معرفی و دانلود کتاب خانه‌ای روی پل

معرفی کتاب خانه‌ای روی پل

کودکان بی‌خانمان و شیرینی‌ها و تلخی‌های زندگی‌شان، درون‌مایه‌ی اصلی کتاب خانه‌ای روی پل را می‌سازد. پادما ونکاترامان در این رمان احساسی، داستان چهار کودک را روایت می‌کنند که در عین زباله‌گردی‌های روزانه، در کنار هم زندگی شادی دارند و دلبسته‌ی آزادی خود هستند. این اثر برجسته که در سال 2020، جایزه‌ی Golden Kite را از آن خود کرده، شما را به عمیق‌ترین لایه‌های عواطف انسانی و فجیع‌ترین واقعیت‌های دنیای امروز می‌برد.

درباره‌ی کتاب خانه‌ای روی پل

«ویجی» و «روکو» دو خواهری هستند که خانه‌ی خود را ترک کرده و به خیابان‌ها پناه می‌برند. آن‌ها نماد کودکانی به شمار می‌روند که از سوی والدین و اطرافیانشان آن‌طور که لازم است درک نمی‌شوند. بنابراین، تصمیم می‌گیرند زندگی جدیدی را دور از بزرگ‌ترها برای خودشان بسازند اما به خاطر شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی، جایی جز خیابان را برای زندگی تازه‌شان پیدا نمی‌کنند. اکنون جز زباله‌گردی و آوارگی در کوچه و خیابان، انتخاب دیگری سر راه ویجی و روکو، برای گذران زندگی نمانده.

به‌تدریج «موتی» و «آرول» هم به این دو خواهر می‌پیوندند تا دوستی چهارنفره‌ی خود را آغاز کنند. یک خانواده‌ی کوچک که در حلبی‌آبادها به دنبال زباله‌ها می‌گردند تا از این طریق نیازهای روزانه‌شان را تأمین کنند. در این بین، اتفاقات خنده‌داری هم برایشان رخ می‌دهد که باعث می‌شود با تمام وجود احساس خوشبختی کنند. آن‌ها با وجود تمام مشقت‌هایی که دارند، به زندگی خود می‌بالند و خوشحال‌اند از اینکه به جای فرمانبرداری از بزرگ‌ترها، کنترل زندگی‌شان را به دست گرفته‌اند.

پادما ونکاترامان (Padma Venkatraman) شما را همراه با خود به دنیای کودکان خیابان‌گرد می‌برد تا پیش از هر نوع قضاوتی درمورد آن‌ها، ابتدا با اندیشه‌ها و خواسته‌های قلبی‌شان آشنا شوید. کتاب خانه‌ای روی پل (The bridge home)، تاریک‌ترین حقایق را لابه‌لای خوشبختی‌های عمیق و لذت‌های کوچک به شما نشان خواهد داد.

کودکان این رمان، فارغ از هرگونه کمکی از سوی بزرگ‌ترها، یک زندگی ساده و بی‌آلایش را شروع کرده‌اند. درحالی‌که برای بقا و پاسخگویی به اساسی‌ترین نیازهایشان تلاش می‌کنند، درس‌هایی از انسانیت را نیز می‌آموزند و به یکدیگر یاد می‌دهند. کاراکترهایی که شجاعانه به سوی آینده‌ای روشن در حرکت هستند و امیدوارانه برای فردایی بهتر تلاش می‌کنند.

مطالعه‌ی کتاب حاضر، چکیده‌ای از سرگذشت میلیون‌ها کودک و نوجوان بی‌خانمان را در اختیار شما قرار می‌دهد. شاید هیچ کتاب جامعه‌شناختی و یا هیچ مستند اجتماعی نتواند، زندگی این قشر از جامعه را به اندازه‌ی قلم استادانه‌ی پادما ونکاترامان در برابرتان مجسم کند. نگاه دقیق او از هیچ مشخصه‌ای در ذهن و زندگی این کودکان غافل نشده.

