نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آنا کارنینا - لئو تولستوی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
فاطمه رئوفی
۱۴۰۱/۰۸/۱۹
رمان آناکارنینا، یکی از شاهکارهای کلاسیک اثر تولستوی واقعا زیبا بود.
سطر نخست مشهور این رمان:
«خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم هستند، اما خانواده‌های بدبخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.»
-حتما کتاب متنی اون رو یه باره دیگه میخونم همونطور که بعضی خوانندگان چندین مرتبه این اثر زیبا رو خوندن و هر بار از دریچه‌ای به این رمان نگاه کردند.
شاید فکر کنیم کجای داستان عشق یه زن متأهل به یک جوان که یه انحطاط اخلاقی هست، میتونه زیبا و خارق العاده باشه.
اما مسأله این هست تولستوی واقعیات اخلاقی و فرهنگی کشور در عصر خودش رو به تصویر کشیده. در این رمان "مرگ فرهنگ" و "مرگ کشور" رو به وضوح بیان کرده. (مرگ فرهنگ و اخلاق که خیانت همسران رو میبینیم و مرگ کشور؛ در این دوره‌ای که اشراف به زبان اصلی کشور خودشون صحبت کردن رو کسرشأن میدونن و با فرزندانشون به زبان بیگانه صحبت میکنن و معلم زبان خارجه میگیرن، این مرگ کشور هست).
با این وجود هرکدام از کاراکترها حتی نقش منفی اونها جذابیتها و خصوصیاتی قابل توجه دارند. و از هر کدام گاهی کلامی عجیب و جالب توجه میشنویم.
مساله‌ای دیگر که در خیلی از فرهنگها هم دیده میشود اینکه؛ با خیانت مرد به راحتی و سطحی برخورد شد درحالیکه خیانت زن، اون رو به نیستی کشاند و تولستوی این رو به خوبی بیان کرد.
برخی منتقدین، کاراکتر «لِوین» را طرحی کمابیش "خودزندگی نامه ای" از «تولستوی» در نظر گرفته‌اند. «تولستوی» بسیاری از باورهای سیاسی و کشمکش‌های فلسفی خود را در این شخصیت گنجاند. همینطور مسائل مربوط به کشاورزان و زمین داران که دغدغه خودش نیز بود.
با تشکر از کتابراه
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۰۷/۰۵
سلام و درود.
باز هم غوغای تولستو در نوشتن و بیان اندیشه.
من تولستوی رو با کتاب رستاخیز شروع کردم و شیفته آثارش شدم. پدر سرگی، شیطان و... و حالا آناکارنینای پراز حرف و رمز و راز و زیبا. بحدی این کتاب زیباست که نمیدونم چی بنویسم و از کدوم قسمتش بنویسم.
همه شخصیت‌های داستان افکار و عقاید خودشون رو دارن، و در عین حال با همدیگه معاشرت دارن. و خوب و بد از نظر هرشخص متفاوته.
من در این داستان قبل از همه شخصیت لوین رو دوست دارم. درونی بسیار پاک و لطیف داره. و در آخر به آرامش روح و ذهن میرسه.
شخصیت خود آنا هم بسیار زیبا و قابل ستایشه. اما‌ی جاهایی مغلوب بدی میشه، مثل همه انسان‌های دیگه. اما بنظر من آنا علی رغم ظلم رواشده بر خودش، به پسر و همسرش و ظلم میکنه و حتی به خودش. ولی عشق همینه، کور و کر مطلق میشه.
و ورونسکی که از آنا ظالم تر وشاید در اوایل عاشق تره، بحدی که با نهایت تلاش و بی پروایی آنا رو بدست میاره، اما بعد از مدتی از اوضاع و احوال آنا، بخاطر فشارهای روانی زندگی جدید خودش، غافل میشه و منجر به جنون آنا میشه.
و اما مردم همیشه قاضی که باز آنا رو از ورونسکی گناهکارتر میبینن و بر ورونسکی بخاطر از هم پاشیدن خانواده آنا و خود آنا خرده نمیگیرند. و در جامعه همیشه چنین قضاوت‌هایی رو دیدیم.
الکسی همسر آنا رو خیلی دوس داشتم، و فردی خیلی بزرگوار و شریفه. فقط کاش مهرورزی بیشتری داشت تا آنا به عشق دیگه‌ای کشیده نشه.
استیوا نماد مهربونی و بی خیالی و هوس. شخصیت استیوا برام نیمه جذاب و نیمه منفور بود.
پرنس بزرگ و سرگی ایوانوویچ شخصیت‌هایی پخته و دوست داشتنی داشتند.
و خلاصه همه شخصیت‌ها نکته و ظرایفی داشتند که حتما باید کتاب رو خوند تا برداشت کرد.
خسته نباشید و خیلی سپاسگذا از شما
انیس پاکنهاد
۱۴۰۱/۰۷/۲۶
بی شک یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که خواندم و شنیدم.
کتابی که نمایانگر قدرت نویسنده‌ی بی بدیل ان تولستوی و مهارت شگرف علی عمرانی در خوانش کتاب بود.
دو نکته برایم بسیار قابل تامل بود؛ یکی جایگاه زن در جامعه ان زمان روس که علاوه بر اینکه به نظرم به لحاظ زمانی در مقایسه با کشور خودمان چقدر قابل ستایش بود و به همان اندازه وجود قوانینی که بسیار ضمخت و سخت گیرانه بود، نسبت به زنی که از متعارفات جامعه پا به در میگذارد، در حدی که به نیستی وی منجر میشود و چه غم انگیز که هنوز تکرار ان، تکرار مکررات است، حداقل در همین جامعه امروز خودمان.
قوانینی که در مقایسه برای مردان به هیچ وجه این چنین سیاه نمی‌نماید.
دومین نکته جذاب کتاب به نظرم وجود شخصیت‌هایی بود که دو وجه خوبی و بدی و خیر و شر را کنار هم داشتند.
هیچ کسی سفید سفید و یا سیاه سیاه نیست و تولستوی در این کتاب به چه زیبایی نمایانگر این مهم بود.
همه ما انسان‌هایی هستیم نه جایز الخطا بلکه حتمی الخطا.
Behzad
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
آنا کارنینا
همه خانواده‌های خوشبخت به هم شبیه‌اند اما تیره بختی یک خانواده بدبخت مخصوص به خود است.
