معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی استراتژی خوب استراتژی بد، تفاوت و اهمیت آن

معرفی خلاصه کتاب صوتی استراتژی خوب استراتژی بد، تفاوت و اهمیت آن

ریچارد روملت در کتاب صوتی استراتژی خوب استراتژی بد، تفاوت و اهمیت آن (میکروکتاب)، به شما می‌آموزد که چگونه در شرایط گوناگون، بتوانید استراتژی‌های خوب را تشخیص دهید، تصمیمات درست بگیرید و در مسیر موفقیت گام بردارید.

میکروکتاب صوتی استراتژی خوب استراتژی بد، تفاوت و اهمیت آن (Good Strategy/Bad Strategy) با بیان تعریف‌هایی ساده و مفید، به شما کمک می‌کند تا یک برنامه استراتژیک مناسب برای کسب‌وکارتان بنویسید.

تعریف شما از استراتژی چیست؟ آیا شما برای زندگی و کسب‌وکارتان استراتژی تعریف کرده‌اید؟ یک نکته مهم که برای همه ما اتفاق می‌افتد داشتن تعریف غلط از استراتژی است. در واقع بیشتر اشخاص هدف‌های خود را به عنوان استراتژی در نظر می‌گیرند و در آخر با شکست روبه‌رو می‌شوند.

استراتژی آن چیزی نیست که بسیاری از مردم فکر می‌کنند. شما با پر کردن جاهای خالی مربوط به بیانیه‌ ماموریت شرکت‌تان و صحبت در مورد این که چطور به یک شرکت جهانی مبدل خواهید شد، استراتژی ایجاد نکرده‌اید. همین‌طور استراتژی یک بیانیه‌ جنگی نیست که در آن ذکر کنید سخت کار می‌کنید و دوام می‌آورید تا فروش شرکت‌تان را 20 درصد افزایش دهید و سود سالانه را بهبود بخشید. هیچ تلاش، برون‌یابی مالی، آرزو و خواسته‌ای در مورد یک آینده موفق را نمی‌توان استراتژی نامید.

به روش مقابله با چالش‌های پرخطر استراتژی می‌گویند. استراتژی روشی است که به شکلی پیوسته و هوشمندانه آن را طراحی می‌کنید تا به این چالش‌ها پاسخ دهید و به سمت جلو حرکت کنید. استراتژی به روش حرکت شرکت‌تان به سمت جلو مربوط می‌شود.

از کلمات «استراتژی» و «استراتژیک» به غلط برای اشاره به تصمیمات گرفته شده توسط مقامات ارشد رسمی استفاده می‌شود. اما هنگام صحبت کردن در مورد استراتژی نباید آن را به ارزیابی تصمیم‌گیران نسبت دهید. بلکه این واژه باید به یک جواب منسجم به یک چالش مهم اشاره کند. یک استراتژی خوب حاوی مجموعه‌ای از فعالیت‌های منسجم است و دربردانده‌ی جزئیات پیاده‌سازی نیست. اگر یک استراتژی نتواند مجموعه‌ مختلفی از فعالیت‌های ممکن و شدنی را برای ما به تصویر بکشد، با یک نقص جدی‌ روبرو است. رفتار استراتژیک به معنای پیدا کردن روشی برای دنبال کردن منافع شرکت است. البته رهبر یک سازمان می‌تواند اهدافی را تعیین کند و از افراد سازمان‌ بخواهد آن‌ها را عملی کنند، اما این کار به معنای مشخص کردن استراتژی نیست. بهتر است این کار را مشخص کردن اهداف بنامیم.

ریچارد روملت (Richard Rumelt)، پروفسور علوم کسب‌وکار در دانشکده کسب‌وکار دانشگاه یو. سی. ال. ‌ای است. دکتر روملت، یکی از موسسان نظریه استراتژی مبتنی بر منابع است که عملکرد افراد و سازمان را طبق منابع منحصر شده به هر فرد و تخصص، روایت می‌کند. او یکی از استراتژیست‌های بزرگ در جهان شناخته می‌شود که توانسته با برنامه‌های استراتژی که برای شرکت‌های بزرگ می‌نویسند آن‌ها را دگرگون کند.

