نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی - کلوئه بنجامین

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سید جواد دهقانی
۱۴۰۱/۱۱/۰۵
متاسفانه، از شهرت یک بازیگر خوب، سو استفاده شده است. رشته‌های هنری مختلف، فعالیتهای حرفه‌ای مستقلی هستند که توانایی واستعداد و تلاش یک نفر در یکی از این رشته‌ها، باعث موفقیت او خواهد شد ولی این به معنی آن نیست که یک هنرمند خوب در رشته بازیگری، الزاما می‌تواند در سایر رشته‌های حرفه‌ای هنری، موفق عمل کند.
با تمام احترام برای خانم پاوه نژاد، ایشان در زمینه کتابخوانی بسیار مبتدی عمل کردند و شاید با تمرین و پشتکاری که از ایشان سراغ داریم، در آینده بتوانند راوی خوبی باشند؛ ولی ایشان باید بدانند که روایت یک رمان، هنری است مستقل از بازیگری که احتیاج به تسلط بر روان خوانی، صدا سازی و بسیاری فنون دیگر دارد تا بتواند کتاب را برای شنونده جذاب کند. علی رغم موضوع جذاب کتاب، بدلیل قرائت ناشیانه ایشان، کتاب را نیمه تمام رها کردم. خوانش یکنواخت بدون شخصیت سازی، اشتباه در روان خوانی که موضوع را کاملا از دست شنونده خارج میکرد و احساس بد حماقت از فریب خوردن از تهیه کننده، مانع ادامه کتاب برای من شد.
در بخشی از کتاب، ایشان متن زیر را «بر روی درِ پروانه‌ای بیمارستان که به اتاق.... باز میشد، عبارتهای..... چسبانده شده بود»
به این صورت خواندند: «بر روی درْ، پروانه‌ای بیمارستان که به اتاق.... باز میشد، عبارتهای.... چسبانده شده بود»!!!. این مساله باعث میشود کسی که متن کتاب را نمی‌بیند، مجبور شود چندین بار کتاب صوتی را عقب و جلو کند تا متوجه متن شود و ضمنا پس از آن، دیگر نمیتواند به صحیح خواندن کتاب اعتماد کند. آیا تهیه کننده، حتی یکبار کتاب را شنیده است؟ اگر شنیده، چطور متوجه این اشتباهات فاحش نشده است و اگر نخوانده است، که هیچ. این کتاب یک امتیاز منفی بزرگ برای «نوین کتاب گویا» است.
م مسعودی
۱۴۰۲/۰۱/۱۳
داستان طولانی و نه چندان جالب که شنیدنش حوصله می‌خواست و من قبل از خواب معمولاً می‌شنیدم پس اجرایش به نظرم سخت‌تر است و خانم پاوه‌نژاد واقعا انرژی گذاشتند برای خواندنش و البته گاهی اشکال هم داشت جای کسره و وقف و.... در خوانش.
زندگی فرزندان یک خانواده در گذر زمان و تصمیماتی که هر کدام برای آینده زندگی خود می‌گیرند و این که دنبال اهداف شخصی خود بروند یا ملاحظات خانوادکی را هم در تظر بگیرند؟
کلاً اختلاف فرهنگی در فضای داستان و فرهنگ حاکم بر جامعه ما حتی با وجود تفاوت‌هایی که امروز نسبت به گذشته شاهدش هستیم بسیار زیاد است و برای من پیامی به همراه نداشت.
اگر نبود اسم خانم الهام پاوه نژاد هرگز از قسمت دوم و سوم به بعد ادامه نمی‌دادم ولی وقتی استمرار اجرا توسط ایشان را دیدم به امید گشایشی خارج از انتظار ادامه دادم.
در وقت محدودی که همه داریم بهتر است داستان‌ها و کتابهای بهتری بخوانیم و بشنویم.
موفق باشید.
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
همین انتخاب مهم پیوسته مخاطب را در طول رمان به این فکر فرو می برد که اگر من جای هر کدام از این شخصیت ها بودم و اگر روزی باخبر می شدم که تا کی زنده هستم، چطور زندگی می کردم؟ چقدر مسیر زندگی ام را عوض می کردم؟ این اثر که پرفروش ترین رمان سال 2018 نیویورک تایمز بوده، یک رمان با داستان های خانوادگی و روابط خواهر برادری است که صرفا درباره مردن نیست؛ بلکه درباره چگونه زیستن است. در بخشی از این رمان آمده است: «لوک از او سوال کرد: از زندگیت چی می خوای؟ و اگر واریا می خواست صادقانه جواب دهد می گفت می خوام برگردم از اول شروع کنم. به خود سیزده ساله اش می گفت به دیدن آن زن نرود. به خود بیست ساله اش می گفت سیمون را پیدا کند و ببخشد. به خودش می گفت از کلارا مراقبت کند، دنبال رابطه های درست بگردد، قبل از این که پرستار، بچه را از آغوشش بیرون بکشد، می گفت دست نگه دارد. به خودش می گفت تو می میری، تو می میری، همه می میرند. به خودش می گفت به بوی موهای کلارا توجه کن. خودت را به آغوش دنیل بسپار که خم می شود تا بغلت کند... به خودش می گفت چیزی که از ته دل می خواهد این نیست که تا ابد زنده بماند، این است که دیگر نگران چیزی نباشد.»
اشکان عجم زاده
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
کتاب صوتی "اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی" نوشته‌ی کامران نجف‌زاده، موضوعاتی عمیق و فلسفی درباره‌ی زندگی، مرگ و معنای وجود را مورد بررسی قرار می‌دهد. این اثر به روش‌های مختلفی که انسان‌ها با موضوع مرگ و عدم قطعیت زندگی تعامل می‌کنند، می‌پردازد و به ما این امکان را می‌دهد تا از دیدگاه‌های مختلف به این پرسش‌های بنیادی نگاه کنیم.
نقد و نظر کلی:
نگاه عمیق به مرگ: نویسنده با استفاده از داستان‌ها و تمثیل‌های مختلف، ما را به تفکر در مورد مرگ و چگونگی برنامه‌ریزی برای زندگی‌مان ترغیب می‌کند. این موضوع به شدت در زندگی روزمره ما تاثیر دارد و می‌تواند ما را به سمت بیشتر قدردانی از لحظه‌ها سوق دهد.
زبان روان و قابل فهم: سبک بیانی کامران نجف‌زاده، به طور کلی روان و قابل فهم است که کمک می‌کند تا مخاطب به راحتی با مفاهیم پیچیده ارتباط برقرار کند.
استفاده از داستان‌های واقعی: نمونه‌های واقعی و تجربیاتی که در کتاب روایت می‌شود، این امکان را به خواننده می‌دهد که با چالش‌های زندگی و مرگ ارتباط برقرار کند و درک عمیق‌تری از موضوع پیدا کند.
کتاب پرسش‌های مهمی را در ذهن خواننده ایجاد می‌کند، از جمله اینکه اگر بدانیم تا کی زنده هستیم، چه تغییراتی در زندگی‌مان ایجاد می‌شود و چگونه می‌توانیم زندگی‌مان را با معنی‌تر کنیم.
این کتاب صوتی نه‌تنها یک اثر ادبی قابل تامل است، بلکه باید به عنوان یک راهنمایی برای زندگی با هوشیاری و معنای عمیق نگریسته شود. شنیدن آن می‌تواند به ما کمک کند تا با ترس‌های خود از مرگ مقابله کنیم و ارزش لحظه‌های زندگی را بهتر درک کنیم. اگر به موضوعات فلسفی، معنای زندگی و چالش‌های انسان مدرن علاقه‌مند هستید، این کتاب می‌تواند تجربه‌ی شگفت‌انگیزی برای شما باشد.
