معرفی و دانلود کتاب در حسرت یک آغوش

عکس جلد کتاب در حسرت یک آغوش
قیمت:
۴۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب در حسرت یک آغوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب در حسرت یک آغوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب در حسرت یک آغوش

کتاب در حسرت یک آغوش، خاطرات شفاهی زهرا رحیمی همسر جانباز شهید سید محمد موسوی است که توسط سعیده زراعتکار به رشته تحریر در آمده. خاطرات بانویی که 34 سال عاشقانه از همسر جانبازش پرستاری کرد.

در بخشی از کتاب در حسرت یک آغوش می‌خوانیم:

مدتی بود که خبردار شده بودیم قرار است چندین نفر از جانبازان قطع نخاعی را برای مداوا از ایران به آلمان بفرستند. پروندۀ پزشکی سید هم در کمیسیون مطرح شده بود و منتظر خبر بودیم.

هنوز روزهای اول شروع ساخت خانه بود که از بنیاد شهید اطلاع دادند محمد هم یکی از اعضای تیم اعزامی به آلمان است. بلاتکلیف بودم که باید خوشحال باشم یا ناراحت. گاهی خوشحال می‌شدم و می‌گفتم شاید سید برود و آن جا بتوانند گلوله‌ای را که شش سال زیر نخاع گردنش جا خوش کرده، درآورند و از این شرایط خلاص شود، گاهی هم ناراحت می‌شدم به خاطر دوری‌اش. خیلی این حس دوگانه‌ام را با او در میان نمی‌گذاشتم، اما خودش بیشتر موافق رفتن بود. پیشنهاد رفتن به آلمان امیدی دوباره را در دلم ایجاد کرده بود. امیدی که چند ماهی می‌شد به دلم رخنه نکرده بود.

سید مهیای رفتن شد. گفتند خیلی طول نمی‌کشد، نهایتاً یک ماه. باید تنها می‌رفت. تصمیم این بود. گفتند: «نمی‌شه برای هر نفر یک همراهی ببریم. خودمون باهاشون همراه می‌فرستیم.» سید رفت. بیشتر از من برای بچه‌ها سخت بود. چند سالی بود که سید تمام‌وقت کنار بچه‌ها بود. از شروع کلاس اولِ سمیه سه ماه می‌گذشت. مجبور بودم بیشتر روزهای هفته را به خاطر مدرسۀ سمیه در کاشمر بمانم. هر چند روز یک‌ بار به بنیاد جانبازان می‌رفتم تا خبر از سید بگیرم. می‌گفتند رسیده و حالش خوب است و قرار است اقدامات درمانی آغاز شود.

رفتن سید از مرز یک ماه گذشته بود، اما خبری از برگشتش نبود. علت را که پرسیدم ‌گفتند درمانش طول کشیده است. دلم می‌خواست با او صحبت کنم تا لااقل خیالم راحت شود که خوب است. شماره‌ای به من دادند. به مخابرات رفتم. شماره را برایم گرفتند و بعد از چندین تماس به سید وصل شد. از شرایط و حالش تعریف می‌کرد؛ اما تنهایی کمی آزرده‌ خاطرش کرده بود. می‌گفت یک ماه است که تک و تنها داخل یک اتاق است و با هیچ کس صحبت نکرده، جز یکی دوباری که مترجم به سراغش آمده و دربارۀ شرایط و وضعیتش سؤال کرده، چرا که سید آلمانی نمی‌دانست.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه نویسنده
فصل اول: بهار
جای خالی مادر
روز آخر تابستان
خبر خوش
روز بیست‌وچهارم
فصل دوم: تابستان
تخت‌نشین
رؤیای درمان
دوباره کنار هم
بازگشت
پایان هشت‌ ساله
امید تازه
ویلچر برقی
ادامۀ تحصیل
سوریه
حجی‌زهرا
فصل سوم: پاییز
پاییز تلخ
به شکم خوابیدن
زلزلۀ مهیب
خواستگاری
یک اتفاق جدید
مادربزرگ و پدربزرگ
یک آشنایی قدیمی
محرم و جدایی روح‌الله
فرزند روح‌الله
بازگشت سمیه
یک درد جدید
دوباره زندگی
رؤیای شیرین
دیدار یار
فصل چهارم: زمستان
دوباره اتاق عمل
پنجمین نوه
دو تخت، دو ویلچر
بعد از 34 سال

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب در حسرت یک آغوش
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ستاره‌ها
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات222
زبانفارسی
شابک978-600-254-061-4
موضوع کتابکتاب‌های خاطرات دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب در حسرت یک آغوش