اگرچه وقتی ویجی و روکو نخستین روزهایشان را در خیابان می‌گذارند، به شکننده بودن موقعیت خود در برابر خطرات جامعه و آسیب‌پذیری‌شان فکر می‌کنند اما رفته‌رفته، نگاه آن‌ها نسبت به زندگی پیش‌رو رنگی از شادی و امید به خود می‌گیرد. آن‌ها با بهانه‌های کوچکی که در زندگی فعلی دارند، دلایل بیشتری برای خوشحالی و خوشبختی خواهند داشت. دلایلی که موجب می‌شود هرگز به فکر بازگشت به خانه و نزد بزرگ‌ترها نیفتند. اما اوضاع هیچوقت به یک شکل نمی‌ماند. با ورود یک بیماری غیرمنتظره به زندگی آن‌ها، خواهران باید تصمیم بگیرند که باقی عمرشان را به همین شکل بگذرانند یا دست کمک به سوی دیگران دراز کنند.

گفتنی‌ست ساختار رمان از مجموعه‌ای نامه تشکیل شده که ویجی برای روکو می‌نویسند. در خلال همین نامه‌هاست که به روند رخدادها و شرح داستان پی می‌برید. این اثر تحسین‌شده، هم از سوی خوانندگان عام و هم از دیدگاه منتقدان، رمانی‌ست برجسته که حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. اگرچه برای نوجوانان نوشته شده اما بزرگسالان هم می‌توانند با خواندن آن به دنیای کودکان و نوجوانان سرک بکشند و شناخت خود را درمورد طرز فکر آن‌ها افزایش بدهند. برگردان و ترجمه‌ی روان سینا یوسفی به کمکتان خواهد آمد تا مجذوب کتاب خانه‌ای روی پل شوید. نشر پرتقال این کتاب خواندنی را به دوستداران ادبیات نوجوان و داستان‌های رئالیستی ارائه کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب خانه‌ای روی پل

• برنده‌ی جایزه‌ی بادبادک طلایی (Golden Kite) در سال 2020
• برنده‌ی جایزه‌ی والتر دین مایرز در سال 2020
• نامزدی برترین کتاب کودک و نوجوان از سوی گودریدز در سال 2019
• نامزد جایزه‌ی Vermont Golden Dome در سال 2021

نکوداشت‌های کتاب خانه‌ای روی پل

• سرشار از امیدواری و در عین حال، ناراحت‌کننده! (اسکول لایبرری)

• داستانی که تصویری تلخ و دردناک از عشق، گذشت و خانواده‌ای فقیر را به شما نشان می‌دهد. (هفته‌نامه‌ی ناشران)

• رمانی که به موضوعاتی از جمله عدالت اجتماعی، کودکان کار و فقر پرداخته بدون اینکه روایت و جریان داستان را قربانی کند. کتابی فوق‌العاده زیبا. (نقد کتاب کرکس)

• چهار کودک و رابطه‌ی تنگاتنگ آن‌ها با ظرافت تمام ترسیم شده است. درحالی‌که شخصیت‌های کتاب با چالش‌هایی غیرمعمول و دشوار روبه‌رو می‌شوند، بازهم با شجاعت به سمت جلو حرکت می‌کنند. نویسنده رمانی جذاب درمورد عشق، از دست دادن و انعطاف‌پذیری در برابر زندگی را ارائه کرده است. (بوک‌لیست)

• نثر ظریف پادما ونکاترامان، داستانی صمیمانه و کاملاً گیرا را روایت می‌کند و در عین حال، خوانندگان را نیز تشویق می‌کند تا مسائلی از جمله مذهب، فقر و نظام اقتصادی را مورد توجه قرار دهند. داستانی فراموش‌نشدنی درمورد خانواده‌هایی از‌دست‌رفته. (اسکول لایبرری)

• یادداشت نویسنده گواه واقعی بودن تمام موقعیت‌هایی است که در کتاب توصیف شده‌اند. لطافت عشق ویجی به خواهرش و همین‌طور برادران جدیدشان، قلب‌ مخاطبان را می‌شکند. (مرکز کتاب‌های کودک بولتون)

کتاب خانه‌ای روی پل برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانانی که از هواداران رمان‌های اجتماعی و واقع‌گرایانه (رئالیستی) هستند، لازم است دست‌کم یکبار خواندن کتاب خانه‌ای روی پل را تجربه کنند؛ داستانی با مضامین پررنگ عاطفی که مخاطب را شیفته‌ی خود خواهد کرد.

