نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سایه باد - کارلوس روئیث ثافون

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
ازاده پورکریمی
۱۴۰۱/۰۶/۲۳
بهترین رمانی که در چند سال اخیر خواندم. نثری روان و شیوا، داستانی بسیار جالب و تاثیرگذار و البته غیر قابل پیش بینی
از ابتدا شما را چنان جذب می‌کند که نمی‌توانید آن را کنار بگذارید.
خواندن داستان را پیشنهاد می‌کنم حتما لذت می‌برید.
زندگی متفاوت انسانها متاثر از شرایط جامعه اطرافیان و انتخاب‌های خود انسان می‌باشد که می‌تواند نسل‌های بعد را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
داستان در اسپانیا و به دنبال جنگ‌های داخلی شروع می‌شود. در جایی خارج از شهر بارسلون مکانی برای نگهداری و حفاظت از کتابهایی که دیگر چاپ نمی‌شوند وجود دارد. گورستان کتابها.. دوستداران کتاب از این گورستان محافظت می‌کنند.
پدری غمگین که همسر خود را از دست داده است برای اولین بار پسر خود را به این گورستان می‌برد تا کتابی انتخاب کند. هر کس کتابی انتخاب کند، ان کتاب بخشی از زندگی او می‌شود و باید زندگی خود را طبق کتاب پیش ببرد..
فرنوش محسن
۱۴۰۲/۱۱/۰۷
کتابی در ستایش نوشتن و کتابخوانی، حتی کتاب های کم مخاطب و فراموش شده با ارزشند. کودکی ده ساله به راهنمایی پدر خود در گورستان کتابهای فراموش شده کتابی می‌یابد، آن را می‌خواند، به نویسنده آن علاقمند می‌شود و پس از رسیدن به سن جوانی به تحقیق درباره سرنوشت نویسنده می‌پردازد. آن قدر که حتی زندگی عاطفی خودش هم با به زندگی نویسنده تشابه پیدا می‌کند. همین طور کتاب معرف دوران دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا است و فردی به نام فومرو محصول این دوران است که با تمام عقده‌های کودکی‌اش با دست باز جنایت می‌کند. داستان زیاده گویی زیاد دارد و به خصوص اوایل کتاب حوصله سربر است. دانیل که راوی اغلب ماجراهای داستان است با این که رابطه خوبی با پدرش دارد ولی به فرمین فردی که اتفاقی با او آشنا شده و از گذشته او اطلاع کامل ندارد و تنها نکته جالب درباره‌اش بذله گویی و صحبت درباره زنان است بیشتر اعتماد دارد و محرم اسرارش است. خولین هم که سعی شده چهره خوبی از او نشان داده شود آن قدر ضعیف است که نمی‌تواند به سراغ عشق خود برود و پس از پی بردن به حقیقت به خوی شیطانی در می‌آید. فرمین کسی که تحت تعقیب است و در اواخر داستان حتی عکس و نام واقعی او را در روزنامه چاپ می‌شود به راحتی پس از مدت کوتاهی بدون مشکل به زندگی برمی گردد. راوی به خوبی در بیان حال و هوای داستان و به خصوص شخصیت فرمین عمل کرده ولی نسبت به بقیه شخصیتها کمی ضعیف است. و در آخر بهتر است با توجه به محتوای عاطفی و در مواردی خشن کتاب مخاطب زیر ۱۸ سال آن را مطالعه نکند.