به اشاراتی تا پیش از نگارش جنگ و صلح و آنا کارنینا هیچ اثری با شکوه تر و واقعی تر از این دو رمان برای مردم نوشته نشده است. دانش ژرف اجتماعی و روان شناسی تولستوی تاثیرات شگرف آموزش و پرورش بر جامعه، وتصویر زندگی دهقانان و افراد فرودست و از طرفی اقشار فرادست جامعه آن دوران را به روشنی نمایان میکند. تولستوی تنفر خود را از جنگ و نظامی گری و سرمایه داری و دولت و طبقه حاکم نشان میدهد و دیدگاه خود را به صراحت در مورد کلیسا اعلام میکند. وی راه نجات ملت را در اصلاح اخلاقی و نه در خشونت می‌داند. همچون آثار دیگر تولستوی روحیه مبارزه جویی در این شاهکار ادبی نیز دیده می‌شود. تولستوی به مفهوم ایمان با منظر منطقی و ادراک خود گرایانه می‌پردازد و ایمان را معرفت انسان از هستی خود و معنای زندگی او میداند و دولت و کلیسا و تمدن را مانع تحقق این آرمان میداند. وی معتقد است انسان آزاد بنده خداست و هنر در نظر وی سبب وحدت انسانها و کمک به شناخت آرمانهای انسانها می‌شود. جهان آنا کارنینا (آنا آرکادیونا) جهانی تیره است، شخصیت‌ها فراتر از قوانین اجتماعی حرکت میکنند و آنا با مطرود شدن در جامعه سر به نیستی می‌نهد. کتاب آینه زیبایی از زندگی مردمان آن دوران است و... علی عمرانی با ارائه زیبای این شاهکار، استادی و چیره دستی خود را نشان داد. خسته نباشی استاد.
baes hashemi
۱۴۰۲/۰۱/۲۳
درود فراوان
خانواده‌های خوشبخت همه مثل هم هستند ولی خانواده‌های بدبخت هرکدام بدبختی خاص خودشان را دارند (جمله زیبا و کم نظیر تولستوی تو این کتاب)
واقعا کم پیدا میشه که بشه از تولستوی ایراد گرفت، شاید در نگاه اول و به نوعی صورت کتاب هایش یک نوع غیر اخلاقی‌هایی مانند زنی متاهل که معشوقه مردی جوان میشود و با او زندگی میکند.
اما وقتی به مضمون و قلب نوشته‌های تولستوی دقت میکنیم تماما حقایق زمانه‌ای را میگوید که در آن برهه خود زندگی میکرده.
به عقیده من نوشته‌های تولستوی زندگی نامه خود او میباشد و به نوعی دارد بار دل خود را سبک میکند با به زبان آوردن و به قلم بردن آنها
کتاب‌هایی مانند آنانارنیکا، اعتراف، رستاخیز و...
ولی از همه اینها که بگذریم با قدرت میتوان گفت نویسنده‌ای بس بزرگ و قابل احترام و انسانی تاثیر گذار میباشند.
کتاب باز‌های عزیز حتما آثار تولستوی رو در قفسه کتاب هاشون جا بدن جای بزرگ هم براش بذارن که قطعا ضرر که نمیکنن هیچ بسی لذت‌ها میبرند. سپاس از کتابراه عزیز پاینده ایران و ایرانی🌷
Niusha
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
**آنا کارنینا** یه شاهکار کلاسیک از لئو تولستویه که درباره عشق، خیانت، و جستجوی خوشبختیه. داستان درباره زنی به اسم آناست که تو زندگی‌اش با یه عشق ممنوعه درگیر می‌شه و این عشق زندگی‌اش رو زیر و رو می‌کنه. تولستوی خیلی واقعی و عمیق نشون می‌ده که چطور احساسات شدید می‌تونن زندگی آدم رو هم زیبا کنن و هم به فاجعه بکشونن.
از یه طرف، داستان آنا و ورونسکی پر از شور و اشتیاقه، ولی از طرف دیگه، پر از رنج و تردیده. همین باعث می‌شه آدم بتونه با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنه. خط داستانی لوین و تلاشش برای پیدا کردن معنای زندگی هم یه بعد فلسفی جذاب به داستان اضافه می‌کنه.
البته کتاب طولانیه و بعضی بخش‌هاش مثل توصیفات کشاورزی یا مسائل فلسفی ممکنه کمی کند پیش بره، ولی داستان عاشقانه و درگیری‌های عاطفی اون‌قدر جذابه که ارزش خوندن داره. این کتاب بیشتر از یه داستان عاشقانه‌ست؛ درباره پیچیدگی‌های روابط انسانی، تصمیمات سخت، و پیامدهای انتخاب‌های آدمیه.
zahrasharifi sharifi
۱۴۰۳/۰۸/۲۶
باسلام وقت بخیر
راستش من این کتاب رو به پیشنهاد آقای مهران مدیری خریداری کردم... حقیقتا تا چندین فصل اول مردد بودم و گاهأ پشیمون شدم از انتخابم اما خب ترجیح دادم تمومش کنم... اما وقتی به اواسط کتاب رسیدم منو حیرت زده کرد.. تاقبل از این اگه میخاستم کتابی رو ب کسی معرفی کنم برباد رفته رو با گویندگی بسیار قوی و متنوع پیشنهاد میکردم اما بطور شگفت انگیزی مجذوب این کتاب شدم... حیرت انگیز بود بسیار تأثیرگذار و آموزنده... عمق فاجعه رو طوری شرح میده که بند ب بند مو ب مو با تمام وجود احساسش می‌کنی... گاهی به عمق ماجرا نفوذ میکردم و خودمو جای شخصیت اصلی تصویر میکردم بااونهمه درد و رنج... لحظه‌ای که بطور ناشناس وارد اتاق شد که پسرشو بعداز چندین سال ببینه زار زار گریه کردم و به تخت فرزندم رفتم اونو بوسیدم بوئیدم و خدارو هزاران بار شکر کردم که دراین دنیای پراز عیب تمام تلاشمو کردم در زندگیم برای همسر و فرزندم بی نقص باشم برای زندگی آرومی که دارم خداروشاکر شدم و بیشتر قدر خوشبختی که گاهی بخاطر مشکلات اقتصادی زندگی ازش غافل میشدم رو دونستم... اونقدر تأثیرگذار و شگفت انگیز بود که من نمیدونم چجور توضیح بدم یک زن که در پلیدی و گناه غرق شده رو چجور تصور کنین... لحظه‌ی مرگ برادر لوین که واقعاً نفس شنونده رو در سینه حبس میکرد و میلش به زندگی... من اواخر کتابم و یکی دو بخش دیگه باقیمانده که ترجیح دادم زودتر نظرمو بنویسم و در صورت اتمام مجدداً بیامو نتیجه گیری رو اضافه کنم اما وقتی صحبت از شاهکار لئو تولستوی میشه واقعاً شاید حتی کم لطفیه و واقعاً باید بیشتر از شاهکار اونو نام برد. مثل یک اَبَر کتاب تأثیرگذار و آموزنده. و من واقعاً به جناب مهران مدیری ایمان آوردم و متشکرم از گوینده بخاطر زحماتشون..
مژگان مهرعلیان
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
کتابو تموم کردم گویندگی خیلی عالی و روان بود فوق العاده تبحر دارن تو بیان احساسات و حالات افراد، دقیقا موقع گوش دادن بهش تو همون حس و حال قرار میگیریم، اما من کتاب‌های صوتی که جمعی از افراد با هم گویندگیشو انجام میدن بیشتر دوست دارم که خانم جای شخصیت‌های خانم صحبت کنه.
