نقد، بررسی و نظرات سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش - هاروکی موراکامی
4.5
28 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ممد
۱۴۰۳/۰۶/۱۳
00
من سالهای بعد از ترک تحصیل در ۱۴سالگی بدون هیچ دوستی در حالی که برادرم بدون هیچ توضیحی ترک گفتوگو کرد با من زندگی کردم تا ۳۰سالگی این کتاب رو گرفتم که ببینم مشکل من چی بوده، برخلاف شخصیت سوکورو من آدم به شدت اجتماعی شاد و با انرژیای بودم و همه چیز رو به خوبی از تمام اعماق وجودم حس میکردم این تنهایی من تنها چیزیه که نتونستم درکش کنم البته که من زنم و حتی در این ۱۵ سال از خونه پدریم بیرون نرفتم ازدواجم نکردم.. شاید من باید قید همهی نیازهای مهم زندگیمو میزدم و از اینجا میرفتم این کتاب میتونه گوشهی تاریکی از تنهایی منو توصیف کنه؟
مثل کتابهای دیگه نویسنده حسم بهش یه حس دو قطبی بود، از یه طرف عاشقش بودم از یه طرف متنفر بودم ازش. جزییات دقیق از احساسات شخصی آدمها یه وقتهایی حس میکنی نویسنده به حریم شخصی شخصیتهاش رحم نمیکنه. حس معذب بودن میکنی. و ازین همه درک و فهم نویسنده به شوق میای. موراکامی آدم عجیبیه واقعا! در کل داستان جالبی هست. دوست دارم تحلیلهای داستان و بخونم.