نقد، بررسی و نظرات کتاب بندها - دومنیکو استارنونه
مرتبسازی: پیشفرض
mitra.mh. 46
۱۴۰۲/۰۶/۱۷
00
نثری روان و داستانی رئالیست و تاثیر گذار داشت. دیدگاه هر یک از عوامل داستان را بخوبی شرح داده بود. آنقدر دقیق و روانکاوانه درد، دیدگاه و مشکلات یک زن در برابر خیانت همسرش را شرح داده بود که گاهی فکر میکردم آیا نویسنده یک زن است؟ بعد که از نگاه مرد داستان به موضوع نگاه کرده باز هم از خودم پرسیدم آیا نویسنده، یک مرد است؟ درست است مرد داستان با پاره کردن بند روزمرگی در صدد خلق زندگی جدیدی است اما خیانت، خیانت است و هیچ توجیهی ندارد. بی مسئولیتی خطاست و قابل چشم پوشی نیست. اما فرزندان این خانواده در حق مادرشان قضاوت نابجا و ناعادلانه کردند. اگر پدرشان دنبال خواستههای دلش نمیرفت مادرشان به چنین زنی تبدیل نمیشد. اینجا دیگر با نظر نویسنده موافق نیستم. گاهی شرایط باعث ساختن انسانهایی میشود و گاهی انسانها شرایط را بوجود میآورند. با تشکر
در جای جای کتاب به اسم کتاب فکر کردم، بندهاو زنی را میدیدم که به طرز حرص آوری با بندهای نامرئی زندگی و مردی که اورا نمیخواست را به خود بسته بود و حق شاد بودن و یک زندگی طبیعی را از خودش گرفته بود. اصرار برای نگه داشتن مردی خودخواه که به زندگی مشترک خیانت کرده بود را درک نمیکردم و شخصیت اغواگر و فرصت طلب لیدیا را دوست نداشتم و در آخر بی رحمی آنا و قضاوت او و برادرش نسبت به مادرشان و توقعات مالی آنها برایم دردناک بود
بسیار بسیار تأثیرگذار بود، تاثیری که خانواده روی بچهها میگذارند به بهترین نحو بیان شده بود، همیشه فکر میکنیم در رابطهی زناشویی فرد خایٔن بیشترین تاثیر منفی را روی بچهها میگذارد در صورتی که فرد خیانت دیده نیز با واکنشها و بستری که برای بچهها میسازد تاثیری مستقیم دارد و در این کتاب بسیار ملموس این را بیان کرده بود
ممنون از کتابرراه عزیز
ممنون از کتابرراه عزیز