حمید قاسمی نژاد
۱۴۰۴/۰۱/۰۷
کتاب نگاهی تأثیرگذار و فلسفی به مسئله سرنوشت و اختیار دارد. نویسنده در این اثر به موضوعاتی چون انتخاب‌های زندگی، خانواده، عشق و معنای وجود می‌پردازد و با بررسی روابط انسانی، ما را به بازاندیشی درباره شیوه زیستن دعوت می‌کند.
زبان و سبک نوشتار بنجامین روان و داستان‌گو است؛ او توانسته با جزئیاتی دقیق و احساسی، فضایی ایجاد کند که خواننده را به دنیای شخصیت‌ها نزدیک کند. این اثر همچنین از روایتی پیچیده اما قابل دنبال‌کردن بهره می‌برد که به جذابیت آن می‌افزاید.
این کتاب با ارائه پرسش‌هایی در مورد تاثیر آگاهی از زمان زندگی بر تصمیم‌گیری‌های انسان، به مفاهیمی چون هویت، خانواده و ارتباط با دیگران عمق می‌بخشد. بنجامین با هنرمندی، این مفاهیم را در قالب داستانی چندلایه و تاثیرگذار به تصویر کشیده است.
این اثر نه تنها لایه‌هایی از احساسات و تفکر را برای خواننده به همراه دارد، بلکه بازتابی از زندگی واقعی است و می‌تواند ما را به درک بیشتری از انتخاب‌ها و پیامدهای آن‌ها هدایت کند. اگر به داستان‌هایی با عمق فلسفی و احساسی علاقه‌مند هستید، این کتاب ارزشمند است.
Mahboubeh
۱۴۰۴/۰۱/۰۷
کتاب «اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی» اثر کلوئه بنجامین رو به کسانی که میخوان تصور کنند اگر بدونند قراره بمیرند، ممکنه چه حس و حالی داشته باشند و چه تصمیماتی بگیرند، میتونه کتاب خوبی باشه.
درواقع یک داستان عمیق و احساسی است که در مورد مرگ، زمان، و تاثیرات تصمیمات زندگی بر انسان‌ها صحبت میکنه. نویسنده این کتاب با تمرکز بر شخصیت‌های مختلف که هرکدام در شرایط خاصی از زندگی خود به سر می‌برند، به بررسی اینکه چگونه آگاهی از مرگ می‌تواند بر رفتار، روابط و زندگی فرد تاثیر بگذارد، پرداخته است.
در این کتاب، کلوئه بنجامین از پیشگویی‌ای در مورد مرگ شخصیت‌ها استفاده کرده تا داستان‌های پیچیده‌ای را بسازد. از نظر من، این ایده به‌شدت جذاب است، زیرا باعث می‌شود که شخصیت‌ها در مواجهه با مرگ، دست به انتخاب‌های متفاوت و گاهی بسیار مهم بزنند.
نویسنده در کتابش به‌خوبی نشان می‌دهد که زمان، هرگز به‌طور ثابت و قطعی در اختیار ما نیست، و چگونه آگاهی از پایان زندگی می‌تواند زندگی فرد را به‌طور عمیق تغییر دهد.
یکی از پیام‌های اصلی این کتاب که درکش کردم به نظرم این است که زندگی همیشه در حال تغییر است و هیچ‌کس نمی‌تواند از مرگ فرار کند، اما مهم این است که چطور با آگاهی از این حقیقت، می‌توان زندگی را به بهترین شکل ممکن زیست.
روایت صوتی کتاب تأثیر پذیری موضوع اصلی رو از نظر من بیشتر کرده. کلا من کتاب‌های صوتی رو بیشتر از متنی دوست دارم ک این کاملا شخصیه. ممنونم از کتابراه برای انتشار نسخه صوتی این کتاب
رزیتا یکتا
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
در این کتاب ما داستان خانواده‌ای را می‌خوانیم که توسط یک پیشگو از آینده و زمان مرگ خودشان باخبر می‌شوند. رمانی درمورد زندگی، مرگ و چگونگی گذران عمره داستانش درمورد پیرزنی هست که تاریخ مرگ ۴خواهر و برادر رو پیش بینی میکنه و درحالی که شما منتظرید ببینید فهمیدن این تاریخ چه تغییری تو زندگی این افراد میذاره، به طور ناگهانی داستان میره جلو و یهو میبینید سالها گذشته و اون افراد هیچ کدوم روی اون تاریخ حسابی باز نکردن و تازه معتقدن پیرزنه دیوونه بوده و ادامه‌ی داستان که اسپویلش نمیکنم... در اصل میخوام بگم درحالی که فکر میکردم محوریت کتاب اون ماجرا باشه دیدم که کاملا از اون ماجرا جدا شد و به زندگی تک تک این افراد پرداخته در کل اصلا اون مفهوم عمیقی رو که کتابخونه نیمه شب داشت اصلاااا و ابدااا نداشت و کاملا داستان زندگی افراد بود‌. نکته دیگه اینکه به علت تفاوت فرهنگ ما و نویسنده، گاها رو مواردی زوم میکرد که تو زندگی ماها اصلا جایگاهی نداره و باعث میشد گنگ یا غیر مهم جلوه کنه اگر میخواید صرفا یه داستان بخونید میتونید روش حساب کنید.
دانیال معدنچیان
۱۴۰۴/۰۱/۰۵
کتاب اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی نوشته‌ی کلوئه بنجامین، رمانی است که مرگ، سرنوشت و انتخاب را کاوش می‌کند. داستان در سال ۱۹۶۹ آغاز می‌شود؛ چهار خواهر و برادر (سایمون، کلارا، دانیل و ورایا) از پیش‌گویی تاریخ مرگشان آگاه می‌شوند. این پیش‌بینی زندگی آن‌ها را شکل می‌دهد و هر یک مسیر متفاوتی را طی می‌کنند. کتاب در چهار بخش روایت می‌شود که هر بخش به زندگی یکی از این شخصیت‌ها می‌پردازد و تأثیر پیش‌گویی را نشان می‌دهد.
شخصیت‌ها متنوع و عمیق‌اند: سایمون به لذت‌جویی روی می‌آورد و زود می‌میرد، کلارا در دنیای جادو غرق می‌شود، دانیل با منطق زندگی می‌کند و ورایا با علم به جنگ مرگ می‌رود. این تفاوت‌ها سؤال سرنوشت در برابر اختیار را مطرح می‌کنند. آیا پیش‌گویی آن‌ها را به این مسیر کشاند یا انتخاب‌هایشان؟
مضمون اصلی، ارزش زندگی در سایه‌ی مرگ است. عنوان کتاب ما را به فکر وا می‌دارد: دانستن پایان چگونه زندگی را تغییر می‌دهد؟ بنجامین با نگارشی روان و احساسی، این پرسش را بی‌پاسخ می‌گذارد تا خواننده تأمل کند. روابط خانوادگی، انزوا و فقدان نیز از موضوعات کلیدی‌اند.
سبک نگارش ساده اما شاعرانه است و لحن با شخصیت‌ها هماهنگ می‌شود. پیام کتاب شاید این باشد که زندگی با تمام ناشناخته‌هایش ارزشمند است. این رمان، اثری تأمل‌برانگیز و عاطفی است که خواننده را به فکر درباره‌ی مرگ و زندگی دعوت می‌کند.
علی کریمی
۱۴۰۴/۰۱/۰۴
"اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی" یه داستان تکان‌دهنده و درگیرکننده درباره زمان، سرنوشت و انتخاب‌هاییه که مسیر زندگی‌مونو شکل می‌دن.
