معرفی و دانلود رمان یاد باد آن روزگاران

عکس جلد رمان یاد باد آن روزگاران
قیمت:
۵۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی رمان یاد باد آن روزگاران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی رمان یاد باد آن روزگاران و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی رمان یاد باد آن روزگاران

کتاب رمان یاد باد آن روزگاران، اثر محمدرضا قنبری، یادآور خاطرات سربازی است که هرچند این خاطرات تلخ و شیرین هستند، جایگاه خاصی نیز دارند. جایگاهی که هر از گاهی با تکیه زدن به آن به سرزمین گذشته‌ها می‌روی و در لذتی شیرین رها می‌شوی. لذتی که عمق وجودت را در برمی‌گیرد و برای تو آرامشی شیرین‌تر را به ارمغان می‌آورد.

راوی کتاب رمان یاد باد آن روزگاران، از خاطرات گذشته‌اش در سربازی صحبت می‌کندو با هیجانی هر چه تمام‌تر فقط می‌خواهد که از سربازی‌اش یاد کند. دوران خوشی که ساچمه‌پلوها و آش زیپوهایش به نام است و شهره‌ی آفاق. روزگار خوشی که هیچ‌گاه از ذهن‌اش دور نمی‌شود و آن‌قدر خاطرات ریز و درشتی از آن را در حافظه به یادگار سپرده‌ که شاید مثنوی هفتاد من را هم جوابگو نباشد. دوران شیرینی که مطمئناً برای هر کسی با خاطره‌ای همراه است. دورانی که تا نرفته‌ای از آن واهمه داری و دوست داری همیشه از آن دور باشی. حتی وقتی هم که آن روزها را پشت سر می‌گذاری باز هم احساس می‌کنی که از زندان رها شدی و در این‌جا این مرور زمان است که مانند همیشه ما را متوجه واقعیت می‌کند.

رفتن به سربازی اغلب خوش‌آیند هیچ کس نیست؛ اما به جرات می‌توان گفت وقتی که این دوران را به اجبار پشت سر می‌گذارند بعدها از این که تن به این اجبار داده‌اند راضی می‌شوند. خود راوی نیز یکی از آن افراد است. هر چند که بنا به دلایلی خودش به سربازی رفته، اما در‌آغاز این را یک تحمیل می‌دانسته و الآن بعد از سال‌ها که از آن زمان می‌گذرد می‌بیند که از آن تحمیل و اجبار، شیرین‌ترین دوران زندگی‌اش رقم خورده است.

در بخشی از کتاب رمان یاد باد آن روزگاران می‌خوانیم:

با این‌که بیش از پانزده سال نداشتم، اما می‌خواستم به روی پاهای خود بایستم و حتی در آن سن و سال متکی به پدرم هم نباشم. من هم مانند هر کس در آن سن در رویاهایی غرق بودم و می‌خواستم این رویاها را به آرزوهایی دست‌یافتنی بدل سازم. وقتی تصمیمم را گرفتم چشم‌انداز آینده‌ام را چنان روشن و مطلوب دیدم که هیچ تعللی را جایز ندانستم.
به خوبی به یاد دارم وقتی که مادرم برای گرفتن پرونده‌ام به مدرسه رفته بود، با چشمی اشک‌بار و پرونده به‌دست به خانه آمد و رو به پدرم گفت:
آبروم رفت....
از شنیدن حرفی که مادرم زد چشمانم از تعجب گرد شد. چون مطمئن بودم کاری نکرده‌ام که احیاناً از من بدگویی کرده و باعث ریختن آبروی مادرم شده باشد. پدرم که حاضر می‌شد تا به مغازه برود با تعجب گفت:
چی شده مگه؟!
مادرم چادرش را به رخت‌آویز آویزان کرد و گفت:
مدیر مدرسه نمی‌خواست پرونده رو بده...

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابرمان یاد باد آن روزگاران
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات پرسمان
سال انتشار۱۳۸۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات206
زبانفارسی
شابک978-964-2835-72-0
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات رمان یاد باد آن روزگاران

حامد رضایى صوفى
۱۴۰۱/۶/۲۲
ما‌ هم سربازی رفتیم این داستان خیلی بلوف داشت خیلیییییی
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه رمان یاد باد آن روزگاران

برای دریافت رمان یاد باد آن روزگاران و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.