درمورد خود کتاب داستان با تفصیل و به شدت با بیان جزئیاته جوری که خیلی جاها ادم از شنیدن مباحث درمورد کارگر و کشاورزی و سیاست خسته میشه. خیلییییی پرگویی داره و کتاب خیلی جاها بدون رسوندن منظور مهمی طول داده میشه، و به نظرم به خاطر این بهش میگن شاهکار چون وضع حال روحی و سیاسی و وضع موجود اون موقع روسیه را بیان میکنه اما اگه دنبال یه داستان تکان دهنده و با هیجان بالا و عاشقانه میگردین یا فکر میکنید کل داستانو با انرژی بالا و بدون خستگی گوش میکنید اصلا ونبال این کتاب نباشید. این کتاب برای شنیدن کاملش حوصله‌ی بالایی میخواد و ته کتاب شاید اونقدرا جداب و شگفت انگیز نباشه
هشدار اسپم:
از شخصیت اصلی داستان یعنی آنا اصلا خوشم نیومد از اول زندگی شوهرشو پسرشو نابود کرد بعدشم تو زندگی با ورونسکی اونو عذاب داد بعد به دخترش محبت نکرد دنبال اغوای مردای دیگه بود که حس تحسین بگیره و درآخر هم حس عذاب ابدیو برای همه درست کرد...
با تشکر و خسته نباشید از عوامل تهیه کننده کتاب صوتی
آریا آزادپور
۱۴۰۳/۰۸/۲۲
آنا کارنینا به طور گسترده به عنوان یکی از بهترین رمان‌های تمام دوران شناخته می‌شود. این اثر که توسط لئو تولستوی نوشته شده و برای اولین بار در سال 1877 منتشر شده است، داستان آنا کارنینا، زنی زیبا و باهوش را روایت می‌کند که در یک ازدواج بدون عشق به دام افتاده است و متوجه می‌شود که به سمت افسر جوانی به نام کنت ورونسکی کشیده شده است. این رمان مضامین عشق، ازدواج، خانواده، جامعه و اخلاق را بررسی می‌کند و به دلیل عمق شخصیت، بینش روان‌شناختی و تفسیر اجتماعی مورد ستایش قرار گرفته است. آنا کارنینا رمانی است که مضامین مختلفی را مورد بررسی قرار می‌دهد، که همه آن‌ها هنوز هم امروزی هستند. یکی از موضوعات اصلی رمان عشق و روابط است. این رمان به بررسی اشکال مختلف عشق می‌پردازد، از عشق پرشور و همه جانبه‌ای که آنا نسبت به ورونسکی احساس می‌کند، تا عشق عملی تر و پایدارتر که لوین به کیتی احساس می‌کند. این رمان همچنین راه‌های مختلفی را بررسی می‌کند که در آن روابط می‌توانند پیچیده و چالش‌برانگیز باشند، از خیانتی که خانواده Oblonsky را از هم می‌پاشد، تا فشارهای اجتماعی که با هم بودن آنا و ورونسکی را دشوار می‌کند. کتاب مضامینی چون اختلاف طبقاتی و جامعه، اخلاق، عشق، جستجوی معنای زندگی را مورد مطالعه قرار میدهد که این کتاب را در زمره شاهکار‌های ادبیات جهان قرار داده است. بخوانید، یادبگیرید، زندگی کنید.
نیلوفر رستگار
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
مدت زیادی ست که این رمان راشنیده ام ولی ثبت نظر در مورد ان را به تعویق انداختم. کار دشواری است شاید غیر ممکن که بخواهی این اثر رانقد کنی. وقتی جنگ وصلح را سالهای طولانی قبل از این خواندم تصور مینمودم که دیگر اثری به شگفتی ان را نخواهم یافت، ولی اکنون اناکارنینا. این شخصیت پردازی بی بدلیل، توصیف شعرگونه از رویدادها و شرح وبازسازی دقیق صحنه ها منحصربفرد است. آناکارنینا رمانی ست که در ان از هرکس که سخن به میان امده ست میتوان اورا نقش اصلی کتاب در نظر گرفت. همه افراد در این کتاب به گونه ای ساخته و پرداخته شده اند که خواننده همه را واقعی و رکن اساسی کتاب می یابد؛ نام هریک از این افراد میتواند به عنوان نام کتاب به جای آناکارنینا بنشیند. این اثر بیان چالشهای پیش رو در زندگی تک تک این شخصیتهاست. اغلب این کارکترها به شیوه خود در پی یافتن عشق واقعی ست؛ یکی عشق را پرحرارت و سوزان میخواهد، یکی دیگر سودای ماجراجویی با عشق را به سر دارد ودیگری با عشق آرامش را می جوید... ادم سیاه یا سفیددر این کتاب وجود ندارد؛ همه افراد خاکستری هستند. میتوان پندارهای خیر وشر ورفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی را بوضوح در تمامی نقش آفرینان این اثر مشاهده نمود. این کتاب چه حرفی برای گفتن دارد؟! علاوه بر همه آنچه ذکر نمودم این رمان گمگشتکی انسانها را در راه یافتن هدف زندگانی بیان می نماید. با مرگ آناکارنینا کتاب پایان نمی یابد زیرا که زندگی جاری ست تا جاییکه انسان به معرفت واقعی دست یابد؛ آنچه که تولستوی میپندارد که درک معنای واقعی حیات است. با تشکر فراوان از ترجمه بی نظیر استاد سروش حبیبیو خوانش معرکه آقای عمرانی عزیز که بی تردید بر عظمت اثر افزوده ست.
محمدعلی کلوندی
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
در اینکه کتاب شاهکار است شکی نیست و نویسنده با قلم توانای خود مارا درگیر زندگی آنا کارنینا می‌کند وآنا با به چالش کشیدن چهارچوب‌های اخلاقی، فرهنگی واجتماعی به دنبال عشق خود می‌رود و به بنیان‌های خانواده وزندگی پشت پا میزند و بدون طلاق از شوهرش از او جدا میشود وهمه‌ی پل‌های پشت سرخود را خراب میکند و درآخر که ماجراجویی عشقی‌اش شکست میخورد حاضر به تحمل رسوایی وبازگشت نیست وجان خود را می‌گیرد؛ درخلال داستان اصلی کتاب یعنی آنا چندین داستان فرعی هم حضور دارند که اتفاقات خود را دارند مانند خرده مالکی که قصد کمک و حمایت از کشاورزانی دارد که برای او کار میکنندویا فرد آرمانگرایی که به آرمان هایش متعد بوده و حاضر به پذیرش تفاوت‌های زندگی عادی وروال معمول جامعه نیست به همین دلیل دچار مشکل می‌شود ویا کارمندی که با رسوایی زنش کنار می‌اید تا بتواند کارهای عمرانی و توسعه‌ای خودش بپردازدوجایگاه اجتماعی خود را حفظ کند و همین که چندین داستان فرعی همراه داستان اصلی هستند و آسیبی به اصل نمیرسانند وهمزمان پیش می‌روند کتاب را جذاب میکند.
در اخر هم از اجرای خوب و کم نقص راوی هم تشکر می‌کنم.
afsaneh mousavi
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
اول از همه راجع به راوی آقای عمرانی بسیار کاربلد که جز بهترین راوی‌های کتاب هستن باید بگم که حتی ایشون هم برای رمانهای بلند روسی که پر از شخصیت‌های غیرضروری هستن نیاز به یک همکار دیگه برای اجرا دارن بخصوص برای صدا پیشگی خانم ها! و اینکه صدای ورونسکی اصلا مناسب شخصیتش نبود.