این رمان نوشته‌ی *کارولاین ناتاس* با یه سوال ساده ولی ترسناک شروع می‌شه: اگه بدونی کی می‌میری، زندگیت چه تغییری می‌کنه؟ شخصیت اصلی، دختری به نام *آلیس*، نامه‌ای دریافت می‌کنه که تاریخ دقیق مرگشو پیش‌بینی کرده. از این لحظه، زندگی عادی‌ش تبدیل به یه چالش پر از اضطراب، تصمیم‌های سخت و تردیدهای عمیق می‌شه. نویسنده با زبانی روون و صمیمی، ما رو به دنیای درونی آلیس می‌بره و نشون می‌ده که چطور دانستن زمان مرگ، می‌تونه همه‌چیزو تغییر بده. از نظر ادبی، این رمان یه ترکیب جذاب از روایت روان‌شناختی و درام اجتماعی ارائه می‌ده. **
ناتاس خیلی هوشمندانه شخصیت‌پردازی می‌کنه و باعث می‌شه که با ترس‌ها، امیدها و تغییرات آلیس همزادپنداری کنیم. داستان نه‌تنها درباره‌ی مرگ، بلکه درباره‌ی معنای واقعی زندگیه. نویسنده از تکنیک "جریان سیال ذهن" برای نمایش افکار و احساسات شخصیت اصلی استفاده می‌کنه، که باعث می‌شه خواننده مستقیماً با چالش‌های درونی او درگیر بشه. یکی از نقاط قوت این کتاب، پرداختن به مفهوم "اثر پروانه‌ای" در تصمیم‌گیری‌هاست. **
آلیس با دانستن زمان مرگش، رفتار و انتخاب‌هاشو تغییر می‌ده، اما هر تغییری که ایجاد می‌کنه، پیامدهای جدیدی به همراه داره. اینجاست که کتاب یه بُعد فلسفی و علمی پیدا می‌کنه؛ نظریه‌ی *خودتعیین‌گری* و این سؤال که آیا سرنوشت از پیش تعیین شده است یا ما هنوز هم می‌تونیم آن را تغییر بدیم؟ "اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی" فقط یه داستان درباره مرگ نیست، بلکه یه یادآوری عمیقه که زندگی چقدر شکننده و باارزشه.
این کتاب مجبورت می‌کنه فکر کنی.
م. ک
۱۴۰۴/۰۱/۰۳
کتاب اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی نوشته کلوئه بنجامین، رمانی عمیق و فلسفی است که با روایت داستان چهار خواهر و برادر، سوالاتی بنیادین درباره زندگی، مرگ و انتخاب‌های انسانی را مطرح می‌کند. داستان با دیدار آن‌ها با یک فالگیر آغاز می‌شود که تاریخ مرگ هرکدام را پیش‌بینی می‌کند. این پیش‌بینی‌ها مسیر زندگی شخصیت‌ها را تغییر می‌دهد و رمان از طریق بررسی پیامدهای این آگاهی، به کندوکاو در ماهیت سرنوشت و آزادی اراده می‌پردازد.
یکی از نقاط قوت این کتاب، شخصیت‌پردازی قدرتمند آن است. بنجامین با جزئیات دقیق و نثر روان، داستان هرکدام از شخصیت‌ها را به شکلی منحصر‌به‌فرد روایت می‌کند و خواننده را درگیر احساسات، تصمیمات و درگیری‌های آن‌ها می‌کند. همچنین، تنوع در نگرش‌های شخصیت‌ها به زندگی و مرگ، به رمان عمق بیشتری بخشیده و به خواننده امکان می‌دهد تا با دیدگاه‌های گوناگون درباره این موضوعات اساسی آشنا شود.
یکی از ویژگی‌های قابل‌تأمل کتاب، پرداختن به موضوعات اجتماعی و فلسفی در دل داستان است. بنجامین با ترکیب عناصر خانوادگی و وجودی، به موضوعاتی همچون معنای زندگی، عشق، هویت، و پذیرش سرنوشت می‌پردازد. این ترکیب موفقیت‌آمیز، داستان را نه تنها از نظر عاطفی بلکه از نظر فکری نیز تأثیرگذار می‌سازد. اما شاید برخی خوانندگان احساس کنند که روند داستان گاهی کند پیش می‌رود و جزئیات اضافی می‌تواند از تنش و هیجان داستان بکاهد.
امیر نریمانی
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
این کتاب یه سوال خیلی بزرگ مطرح می‌کنه: اگه می‌دونستی چقدر دیگه زنده‌ای، زندگی‌تو چطور می‌چیداشتی؟ این سوال باعث می‌شه خودت هم فکر کنی که اگه می‌دونستی دیگه فرصت زیادی برای زندگی نداری، چه کارهایی انجام می‌دادی.
نکته خوب این کتاب اینه که نویسنده شخصیت‌ها رو خیلی خوب طراحی کرده. هر کدوم از این خواهر و برادرها ویژگی‌های خاص خودشونو دارن و احساساتشون کاملاً ملموس و قابل درک هست. این باعث می‌شه که آدم راحت بتونه باهاشون ارتباط برقرار کنه. همونطور که داستان جلو می‌ره، تو هم همراه با این شخصیت‌ها می‌ری و احساس می‌کنی که خودت هم با این سوال بزرگ روبه‌رو شدی.
اما یه مشکلی که خیلی‌ها ممکنه با این کتاب داشته باشن، ریتم کمی کندشه. گاهی اوقات کتاب طولانی می‌شه و ممکنه برای بعضی‌ها که دنبال یه داستان هیجان‌انگیز و سریع هستن، خسته‌کننده بشه. پایان‌بندی هم یه کم مبهمه و شاید جواب‌های قطعی به تمام سوالات کتاب داده نشه. این ممکنه برای بعضی‌ها که دوست دارن همه‌چیز واضح باشه، کمی ناراحت‌کننده باشه.
با این حال، اگر اهل فکر کردن به زندگی، مرگ و تاثیر زمان بر انسان‌ها هستین، این کتاب خوبیه. به نظرم خیلی به آدم کمک می‌کنه که بیشتر به ارزش لحظه‌ها فکر کنه و اینکه چطور می‌تونه از زندگی بیشتر لذت ببره
فروغ
۱۴۰۳/۱۲/۲۳
جزء بهترین کتاب هایی بود که امسال گوش دادم، اما همین اول بگم که صدای خانم پاوه نژاد اگرچه که بسیار زیباست، اما واقعاً به نظرم مناسب خوانش کتاب صوتی نبود، یه جاهایی اون قدر یکنواخت می شد که خسته م می کرد. اما خود داستان واقعاً گیرا و دوست داشتنی بود. روایت زندگی چهار خواهر و برادر که توی سن کم یه پیشگو زمان مرگشون رو پیشگویی می کنه. اینکه چه طور یه پیشگویی روی زندگی چهارتا آدم این قدر تأثیرات متفاوت داشت خیلی جالب بود اما داستان فقط درباره ی همین نبود، روایت برخورد آدم ها با فرصت به هرحال محدودی به نام زندگی بود و یه چیز خیلی جالب دیگه ای که توی کتاب بهش پرداخته شده بود پیچیدگی و پیوستگی روابط خانوادگی بود. اینکه چه طور انتخاب یکی از خواهر و برادرها می تونه زندگی بقیه رو دگرگون کنه و تحت تأثیر قرار بده؛ اصلا اهمیتی نداره چه قدر از هم دور باشن یا اینکه سراغ زندگی های خودشون رفته باشن، تا آخر عمر هر انتخابی که یکی انجام بده روی زندگی باقی خانواده تأثیر می ذاره. شخصیت های کتاب خیلی زنده و به یادماندنی بودن، برای من مخصوصاً سیمون از اون شخصیت ها بود که حالا حالاها از ذهنم بیرون نمیره.