م ن
۱۴۰۱/۰۴/۰۸
سلام بر شهدای دفاع مقدس و انقلاب، سلام بر روح بزرگ امام خمینی و سلام بر تمام شیر زنانی که زینب وار صبر پیشه کردند و همراه با همسرانشان جهاد کردند خدایا چگونه میتوان دین ادا کرد به این قهرمانان. چگونه میتوان حتی ذره‌ای از رنجی که خانواده شهدا، اسرای هشت سال دفاع مقدس و جانبازان و خانواده شان را درک و لمس کرد، حفظ این انقلاب از شر دشمنان فقط عمل به یکی از وصایای این عزیزان است، خدایا این انقلاب را به دست صاحب اصلیش حضرت بقیه الله برسان و دشمنان و خائنان این ملت و سرزمین را نابود کن.
حمید دانیالی
۱۳۹۹/۱۲/۲۳
به نام خداوند بزرگ، این کتاب حکایت نمونه‌ای از مقاومت و صبوری و ایثار زنان و مردان این سرزمین شهیدپرور دارد که به برکت روح قدسی و ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) در مردم کشورمان دمیده شده است، که این کتاب حکایتی بسیار خوب و جذاب از یک نمونه از هزاران خانواده شهدا، جانبازان و ایثار گران عزیز این مملکت و هست، خداوند ما را قدردان آنان قرارداده در ادامه این راه مقدس یاری فرماید، صلوات خداوند بر روح امام خمینی و شهدا و جانبازان و خانواده صبور ومقاوم آنها.
وصال رضاپور
۱۴۰۱/۰۸/۱۶
سلام. من شهید سید محمد موسوی رو میشناختم ولی فک نمیکردم همسرشون اینقدررررعاشقانه تمام این سال زحمت کشیدن وسختی کشیدن و پرستاری جانباز عزیزرو کردن. قصه زندگی شون خیلی قشنگ و تاثیرگذاربود. واقعا زندگی یک جانباز قطع نخاعی خیلی سخته. و ما باید ممنون و قدردان این عزیزان باشیم.
سید حسین خوشخوی
۱۳۹۹/۱۰/۲۵
کتاب بسیار بسیار..... خوبی بود. من وقتی این کتاب رو به پایان رسوندم، واقعا حس عجیبی بهم دست داد. یه جورایی دلم گرفت.
خیلی خیلی... ممنونم از نویسنده این کتاب.
واقعا کتابی مفید بود و خیلی مورد استفاده قرار گرفت.
سپاسگزارم 🙏🙏🙏
رستا رستگار
۱۴۰۲/۰۹/۱۰
وقتی کتاب رو میخوندم گریه‌ام میگرفت و چقد دلم برا خانم شهید میسوخت و چقد پی به ایثار شهید و خانواده‌اش در راه انقلاب و کشور کردن بردم، انشاالله که فردوس برین جایگاه شهید و خانواده‌اش باشه
Nazila Afshin
۱۴۰۰/۰۸/۲۹
خیلی داستان زیبایی بود.
من برای درسم این کتاب و مجبور شدم بخونم و همش میخواستم زودتر تموم بشه، اما خودم اصلا متوجه تموم شدنش نشدم.
پایانش خیلی زیبا بود واقعا.
Mohammad Yosefali
۱۳۹۹/۰۱/۱۰
تابحال زندگی یک جانباز نخاعی را از نزدیک نخونده بودم. واقعا همسرش جهاد کرده، جهادی سخت تر از جهاد همسر و چه صبری بوده بین اینها
یاسمن هادیان
۱۴۰۲/۰۶/۲۴
آقا عالی باهاش هم گریه کردم هم غصه خوردم هم خودم رو مورد مواخذه قراردادم که‌گاهی ناشکری کردم هم اینکه واقعا احسنت به این بانو که اینقدر صبورانه بچه داری و همسرداری کردن
Hosein Hoseini
۱۳۹۹/۰۸/۲۶
درود بر شیر مردان وشیرزنان ایران زمین تاابد مدیون شمادلاوران هستیم ارزوی سلامتی برای شما وفرزندان ونوهای گلتان دارم چقدر کتاب جالبی بود درود بر راوی ونویسنده
ریحانه ؟!.
۱۴۰۰/۱۰/۲۰
خیلی کتابه خوبی بود... عالی بود
خیلی قشنگ بود و واقعا قلبه آدمو به درد می‌آورد وقتی داشتم میخوندم نمیفهمیدم کی صورتم از گریه خیس شده...
طاهره خداپرست
۱۳۹۸/۰۹/۲۴
کتاب قشنگی بودنمیشه حتی یه لحظه جای شیر زن قصه بود
سعیده طاهریان
۱۴۰۰/۱۰/۱۵
زیباترین کتابی بود که خواندم. با لحظه لحظه آن اشک ریختم. کتابی که خواندنش را حداقل یکبار به همه توصیه میکنم
محمد صادق گنجعلی
۱۳۹۹/۱۰/۲۴
عالی‌ترین کتاب عمرم بود خیلی باهاش ارتباط گرفتم
خدا ما رو هم بهشون ملحق کنه انشالله
مجتبی احمدی
۱۳۹۹/۰۹/۲۳
خیلی عالی من که تحت تاثیر قرار گرفتم واقعا دست نویسندش درد نکنه واقعا عالی بود ولی کاش رایگان بود
احمد مسگر
۱۳۹۸/۰۹/۰۳
مفید بود مورد استفاده قرارگرفت
مشاهده همه نظرات 32

راهنمای مطالعه کتاب در حسرت یک آغوش

برای دریافت کتاب در حسرت یک آغوش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.