درباره‌ی نویسنده باید بگم هرچی که داستایوفسکی از فقر و طبقه‌ی محروم جامعه خوب می‌نوشته تولستوی از طبقه‌ی اشراف و تجملات و سرگرمی هاشون خوب می‌نویسه.
داستان خیلی توصیف‌های خوبی داره واقعا شما تک تک کاراکترها رو می‌تونیم در ذهن مجسم کنید اما کتابی نیست که بتونه شما رو هزار صفحه همراه خودش بکشونه و بی تاب تموم کردنش باشین یه جاهایی واقعا پر گویی داره و داستان کشش لازم رو نداره خصوصا توی فصل‌های اخر و بعد از مرگ یکی از کاراکترها.
ایمان اووردن لوین و فلسفه‌ی تلستوی برای بیان ایمان اووردنش به حدی ضعیف بود که کاشکی اصلا وارد این موضوع نمی‌شد.
واقعا نویسنده اگر می‌خواست می‌تونست حجم کتاب رو نصف کنه و کتاب زیبا تر و جذاب تری رو به خواننده تحویل بده. ولی همین پر گویی‌ها هم برای خواننده‌ی قرن بیست و یکم که هیچ آشنایی با فرهنگ مردم روسیه قرن نوزدهم نداره خالی از لطف نیست.
نسیم نیک‌پا
۱۴۰۱/۱۰/۱۹
نمیدونم از کدوم قسمت این کتاب جذاب و قدرتمند باید بنویسم. پشت هر سطر این کتاب نویسنده توانمند و فرهیخته این کتاب رو میشه دید کرد، با وجود اینکه میدونم تولستوی از طبقه اشراف روسیه بوده‌اند ولی توصیفاتش از جزئیات زندگی متمددین اون دوران و در واقع زندگی در عصر تزار و و حتی بوی عطرها و جزئیات لباس‌ها جز معجزه چیز دیگری نمیتونه باشه و قطعا توصیه میکنم این کتاب رو جز اولویت‌های خود برای مطالعه قرار بدید. من خواندن رمان‌های تولستوی رو از رستاخیز شروع کردم ولی حس میکنم اناکارنینا جذاب تر و روشن‌تر بود. و من به هنرمندی و استاد بیان بودن جناب آقای علی عمرانی اعتراف میکنم، تا قبل از این کتاب، من فقط آثار ایشون رو در غالب یک بازیگر در قاب تلویزیون دیده بودم اما توانایی و استعداد عجیب ایشون برای حرف زدن بجای چندین شخصیت با این اسامی متکلف و دشوار و البته نثر نه چندان ساده‌ی این رمان واقعا من رو حیرت زده کرده. خیلی خوشحالم رمانی با این ارزش و اعتبار توسط هنرمند لایقی مثل ایشون خوانده شده.
با تشکر از عوامل فرهیخته کتابراه برای تدوین و گسترش فرهنگ کتابخوانی🙏🏻
فاناز حسین زاده
۱۴۰۱/۰۹/۰۶
در ابتدا باید بگویم که هنر و توانمندی آقای عمرانی در خلق شخصیت‌ها ستودنیست
کتاب آنا کارنینا یکی از زیباترین و بهترین کتابهایی است که تاکنون خوانده‌ام دارای لایه‌های مختلف فلسفی، جامعه شناسی، خانوادگی و...
از نظر من این کتاب بیان تفاوتها و تضادهاست. به طور مثال: تفاوت میان مطالعات و تحقیقات فلسفی با ادراک شهودی
تفاوت میان پذیرش یک آیین، مذهب یا مسلک از روی تقلید و یا با مطالعه، تحقیق و رسیدن به نتیجه درست.
تضاد بین یک عشق واقعی و عشق سطحی و تاثیر آن در تکامل شخصیت هر فرد و روند زندگی او
تضاد بین آنچه از ظاهر یک موضوع یا شخص برداشت می‌شود با آنچه که در باطن و واقعیت وجود دارد
بیان اینکه الزاما تحصیلات، ثروت و یا توانمندی اجتماعی یک شخص نمیتواند در نحوه نگرش او به زندگی مفید و موثر باشد؛ مادامی که به درک درستی از زندگی و خویشتن خویش نرسد
و بسیاری مطالب دیگر
...
پری سا
۱۴۰۱/۰۶/۲۷
با سلام
توانایی آقای علی عمرانی در گویندگی که به جای چندین شخصیت به زیبایی و مهارت تمام ایفای نقش میکنند در خور ستایش و تحسینه. این رمان ارزش چندین و چند مرتبه بازخوانی داره چون علاوه بر اینکه به شدت زیبا نگارش شده پر از مفاهیم اخلاقی و فکری و انتزاعی هست که آدم رو به تفکر عمیقی وا میداره؛ به همین خاطر هستش که از مرتبه یک داستان صرفا عاشقانه پارو بسیار فراتر می‌گذاره و حتی شاید بهتره بگیم یک مانیفست اخلاقی عرفانی فلسفی هست که درونش روح عاشقانه دمیده شده؛ تولستوی به چه زیبایی دست خواننده شو میگیره و از مجلل‌ترین مهمانی‌های سلطنتی روسیه به سر سفره خونه‌های دهقانی این کشور میکشونه و هم زمان از دید یازده شخصیت اصلی این روایت به مفهوم زندگی نگاه می‌کنه... دست مریزاد به این رمان و به گوینده حرفه‌ای و مجموعه زحمتکش کتابراه..
شهنام گرجی
۱۴۰۲/۰۱/۰۲
سلام سال نو مبارک🌸
رمان قشنگی بود از جنبه‌های مختلف خواننده می‌تواند با شخصیت‌های اصلی داستان آنا و لوین که هر کدام زندگی خاص خودشان را دارند ارتباط برقرار کند.
داستان کتاب با اینکه طولانی و دارای کشکمش‌های مختلف در خانواده‌های اشراف روسی است اما خسته کننده نیست.
یکی از نکات جالبی که بارها هنگام خواندن مرا به تحسین لئون تولستوی واداشت توجه به بعد روانشناختی افراد و احساسات و واگویه‌های آنان با خودشان بود که گویی از زبان درون من حرف می‌زدند و مرا به این واقعیت رساند که همه ما از یک سرشت واحد با خلقیات، تمایلات، ترسها و امیال مثل هم خلق شده ایم در هر کجای دنیا که هستیم و هر نوع ایدئولوژی را که باور داشته باشیم فطرتی یکسان به ما داده شده است.