شکوفه بانو
۱۴۰۳/۱۲/۱۲
کتاب واقعا خوبیه، واقعا لذت بردم. داستان ۴ خواهر و برادری که پس از شنیدن تاریخ مرگشون از زن خیابون هستر، به دلیل شخصیت های متفاوتشون با این پیشگویی متفاوت رفتار میکنن . واریا و دنیل به عنوان دو بزرگتر و بچه های خوب خانواده گلد، پیشگویی رو باور نکردن و پیش مادرشون موندن. واریا با اینکه توی آزمایشگاه روی پروژه طول عمر کار میکنه، با ترس و وسواس هایی که داره بیشترین طول عمر رو داره. دنیل که پیشگویی رو باور نکرد و توی اواسط دهه پنجاه سالگی، درست زمانی که از کار توی ارتش تعلیق شده بود، به دنبال پیشگو رفت تا اونو بکشه، توسط پلیس به قتل رسید. کلارا و سیمون اما، پیشگویی رو باور کردن و به دنبال آرزوهاشون سفر کردن و خانواده رو تنها گذاشتن. سیمون به دنبال تمایلات جنسی خودش رفت و رقاصه ای شد که توی اوایل دهه ۲۰ سالگی بر اثر ایدز مرد. کلارا هم دنبال علایق خودش توی شعبده بازی و اجراهای خطرناک رفت و بعد از مرگ سیمون دچار فروپاشی روانی شد و از شدت افسردگی عمیق و توهم صداهای مرموز، توی سن ۳۱ سالگی خودکشی کرد. همشون دقیقا زمانی که زن خیابان هستر، پیشگویی کرده بود. ماجراها به شدت جذاب و مهیجن، حتما گوش کنید.
هما پرنده آزاد
۱۴۰۳/۱۲/۰۳
این کتاب را زمانی به کتابخانه مجازی خود اضافه کردم که کتابراه عزیز آن را رایگان کرده بود داستان در باره بچه‌هایی است که پیش یک فال گیر می‌روند و او تک تک آن‌ها را قرامیخواند و به هر کدامشان تاریخ دقیق مرگ شان را می‌گوید و آن‌ها هم این راز را از یکدیگر مخفی می‌کنند و از آنجایی که آن فال گیر یا رمال را باور کرده بودن هر کدامشان درست در همان زمان با اتفاق‌هایی عجیب به سمت سرنوشتی که آن زن برایشان پیشبینی کرده بود رهسپار و مرگ را تجربه می‌کنند کتاب طولانی است و راوی کمی ناشیانه آن را قرائت می‌کند اما در مجموع با تمام این احوالات من کتاب را به اتمام رساندمو درسی که در آن نهفته بود از نظر من همان قدرت جادویی باور‌ها و اعتقاداتی بود که در زندگی وجود دارد و باعث می‌شود باور‌های ما تحقق پیدا کند خوب البته سرنوشت هر کدام از ابن بچه‌ها به خودی خود یک رمان مجزا هم میتوان محسوب کرد در کل نویسنده خیلی قشنگ صحنه‌ها را توصیف کرده بود ترجمه هم خوب بود اما روایت کنننده مکث‌هایی نابجا در گویندگی داشت که گاهی مرا مجبور می‌کرد به عقب برگردم و دوباره گوش کنم تا متوجه موضوع بشومنمیتوانم بگویم عالی بود اما بد هم نبود این مساله که اگر هر انسانی زمان دقیق مرگ خود را اگر بداند چگونه رفتاری ممکن است از خود بروز بدهد واقعا قابل تامل است اما خدارو شکر میکنم که هیچ کدام از ما نمی‌دانیم و این موهبت بزرگ زندگی است زیرا باعث می‌شود همواره امید به زندگی در ما زنده باشد و شادمانه زیست کنیممتشکرم
سما جعفری
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
این داستان فوق العاده درباره تاثیر اطلاع از تاریخ مرگ بر نحوه ی زندگی هست. یک نفر که میدونه در جوانی میمیره، همه چیز رو رها میکنه و به دنبال علاقش میره. دیگری خودش جونش میگیره چون خودش رو نامیرا میدونه. یکی دیگه اصلا اعتقادی به این مسائل نداره و جدی نمیگیره و انگار که چیزی نمیدونه، عادی و مشابه دیگران زندگی میکنه و آخرین نفر به خاطر عمر طولانیتر از بقیه ی خانواده، همیشه نگرانه و میترسه بلایی به سر دیگران بیاره و مبتلا به وسواس میشه و تمام لذتهای عمر طولانیشو بر خودش حرام میدونه. موضوعش خیلی خلاقانه انتخاب، طراحی و اجرا شده بود. من این کتاب رو خیلی متفاوت دیدم و خوشم اومد. اجرای خانم پاوه نژاد هم با اون صدای گیرا خیلی هنرمندانه بود. لحنشون و فراز و فرودهای تن صدا کاملا به جا بود و فقط اواخر کار انگار اجرا با عجله انجام شده باشه، اشتباهات تلفظی شنیده میشد. واقعا لایق این حجم از انتقادات منفی در نظرات نبودند.
چوپان
۱۴۰۳/۱۰/۰۷
سلام و عرض ادب متاسفانه، از شهرت یک بازیگر خوب، سو استفاده شده است. رشته های هنری مختلف، فعالیتهای حرفه ای مستقلی هستند که توانایی واستعداد و تلاش یک نفر در یکی از این رشته ها، باعث موفقیت او خواهد شد ولی این به معنی آن نیست که یک هنرمند خوب در رشته بازیگری، الزاما می تواند در سایر رشته های حرفه ای هنری، موفق عمل کند. با تمام احترام برای خانم پاوه نژاد، ایشان در زمینه کتابخوانی بسیار مبتدی عمل کردند و شاید با تمرین و پشتکاری که از ایشان سراغ داریم، در آینده بتوانند راوی خوبی باشند؛ ولی ایشان باید بدانند که روایت یک رمان، هنری است مستقل از بازیگری که احتیاج به تسلط بر روان خوانی، صدا سازی و بسیاری فنون دیگر دارد تا بتواند کتاب را برای شنونده جذاب کند. علی رغم موضوع جذاب کتاب، بدلیل قرائت ناشیانه ایشان، کتاب را نیمه تمام رها کردم. خوانش یکنواخت بدون شخصیت سازی، اشتباه در روان خوانی که موضوع را کاملا از دست شنونده خارج میکرد و احساس بد حماقت از فریب خوردن از تهیه کننده، مانع ادامه کتاب برای من شد. در بخشی از کتاب، ایشان متن زیر را «بر روی درِ پروانه ای بیمارستان که به اتاق.... باز میشد، عبارتهای..... چسبانده شده بود» به این صورت خواندند: «بر روی درْ، پروانه ای بیمارستان که به اتاق.... باز میشد، عبارتهای.... چسبانده شده بود»!!!. این مساله باعث میشود کسی که متن کتاب را نمی بیند، مجبور شود چندین بار کتاب صوتی را عقب و جلو کند تا متوجه متن شود و ضمنا پس از آن، دیگر نمیتواند به صحیح خواندن کتاب اعتماد کند. آیا تهیه کننده، حتی یکبار کتاب را شنیده است؟ اگر شنیده، چطور متوجه این اشتباهات فاحش نشده است و اگر نخوانده است، که هیچ. این کتاب یک امتیاز منفی بزرگ برای «نوین کتاب گویا» است.