maryam mafakheri
۱۴۰۳/۰۳/۰۵
با تشکر از کتابراه عزیز که با هدیه ی، کتاب " سایه باد" رمانی پرماجرا و غیرقابل پیشبینی از کارلوس رویز زافون (۲۰۲۰ - ۱۹۶۴) نویسنده اسپانیایی، ایشان را شناساندند. کتاب شهر مه و هزار توی ارواح از دیگر نوشته‌های ایشان هستند. با شنیدن این کتاب متاسف شدم که این نویسنده فقط ۵۵ سال زندگی کردند البته همانطور که خودشان می‌گویند: " تا زمانی که به یاد آورده می‌شوی زنده هستی. " همیشه اختلافات اندک و شباهت‌های زیاد مردم کشور‌ها و زمانهای مختلف در خواندن رمان‌ها برایم جالب بوده در این کتاب، "دجال" نامیدن تلویزیون در سالهای اولیه ساخت آن که من را به یاد شنیدن این نام در اوایل آمدن تلویزیون به ایران می‌انداخت، استفاده اسپانیایی‌ها در سالهای ۱۹۵۰ از مترو برایم جالب بود و در همان زمان خشم شدید پدر، زندانی کردن دختر به خاطر عشق او به همکلاسی، خشونتی که نا آشنا نبود قابل تعمق بود. این کتاب مرا به سالهای نزدیکی برد که از بیماری سل جان می‌باختند، از جنگ داخلی در بارسلون و شش سال پس از آن (۱۹۴۵)، جنگ جهانی دوم، شنیدم. نگارش کتاب عالیست مثلا: "آدمها ذاتا تمایل دارند زندگی را پیچیده تر کنند انگار خود زندگی به اندازه کافی پیچیده نیست" یا "شاید گذر از رنج‌ها و دردهای بشری به آنان اثبات کرده بود که عاقل کسی است که کمتر بداند و بیشتر فراموش کند. گاهی کتاب لبخند بر لب می‌آورد. این وجه مشترک هم لبخند بر لب آورد: "برتری ذاتی و ژنتیکی مردم اسپانیا نسبت به سایر ملل"
کتاب داستان و شخصیت پردازی بسیار خوبی دارد و اجرای آقای تایماز رضوانی هم بسیار عالیست، با تشکر از همه پدیدآورندگان این کتاب شنیداری
سجادعسگری
۱۴۰۲/۰۲/۱۵
قبل از اینکه در مورد کتاب حرف بزنم باید از ترجمه بی نظیر این اثر حرف بزنم قطعا از نظر من آقای علی صنعوی یک ترجمه‌ی بی نظیر رو ارائه داده اولین بار بود که از این مترجم اثری رو شنیدم و اول از همه از ترجمه لذت بردم. درمورد کتاب باید بگم که اول یه کتاب کسل کننده ب چشم میاد و واقعا هم در خیلی مواقع کسالت بار میشه و غیر قابل تحمل که وسوسه میشی کتاب رو نیمه کاره ول کنی و بیخیالش بشی ولی هرچی کتاب به اواخر نزدیک میشه بهتر میشه تا فصل‌های پایانیش دیگه ب اوج هیجان میرسه. من بخاطر اینکه بتونم کتاب رو تا آخر گوش بدم و نیمه کاره ولش نکنم داستان رو در حالت تند گذاشتم و تا آخر ادامه دادم و خوشحالم که تا آخر اثر رو دنبال کردم چون اگه نیمه کاره ولش کرده بودم قطعا پشیمون میشدم از نشنیدن این رمان فوق العاده. این رمان یه حس مبهم و غریبی رو به آدم القا میکنه و واقعا در فصل‌های پایانی آدم رو در خودش غرق میکنه جوری که همه‌ی اضافه گوییها و پرداختن ب جزئیات در داستان کلا از یادت میره و خستگی فصل‌های ابتدایی رو میشوره میبره. پس توصیه میکنم اگر صبور هستید در حد صبر ایوب این رمان رو شروع کنید و وقتی شروع کردید به گوش دادن بیخیالش نشید و تا آخر ادامه بدید قول میدم در انتها پشیمون نمیشید. در مورد روایت آقای رضوانی هم مثل همیشه عالی روایت کردند هرچند خیلی آروم و با حوصله روایت میکرد ولی واقعا در کار خودشون خاص هستن و حرفه‌ای خوانش میکنن. با سپاس بی کران از کتابراه و مترجم و جناب رضوانی عزیز