متشکرم کتابراه عزیز🍀 از این همه احساس خوب که به ما خواننده‌ها می‌دهی تو یک قهرمان گمنام ایرانی خودت می‌دانی؟.. 🇮🇷
وهاب شمس
۱۴۰۱/۱۲/۱۲
بعد کتاب رستاخیز به انا کارنینا رسیدم رمانی که از عشق رسوایی دم میزند که به بطن و پیرامون شخصیت جامعه روسیه نزدیک به یک قرن و نیم از زاویه فیلسوف اشراف معابانه و عارفی دو دل که به درون این جامعه اشراف دارد که احساس درونی این جامعه را خوب می‌شناسد شخصیت‌های داستان را میکوبد. بزگ می‌کند و یا به سخره میگرد کارکتر‌هایی که روح خود را گاها عوض میکنن آنا کارنینا هم یک رمان با اعتقادهای پوچ و ناپوچ دم و بازدمی که هر کدام روی آن اصرار دارند گره خورده است داستانی که به تک تک سلول‌های روح آدمی از خشم و اضطراب درون آدمی که عین نوار قلب لحطه به لحطه بالا و پایین میروند جای یکی را محکم می‌کند ناگاه به زمین می‌خورد و این یعنی درون خود واقعی تولستوی که باید خواند و فهمید. آنا کارنینا تکانه ایست از پر حجم با جزئیاتی که هر فصل ناخودآگاه ترا به فصل دیگر می‌برد...
ازاده پورکریمی
۱۴۰۱/۰۶/۲۳
شاهکار بی نظیر تولستوی
با نثری روان و عمیقا تاثیرگذار از واقعیت دنیای اشرافی که حاکم بر جامعه است ولیکن رو به زوال..
اشتباهاتی که در زندگی زنان منجر به نیستی می‌گردد ولیکن در زندگی مردان شاید تنها یک اشتباه قابل گذشت باشد..
و میل قوی در جامعه زنان برای ازاد بودن، برای انتخاب کردن و متفاوت بودن..
باز هم جنگ بین خیر و شر ولی با دیدگاهی متفاوت
هیچ قطعیتی وجود ندارد نه در انسانها و نه در زندگی
خوبی و بدی درون انسانها نسبی است.
داستان عاشقانه زنی که در جستجوی ازادی و انتخاب و عشق در زندگی شخصی خود می‌باشد و مسیر متفاوتی را برای زندگی خود انتخاب می‌کند. زنی زیبا و مادری نمونه که گرفتار عشقی ممنوعه می‌گردد. عشقی که در نهایت پنهان نمی‌ماند و سرنوشت عجیبی را برای او رقم می‌زند.
جلال آسائیان
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
درود فراوان و خسته نباشید به دوستان پرتلاش گروه ماه آوا. مخصوصا آقای علی عمرانی با هنرنمایی خود و صدای زیبا و گرم خود شنیدن این اثر زیبا را دو چندان کرده بودند. کتاب آناکارنینا با قلم لئو تولستوی به زیبایی به نگارش در آمده بود که نشانگر هوش و ذکاوت و نکته سنجی تولستوی به مردم کشورش که در حال سقوط فرهنگ آب و اجدادی خود هستن. عشق و احساس را کنار هم گنجانده است. و مردم نظامی‌اش هیچ نظامی ندارند. زن را در مقام کوچکی میبینن‌ و با زبان خود بیگانه هستن در حالی که زبان فرانسه و زبان بیگانه را افتخار میدانند.
دین را برای فرار از خود بهانه میکنند و سر آخر آقای تولستوی در این اثر زیبا زندگی مردمی مرفه و فقیر را نشان میدهد که چقدر زیبا در کنار هم زندگی میکنند بدون این که به نیستی هم فکر کنن. با سپاس فراوان
Mahsjan
۱۴۰۱/۰۴/۱۵
تولستوی جوری آناکارنینا را نوشته بود که خودمان را جایگزین هر شخصیت ببینیم
درگیری ذهنی لوین درمورد بودن و نبودن خدا برام جذاب بود همچنین بی ثباتی و جست و جوی عشق آنا برای دریافت عشق بسیار جذاب و دلنشین بود
از طرفی هم همراه الکسی بودم هم همراه آنا در یک دادگاه که هر دو طرفین برام حرف‌های زیادی داشتند
(زیاد گفت و گو‌های سیاسی کتاب دوست نداشتم)
ولی اگر قرار بود یک شخصیت در کتاب انتخاب کنم بدون شک لوین است
من دو سال پیش فیلم دیده بودم راستش الان که کتاب خوندم متوجه شدم داستان را اصلا متوجه نشده بودم به همین دلیل فیلم توصیه نمی‌کنم مگر بعد از کتاب
هلیا استاد اسداله
۱۴۰۱/۰۶/۳۱
این کتاب یک شاهکار ادبیست که راوی آقای علی عمرانی به بهترین شکل ممکن اون رو روایت کردن. تمام شخصیت‌های این کتاب مثل انسانهای واقعی نه سیاهند و نه سفید. خاکستری و قابل درکند. ظریف‌ترین احساسات شخصیت‌ها بصورت طبیعی و باورپذیر به نمایش در آمدند. موسیقی استفاده شده هم بسیار مناسب کتاب بود. در کل کتابی بود که ۱۰۰٪ ارزش گوش کردن داشت. واقعا ممنون از همه کسایی که درش نقش داشتند و بخصوص آقای عمرانی که به نظرم یک نابغه هستند، چون صدای هر کدام از شخصیتهای کتاب رو که زیاد هم بودند با صدای منحصر به فرد خودشان تا پایان کتاب روایت کردند، بطوریکه شخصیت رو حتی فقط از روی صدا می‌تونستیم تشخیص بدیم.
ممنون
elmira daneshpour
۱۴۰۲/۱۲/۱۶
این رمان داستان زندگی اشرافیت روسیه در قرن نوزدهم را به تصویر می‌کشد و به مسائلی چون خیانت زناشویی، عشق، مذهب و اخلاق می‌پردازد. نقاط قوت این کتاب: 1. شخصیت‌پردازی عمیق و چند بعدی شخصیت‌های اصلی مانند آنا، کنستانتین لوین و آلکسی کارنین. 2. توصیفات ظریف و زیبای تولستوی از طبیعت، آداب و رسوم اجتماعی و زندگی روزمره در روسیه قرن نوزدهم. 3. تحلیل‌های فلسفی و روانشناختی ژرف در مورد معنای زندگی، عشق، ازدواج و آرامش درونی.
نقاط ضعف: 1. گاهی روایت داستان کند و طولانی می‌شود که می‌تواند برای برخی خوانندگان خسته‌کننده باشد. 2. برخی از توصیفات تولستوی بیش از حد جزئی و طولانی است. صدای خواننده و اجرا خوب بود ممنون از کتابراه
ریحانه خاوری
۱۴۰۱/۰۵/۱۷
واقعا عالیه بود ولی الان چیزهایی که از کتاب یاد گرفتم برام خیلی جالب بود من معتقدم که ماها اندازه فهم خودمون از مطالب کتاب سردرمیاریم ن بیشتر اگه من الان 10چیز شنیدم و یاد گرفتم بعدها اگه دوباره وقتی همین آنا کارنینا رو گوش کنم چیزهای بیشتری یاد میگیرم چون درک و فهمم بیشتر میشه ب دوستان عزیز هم همین توصیه رو میکنم. من قبلا هم ب این موضوع خیلی فکر کردم که چطور میشه متاهل‌ها خیانت میکنن ب همسرشون. ولی این نویسنده عزیز و بزرگ راجع این مسئله گفته بدون عشق ازدواج کردن خیانت ب خودمونه و بعد ب همسرمون چطور میتونیم بدون عشق ازدواج کنیم فقط ب خاطر همبستر شدن و زاد و ولد کردن
سهیلا بیرنگ
۱۴۰۱/۰۸/۳۰
سلام و سپاس گزارم از بابت تدوین کتاب صوتی این اثر 🙏🏻🌸🙏🏻
کتاب آنا کارنینا کتابیست که با آن تمام حس‌ها من جمله خشم و نفرت، شادمانی و خوشبختی، مروت و جوانمردی و مهربانی، عصبانیت و انزجار و همه و همه را میشود درک کرد؛ و این بر جذابیت اثر می‌افزاید!