محمدرضا نظری
۱۴۰۳/۰۹/۲۴
این کتاب فکر کردم کتابی فلسفی یا مذهبی در مقوله مرگ هستش، منتها پس از گوش دادن متوجه شدم یک رمان از یک خانواده هست که بچه‌ها در کودکی به خانه پیرزنی سر در می‌آورند که آیندنگر هست، اما بچه‌ها تک تک پیش پیرزن میروند و راز همدیگه رو بهم نمیکن، پس از بزرگ شدن یعنی به سن ۱۸ سالگی به سمت زندگی خود رفته و هر کدام داستان خود را دارد، صدای پاوه نژاد، خیلی زیبا و روان رمان را خوانش میکند، صدای گیرا و با پستی و بلندی‌های بجا، تمرکز به داستان رو آسان میکند، و عوض کردن لحن صدا برای هر شخصیت کمک شایانی در درک کتاب کرده، هر چند ایشون در بازیگری دست توانایی دارند مخصوصا در سریال آخرین ایشون تا این لحظه یعنی گردن زنی بسیار عالی درخشیدن، از ایشون سپاسگزارم چون واقعاً خواندن کتاب حوصله فراوانی میخواست، و از کتاب راه بابت ارائه این رمان زیبا و گوش دادنی، کتاب ما رو با فرهنگی آشنا میکند که کمتر شنیده ایم، برای همین کمی به دنبال کردن کتاب چیزی که مهم باشد ما را مجاب نمیکند، من چندین بار از ابتدا شروع کردم تا شخصیتهای رمان رو بشناسم، رمان چون سرگذشت چند نفر رو همزمان روایت میکند کسالت آور هست، اما در انتها سرگذشت همه آن‌ها در هم تنیده میشه، به گمانم تعدادی از لغات اشتباه تلفظ میشه مثل خیابان کندل استیک، که کندل همون معنی شمع میده و کندل استیک در اصطلاح همون نشانهایی هست که در بورس و فارکس از اونا استفاده میشه، اما این اشتباهات هیچ صدمه‌ای به کلیت داستان نمیاره، رمان در کشوری ترجمه شده که خواه ناخواه ممیزی داره و مترجم مجبوره قسمتهایی رو یا سانسور کنه یا طور دیگه معنی کنه، اما خواننده با کمی دقت متوجه میشه منظور مطلب چیه، من همیشه روی نامگذاری رمانها حساسیت دارم و دوست داشتم اسم رمان زندگی خانواده کلارا میبود،
م.عارفیان
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
من دوست داشتم خیلی هم دوست داشتم این کتاب رو درون مایه غمناکی داشت و شما با هیچ هیجانی رو به رو نیستید گاهی بعضی جاها نویسنده خیلی گنگ موضوع رو رها کرده و شما تا بفهمید چی شده یکم سر در گم می شود اما رود روان داستان در جریان هست و شما در مسیر زندگی شخصیت ها همراه اونهاییدوقتی از غم و ناراحتی اعضای خانواده در رابطه با سوک عزیزان می گفت کاملا برام ملموس بود تجربه کردم وقتی از بحران روانی که اعضای خانواده درگیرش میشن تا زمانیکه با موضوع کنار بیان رو تجربه کردم تغییر مسیرهای ناگهانی تو زندگی و مقابله با خود خیلی چیزها در این داستان بود که در طول عمرم تجربه شده برام بسیار زیبا بود من لذت بردمصدا گذاری خوب بود راوی هم عالی بود اما گاهی خیلی کتابی میخواند البته بدون غلط و تپق کاملا مسلط ترجمه روانی داشتش ما با داستان یک خانواده رو به رو هستید که بچه های اون بعد از ازدست دادن پدر بزرگشون در سن خیلی پایین پیش یک کولی پیش گو میرن و از زمان مرگ خودشون با خبر میشن و زمان مرگ پدرشون تاریخ هارو رو به هم اعلام میکننو در مسیر داستان ماجرای هر فرد تا مرگش رو می شنوید اینکه هرکس چطوری با این موضوع کنار میاد و برخورد میکنه از کتابراه ممنونم و امیدوارم شماهم از این کتاب لذت ببرید
maryam mafakheri
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
با تشکر از پدیدآورندگان کتاب شنیداری اگر می دانستی تا کی زنده هستی ، کتابراه عزیز و با تشکر ویژه از مترجم گرامی، خانم مهسا ملک مرزبان و خانم الهام پاوه نژاد عزیز برای اجرای هنرمندانه و عالی شان، که واژه های فرانسه، انگلیسی، لاتین و نام بیماریها، گیاهان و شهرها واژه های تخصصی پزشکی و بیولوژیکی را به شیوایی ادا کردند و البته مثل همه ما، خالی از لغزش نیستند مثلا لطفا استوایی را باضمه روی اولین "ا" بخوانید، مخیله را با فتحه روی" خ" و  " ی "، خارق العاده را به جای"ر" ساکن با "ر" مکسور تلفظ کنید. باغ عِدن را با" د " ساکن تلفظ کنید.  نویسنده جوان، کلوئه بنجامین (Chloe Benjamin)   که در سال 1989 در سانفرانسیسکو، کالیفرنیا به دنیا آمد. رمان فانتزی، فلسفی زیبایی به رشته تحریر درآورده  او از کالج واسار فارغ التحصیل شد و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته ی هنرهای زیبا با گرایش داستان نویسی از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد. کلوئی بنجامین تابه حال دو رمان منتشر کرده است که هر دو تبدیل به کتاب هایی پرفروش شده و به بیش از سی زبان زنده ی دنیا ترجمه شده اند.   اولین کتاب او  آناتومی رویاها نام دارد.   در حال حاضر او به همراه همسر و دو گربه اش در مدیسون، پایتخت ویسکانسین زندگی می کند و در حال کار کردن روی رمان سومش است.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
چهارتا ستاره را به خود کتاب و نویسنده دادم. با اینکه سخت بود با این حجم از کامنتهای منفی کتاب را شروع کرد. آخه من کامنتها را قبل از خواندن کتاب اگر میدانستی تا کی زنده هستی از کلوئه بنجامین خواندم و دیدم. مهسا ملک مرزبان مترجم کتاب گاهی برخی مطالب سانسور کرده بود و در فصول بعدی خواسته یا ناخواسته اون عنوان میشد البته نامعلوم است که سانسور از کجا آغاز شده است. صدای گوینده با اینکه میخواستم بی طرف فقط به داستان گوش دهم و اهمیت ندهم، اما یکنواخت و در یک ریتم است.
داستان پرکشش و جذاب است. جمله بندی کوتاه دارد. شخصیت‌های داستان زیاد نیستند و سعی شده که معلوم الحال باشند.
کتاب صوتی اگر میدانستی تا کی زنده هستی، بیان مذاکره و احترام به عقاید در خانواده را به خوبی عنوان می‌کند و از قضاوت یکدیگر دست کشیده‌اند و در نظر آن‌ها خیلی از این کتاب به ابراز علاقه و نگرانی اغراق آمیز تصویر نشده است.
عارف محبی
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
. باکتابی جذاب و خواندنی روبرو هستیم، که با خواندن نمونه متوجه این موضوع میشوید، اما روی سخنم با برخی دوستان کتابخوانه که متأسفانه بجای اظهارنظر در خصوص کتاب یا ارائه نقد، از متن و شرح داستان مینویسند و گاها قسمت مهم داستان رو لو میدهند، این کار غیرحرفه ای و نوعی بی اخلاقی بوده و یا شاید هم ناشیانه می باشد، بحرحال خواهشمندم با درک این نکته که عزیزانی دیگری مثل ما قصد مطالعه کتاب را دارند ضمن احترام به خوانندگان و ناشر و.. جانب احتیاط در نظر دادن رعایت کنند. تا دیگر کسی با ترس لو رفتن داستان به بخش نظرات نرودفقط میتونم بگم عاالیه. اصلا این نویسنده شاری لاپنا فوق العادست هر۳کتابش عالی بود زن همسایه عاالیمهمان ناخوانده عااالیاینم که عالی پراز هیجان غافلگیرانه حتما بخواتیدداستان خوب به این میگن نه توضیح الکی نه پرداختن به جزییات الکی سریع ومستقیم به اصل موضوع میپردازه وترغیبت میکنه ادامه بدی به خوندن. من بیشتر کتابای جنایی رو خوندم اگاتا کریستی روث وور. ولی این نویسنده واقعاا طرز نوشتنش حرفه ایی هرسه کتابش عالیه لطفا فیدیبوی عزیز همه اثار این نویسنده رو بیارکتاب دوخانه ان طرف رو هم بیارحتما توصیه میکنم به کساییکه یه داستان جذاب وپرکشش میخان بخونن. پشیمون نمیشین نه از وقتتون نه از پولتون
فرهنگ
۱۴۰۴/۰۱/۰۷
در ۱۹۶۹، در آپارتمان‌های واقع در منطقه دلگیر لوور ایست ساید نیویورک، یک روانی زندگی می‌کرد که مدعی بود می‌تواند زمان مرگ آدم‌ها را پیش‌بینی کند. چهار فرزند خانواده گُلد که برای شنیدن چنین چیزی بسیار کوچک بودند، پنهانی به سراغش رفتند، حرف‌هایش را شنیدند و از آینده خود باخبر شدند.