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
کارلوس روئیث ثافون، بسیار زیبا و باکیفیت داستان در داستان را مطرح می کند. هزار داستان در دل یک داستان در کتاب سایه باد و گورستان کتاب موج می زند و روئیث ثافون به سرانجام رساندن هیچ یک از آن ها را فراموش نمی کند. هدایت خوب کارلوس نویسنده، دیالوگ های کتاب را موثر و موفق می کند. خواننده نیز انتقال لذت را دارد و برای همین هم هست که از این کتاب به خوبی عنوان شد اتفاقاتی که از افکار آمیخته به دو دسته تقسیم بندی های تک و خاص شده است. اما برای یافتن موضوع قصه که بدانیم از کجا شروع شد و با این توصیفات قریب الوقوع و تک یونیک کاربردی در زمینه های مختلفی برای خواندن ایجاد می کند که دست مریزاد دارد. کتاب سایه باد داستان بلند و بسیار بلند اسپانیایی در مورد این موضوع کتاب و کتاب خواندن و کتاب نوشتن و کتابخانه و کتاب فروشی دارد. داستان چنان در هر قسمت اتفاقات زیاد و طبیعی مرتبط دارد که برای خواننده نیز گاهی اوقات به خوبی مطلب را رازآلود می کند. کتاب دیالوگ های هوشمندانه ای دارد و از حوزه قدرت قلم نویسنده برخوردار است. روئیث ثافون نشان داده است که به دانایی احاطه بر این اساس و اصل مطلب حوزه انتخابی داستانش دارد.
سینایی سینایی
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
این کتاب هر مخاطبی را جذب می کند: از کتابخوان حرفه ای تا تازه کار. کتاب علاوه بر جملات قصار و پندآموز، داستانی بسیار هیجان انگیز، پر رمز و راز و تامل برانگیز از روابط انسانی، احساسی، تاریخی و اجتماعی ارائه می دهد. حسادت ، حب و بغض، شفقت، فداکاری، انتقام و تمام پیچیدگی های روان آدمی به زیبایی به تصویر کشیده شده و داستانِ شخصیت های سایه باد داستان زندگی همه انسان هاست. داستان کتاب کاملاً نوآورانه و بدیع است، درحالی که رازآلودی آن تداعی گر آثار اومبرتو اکو و ادگار آلن پو است و توصیفات مفصل و جزیی رویدادها یادآور ادبیات کلاسیک روسیه و حتی فرانسه است. وجود تک تک شخصیت ها در داستان ضروری می نماید و جلوه ای باورپذیر به داستان داده است. پرداخت موقعیت ها و شخصیت ها به قدری واقع گرایانه است که لحظه لحظه داستان، پلان به پلان به طور واضح و متمایز از جلو چشم خواننده رد می شود. هیچ لحظه ای از داستان کسالت بار نیست و از کل مسیر لذت خواهید برد، به نحوی که دلتان نمی خواهد داستان به پایان برسد. اگر در خرید و خواندن آثار این نویسنده معاصرِ کمتر شناخته شده شک دارید، قطعاً و بی تردید خواندن آثارش را از همین امروز و همین کتاب آغاز کنید که هرگز پشیمان نخواهید شد. ترجمه روان، اجرای کاملاً مسلط تایماز رضوانی و انتخاب موسیقی آرش رستمی همگی عواملی است که مهیا شده تا از این اثر لذت ببریم. خواندن این کتاب به من نشان داد که مرگ ادبیات رخ نداده و می توان همچنان به آن امید داشت که شاید باز هم روزی شاهکاری خلق شود! هر چند که: ^زمان به من آموخت که امیدم را از دست ندهم و این که بیش از حد به امید اعتماد نکنم. امید نیرویی ظالم، وحشی و بدون وجدان است. ^با سپاس از استودیو ماه آوا و کتابراه
م مسعودی
۱۴۰۳/۰۳/۲۶
