معرفی و دانلود کتاب در پی بهار

معرفی کتاب در پی بهار

مصطفی آژینی در مسیر بازگشت از پیاده‌روی اربعین درگذشت، اما از خود اشعاری دل‌نشین، عمیق و غنی به جا گذاشته است و اکنون می‌توانید در کتاب در پی بهار با سروده‌های این زائر اربعین آشنا شوید و از طبع لطیف او لذت ببرید.

درباره‌ی کتاب در پی بهار:

مجموعه اشعار جذاب و خواندنی در پی بهار، نشان‌دهنده‌ی طبع ساده، سلیس و روانِ شاعری است که ادعایی در فنون شعر ندارد ولی با استعداد و نبوغ ذاتی‌ در زمینه‌ی موسیقی کلام اثری ویژه و خاص در اختیارتان قرار می‌دهد. مصطفی آژینی برای سرودن این دفتر شعر از رباعی، دوبیتی، غزل و... استفاده کرده و اثری بدیع را خلق کرده‌ است.

این شاعر، قافیه‌اندیش نبوده بلکه واژه‌ها دست به دست هم داده‌اند و همدیگر را ملاقات کرده‌اند و حاصل این شده است که می‌بینید و می‌خوانید. بسیاری از مصرع‌ها و ابیات این مجموعه بی‌هیچ تعریف و تعارفی حاکی از مهماتی است که در طبع درونی شاعر ذخیره بوده است.

حجت الاسلام مصطفی آژینی اکنون دیگر در قید حیات نیست، اما شما با مطالعه‌ی این اشعار متوجه می‌شوید که اگر فرصت بیشتری برای طبع‌آزمایی در اختیار داشت در آینده می‌توانست به جایگاه مهمی در ادبیات کشور دست پیدا کند.

کتاب در پی بهار مناسب چه کسانی است؟

مطالعه‌ی این دفتر شعر برای دوستداران ادبیات می‌تواند اتفاق جذابی باشد، مطمئن باشید طبع روان و روح حساس و شاعرانه‌ی مصطفی آژینی شما را مجذوب اشعار در پی بهار خواهد کرد.

با مصطفی آژینی بیشتر آشنا شویم:

حجت الاسلام مصطفی آژینی در تاریخ چهار مهر 1365 به دنیا آمد. او از ایام نوجوانی حالات معنوی و طبعی شاعرانه داشت و بدون اینکه آموزشی دیده باشد نخستین شعر خود را در سال 1381 (شانزده سالگی) سرود. آژینی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌‌ی برق دانشگاه علم و صنعت و تهران تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد ولی به دلیل علاقه‌ی وافر به روحانیت و تبلیغ دین، در سال 1389 در حوزه‌ی علمیه‌ی مشکات تهران طلبگی را آغاز کرد. مصطفی آژینی عشق فراوانی به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و انس عمیقی به زیارت ایشان خصوصا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) داشت و هر سال پیاده با خانواده به زیارت اربعین مشرف می‌شد. او عاقبت در تاریخ 27 مهرماه 1389 در روز اربعین و در مسیر بازگشت از زیارت درگذشت.

در بخشی از کتاب در پی بهار می‌خوانیم:

حدوث حالت عشق اندر آید
بقا بر آن ولی مشکل‌تر آید
دوام سرخوشی آنگه میسر
که صهبای ازل در ساغر آید
صبوری می‌طلب تا زان بَرِ تاک
می‌ نابی به رنگ احمر آید
به سوی کوه طوری رهسپارم
که مِهر مَهر من زان سو برآید
همانا در پی عیش مدامم
بنوشم باده‌ای کز کوثر آید
کنون مخموری‌ام، یک آن چو برق است
شود حادث دمی پس دیگر آید
بسی خو کرده‌ام با بی‌حیایی
بَدا فعلی که زین خیره‌سر آید
نغلطد شبنمی بر سنگ خارا
ولی زین‌سان نشاید گوهر آید
مرا حالی دگرگونه مراد است
چکیده حاصلش چشم تر آید
دلا تسنیم من اشک مدام است
خوشا تصمیم من گرباور آید
چه گویم دل مطیع عقل و رأی است
چرا اعضا چنین عصیان‌گر آید
اسیر مستی و امیال پست‌اند
امید این بُلهوس‌بازی سر آید
حدیث گلرخان گویم که شاید
مِی جان‌پرور و خُنیاگر آید
روم جایی که جز مَهرو نبینم
بدور از محفل دون‌پرور آید
زمشتاقان ببین کاین بلبل مست
به بذل جان بسا سوداگر آید
زمستی گوش جانش می‌شنیدست
زکوی گل ندای «والسحَر» آید

فهرست مطالب کتاب

مقدمۀ شاعر برجسته جناب آقای مرتضی امیری‌اسفندقه
اشعار مرحوم حجت‌الاسلام مصطفی آژینی
درس ولایت
نهال آرامش
پندنامه
رهایی
در پی بهار
مادر
سرود وصل
پیمان تازه
ساقی یاران
در بَر محبوب
رسم غربتکده
فغان فراق
یقین
از ثَری تا به ثریا
پیک رهگشا
بادۀ اعلا
آینۀ یکتایی
امید وصال
اشک مدام
نزهتگه روح
درگاه همایی
گنج مخفی
در آغوش دلدار
دست یار نازنین
همت پاک
وصف تو نیمه‌کاره شد
رقص اندیشه
فارغ بی‌منتها
قفس وهم
زوال
گمشده
توبه
امید
توضیحاتی از جناب آقای مرتضی امیری‌اسفندقه در باب شعر امید