اثری که با تأمل در هر بخش از گفتار شخصیتهای زنده‌ی آن با طرح پرسش و پاسخهایی عمیق، میشود جهان بینی افراد متفاوتی از جامعه را دریافت و زندگی را هم از منظر دیگری دید!
ترجمه بسیار روان و پر از کلمات اصیل بود!
راوی نیز بسیار زیبا روایت داستان را پیش می‌برد و صد البته کتاب جذاب تر و شیوا تر در ذهن ثبت می‌شد! 🙏🏻🌸🙏🏻
سمانه فیاضی
۱۴۰۳/۰۸/۱۶
سلام و احترام کتاب خیلی خوبی بود. مثل همیشه کتاب های تولستوی جذاب و خواندنی است. پرداختن به مضامین و موضوعات اخلاقی در داستان های تولستوی و شیوه پرداخت شخصیت های داستان توسط او همیشه محل علاقه و توجه من هست. هر چند پایان داستان رو دوست داشتم اما خیلی انتها باز بود. به نظرم جالب تر بود اگر بعد از مرگ آنا هم پرداختی از خانواده و فرزندانش رو داشتیم. حداقل گریزی به ای سو هم بود. یا پرداخت بیشتری به سرنوشت ورونسکی به نظرم به پایان بهتر کمک میکرد. به عنوان یه خواننده خلأ پرداخته شده به این شخصیت های اصلی در پایان داستان رو احساس کردم خصوصاً زمانی که به لوین در پایان داستان پرداخته شد.
Yasna Ava
۱۴۰۱/۰۷/۱۱
خواندن این رمان کم نظیر را پیشنهاد می‌کنم بخصوص که با خوانش آقای عمرانی بسیار گوشنواز و قابل لمس شده. رمان آنا کارنینا از آن جنبه که نویسنده تسلطی تحسین برانگیز به حالات روحی زنان و مردان قصه دارد حائز اهمیت است، انتخاب نام رمان با توجه به وجود دو قهرمان در رمان جای فکر دارد چرا که رمان با توصیف زندگی لنین آغاز می‌شود و تا چند فصل پیش می‌رود و باز در انتهای رمان با همراه شدن با او و عقایدش درباره هستی انسان و خداوند پایان می‌پذیرد و این در حالی است که آناکارنینا در اواسط داستان وارد ماجرا می‌شود و قبل از پایان رمان می‌میرد.
فاطمه هاتفی کیا
۱۴۰۲/۱۱/۲۷
داستانی که راوی آن هنرمند فرهیخته آقای علی عمرانی باشد به حقیقت شنیدن دارد انا کارنینا داستان عشقی بد فرجام است شخصیت انا در ابتدای داستان به دلیل حرف‌های خردمندانه‌اش برای نجات زندگی برادرش که به همسرش خیانت کرده، همه را تحت تاثیر قرار می‌دهد اما همین زن با اصل و نسب دل به عشق مردی می‌سپارد و... این تغییر رفتار متاثر از زندگی بدون عشق و صرفا به واسطه نام و شهرت همسرش بوده است که خالی از شور زندگی است اما لوین مهربان شخصیت جذابی که با وجود از دست دادن عشقش دست از تلاش بر نداشت و دست روزگار سرنوشت کیتی را طوری رقم زد که... با تشکر از راوی مترجم و کتابراه
Massi ,Ebi
۱۴۰۱/۰۹/۰۶
به نظر من نمیشه این کتاب رو رمان عاشقانه در نظر گرفت بیشتر اجتماعی بود.
خوانش آقای عمرانی عالی بود طوری که واقعا بیشتر جاها از متن کتاب (جاهایی که در توصیف چیزی یا موقعیتی خیلی بیش از اندازه وقت گذاشته شده بود در صورتی که به اصل داستان ربط چندانی نداشت) خسته میشدم ولی صدای خواننده منو وادار میکرد به ادامه دادن.
در کل جالب بود مخصوصا آخر داستان که لوین به اعتقاد درونش پی برد. و من با این نطر موافقم که خدا درون خود انسان هست و اعتقاد چیزی جز قبول و شناخت درست از خودمون نیست.
ممنون از کتابراه 💖
Sepide Arjmand
۱۴۰۳/۰۷/۲۱
همه از کتاب و شاهکارش گفتن بله مطمئنا کتاب عالی هست اما گفتار و روخوانی کتاب بسیار بد و دور از ذهن هست. اصلا نمیشه ارتباط برقرار کرد با متن کتاب. بنده دو بخش اول از شنیدن کتاب دست نگه داشتم چون ترجیح میدم با یه صدا وبیان قویتر به داستان گوش بدم. در این روخوانی اصلا متوجه نمیشید که کدوم یکی از شهصیت‌های داستان داره حرف میزنه، صدای پیرزن و مرد جوان یکیه. خانم‌ها به جای لوند صحبت کردن انگار لات چال میدون صحبت میکنه. گوینده انگار داره شاهنامه میخونه. در کل که از نظر بنده که گوش دادن کتاب صوتی روتین هر روزمه این کار و ترجمه اصلا جالب نبود
گلناز عالیان
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
درود بر کتابراه عزیز... انتخاب هنرمند تمام عیاری چون جناب آقای علی عمرانی بسیار بجا و شایسته بود و لذت شنیدن این رمان برجسته را چند برابر کرد.. از نام کتاب انتظار یک داستان زنانه را داشتم که خیلی محقق نشد البته که کلیت داستان را دوست داشتم ولی سرنوشت خیلی از شخصیت‌ها تا پایان داستان مشخص نشد و به دلیل اینکه. این رمان از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۷ به عنوان پاورقی در آن روزگار نوشته و به چاپ میرسیده است دارای حواشی زیادی بود که گاهی اوقات کشدار و کسل کننده بود ولی اجرای بینظیر آقای عمرانی باعث میشد که ایرادات جزیی نادیده گرفته شود..
ام البنین زمانی
۱۴۰۲/۰۲/۰۸
صدای بسیار گیرا و بی نظیر گوینده، شنونده را با خود همراه می‌کند و گویی تصاویر داستان در برابر دیدگان جان می‌گیرد💯داستانی از جامعه‌ای اشرافی و مردسالارانه، جامعه‌ی افرادی پوچ و سطحی... که گویی در این‌جامعه جایی برای افکار عمیق و انسانهای پاک سرشت نیست.... اما افرادی هم بودند که افکاری آزادانه و انسانی داشتند... و در درون شخصیت‌هایی مانند آنا و لوین، کشمکش‌های درونی در جریان است و مخاطب خود را به جای آن‌ها می‌گذارد.
