می‌دانیم. وقتی روح تحت فشار جسم قرار بگیرد، همین صداها به نماینده‌های اصلی خودکشی تبدیل می‌شوند.

انتشارات بنیاد فرهنگ زندگی کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته را با ترجمه‌ی اشکان غفاریان دانشمند به چاپ رسانده است.

کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته را به روان‌شناسان و روان‌درمانگران پیشنهاد می‌کنیم. علاقه‌مندان به نظریات یونگ این کتاب جیمز هیلمن را خواندنی خواهند یافت.

در بخشی از کتاب مرگ خودخواسته یا ناخواسته می‌خوانیم

چرا الهیات این‌قدر از خودکشی واهمه دارد، حتی بیشتر از سایر اشکال قتل؟ چرا الهیات تا این حد نگران خودکشی‌ست؟

دیدگاه الهیات از ایده‌ی خلقت نشئت می‌گیرد. «خداوند قادر زندگی را خلق کرد. حیات از آنِ اوست.» ما خودمان را نساخته‌ایم. فرمان ششم به دنبال فرمان اول و دوم می‌آید که خداوند را بر همه چیز مقدم می‌داند. نمی‌توانیم جان‌مان را بگیریم چون صاحبش نیستیم. جان ما بخشی از خلقت خداوند است و ما هم مخلوق او هستیم. وقتی مرگ را انتخاب می‌کنیم، دنیای پروردگار را پس می‌زنیم و مخلوق بودنمان را نمی‌پذیریم. وقتی فرد خودش تصمیم بگیرد که چه‌زمانی باید زندگی را پشت سر بگذارد، شرارت غرور را به نمایش می‌گذارد. جایی‌که خداوند حاکم بر زندگی و مرگ است، فرد خودش را در جایگاه قضاوت قرار می‌دهد. خودکشی با این حساب عملی آشوب‌گرانه است و مصداق ارتداد چون اساس الهیات را انکار می‌کند. بگذارید نگاهی دقیق‌تر بیاندازیم.

الهیات مطالعه‌ی خداوند است و کسی‌که در این زمینه کارشناس باشد، مختصص الهیات محسوب می‌شود. کلام الهیات در باب خداوند و دین آمرانه است. وقتی شما یا من در پی گرفتن جان‌مان باشیم، یا بخواهیم به روش خودمان به خدا گوش کنیم، دیگر پیروی قدرت الهیات نیستیم. ما خودمان را متخصص الهیات می‌دانیم. خدا را به طور مستقل مطالعه می‌کنیم. همین موضوع باعث می‌شود به پندار غلط در باب دین برسیم و یا دین‌ستیز شویم، چون هر فردی خدا و مذهب و الهیات خودش را دارد. اما چطور فرد می‌تواند حلول خداوند را دریابد یا مفهوم الهیات را تجربه کند که روح انسان پیشگاه خداوند درون است؟ کتاب جامعه می‌گوید که زمانی برای مُردن هست. اگر خدا این زمان را می‌داند، چطور انسان از این زمان آگاهی پیدا می‌کند؟ الهیات می‌خواهد باور داشته باشیم که خداوند تنها به واسطه‌ی سرنوشت و تقدیر سخن می‌گوید، چون مرگ تنها از دنیای بیرون به ما می‌رسد. باز هم، مثل جامعه‌شناسی و حقوق، مرگ ریشه‌ی بیرونی دارد و از دنیای بیرون سراغمان می‌آید: دشمن، تصادف، یا بیماری. مرگ را با خودمان این‌طرف و آن‌طرف نمی‌کشیم؛ مرگ درون روح ساکن نیست.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار (1964)
پیشگفتار (1976)
قسمت اول: خودکشی و تحلیل
1: مسئله
2: پیشگیری از خودکشی: دیدگاه‌های جامعه‌شناسی، حقوق، الهیات و پزشکی
3: خودکشی و روح
4: تجربه‌ی مرگ
5: رویارویی با خطر خودکشی
قسمت دوم: چالش تحلیل
6: پزشکی، تحلیل، و روح
7: مسئله‌ی واژه‌ها
8: التیام‌بخش به مثابه‌ی قهرمان
9: سوگیری آسیب‌شناختی
10: تشخیص و دیالکتیک تحلیلی
11: امید، رشد، و فرایند تحلیل
12: رازداری پزشکی و رمزوراز تحلیل