با پادما ونکاترامان بیشتر آشنا شویم

پادما ونکاترامان، زاده‌ی 1969، نویسنده‌ی موفقی است که در هند به دنیا آمده اما هم‌اکنون در آمریکا زندگی می‌کند. این نویسنده که در شهری در جنوب هند متولد شده بود، برای ادامه‌ی تحصیل راهی آمریکا شد تا مدرک دکترایش را در رشته‌ی اقیانوس‌شناسی از کالج ویلیام و مری دریافت کند. پادما ونکاترامان مدتی نیز به انجام پژوهش در دانشگاه جان هاپکینز و فعالیت در دانشگاه رود آیلند مشغول بود تا اینکه سرانجام به داستان‌نویسی روی آورد.

این رمان‌نویس را می‌توان از پرطرفدارترین‌های ادبیات نوجوان دانست که تاکنون چندین جایزه‌‌ی ادبی را نیز کسب کرده است.

در بخشی از کتاب خانه‌ای روی پل می‌خوانیم

بعد از مدتی احساس کردم جایمان به‌اندازه‌ی کافی امن است و جرئت کردم به پشت‌سرمان نگاهی بیندازم؛ خبری از راننده‌ی اتوبوس نبود. بااین‌حال به این نتیجه رسیدم که بهتر است از خیابان چسبیده به پایانه‌ی اتوبوسرانی رد شویم و تا می‌شود فاصله‌مان را با راننده‌ی اتوبوس بیشتر کنیم. منتظر ماندیم تا بین ماشین‌هایی که داشتند از آنجا عبور می‌کردند فاصله‌ای بیفتد. و باز هم منتظر ماندیم.

هرگز چنین سیل بی‌پایانی از جمعیت و ماشین ندیده بودم. بقیه‌ی آدم‌ها، بی‌توجه به صدای گوش‌خراش بوق، با سرعت از میان ماشین‌ها رفت‌وآمد می‌کردند و به شکل عجیبی نمی‌رفتند زیر ماشین. دستت را گرفتم و قدمی رفتم به‌طرف فاصله‌ی بین یک ریکشای سه‌چرخه و یک موتورسیکلت. چیزی‌ نمانده بود موتور از روی پایم رد شود. «نه، نه، نه!» محکم به دستم چنگ زدی. یکی با عصبانیت از پشت‌سرمان داد زد: «تکون بخور!» صدایی غریب به گوش رسید: صدای زنگوله‌ی یک گاو. گاوی عظیم و سفیدرنگ به خیابان زده بود و داشت از میان آن‌ رودخانه‌ی ماشین می‌گذشت و ماشین‌ها هم بهش راه می‌دادند تا رد شود. گفتی: «گاو خوب.» و طوری دستت را گذاشتی به پهلوی حیوان انگار صاحبش هستی. به نظر گاو هم مشکلی با این قضیه نداشت.

در پناه جثه‌ی بزرگ گاو موفق شدیم از خیابان رد شویم. به گردنش دست کشیدی و گفتی: «گاو خوب.»

«آره. گاو خوبیه ولی اون راننده‌ی اتوبوس آدم بدی بود، روکو. نباید وایستیم.»

فهرست مطالب کتاب

واژه‌نامه
1: با هم بودن
2: میوه‌ی خراب
3: شکستن
4: فرار
5: خرده‌شیشه
۶: چای‌فروشی
۷: توله‌سگ گمشده
8: روی پلی ویرانه
9: خنده
10: مزاحم
11: پرتقال
12: انتخاب خانواده
13: کار و دعا
14: صعود به هیمالیا
15: پول درآوردنمان
16: تپه‌های آبی
17: داستان تاجر شدنت
18: ثروت
19: بر فراز رودخانه‌ای نقره‌ای
20: کوهستان بی‌پایان
21: تعقیب‌وگریز
22: قبرستان
23: صبحانه‌ی عروسی
24: باور و خیال
25: شمع‌هایی در تاریکی
26: شاهدخت‌های الکی
27: روح گرسنه
28: غروب دیوالی
29: کرم‌های خدا
30: داستان موتو
31: تب
32: بهای آزادی
33: دروغ
34: جرئت اعتماد کردن
35: بیمارستان
36: از دست رفته
37: سنگ‌ها
38: خوب خداست
39: از دست دادن و به دست آوردن
40: امید
41: پل‌ها
42: گذشته و آینده
43: پدرمان
44: هرجا که هستی
یادداشت نویسنده
سپاسگزاری
درباره‌ی نویسنده