گویی این درگیری‌ها برای همه ما پیش آمده.. و اینجا درمی یابیم که همه‌ی ما انسان‌هایی خاکستری هستیم.... 🌼
h aghaei
۱۴۰۲/۰۱/۰۸
خب این رمان عاشقانه شهرت جهانی دارد و شنیدم که جزو رمانهای بزرگ دنیاست و شاید بزرگترین. حقیقتش یه جاهایی دوست داشتم یه جاهایی تولستوی بیش از حد بدیهیات رو توضیح زیاده نمی‌داد چون یه جاهایی خسته کننده می‌کنه حسابی... اما درکل عاشق قلمشم و کاری نمیشه کرد... نه این کتاب، که کتابهای دیگه‌ی تولستوی هم...
و یک سئوال اساسی برای من اینه که وقتی بیشتر موضوع رو لوین می‌چرخه چرا اسم کتاب، آنا کارنیناست؟
راستی، انصافی صدای علی عمرانی گویا بودن کتاب رو واقعا خریدنی کرده... یک صدای گرم توام با فراز و فرودهای بجا...
کتابراه متشکریم
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۲/۰۴/۲۸
کتاب خوبی بود تنها ضعفش گزاف گویی نویسنده بود که گویا در رمان‌های روسی رایجه!!! خوندن این کتاب رو به همه‌ی خانمها توصیه میکنم مثل اینه که آینده رو برامون روشن میکنه خیلی از مردها فقط دنبال به دست آوردن هستند و جذب شدن زنها براشون مثل یک چالش هست دنبال زندگی کردن و عشق دادن نیستند بلکه احساس شون هوسی زودگذره از طرفی دخترها و زن‌هایی هستند که از توجه و محبت کافی بی بهره‌اند و به دام این سرخوشی زودگذر می‌افتند
روایت آقای عمرانی هم بی نظیر بود بهشون خسته نباشید میگم
mohammad jaafaran
۱۴۰۱/۰۷/۱۹
واقعا در پس این رمان طول و طویل، در داستانی به این مهیجی و خوبی، چ گذشت دو فصل آخرش؟ که آخرش ایمان بیاوریم؟ یا اینکه نویسنده، بنا به عقاید کمونیستی خود سعی داشت که فقط نظر خود را، هر چقدر بی ربط به اصل داستان در آن بگوید؟
داستان تا قبل از مرگ آنا خوب پیش میرفت، ولی کاملا واضح بود ک بعد از اون، نویسنده انگاری مطلب کم آورده است، یا اصلا داستان یادش رفته و حتی انگار نویسنده اصلا عوض شده است، مطلب بطور کل عوض می‌شود و‌ای کاش که همون با مرگ آنا داستان هم تمام می‌شد.
لیلا گلستانی
۱۴۰۱/۰۶/۰۴
در همین یک ماه اخیر با تولستوی آشنا شدم. البته که اسمش رو شنیده بودم و می‌دونستم نویسنده روسی هست ولی هیچ کتابی ازش نخونده بودم. تصورم این بود نثرش احتمالا برام سنگین باشه و یا فضای کتاب مثل کتابهای داستایوفسکی سیاه و غمگین باشه ولی بعد از خوندن مرگ ایوان ایلیچ متوجه شدم اشتباه کردم و افسوس خوردم که چرا زودتر کتابهای تولستوی رو نخوندم. آنا کارنینا هم تازه شروع کردم بسیار قصه گیرایی داره و البته با صدای استاد علی عمرانی شنیدنش لذت بخش تر شده. ممنون از کتابراه
محمد حسین
۱۴۰۱/۰۴/۲۵
این شاهکار بزرگ تاریخ بدین صورت بی نظیر هست که تلستوی داستان را در طیف ادم خوب و بد تقسیم نکرده بلکه افراد همگی خاکستری و دارای طیفی خاص از نقاط تیره و روشن در وجود خود به نمایش در امده اند که به میزان درجه‌ی سفید یا سیاه بودنشان نقش خود را در اثر رقم می‌زنند، عشق، نفرت، جنون، فکرشات، نوع زندگیشان و شخصیتشان از یکدیگر متمایز و متفاوت می‌گردد و نقش انان را در داستان می‌یابیم که و جدان مارا به چالشی جدی میان احساسات و باور هایمان می‌اورد.
جعفر سلطانی
۱۴۰۱/۱۲/۲۳
نمیدونم چی بگم خیانت یا عشق یا هوس نمیدونم انا کدوم یکی از اینا بوده اما هیچ چیز به راستی نمیرسه انا کارنینا با اینکه یک زن متاهل هستش خودشو درگیر یک عشق دیگه میکنه خب از نظر من این یعنی هوس یا از اول با کسی که پیوند زندگی بسته نمیتونسته با اون زندگی کنه بهتر بود جدا بشه نه اینکه درگیر یک هوس الوده به گناه بشه از دید‌دیدگاه دینی این یعنی هوس ولی خوب
آن تیر که ان کمان چشم تو رها کرد دیدی که چه‌ها کرد
دیدی که چگونه سراسیمه دل از سینه جدا کرد
سحر
۱۴۰۱/۱۱/۱۴
خداروشکر که نویسنده آخرش با خودش کنار اومد. نمیدونم چرا انقدر از آنا بدش میومد😆.
خوشحالم که وقتمو برای گوش دادنش گذاشتم و تاثیری که رو من گذاشته اینه که تو رفتار خودم و آدمای اطرافم دقیق تر شدم. کاش وقتی ۲۰ سالم بود این کتابو خونده بودم. ‌ای خواننده اگه داری از روی نظرات تصمیم میگیری که کتابو انتخاب کنی یا نه پیشنهادم اینه که تردید نکنی و سریع شروعش کنی.
ممنونم از علی عمرانی راوی عزیزمون که انقدر جذاب احساسات کاراکترای داستانو درآورده.
Samira Farzi
۱۴۰۱/۱۰/۰۶
توصیف لطیف تمام جزئیات اخلاقی ظاهری محیط آب و هوا بدون اینکه حس بدی به خواننده القا شده و باعث خستگی باشه تیپ‌های مختلف شخصیتی و جمع آوردیشون داخل یه کادر. از دولتمرد و نظامی و ارباب گرفته تا خدمتکار و مشاور و کارگر روز مزدو هرکسی با تیپ شخصیتی و ظاهری و علایق پس خواسته‌های مخصوص به خودش. این کار هر نویسنده‌ای نیست شاهکار شاهکار شاهکارو ممنون از خواننده عزیز. بابت صدای زیبا ادای درست کلمات و جملات و شخصیت سازی بینظیر
zeinab fallah
۱۴۰۱/۰۹/۱۰
در حقیقت من ویژگی خاص و جالبی در این کتاب ندیدم. کتاب به صورت پراکنده داستان چندین خانواده را شرح میدهد که در هر کدام یک خیانت زناشویی و یک بی وفایی رخ داده. این مسئله انقدر پراکنده و بی هدف توصیف شده که ارتباطی بین داستان ها برقرار نمیکنه. گزافه گویی بسیاری وجود داره. مثلا یک صحنه رای گیری که اتفاقا کاملا بی ربط به داستان هست با جزییات خسته کننده توصیف شده و... در نهایت هم هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.در کل آثار داستایوفسکی رو خیلی بیشتر ترجیح میدم.
