معرفی و دانلود کتاب روزهای بی‌آینه

عکس جلد کتاب روزهای بی‌آینه
قیمت:
۴۷,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب روزهای بی‌آینه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب روزهای بی‌آینه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب روزهای بی‌آینه

کتاب روزهای بی‌آینه اثر گلستان جعفریان خاطرات منیژه لشکری، همسر سرلشکر خلبان شهید آزاده حسین لشکری است که از زندگی‌اش و چگونگی تحمل هجده سال دوری از همسرش در دورهٔ اسارت سخن می‌گوید. زندگی زنی که با عشق و اشتیاق در هفده سالگی پای سفره عقد می‌نشیند، در هجده سالگی طعم مادر شدن را می‌چشد و همان سال آغاز انتظار و چشم به راهی هجده ساله اوست، همسر خلبانش مفقودالاثر می‌شود.

این کتاب به روایت ناگفته‌هایی از جنگ تحمیلی پرداخته و چگونگی انتخاب‌های یک زن در نبود همسرش و به دوش کشیدن بار زندگی توسط دختری هجده ساله به همراه فرزند چهار ماهه‌اش را شرح می‌دهد. این اثر در قالب مستند داستانی نوشته شده و همچنین به دلیل واقعی بودن آن سنگینی بار مستند بیشتر به چشم می‌خورد.

منیژه لشکری چهارده سال را در بی خبری و انتظار مطلق سپری می‌کند. پس از اعلام اسارت همسر، سه سال دیگر طول می‌کشد تا دیدار میسر شود. شکاف عمیق هجده ساله، انتظار و دور افتادن از هم و تفاوت‌های شخصیتی به وجود آمده در گذر سال‌ها، هر دو را وا می‌دارد تا برای شناخت یکدیگر دوباره تلاش کنند.

احساس غریبگی و درد و رنج بر عشق و اشتیاق جوانی غالب است. زن و مردی که هجده سال یکدیگر را ندیده‏‌اند و شاهد تغییرات فیزیکی و شخصیتی یکدیگر نبوده‌‏اند حالا باید همه این هجده سال را بشناسند، بر آن عاشق شوند و زیر یک سقف کنار یکدیگر زندگی کنند.

آنان بار دیگر زندگی مشترکشان را آغاز می‌کنند؛ این بار نه با شور و اشتیاق جوانی، بلکه با درک رنج هجده سال انتظار برای رسیدن به یکدیگر.

در بخشی از متن کتاب روزهای بی‌آینه می‌خوانید:

ساعت سه و نیم یا چهار بود که وارد سالن شدند. عکس حسین را دیده بودم؛ همین که وارد شد شناختمش. از فاصلۀ خیلی دور می‏دیدمش. وسط ایستاده بود و دو خلبان در سمت راست و چپش بودند. همین که چشمم به صورتش افتاد انگار نه انگار این مردی بود که سال‏ ها از من دور بوده است؛ کاملاً می‏‌شناختمش و دوستش داشتم. احساساتم جان گرفته بود. آن همه حس غریبگی که نسبت به عکس‏‌ها و تُن و لحن صدایش داشتم دیگر نبود. نمی‏‌دانم چه شده بود؛ حس دختری را داشتم که برای اولین بار همسرش را می‏ بیند؛ هم خجالت می‌کشیدم و شرم داشتم، هم خوشحال بودم، هم می‏‌خواستم کنارم باشد. زیر لب زمزمه کردم: خدایا، من چقدر این مرد را دوست دارم.

حسین نزدیک شد؛ خیلی نزدیک. همه فامیل و دوست و آشنا دور او ریخته بودند و ماچش می‌کردند: یکی آویزانش می‌شد، یکی دستش را می‌گرفت، یکی به پایش افتاده بود. کاملاً احساس می‌کردم که حسین از بالای سر همه آن‌ها دنبال کسی می‌گردد. فقط به او خیره شده بودم. می‌دیدم آدم‌ها لاینقطع از جلوی من می‌روند و می‌آیند، اما هیچ صدایی نمی‌شنیدم. زانوهایم حس نداشت، نمی‌توانستم از جایم بلند شوم. برادر بزرگم، که همیشه در جمع و شلوغی متوجه من بود، آمد سراغم و گفت: «منیژه، چرا نشستی؟! بلند شو!» زیر بغل مرا گرفت و با صدای بلند گفت: «لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه!»

دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربین‌هایشان دویدند. روبه‌روی هم قرار گرفتیم. دست مرا گرفت و گفت: «حالت چطوره؟» گفتم: «خوبم!» پیشانی‌ام را بوسید و یک‌دفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم‌ جدا کرد.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب روزهای بی‌آینه
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات سوره مهر
سال انتشار۱۳۹۵
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات158
زبانفارسی
شابک978-600-03-0675-5
موضوع کتابکتاب‌های خاطرات دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب روزهای بی‌آینه

فرهادسپه رام
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
درود. پیش تر در باره کتاب شادروان سرلشکر شهید لشکری، نوشتم که انگیزه خرید کتاب کنونی شد. کوشش نگارنده وروان بودن نگارش چنان است که همراه پنداری وبودن در هر ان از آنچه بر شادروان بانو لشکری گذشته را در پی دارد. سالها نبودن همسر، بزرگ کردن فرزند و... تلاش و درد، به زبان ونوشته، شاید اسان باشد. که چند بیاندیشیم دریک جدایی روزه از خانواده، چه اندازه دلتنگ می شویم.... اکنون دایره زمان را به بیش از۱۶سال ومکان دوری را به گرفتاری درچنگ دشمن میهن وایین، بزرگ پنداریم. تنها درد، اشک وامیدشاید درمان باشد. روان بانوی شکیبا وامیر دلها واسمانها -که هردو کوتاه زیستند-دربهشت برین، شاد. نگارنده این رویداد غمبار، پرتوان و پرکار و تندرست بمانند.
وهاب قیاسی
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
بسیار تاثیر گذار و عالی است قبل از خواندن این کتاب خاطرات همسر این بانوی بزرگوار جناب آقای حسین لشگری را خواندم هردوی این بزرگواران در طول این سالها چه رنجها وچه محرومیت‌ها یی که تحمل کردند و ایستادند تا زنده بمانند و تسلیم مشکلات و رنج‌ها نشدند و امید را از دست ندادند خواندن این سرگذشتها برای نسل امروز واقعالازم هست سلام و درود خدا بر روح‌های بزرگ این زوج عاشق و ایثار گر من و همسرم هنگام خواندن این کتاب گریستیم و آن‌ها راتحسین کردیم یاد و خاطرشان همیشه گرامی باد
maryam nazemi
۱۳۹۶/۰۷/۱۴
گر طمع داری از آن جام مرصع می‌لعل
ای بسا در که به نوک مژه‌ات باید سفت
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هر که خاک در میخانه به رخساره نرفت
در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
زلف سنبل به نسیم سحری می‌آشفت
گفتم‌ای مسند جم جام جهان بینت کو
گفت افسوس که آن دولت بیدار بخفت
سخن عشق نه آن است که آید به و
زبان
ساقیا می‌ده کوتاه کن این گفت و شنفت
اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت
چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت
لیلا شیرازی
۱۳۹۹/۰۲/۰۳
عالی بود. رنج یک زن در غیاب 18ساله همسرش، بی‌خبری از سرنوشت همسر و استرس آن به خوبی به تصویر کشیده شده بود. ان شاءالله خدا خانم منیژه لشکری را با حضرت زینب محشور کند و به شهید لشکری علو مقام عطا کند. فقط تاریخ عکسی که در مقر سازمان ملل بود، اشتباه درج شده چون شهید لشکری در سال 88شهید شدند ولی در این عکس که تاریخ ان 1392 درج شده، ایشون زنده‌اند.‌ای کاش از جوانی شهید لشکری هم عکس می‌گذاشتید.
رستا رستگار
۱۴۰۲/۰۹/۱۰
وقتی کتاب رو میخوندم به یاد شهید و خانمشون گریه‌ام میگرفت وتا مدتها این نوشته‌ها و سختی‌های که خانم شهید لشکری کشیدن جلو چشام بود، وهنوزم هروقت یادم میاد که با چه سختی و فداکاری‌هایی این جنگ نابرابر به پیروزی رسیده بیشتر شرمنده شهدا و خانواده هاشون میشم، خدایا مارو شرمنده شهدا و خانواده‌های عزیز و صبورشون نکن، من هروقت یادم باشه برای شهید لشکری و خانمشون فاتحه میدم و عمیقا دلم برای مظلومیتشون میسوزه