یک داستان طولانی که به نظرم به سبک داستان های ویکتورهوگو پردازش شده است. ابتدا بگویم که راوی بسیار با حوصله و مسلط در تمام طول داستان آن را اجرا کرده که جای تشکر دارد. و اما بعد: ماجرا از آن جا شروع می شود که پسربچه ای تنها که در فقدان مادر با پدرش زندگی می کند یک روز با پدرش به کتابخانه ای قدیمی که در بنایی با قدمت بیشتر قرار دارد می رود و در آن جا از میان خیل عظیمی از کتاب ها مجاز است کتابی را برای خود انتخاب کند. در این مسیر و با توجه به داستان کتاب در مورد نویسنده کتاب کنجکاو می شود و این کند و کاو در مورد نویسنده او را به دنیای حاکم بر زمان زندگی نویسنده می برد. درست مثل داستان های ویکتور هوگو و مشخصا بینوایان که رمان معروفی است و برای همه قابل شناسایی است. داستان از زمان کودکی نویسنده به همراه پدر و مادرش آغاز و همراه با رشد او و در ادامه تحصیلش در مدرسه، یافتن دوستان نزدیک و آشنا شدن با طیف های اخلاقی مختلف در جامعه، زندگی عاطفی و احساسی و انتخاب شریک زندگی و.... به پیش می رود. در طول داستان شرح وقایع حاکم بر جامعه و افراد مختلفی که خواسته یا ناخواسته و از روی اجبار در سرنوشت خود و دیگران تاثیر گذارند و به نوعی روانشناسی حاکم بر جامعه در خلال روایات بیان می شود و نهایتا فرجام اعمال و پایان وقایع به شکل عمل و عکس العمل برای هر کس. رمان طولانی که برای علاقمندان به این سبک نوشتارها شنیدنش خالی از لطف نیست و به نظرم بیشتر به کار کسانی می آید که می خواهند داستان نویسی و پیکربندی برای شرح ماجراهای روی داده در زمانی طولانی را بیاموزند. ممنون از کتابراه.
سولماز گوهری نژاد
۱۴۰۳/۰۳/۱۵
لذت شنیدن این کتاب صوتی را به خودتان هدیه دهید، اثری مهیج و پر ماجرا با صدای گرم و مجذوب کننده آقای تایماز رضوانی. داستان از جایی که تابحال بهش فکر نمی‌کنیم شروع می‌شود گورستان کتاب‌های فراموش شده، باید جای فوق العاده‌ای باشد چون بر خلاف اسمش و بر خلاف گورستان انسان‌ها، آن جا سرشار از زندگی است زندگی به این معنا که توسط خواننده به زیستن می‌انجامد. دانیل راوی داستان از شهر بارسلونا می‌باشد. لازم به ذکر است که زنده یاد کارلوس روئیث ثافون تحت عنوان گورستان کتاب‌های فراموش شده، چهار گانه‌ای دارد به عنوانِ سایه‌ی باد، بازی فرشته، زندانی آسمان، هزارتوی ارواح در دو جلد یک و دو.
همچنین زود دارفانی را وداع گفت البته که با این جمله بسیار تأمل برانگیز خودش یادش همیشه زنده است او گفته است: تا زمانی که بیاد آورده می‌شوی، زنده هستی.
هنر کتاب‌خوانی به‌آهستگی در حال مردن است، این‌که کتاب خواندن یک آئین درونی است و کتاب‌ها آینه‌هایی هستند که آن‌چه را در وجود خودمان داریم به ما نشان می‌دهند، این‌که وقتی ما کتاب می‌خوانیم این کار را با تمام روح و جسم‌مان انجام می‌دهیم، این‌که کتاب روح و جسم ما را به هم پیوند می‌دهد تا از ما انسانی بزرگ بسازد و این‌که امروز، انسان‌های بزرگ، بیش از هر زمان دیگری در جهان ما کمیاب شده‌اند.
انسان چیزی نیست جز یک حیوانِ اجتماعی که سیستم فکری‌ش مجهز شده به همگرایی عقیدتی، قوم‌گرایی و تعصبات نژادی، فساد، انحراف، مزخرف‌گویی و سرِ هم کردن جملات دَری‌وَری و همهٔ این‌ها در کنار هم، طرح و اساس چیزی را تشکیل می‌دن که اسمش رو گذاشتیم قواعد اخلاقی در حالی که همه‌چیز تنها و تنها از اصول زیست‌شناسی پیروی می‌کنه.