الهه عباسی
۱۴۰۱/۰۷/۱۷
با سلام داستان رمانی جذاب وطولانی با قلم زیبا وخوانش بسیار عالی آقای عمرانی موسیقی دلنشین گذر از سنت به مدرنیته و آثار آن بر جامعه روسیه را در قالب رمانی عاشقانه به تصویر کشیده تضاد وکشمکش درونی انسان‌ها در راستای گفتگوهای فلسفی درونی و وجود ایمان برای آرامش دریای پر تلاطم روح.... در کل این رمان را به کسانی که حال و حوصله رمان‌های طولانی را ندارند توصیه نمیشود. ولی لااقل فیلم ساخته شده این اثر زیبای تولستوی را ببیند واز این اثر زیبای تولستوی لذت ببرند.
رضا اسماعیل پور
۱۴۰۱/۰۶/۱۰
شاهکار زیبایی از لئو تولستوی است. در این کتاب تاثیر روابط نا متعارف و دارای مشکل در زندگی مشترک به طرز زیبایی به تصویر کشیده شده. نیاز به توجه به همسر بیان شده و یکی از علل تمایل به روابط ناشروع بدلیل بی ایمانی همین علت بوده. اینکه توجه زیاد به کار از سوی مرد باعث تضعیف روابط زناشویی و دلسردی همسر میشود. اینکه ازدواج تکمیل کننده زن و مرد است که در روابط لوین و کیتی کاملا به آن از طرف نویسنده توجه شده است و بسیاری از مسایل دیگر.
روزبه اصغری
۱۴۰۲/۰۹/۰۹
به نام خدا. این شاهکار ادبیات روسیه را در دوره‌ای که زمان کافی برای مطالعه‌ی طولانی دارید و از آرامش فکری برخوردار هستید بخوانید. زیبایی این رمان با منقطع خواندن کم می‌شود. دلیل آن هم تا حدی مربوط به تعداد شخصیت‌های داستان است که این در کتب روس وجود دارد ولی در آنا کارنینا حجم بالاتری دارد. ضمنا نسخه‌ی صوتی با صدای بم و ممتد با افکت‌های آرام، تا حدی خواب آور است. البته طبیعت این رمان است و نمی‌شود خورده‌ای بر آن وارد کرد.
مسعود سلیمی
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود ماکس برود وصیت کرده بود که همه آثار او را نخوانده بسوزاند. ماکس برود از این دستور وصیت‌نامه سرپیچی کرد و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و با این کار، دوست خود را به شهرت جهانی رساند. [۴] پُرآوازه‌ترین آثار کافکا، رمان کوتاه مسخ و رمان‌های محاکمه، آمریکا و رمان ناتمام قصر هستند. اصطلاحاً به فضاهای داستانی که موقعیت‌های پیش‌پاافتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کنند
ساره خسروی
۱۴۰۳/۰۵/۲۱
خوندن آثار برتر ادبی یکی از برنامه هام بود؛ قطعا لئو تولستوی و آنا کارنینا بالای لیستِ جالب‌ترین نکته این کتاب قلم نویسنده و توصیفات ظریف و دقیقش هست؛ در مورد داستان فقط اوایلش برام جذاب بود و برخلاف تصورم بیشتر اجتماعی هست تا عاشقانه. الان وسط کتاب هستم اما ارزش خاصی رو در این کتاب میبینم که من رو به ادامه تشویق میکنه و به هر شخصی که دوست داره با فرهنگی جدید آشنا بشه و نقطه نظرات مختلف رو بشنوه توصیه میکنم.
maryam gzh
۱۴۰۳/۰۳/۱۵
گویندگی آقای علی عمرانی بسیار حرفه‌ای بود واقعا لذت بردم هر شخصیت رو جوری اجرا می‌کردن که کاملا قابل تفکیک از هم بودن
آنا کارنینا کتابیه که خیلی از موضوعات رو در بر میگیره از مسائل عاطفی تا اجتماعی و فلسفی و به قدری جذاب این موضوعات رو بیان میکنه که باعث میشه نتونین این کتاب رو زمین بذارین
به نظرم ترجمه‌ی آقای سروش حبیبی بهترین ترجمه‌ی کتاب‌های تولستوی و داستایوفسکی هست واقعا بی‌نظیر ترجمه میکنن
ممنون از کتابراه🌸
ص مولازاده
۱۴۰۱/۰۹/۲۱
واقع گرا و عمیق
همانند یک نقاش چیره دست آینه‌ای از شمایل فلسفه ماهیت زیستی زندگی را ترسیم کرده و در کنار آن خطراتی که بحران‌های خانوادگی را میتواند به دنبال داشته باشد را می‌نمایاند چنانکه پدری مهربان فرزند خود را دور از اجبار به راه سعادت رهنمود می‌دارد.
ترجمه قدیمی و اندکی ثقیل گاهی یادآور کلیله و دمنه می‌شود.
راوی مرد است ولی چنان چیره دست که حق نوشته همچون نمایشنامه‌ای زیبا ادا گشته.
شاهین زمانداری
۱۴۰۱/۰۶/۰۷
انتظار بهتری از کتاب داشتم اونطور که تعریف میکردن اصلا جذاب نبود.
درسته که بدون عشق ازدواج کردن میتونه مشکلاتی درست کنه ولی اینکه نویسنده خیانت کردنو مذمت نکنه درست نیست. مثلا آنا خیانت میکنه و براش اصلا این خیانت مهم نیست.
ماشالله خواهر برادر اینکاره هم هستند و مثل اینکه تو خانوادشون یه چیز عادی هستش. حالا آنا رفته بود گند برادرشو درست کنه خودش برمیگرده به شوهرش خیانت میکنه.
سعید خراسانی
۱۴۰۱/۰۴/۱۷
واقعا عالی بود، خیلی منتظر بودم این کتاب را صوتی کنند، وقتی دیدم با صدای آقای عمرانی است، در خرید و مطالعه‌اش شک نکردم و واقعا باید از ایشان و شرکت ماه آوا تشکر کرد، به همه دوس داران ادبیات کلاسیک پیشنهاد میکنم، از کتابراه هم تشکر میکنم که با طرحها و تخفیف‌ها خیلی به علاقمندان مطالعه کمک می‌کنند، ‌ای کاش بزودی کتاب جنگ و صلح بصورت کامل تبدیل به کتاب صوتی بشود
خانم عدالت
۱۴۰۲/۰۶/۰۴
ممنون از آقای تولستوی، در نوشتن از مسایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی زمان خودش کم نمی‌زاره، در داستان، ضمن توصیف شخصیت اصلی به طور کامل و وافی، هیچ فردی رو بی سرانجام به حال خود وا نمی‌زاره، طرز نوشتنش رو دوست داشتم و اینکه تولستوی عقاید دینی و سیاسی شخصی خودش رو از طریق شخصیت داستانش به وضوح بیان می‌کنه. در پایان از خوانش بی مثال اقای عمرانی در گویندگی بیش از ١٠ شخصیت کمال تشکر رو دارم، بی نظیر بود
1 2 3 4 5 6 >>