سیدعلی رضوی
۱۴۰۰/۰۶/۱۷
بسیار بسیار عالی بود درود بر شرف همه آزادگان دلیر و مقاوم و همسران شجاع صبور و باایمان آنها. در مقابل آن همه صبرتان و شجاعتتان در دفاع وطن احساس عزت و رشک میکنم. کاش بتوانم راه شما راادامه داده و مثل شما باشم و مثل شما در راه اسلام و وطن شهید شوم. شب و روز به یادتان هستم. روحتان شاد و راهتان پررهرو باد
رحیم اهری
۱۳۹۷/۰۲/۲۶
باسلام زندگینامه این دلیر مردان که برای حفظ ناموس وطن از جان مایه گذاشتند باید خوانده شود و برای نسل جدید گوشه‌های از این خاطرات گفته شود تا این نسل جدید بفهمند که این مملکت چه سختی‌های کشیده و یا رنج دوران دیده و به این مرحله رسیده است. دست در دست هم دهیم به مهر تا میهن خویش را کنیم آباد
پریسا ج
۱۴۰۲/۰۳/۰۴
با سلام
اول کتاب بسیار دلپذیر و با جزئیات نوشته شده بود ولی هرچه به آخر کتاب نزدیک می‌شدیم. سوالات در ذهن خواننده بی پاسخ رها میشد. مثلا عروس آقای لشگری چرا هیچ وقت برنگشت؟ عکسایی از جوانی سرتیپ؟ و... اشتباهات نگارشی هم در آخر کتاب بیشتر بود. امیدوارم نویسندگان دفاع مقدس بدانند چه مسئولیت بزرگی را به دوش میکشند‌...
ریحانه فرخی
۱۳۹۷/۰۶/۲۱
واقعا بهترین کتاب در حوزه دفاع مقدس بود و یک دیدگاه جدید از جنگ و اسرا برای من پدید اورد ممنونم
من این کتاب رو به پیشنهاد باشگاه مشتریان انتشارات سوره مهر خوندم و چند روز بعد خوندن هم با خانم‌های لشگری و جعفریان ملاقات داشتم
در کل فوق العاده بودن هم کتاب و هم شخص خانم لشگری
hadi ghasemi
۱۴۰۲/۰۶/۱۴
اگر کتاب ۶۴۱۲ از خاطرات شهید سیدالاسرا لشگری را بخوانید حتما در ادامه این کتاب را مطالعه نمایید تا بدانید اسیران واقعی همسران ۱۷ ساله با کودک ۶ ماهه بودند که ۱۸ سال در بی خبری چه مشقتهایی کشیدند. خدا را شکر که هم شهید و هم همین محترم‌تان امروز در بهشت برین. عاشقانه درکنار هم زندگی می‌کنند. روحشان شاد
زهرا مشایخی
۱۳۹۹/۰۱/۰۸
با خواندن این کتاب بیشتر فهمیدم که چه عزیزانی از زندگی راحت و شیرین خود گذشتند تا ما اکنون در کنار خانواده هایمان در کمال آرامش کتابهای سرگذشت فداکاریها و قهرمانیهای این عزیزان را بخوانیم. خدایا بر درجاتشان بیفزا و ما را شرمنده‌ی انان مکن.... . .
محمد حسین اکبری
۱۳۹۹/۰۹/۲۵
سلام واقعا خانم لشکری خیلی زیبا وعالی خاطرات خودرا با امیر خلبان شهید لشکری نوشته است. خیلی زجر وسختی کشیده. اماای کاش شهید لشکری هم خلاصه‌ای از ۱۸ سال ارسارت در بند رژیم منحوس پلید کثیف بعثی عراق راضمیمه آن کرده بود تا بسیار کتاب کاملی میشد...
محبوبه شب زنده دار
۱۳۹۹/۰۱/۲۳
عالی بود چند بار همراه او کریستم چه خ‌ب که جنگ رو فقط در مردان خلاصه نکنیم از یگ دنیا اندوه زنان جوان هم بگوییم چه خوب شد که زود به همسر عزیرش پیوست تا برای هپیشه جاودانه در کنار هم زندگی کنند
محمد قاسمی
۱۳۹۸/۰۶/۱۴
خیلی عالی و خوب
ولی خوب میشد این ارزشهای ملی و دینی با قیمت کمتری عرضه میشد که بیننده با دیدن اینهمه کتابهای خوب علاقه به خواند و یا گوش دادن پیدا کنه که سمت و سوی کتابهای ایین غربی کشیده نشن
سمیه
۱۴۰۲/۰۸/۲۱
خیلی قشنگ بود تصور همچین سرنوشتی دل آدم به درد میاره چه برسه به اینکه زندگیش کنیدلم میسوزه برای اون دست نوشته‌هایی که هیچ وقت چاپ نشد حیف بودنکاش از بین نرفته باشه و پسرشون یک روز چاپش کنن
مشاهده همه نظرات 55

راهنمای مطالعه کتاب روزهای بی‌آینه

برای دریافت کتاب روزهای بی‌آینه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.