محمد فراهانی
۱۴۰۳/۰۳/۰۹
از آخرین باری که رمان میخوندم سالیان سال میگذره واین کتاب واقعا مرا به دوران جوانی برد که تازه با رمان‌های کلاسیک آشنا شده بودم و شبها وروزهام رو‌با اونا سپری میکردم
این اثر رو به همه کسانی که عاشق رمان هستم‌توصبه میکنم چرا که این کتاب همه جوره عالی بود داستانی روان وزیبا، ترجمه بسیار عالی، اجرای بی نظیر آقای رضوانی وحتی نمآهنگهای شروع فصلها همه بسیار بی نقص بودند. هیچگاه من بعنوان یک شنونده تا آخرین فصل این کتاب اصلا احساس خستگی ‌ ودلزدگی نکردم وتعجب میکنم که برخی از دوستان نوشته بودن که توضیحات اضافی در داستان نقل شده که من اصلا همچنین احساسی واقعا نداشتم. وحتما میخوام کتابهای بعدی نویسنده این کتاب رو بخونم که امیدوارم به خوبی همین‌کتاب باشه
وبی صبرانه نیز منتظرم که روزی سریالی زیبا از این داستان تهیه شود که مطمئنم با توجه به داستان آن اثر زیبا ‌و دیدنی از آب در خواهد آمد.
درآخر نیز از زحمات بر وبچه‌های کتابراه نیز ممنون ‌سپاسگزارم.
نــــژاد
۱۴۰۳/۰۳/۰۹
این کتاب یک داستان معمایی و فراتر از ژانرهای معمولی است. ثافون با استفاده از زبانی زیبا و داستان‌گویی ماهرانه، خواننده را به دنیای پرمعنا و پررمز و راز خود می‌کشه. او مهار بالایی در ایجاد جو داستان دارد و توانسته است اسرار و رازهای پرپیچیده را به شکلی جذاب و پرنیاز به خواننده ارائه کند. داستان "سایه باد" با ترکیب عناصری از راز و رمز، عشق و انتقام، تاریخ و هنر، خواننده را به دنیای دوست داشتنی بارسلونا قرن نوزدهم می‌برد. این داستان دارای شخصیت‌های جذاب و پیچیده و داستان خط به خط بافته‌شده‌ای است که خواننده را در معرض تعقیب معماها و اسرار مخفی می‌کند. از نوعی کنجکاوی و مشوق‌های زیادی برای خوانندگان سراسر دنیا برخوردار است و اثر آن بر روی ادبیات جهانی قابل توجه است. به طور کلی، "سایه باد" یک داستان جذاب و پرمعناست که علی صنعوی ترجمه روان و عالی کرده و به خوبی اعماق و جذابیت‌های این داستان را به خواننده می‌رساند.
جان فورد
۱۴۰۳/۰۳/۰۳
از اینکه روی سوژه کتاب فروشی دست گذاشته غافلگیر شدم.
عید امسال با یک کتاب فروش که در نمایشگاه نوروزی نزدیک خانه مان غرفه داشت و کتابها رو با 50 درصد تخفیف می‌فروخت صحبت می‌کردم.
گفتم با این وضع گرانی کتاب کاغذی و دست بدست شدن نسخه پی دی اف رایگان کتاب‌ها چطور در این شغل دوام میارین؟
جواب داد: در این شغل اگر خودت شیفته و عاشق کتاب خواندن نباشی ممکنه خیلی زود این حرفه را کنار بگذاری.