آن روز این چهار خواهر و برادر باید بر اساس پیش‌بینی‌های زن پیشگو، مسیر زندگی آینده خود را انتخاب می‌کردند. نمی‌دانستند حرف‌هایش را قبول کنند، آن را نشنیده بگیرند، با علم به آن تقلب کنند یا راه خودشان را بروند؟ سیمون گلد پسر خانواده به سن فرانسیسکو فرار می‌کند تا عشق زندگی‌اش را بیابد، کلارای خیال‌باف و رؤیایی در لاس‌وگاس شعبده‌باز می‌شود و دنیل پسر بزرگ خانواده سعی می‌کند در شغل پزشک ارتش، سرنوشت را بعد از حادثه یازدهم سپتامبر به کنترل خود درآورد و واریای عشق کتاب به دنبال جواب سؤال‌هایش به علم روی می‌آورد.
مانا
۱۴۰۳/۱۲/۰۵
کتاب صوتی اگر می‌دانستی تا می‌زنده هستی را شنیدم اما اصلا جالب نبود تنها نکته قوت کتاب صوتی صدای زیبای خانم پاوه نژاد و بود و بس. وقتی که داستان شروع میشود شما انتظار یک قصه فوق العاده هیجان انگیز را دارید ولی متاسفانه بعد از مدتی داستان به سویی میرود که نه تنها شما چیزی را متوجه نمیشوید بلکه فوق العاده خسته کننده میشود مثل اینکه نویسنده از هر جا هر چیزی که به دستش رسیده جمله‌ای را برداشته و نوشته و هر فصل را با جمله‌های بسیار زیاد کش داده تا صفحات رمان زیاد شود و در انتها مطلب خاصی را هم به خواننده نمی‌رساند در واقع زندگی چهار خواهر و برادر را خیلی بصورت ابتدایی در معرض عموم قرار داده همین در یک جمله کتاب فوق العاده افتضاخ و حوصله بر بود و احساس میکنم جایزه‌های خارجی‌اش واقعا ابکی داده شد و من اصلا شنیدن این کتاب صوتی را پیشنهاد نمی‌کنم. ممنون
MDp
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
کتاب **"اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی"** اثر **کلوئه بنجامین** یک داستان جذاب و پر از کشمکش‌های درونی است که به بررسی مفاهیم سرنوشت، زندگی و مرگ می‌پردازد. این کتاب داستان چهار فرزند از یک خانواده را روایت می‌کند که در پی یافتن پاسخ به سوالاتی درباره‌ی سرنوشت خود، به خانه‌ی یک زن پیشگو می‌روند. این زن به هر یک از آن‌ها اطلاعاتی در مورد زمان مرگشان می‌دهد که تأثیر عمیقی بر زندگی و روابط آن‌ها می‌گذارد.
کتاب توانسته توجه بسیاری از خوانندگان را جلب کند و به عنوان یک پرفروش نیویورک تایمز شناخته شود. علاوه بر این، جوایز و افتخارات زیادی نیز به دست آورده است. داستان این کتاب نه تنها به مسائلی چون سرنوشت و مرگ می‌پردازد بلکه نحوه تاثیر این آگاهی‌ها بر تصمیمات و روابط انسانی را به زیبایی بررسی می‌کند.
مانا کیان
۱۴۰۳/۰۹/۰۹
داستان شروع خوب و هیجان مناسب داره، اما در ادامه آنچنان که انتظار می رفت دلچسب نیست، علتش سبک نگارش نویسنده یا عدم روان بودن ترجمه یا سانسور هست که باعث شده به سختی بتوان با کتاب ارتباط برقرار کرد، پرش های زمانی زیادی هم اتفاق هم میفته که اذیت کننده هست. مطمئنا اگه داستان صوتی نبود شاید من نصفه ولش میکردم. دوستان بیشتر راوی را مقصر دانسته اند، اما متاسفانه داستان جذابیت اولیه را ندارد و بیشتر شخصیت هاچندان قابل درک نیستن و نمیشه باهاشون ارتباط برقرار کرد. نویسنده مفاهیم ارزشمندی رو در قالب داستان میخواست بیان کنه، اما به نظر من کاملا موفق نبود می توانست بهتر عمل کند. در کل بد نیست، داستان رو به فقط افرادی که رمان فلسفی دوست دارن پیشنهاد میدم، برای بقیه احتمالا جذاب نباشه
سهیل قهرمانی
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
کتاب صوتی **"اگر می دانستی تا کی زنده هستی"** نوشته **کلویه بنجامین** و با ترجمه **مهسا ملک مرزبان**، اثری عمیق و تأثیرگذار است که به بررسی سرنوشت، انتخاب ها و معنای زندگی می پردازد. **ویژگی های برجسته: **- **داستانی فلسفی و احساسی: ** این کتاب به زیبایی به تأثیر دانستن زمان مرگ بر زندگی و تصمیمات انسان می پردازد. - **شخصیت پردازی قوی: ** شخصیت هایی که هرکدام با چالش های خاص خود مواجه هستند و خواننده را به فکر وا می دارند. - **صوتی با اجرای حرفه ای: ** نسخه صوتی این کتاب با صدایی دلنشین و روایت جذاب، تجربه ای متفاوت از مطالعه را ارائه می دهد. این کتاب برای افرادی که به ژانرهای فلسفی و روانشناختی علاقه دارند و به دنبال درک عمیق تری از زندگی و مرگ هستند، بسیار مناسب است.
مریم تبریزی
۱۴۰۳/۱۱/۰۳
تشبیهاتی که این کتاب به کار برده بود در بیشتر موارد پیش پا افتاده و حتی حال به هم زن بود و خالی از زیبایی. به گونه‌ای که بارها می‌خواستم مطالعه را ادامه ندهم. اما از طرفی در زندگی این تصاویر وجود دارد و نمی‌توان آن را به کناری زد. در بطن ماجراهایی که در زندگی‌های یک زندگی افتاد جای مذهب و اعتقاد معنوی خا لی بود و هرجا که این مقوله کمی رنگ داشت گویا آرامش و انسجام در آن جا حضور داشت و هرگاه که این رشته روحانی باریک می‌شد یا پاره; افراد برای جلوگیری از سقوطشان خود را به دیواره‌های زندگی دنیا مادی می‌چسباندند تا چند صباحی خوش باشند. اما چقدر زندگی پوشالیست در دنیایی که خدا وجود نداشته باشد یا به کناری نهاده شود.
دیانا دیانتی
۱۴۰۱/۰۸/۲۷
داستان کسالت آور
خوانش خانم پاوه نژاد بعلت اینکه هیچگونه از کارکترهای داستان را به خوبی نشان ندادند (خوانش یکنواخت) داستان را خسته کننده تر کرده
اصلا خوشم نیامد.