این کتاب صوتی در قالب میکروکتاب به شما عرضه شده تا با صرف هزینه و زمان کمتر از تمام بخش‌های اصلی و مهم، به دور از حاشیه و اضافه‌گویی کتاب اصلی از محتوای آن بهره‌مند شوید. میکروکتاب‌ها تحت قواعد و استانداردهای خلاصه‌نویسی برای شما چکیده شده‌اند. شما با شنیدن آن‌ها‌‌‌ همان اطلاعات مفیدی را دریافت می‌کنید که کتاب اصلی در اختیارتان می‌گذارد.

در بخشی از میکروکتاب صوتی استراتژی خوب استراتژی بد می‌شنویم:

تمرکز زمانی ایجاد می‌شود که شرکت با استفاده از یک سیستم کسب‌وکار که در مقایسه با رقیبان ارزش بیشتری برای مشتری ایجاد می‌کند، بخش مشخصی از بازار را هدف قرار دهد. هنگامی که چنین اتفاقی رخ می‌دهد، شرکت می‌تواند بخش زیادی از ارزشی را که خلق کرده است برای خود بردارد. به این ترتیب می‌توان شرایط را به گونه‌ای رقم زد که یک بازیگر کوچک بتواند به اندازه‌ بزرگترین شرکت‌ها پول دربیاورد. اگر بتوانید به چنین سناریویی دست پیدا کنید در این صورت قدرت بسیار زیادی خواهید داشت.

برای مثال شرکت کرون، قوطی‌های فلزی تولید می‌کند. تخصص این شرکت در خوراکی‌های گازدار و نوشیدنی‌های دارای کربوهیدارات است، در نتیجه با شرکت‌هایی مانند کانتیننتال کَن، نشنال کن و امریکن کن رقابت می‌کند. در حالیکه دیگر شرکت‌ها تمایل دارند سراغ مشتریان بزرگ بروند و درصد سودشان را در حد 4 یا 5 دصد نگه دارند، کرون همیشه با مشتریان کوچک کار کرده است و سالانه حدود 19 درصد سود کسب می‌کند. کرون چگونه این کار را انجام می‌دهد؟

کرون روی خدمات به مشتری و همکاری تکنیکی تمرکز کرده است. اگر یکی از مشتری‌ها مشکلی داشته باشد، مدیرعامل این شرکت حاضر است به محل برود و از نزدیک ببیند که چه اتفاقی رخ داده است. به این ترتیب کرون به مشتری‌هایش خیلی نزدیک است. شرکت کرون کارخانه‌های کوچکی دارد و در نتیجه حاضر است سفارش‌های کوچک را هم بپذیرد. همچنین معنای این حرف این است که شرکت کاملا آماده است که سفارش‌های ناگهانی و برنامه‌ریزی نشده را بپذیرد.

کارخانه‌های کرون ظرفیت مازاد دارند در نتیجه همیشه می‌تواند سفارشات فصلی یا پیش‌بینی نشده را به موقع تحویل دهد. با توجه به این واقعیت که تولید شرکت کرون کمتر است، هر کدام از کارخانه‌هایش مشتری‌های متعددی دارند (برای مثال تولید‌کننده‌های محلی) و از مشتری‌های خیلی بزرگ خبری نیست. معنای این حرف این است که مشتری‌ها نمی‌توانند این شرکت را برای کم کردن قیمت محصولش تحت فشار قرار دهند. همه‌ این نکات به این معناست که شرکت کرون موفق شده است بخش بزرگی از ارزشی را که خلق می‌کند برای خود بردارد. این شرکت یک استراتژی خوب و منطقی طراحی کرده است که به خوبی کار می‌کند.

در اصل استراتژی به تمرکز کردن مربوط می‌شود و بیشتر شرکت‌های پیچیده نمی‌توانند منابع‌شان را متمرکز کنند. بلکه چندین هدف را با هم دنبال می‌کنند و منابع‌شان را برای دست‌یابی به یک موفقیت بزرگ اختصاص نمی‌دهند.

فهرست مطالب کتاب صوتی