معرفی و دانلود کتاب شاید از همین خیابان گذشتند: مجموعه داستان‌های کوتاه

معرفی کتاب شاید از همین خیابان گذشتند: مجموعه داستان‌های کوتاه

داستان‌ها گاهی مثل درهای کوچک‌اند که به دنیای بی‌کران تجربه‌ها باز می‌شوند. در کتاب شاید از همین خیابان گذشتند به قلم گروهی از نویسندگان نوجوان، با قصه‌هایی روبه‌رو می‌شویم که با وجود ساده بودن مفاهیم عمیقی را بازتاب می‌کنند.

درباره‌ی کتاب شاید از همین خیابان گذشتند

در پس هر داستان کوتاه، یک ایده نهفته است؛ شاید یک فکر ناگهانی، یا تجربه‌ای که در ناخودآگاه نویسنده جرقه زده است. مجموعه‌ای از داستان‌ها در کتاب شاید از همین خیابان گذشتند به نویسندگی گروهی از نویسندگان، به‌گونه‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند که گویی هر داستان گوشه‌ای از یک پازل بزرگ‌تر است. شخصیت‌ها و موقعیت‌ها همگی دست به دست هم می‌دهند تا تصویری از پیچیدگی‌های انسان و جامعه بسازند.

یکی از داستان‌های مجموعه‌ی شاید از همین خیابان گذشتند به زندگی بازیگری می‌پردازد که میان هیاهوی فیلمبرداری و قضاوت‌های پیرامونش، با تهدیدهای ناشناس و وقایع مرموز مواجه می‌شود. روایت، با تلفیق هیجان و تعلیق، لایه‌هایی از اعتماد، ترس و پیچیدگی‌های روانی شخصیت‌ها را کاوش می‌کند. داستان از فضای حرفه‌ای یک بازیگر به‌خوبی بهره می‌گیرد تا نشان دهد چگونه فشارهای بیرونی و درونی می‌توانند ذهن را درگیر کنند و حقیقت و خیال را به هم گره بزنند.

آنچه این کتاب را خاص می‌کند، تنوع نگاه‌ها و روایت‌هاست. هر داستان، از قلم نویسنده‌ای متفاوت جاری شده و به همین دلیل، هر کدام صدای خودشان را دارند. در این میان، روایت‌هایی که از اعتماد شکسته، تهدیدهای پنهان، یا ترسی ناگفته سخن می‌گویند، بیش از بقیه برجسته می‌شوند. گویی هر نویسنده تلاش کرده است تا چیزی بیش از یک داستان بگوید؛ یک حقیقت تلخ، یا شاید هم یک سؤال بی‌پاسخ.

نویسندگان نوجوان کتاب شاید از همین خیابان گذشتند با مهارت و حساسیتی خاص، تصویرهایی قابل لمس از زندگی را خلق کرده‌اند. این اثر توسط مؤسسه فرهنگی آرمان رشد به چاپ رسیده و برای علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه، فرصتی کم‌نظیر برای مواجهه با نگاهی متفاوت به زندگی روزمره فراهم آورده است. اگر به دنبال مجموعه‌ای از داستان‌هایی هستید که هر یک با روایتی منحصربه‌فرد شما را به تأمل وادار کنند، این کتاب را از دست ندهید.

کتاب شاید از همین خیابان گذشتند برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب شاید از همین خیابان گذشتند، برای علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه، افرادی که به روایت‌های چندلایه و متنوع علاقه دارند و به‌خصوص نوجوانان مناسب است.

در بخشی از کتاب شاید از همین خیابان گذشتند: مجموعه داستان‌های کوتاه می‌خوانیم

بدن خسته‌اش را روی مبل انداخت. گوشی را برداشت و سری به فضای مجازی زد. به تعداد دنبال‌کننده‌هایش نگاهی انداخت. صدوده‌هزار نفر او را می‌شناختند‌. آخرین عکسی را که به اشتراک گذاشته بود، باز کرد. مهبد همیشه عکس‌های خوبی از او می‌گرفت. لباس سفید و چشم‌های درخشانش در زیر سردر رستوران «بام ستارگان» بهتر از همیشه نشانش می‌داد. تصمیم بجایی بود که در این عکس کلاه سرآشپزی‌اش سرش نبود. موهای سیاه به‌هم‌ریخته‌اش صورتش را جذاب‌تر نشان ‌می‌داد. بعد از آنکه بازیگر جوان و معروف به رستوران تازه‌تأسیسش سری زد و «لازانیای سرّی سرآشپز» را امتحان کرد، مشتری از درودیوار سرازیر شد و شصت‌هزار دنبال‌کنندۀ جدید پیدا کرد. برای همین بود که قسمت نظرات صفحه‌اش این روز‌ها جای سوزن انداختن نداشت. نظرات را نگاه ‌می‌کرد که کسی درِ اتاق استراحت را زد. سرش را بالا آورد. - عذر ‌می‌خوام سرآشپز! یکی از مشتریای ویژه درخواست کرده‌ن که برید سر میزشون. تنها چند دقیقه از زمانی می‌گذشت که آشپزخانه را به آشپز اول سپرده و نشسته بود. آهی کشید. دیگر به اخلاق عجیب مشتری‌های ویژه عادت کرده بود. - کدوم میز؟

- میز چهار، قربان! بعدش ‌می‌تونید طبق برنامه برید خونه.

از پله‌ها بالا رفت و وارد سالن شد. به صندوق‌دار و گارسون‌ها لبخندی زد. به‌سمت زوجی رفت که در میز چهار منتظر او بودند. مرد کت‌وشلوار شیک مشکی و مو‌های برس‌کشیده‌ای داشت. چشمانش سرشار از اطمینان و افتخار بود. خانمی که رو‌به‌رویش نشسته بود، مانتوی سفید بلند و مو‌های خرمایی داشت.

- سلام عرض می‌کنم. بنده سرآشپز کیان زارع هستم. امیدوارم که اوقات خوبی رو توی بام ستارگان سپری کرده باشید.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
داستان‌های کوتاه اعضای دورۀ داستان‌نویسی پیشرفته
آخرین صحنه
یادداشت
پشت پرده
معذرت می‌خواهم
پشه
دشت ناپیدا
گاو زشت
داستان‌های کوتاه اعضای دورۀ داستان‌نویسی مقدماتی
عقیق سرخ
عالم دیگر
ما و چشم‌های ما