Nasibe Ebrahimi
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
سلام این کتاب صوتی همه نو احساس رو برام بوجود آورد هم ترس وهم شادی و هم تهوع و خیلی چیز‌های دیگه داستان در مورد خانواده‌ای است که به یه سری خرافات از عمق درون باور دارند ولی ادای اینو در میارند که نه ماخرافاتی نیستیم و به نظر من اینکه کلمات قدرت دارند وذهن آماده پذیرش هر فکر و اعتقاد رو داره و به هر سوی میتونه پرواز کنه و اینکه داستان این کتاب با گویندگی خانم پاوه نژاد هم کمی حوصله سر بر بود هم اینکه یه جاهایی میتونه مهیج باشه و نویسنده با صدای آروم و مکس‌هایی که داشتند به کتاب جان داد تا بتونیم تا آخرش دنبالش کنیم ممنونم از کتابراه
Monir Naghikhani
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
کتاب در مورد پیشگویی است که تاریخ مرگ افراد را میگوید، ولی میخواهد بگوید که آنان کلاهبردار هستند، در صورتیکه پیشگو درست میگوید و هرکدام در همان تاریخ حالا به شکلهای مختلف تاریخ مرگشان درست است، البته که با دانستن آن تاریخ شاید خود در مسیری قرار میگیرند که پیشگو را باور کرده اند، با خواندن این کتاب باید بپذیریم که بهتر است تاریخ مرگ را ندانیم، چون دنیا و زندگی را از دریچه‌ای دیگر میبینیم و این نظم جهان را بهم میزند، سپاسگزار از روایت زیبا خانم پاوه نژاد و خسته نباشید به تیم کتاب راه.
Rahil najafi
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
از قدیم گفته آمد هر کسی را بهر کاری ساختن قصد بی احترامی ندارم اما گویندگی هنرمندانی پر قدرت در عرصه ی بازیگری را در کتابها نمی توان یافت خانم پاوه نژاد هنرمندی بسیار چیره دست هستند اما در مورد خوانش کتاب نمی توان از ایشان تعریف کرد چون اصلا نتوانستند حق مطلب را با صدایشان و احساسات واقع در آن نشان دهند و کتابی که می توانست لذت بخش باشد را بدون احساس ساختند کتاب بدی نبود و می توانست لذت بخش تر باشد اما خوانش ضعیف آن کتاب را ضعیف کرده بودباز هم از تمامی عوامل تشکر و قدردانی می نمایم
فاطمه اسلامی
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
با سلام خدمت همه کتاب راهی‌های عزیز.
به نظرم عنوان کتاب جالب بود اما پیشنهاد به مطالعه کتاب نمی‌دم. نویسنده یکبار دیگه زندگی پر از فساد غرب رو توصیف کرده همین و این چیز جدیدی نیست.. همه مدل فساد اخلاقی من جمله هم جنس بازی توش ساده انگاری شده. از هم پاشیده بودن خانواده‌ها، بی مهری و..... کتابی بی دلیل طولانی و با نتیجه‌ای نه چندان جذاب. من خواندن این کتاب رو توصیه نمی‌کنم. ولی اگر می‌خواهید نتیجه انحراف اخلاقی رو بدانید شاید به کار بیاد. از طرفی راوی برخی کلمات رو درست نمی‌خونه
نیلوفر حاج علی اکبری
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
اول که داستان کتاب خیلی جالب بود اینکه بدانیم کی می‌میریم عجیبه و البته دلهره آور، چند تا نکته برایم خیلی قشنگ بود اول تربیت درست روبی، این دختر واقعا شخصیت دلچسبی داشت، دوم رابطه خانواده گلد بعد مرگ عزیزانشون، البته اینکه بعد از دست دادن قدرشونو بدونیم بده ولی اینکه بعد هم باهم صمیمی باشیم عالیه، نکته آخر درسته خانم پاوه نژاد صدای خوب و بازیگر عالیی هستند اما برای خوانش کتاب اصلا مناسب نیستند، خوانش ریتم یکنواختی داشت هیچجای کتاب از شنیدن به وجد نمی‌آمدی و خیلی معمولی پیش می‌رفت.
F.javan
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
قبل از گوش کردن کتاب نظرات را خواندم و طبق نظرات منتظر داستانی بودم که نصفه رها میشود اما داستان آنچنان که برخی دوستان عنوان کردند کسالت آور نبود اتفاقا موضوع تازه‌ای داشت و در بطن داستان پندهایی بود که میشد از دل داستان بیرون کشید. خوانش داستان هم آنقدر که بعضی دوستان گفتند بد نبود. در کل داستان کششی داشت که دوست داشته باشی به گوش دادن ادامه دهی. شاید طراز اول یا خیلی پر جاذبه نبود اما خوب بود و شنیدنش خالی از لطف نبود. ممنون از کتابراه.
Giema Tehrani
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
شخصیت پردازی منسجم و نظام مندی نداشت. اما گسست های برآمده از طرحواره های موروثی و اثرات ترومای اجدادی رو در واقع میخواست نشون بده نویسنده که نتونست خیلی خوب درش بیاره. گاها پرداختن به جزئیات خیلی حوصله سر بر میشد اما در کل درون مایه ی خوبی داشت. به لحاظ ادبی نمیشه توقع کتاب خوبی رو داشته باشیم و خوانش فاجعه بار کتاب سهم به سزایی در دل ناپذیر بودنش داشت. سپاس از کتابراه. امیدوارم تهیه کنندگان محترم دست از بازیگرها بشورند و کتاب خوانی رو به آموزش دیده ها بسپرند.
