معرفی و دانلود کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان

معرفی کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان

کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان نوشته‌ی والیس باژ، برای علاقه‌مندان به تمدن‌های باستانی و ادبیات کهن، بسیار جذاب خواهد بود. این کتاب، روایت‌های گوناگون اسطوره‌ی طوفان بزرگ را که در الواح بابلی بارها به آن اشاره شده و حماسه‌ی معروف گیلگمیش که با گذشت دوهزار و پانصد سال هنوز یکی از غنی‌ترین آثار ادبی جهان است، با ترجمه‌ای روان و خواندنی ارائه کرده است.

درباره‌ی کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان

حماسه‌ی گیلگمیش یکی از کهن‌ترین قطعات ادبی جهان است که در دنیای باستان بسیار مشهور بوده و از آن نسخه و روایت‌های متعددی بر جای مانده است. دیرینه‌شناسان و کاوشگران جهان باستان، از الواح گلی باقی مانده در منطقه‌ی بین‌النهرین، نینوا و... توانسته‌اند بخش بزرگی از این حماسه را بازخوانی و بازنویسی کنند و بسیاری از قسمت‌های آن نیز، در الواحی است که این روزها، یا کاملا از بین رفته‌ و یا کاوش نشده‌اند. خواندن کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان (The Babylonian Story of the Deluge and the Epic of Gilgamish) نوشته‌ی والیس باژ (E. A. Wallis Budge) کمک می‌کند با ابعاد مختلف این اسطوره بیشتر آشنا شویم.

علاوه‌بر این، طوفان بزرگ یا سیل عظیم، یکی از اتفاقات شاخصی است که در ادبیات کهن تمدن باستانی بابل بسیار به آن اشاره شده و اسطوره‌های زیاد و روایت‌های متعددی از آن وجود دارد. برخی این سیل عظیم را به طوفان نوح نسبت می‌دهند. در هر صورت در بخش اول کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان، نویسنده، روایت‌های گوناگون سیل عظیم را آورده است. پیش از آن نیز، درباره‌ی تمدن بابل و آشور و منطقه‌ی نینوا اطلاعات خوبی ارائه می‌کند.

در بخش دوم کتاب نیز، والیس باژ رزم‌نامه‌ی گیلگمیش را در دوازده قسمت، روایت می‌کند. هر بخش حماسه‌ی گیلگمیش را یک لوح می‌نامند که یادآور الواحی است که حماسه را بر روی آن می‌نوشته‌اند. اصل داستان گیلگمیش، درباره‌ی پادشاه افسانه‌ای، گلیگمیش، است که پس از مرگ دوست محبوبش، اندیکور، از مرگ به هراس می‌افتد و به دنبال راز جاودانگی می‌رود. او برای جاودانگی، تلاش بسیار می‌کند اما در انتها، ناکام می‌ماند. قصه‌ی ناکامی او، بسیار شبیه ناکامی انسان امروز است که با وجود اینکه شاید از الهه‌ها و ایزدان گذشته نیز، بسیار مقتدرتر باشد، اما از مرگ برای او گریزی نیست و ناچار باید تا زنده است خوب زندگی کند.

رزم‌نامه‌ی گلگمیش، از جهات مختلف، از اساطیر و افسانه‌های کهن بسیار پیشروتر است و انسان امروز را با خود همراه می‌کند. یکی از مهم‌ترین جوانبی که گیلگمیش را متفاوت می‌کند، هسته‌ی اصلی داستان، یعنی مواجهه با مرگ است که البته نتیجه‌ای متفاوت از سایر اسطوره‌ها دارد و قهرمان گیلگمیش به زندگی ابدی نمی‌رسد. اما چیزی که او را جاودانه می‌کند، دیواره‌ها و برج و باروهای شهرش است که باقی می‌ماند، به‌سان کارهای کوچک و بزرگی که ما برای مواجهه با مرگ خود انجام می‌دهیم. نگاه این حماسه به مفهوم دوستی و همراهی، ارتباط قهرمان انسان داستان با ایزدان، مفاهیمی مثل شجاعت، شادمانی، کامرانی و به‌طورکلی مسائل انسانی در این افسانه بسیار تازه است و همین باعث شده، در دوره‌ی معاصر، از روی آن فیلم‌ها، اجراها، داستان‌ها و آثار هنری پرطرفدار بسیاری خلق شود.

کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان را جعفر کریمی، یکی از مترجمان متعهد حوزه‌ی اساطیر و تمدن‌های باستانی ترجمه و انتشارات امید سخن به چاپ رسانده است.

کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان برای علاقه‌مندان به ادبیات کهن و اسطوره‌ای، تمدن بابلی و باستان‌شناسی، جذاب خواهد بود.

در بخشی از کتاب اسطوره طوفان و رزم نامه گیلگمیش در بابل باستان می‌خوانیم

گیلگمیش در جواب خواستگاری الهه‌ی «ایشتار»، سخنرانی طولانی کرد که در آن او به برشماری و مرور مصائب و بدبختی‌هایی پرداخت که دامن کسانی را گرفته که از بخت بد، دلباخته‌ی و عاشق وی شده‌اند. عشق او، شبیه دروازه‌ای است که به باد و طوفان اجازه‌ی ورود می‌دهد و چون دژی است که جنگجویان داخلش را به باد فنا می‌دهد، مثل فیلی است که کجاوه‌ی خود را زیر پا خردوخمیر می‌کند و غیره. گیلگمیش گفت: کدام دلبر و جانانی، بر تو نرد عشق باخت و عشقش دوام یافت؟ کدام‌یک از شبانان تو، کامیاب شدند؟ حال بیا و من مصیبتی [که با وصلت تو می‌آید] را برشمارم. گیلگمیش، «تموز» را نام برد، جانان دوران جوانی الهه که سالیان درازی است برای او مراسم سوگواری و نوحه برپا می‌کند. هر مخلوقی که زیر نفوذ تو قرار گرفت، دچار نقص عضو یا مرگ شد، بال‌های پرندگان شکسته شد، شیر کشته شد، اسب، با شلاق و مهمیزت تا حد مرگ سواری داد؛ پس گیلگمیش سخن خود را با این عبارات به پایان رسانید: «آیا تو عاشق من هستی و می‌خواهی با من همان رفتاری را کنی که با آن‌ها کرده‌ای؟»

وقتی الهه‌ی «ایشتار» این سخنان را شنید، پُر از خشم شد و بر آسمان شد و به پدر خود، ایزد «آنو» و مادرش، الهه «آنتو» شکوه کرد که گیلگمیش به او بددهنی کرده و همه‌ی اعمال و رفتارهای ظالمانه‌ی او را برشمرده است. الهه «ایشتار» به شکوه و ناله خود با این خواهش ادامه داد که «آنو» می‌بایست یک گاو زورمندی آسمانی خلق کند تا گیلگمیش را بکشد و پدر خود را چنین تهدید کرد که اگر خواسته‌ی وی را برآورده نسازد، خود وارد عمل شده و به کشتن او اقدام می‌کند و محتملاً آن‌هم در این جهان. «آنو»، گاو آسمانی آتشین دَم بیافرید و او را به شهر «اوروک» فرستاد که در آن جا شمار انبوهی از مردم را بکشت. سرانجام «اِنکیدو» و گیلگمیش تصمیم گرفتند که به‌سوی وی شتافته و هلاکش سازند. وقتی به محل اقامت گاو رسیدند، «اِنکیدو» دُم او را گرفت و گیلگمیش ضربات مرگباری را میان گردن و شاخ‌های وی نواخت و آن دو با کمک هم گاو را کشتند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
روایت بابلی قصه‌ی طوفان بر اساس الواح آشوری متعلق به نینوا
برج و باروها و کاخ‌های نینوا
کشف کتابخانه‌ی متعلق به نیایشگاه ایزد «نِبو» در شهر کهن نینوا
«نبو» و کتابخانه‌ی وی در شهر نینوا
کشف کتابخانه‌ی سلطنتی آشور بنی پال
«آشور بنی پال»، گردآورنده‌ی کتاب و حامی دانش
کشف رزم‌نامه‌ی «گیلگمیش» و روایت طوفان توسط جورج اسمیت
روایت سیلاب بزرگ در بابل
حکایت طوفان به‌زعم «بِروسوس»
روایت بابلی داستان طوفان از زبان «اوتناپیشتیم» جد گیلگمیش پهلوان و جاودانه شدن وی توسط ایزدان
رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح اول رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح دوم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح سوم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح چهارم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح پنجم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح ششم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح هفتم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح هشتم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح نهم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح دهم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح یازدهم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش
لوح دوازدهم رزم‌نامه‌ی گیلگمیش