سمیه
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
صدای رسا و شیوای خانم پاوه نژاد رو دوست داشتم اما کتاب اصلا چیزی که تصور میکردم نبود. داستان درهم و برهم مخلوطی از زمانهای مختلف توی مکان‌های مختلف در رفت و آمد. فساد و فرم معمول زندگی غربی! چیزی که برام آنقدر دلچسب باشه بخوام دوباره گوش کنم نداشت فقط این نکته که خبر از آینده داشتن باعث عدم آرامش فکر و قلب آدم میشه. آنقدر بین اعضای خانواده فاصله و سردی هست که حتی با دانستن زمان مرگ باز هم خیلی برای باهم بودن تلاشی نمیکنن... الگوی خوبی نیست
Mahnaz teimoury
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
به نظرم کتابی که درست شروع میشه اما ادامه پیدا نمیکنه..... کتابی که انتظار داری به طور منطقی به اتفاقی که پس از ماجرای پیشگویی بپردازه و زندگی اون افراد رو تحت شعاع قرار بده اما هیچ اتفاقی نمی‌افته و داستان اون شاخ و برگی رو که انتظارش را دارید پیدا نمیکنه و کم کم حس میکنید که ادامه دادن کتاب براتون سخت و عذاب آوره..... این کتاب اگه به سوالی که تبدیل شده به اسم کتاب جواب میداد میشد یه کتاب موفق.... اگر میدانستی تا کی زنده هستی چه می‌کردی؟
Shima
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
خیلی از این کتاب لذت بردم موضوعش چیز متفاوتی بود البته از نظر خیلی‌ها کسالت بار میاد ولی من از دید گاهش نسبت به مرگ و زندگی خیلی خوشم اومد واین‌که چطور باورها و خرافات مسیر زندگی انسان هارو به راحتی تغییر میده داستان این ۴ خواهر برادر هم از یک پیشگویی میگه که هر کدوم برداشت متفاوت خودشون رو دارن و خودشون بر خلاف خواستشون به سمت نابودی و اون پیشگویی قدم برمیدارن دید گاه آدم‌ها نسبت به زندگی برام با این کتاب جالب به نظر اومد ممنون از کتابراه
Alireza Mahmoodi
۱۴۰۳/۱۱/۰۸
بنظرم داستان خوبی برای شنیدن است مخصوصا با اجرای عالی سرکار خانم الهام پاوه نژاد موضوع آن مربوط به چهار خواهر و برادر میباشد که در کودکی نزد پیرزنی می‌روند و او تاریخ مرگ آنان را پیش بینی می‌کند البته آن‌ها روی حرفش حسابی باز نمیکنند و معتقدن او کلاهبردار و دیوانه است تا این که سالها می‌گذرد و نویسنده در ادامه به سرنوشت و اتفاقات زندگیشان می‌پردازد در کل پیشنهاد میکنم سرگرم کننده است از دست اندرکاران کتابراه کمال تشکر دارم
ali seraj
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
کتابی که درست شروع میشه اما ادامه پیدا نمیکنه کتابی که انتظار داری به طور منطقی به اتفاقی که پس از ماجرای پیشگویی بپردازه و زندگی اون افراد رو تحت شعاع قرار بده اما هیچ اتفاقی نمی افته و داستان اون شاخ و برگی رو که انتظارش را دارید پیدا نمیکنه و کم کم حس میکنید که ادامه دادن کتاب براتون سخت و عذاب آوره این کتاب اگه به سوالی که تبدیل شده به اسم کتاب جواب میداد میشد یه کتاب موفق اگر میدانستی تا کی زنده هستی چه می کردی؟
Morteza Kabiry
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
اگر میدانستم تا کی زنده هستم هنوز کتاب را گوش نداده‌ام اما اگر می‌دانستم شاید خیلی کارها را نمیکردم، شاید از ادم‌های بیهوده سریع دل میکندم شاید برای رسیدن به رویاهام سریعتر اقدام میکردم شاید اگر تاریخ وفاتمان را میدانستیم چقدر زندگی بی ارزش و شاید چقد ما دقیق تر بودیم و کارهای بیهوده انجام نمیدادیم. خب بنظرم اگرم میدانستیم از فکر اینکه بلاخره فلان روز میمیریم شاید هیچ کاری برای بهبود زندگی نمیکردیم 🥲
زری بانو
۱۴۰۳/۱۱/۱۵
کتاب اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی به قلم کلوئه بنجامین نگارش شده و بانو مهسا ملک مرزبان به طور مقبولی این اثر را ترجمه نموده بود. موضوع این کتاب صوتی بیشتر از اینکه در مورد مرگ سخنی برای بیان داشته باشد، در مورد چگونه زیستن نکات شنیدنی بسیاری داشت که با صدای گرم و آرام بخش بانو الهام پاوه نژاد قابل شنیدن شده بود. با احترام به ناشر و سپاس از کتابراه شنیدن این اثر را به علاقمندان به زندگی تقدیم می‌کنم.
حمید هاشمی
۱۴۰۳/۱۲/۰۳
گویش ضعیف بود و علت بی تجربگی خانم پاوه نژاد بود. محتوی پوچ و تهی و پر از خالی. محتوای جنسی خارج از عرف هم داره کتاب که من تعجب میکنم این کتابها قبل از تکمیل پروژه نظارت هم براونها میشه یا همینطوری درهم اجازه انتشار میگیره! هرچند که تلاش بر سانسور شده ولی خوب چه اجباریه کتابی با این محتوا ترجمه و چاپ بشه و جالب این جاست کتابراه اون رو هدیه بده! ایشالا که عمدی در کار نباشه واقعا
کاربرA.Z
۱۴۰۳/۱۰/۱۵
با همه نظرات انتقادی تا حدودی موافقم اما پایان کتاب ارزش تحملشون رو داره. بنظرم واجبه هر جوانی در همون سنین جوانی یکبار این کتاب رو خونده باشه تا ارزش های زندگی براش ملموس تر بشه،،، نویسنده با قلم بسیار توانا، اطلاعات فرا تصوری رو در غالب همین کتاب داستان به خواننده هدیه میکنه، باشد که خواننده اونها رو بپذیره و در موردشون تعمق کنه. ترجمه عالی و رون. با تشکر از همه عوامل دست اندر کار
لاله فرحی
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
وقتی کتابی انقدر جای سانسور دارد چرا اصرار به ترجمه و پخشش دارید؟ حالا از خوانش خیلی خیلی ضعیف خانم پاوه نژاد که بگذریم ترجمه و سانسور حسابی به متن صدمه زده بود و عملا غیرقابل درک شده بود. بی نهایت کتابی کسالت بار و طولانی هم بود... البته من به عنوان هدیه کتابراه خواندمش و درست نیست انقدر طلبکارانه نقد کنم ولی خوب برای دیگرانی که قرار هست این کتاب رو بخرن پیشنهاد میکنم وقت و هزینه اتلاف نکنن
nilofar mobin
۱۴۰۳/۰۸/۳۰
کتابی زیبا و هیجان انگیز در مورد 4نوجوان که برای آگاه شدن از آینده شان سراغ یک طالع بین می‌روند و پیشگویی‌های طالع بین در مورد زندگی آینده و زمان دقیق مرگ تاثیر زیادی در ادامه زندگی این نوجوانان می‌گذارد اینکه پیشگویی آینده اصلا واقعی است و یا در صورت حقیقت داشتن حرفای پیشگو آیا درست است در مورد آینده آگاه باشیم و بجای زندگی در لحظه حال بطور مداوم تحت تاثیر پیشگویی باشیم موضوعات این کتاب است
Mahsa Ekhtiar
۱۴۰۴/۰۱/۰۱
«اگر می‌دانستی تا کی زنده هستی» اثری عمیق و تأمل‌برانگیز است که به خوبی توانسته است موضوعات انسانی و فلسفی را در قالب یک داستان جذاب قرار دهد. این کتاب تجربه‌ای احساسی برای خوانندگان فراهم می‌آورد و آن‌ها را به تفکر درباره زندگی، مرگ و انتخاب‌هایشان ترغیب می‌کند. اگرچه ممکن است برخی از جنبه‌ها نیاز به توسعه بیشتری داشته باشند، اما این کتاب همچنان ارزش خواندن دارد.
پریسا تیموری
۱۴۰۳/۱۱/۲۸
من از شنیدن این کتاب لذت بردم داستان چهار فرزند یک خانوادست که اتفاقات و انتخاب هایی در مسیر زندگی براشون پیش میاد با دید گاها و رویاهایی متفاوت که سر گذشت زندگی هر کدومشون نکته های جالبی داره که شنیدنش خالی از لطف نیست این چهار فرزند در سن پایین با مراجعه به یک پیشگو از زمان مرگ خودشون اگاه میشن و این مساله تاثیر زیادی روشون میذاره که مسیر زندگیشون و تا حدی تغییر میده
Sh.gh
۱۴۰۳/۰۹/۰۳
اسم کتاب از متنش جذاب تر بود. گاهی داستان جزئیات زیاد و خسته کننده ای داشت. از خانم پاوه نژاد راضی هستم با اینکه ایشون گوینده نیستن اما انرژی زیادی گذاشتن هر گاهی خط روایت و گم می کردند و یکنواخت می شد. با این حال داستان را تا آخر گوش دادم تا سرنوشت قهرمان های داستان را بفهمم. اجباری نیست برای شنیدن کتاب از بازیگران مطرح استفاده کرد. یک گوینده کاربلد بهتر از نام عمل می کنند.
حمیده امینی
۱۴۰۱/۰۹/۰۸
خوانش گاها با اشتباهات فاحش همراه بود. کلیت کتاب رو دوست داشتم. ولی کاش قبل از ضبط، هر قسمت اول چند بار خوانده می‌شد. مکث‌های گاها بیجا باعث می‌شد که معنی جمله کاملا عوض بشه. و گاهی سکوت‌های طولانی بین دو جمله باعث می‌شد فکر کنم قطع شده. ولی متن داستان رو دوست داشتم.
1 2 3 4 5 >>