اما اگه کتاب‌ها تو را وابسته خودشون کنند هر چقدر هم که رونق کسب و کارت کم باشه باز هم دلت نمیاد که رهاش کنی. بعد گفت خواننده با خواندن نسخه کاغذی کتاب بهره کامل رو میبره اما در نسخه صوتی در بهترین حالت نمیتونه بیش از 60 درصد از مطالب رو دریافت کنه. بخاطر اینکه چشم در این حالت داره تصاویر دیگه‌ای رو می‌بینه که این کار تمرکز مخاطب رو از روی گوش بر میداره.
ضمن اینکه در نسخه صوتی امکان انتقال تصاویر کتاب هم وجود نداره.
بعد گله کرد که ما کتابفروشها و ناشرها باید حواسمون به عناوین و محتوای تک تک کتابهامون باشه که یک وقت کتابهایی که مجوز نشرشون باطل شده عرضه نکنیم. اداره لیست کتابهامون رو مرتب به روز می‌کنه.
گفتم نشر کتابها در بازار امروز عجیب شده. یک کتاب خارجی که پرفروش اعلام میشه ده‌ها ترجمه از چندین ناشر به همراه نسخه‌های صوتی متعدد براش ارائه میشه. نمونه‌اش "کتابخانه نیمه شب". گفت بله بخاطر برگشت سرمایه و تضمین سود ناشر هست.
بعد کتاب مغازه خودکشی را معرفی و خلاصه‌ای از آن را برایم گفت. به خانه که آمدم چک کردم دیدم نسخه صوتی رایگاتش موجود هست.
خواستم حس و حالی از بازار کتاب امروز را به شما منتقل کنم.
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
داستان کتاب کاملاً نوآورانه و بدیع است، درحالی که رازآلودی آن تداعی گر آثار اومبرتو اکو و ادگار آلن پو است و توصیفات مفصل و جزیی رویدادها یادآور ادبیات کلاسیک روسیه و حتی فرانسه است. وجود تک تک شخصیت‌ها در داستان ضروری می‌نماید و جلوه‌ای باورپذیر به داستان داده است. پرداخت موقعیت‌ها و شخصیت‌ها به قدری واقع گرایانه است که لحظه لحظه داستان، پلان به پلان به طور واضح و متمایز از جلو چشم خواننده رد می‌شود. هیچ لحظه‌ای از داستان کسالت بار نیست و از کل مسیر لذت خواهید برد، به نحوی که دلتان نمی‌خواهد داستان به پایان برسد. اگر در خرید و خواندن آثار این نویسنده معاصرِ کمتر شناخته شده شک دارید، قطعاً و بی تردید خواندن آثارش را از همین امروز و همین کتاب آغاز کنید که هرگز پشیمان نخواهید شد. ترجمه روان، اجرای کاملاً مسلط تایماز رضوانی و انتخاب موسیقی آرش رستمی همگی عواملی است که مهیا شده تا از این اثر لذت ببریم. خواندن این کتاب به من نشان داد که مرگ ادبیات رخ نداده و می‌توان همچنان به آن امید داشت که شاید باز هم روزی شاهکاری خلق شود! هر چند که: ^زمان به من آموخت که امیدم را از دست ندهم و این که بیش از حد به امید اعتماد نکنم. امید نیرویی ظالم، وحشی و بدون وجدان است.
حانا جهانی
۱۴۰۳/۰۸/۲۹
کتاب سایه باد یک رمان شازده مطالب و جنبه های زیادی است که همگی را در چینی منظم و جالب دربر می گیرد خواندن رمان سایه باد به گونه ای است که انگار مثلا از یک تنگه خارج و وارد یه تنگه دیگری می شوی. دانیل شخصیت اصلی و قهرمان اصلی داستان است که پسری غم زده و تنها است که به دنبال یک دوست برای پر کردن تنهایی خودش هست. او که از غم فقدان مادر ارامش ندارد در یک روز خیلی عادی به گورستان کتاب ها می رود و زندگی اش با داستان یک رمان به هم گره می خورد. از شخصیت های مثبت دیگر داستان می توان به آن مرد بی خانمان اشاره کرد که توسط پلیس تحت تعقیب است. او شخصیتی شوخ عجیب و درعین حال دلسوزانه دارد که قهرمان ما را تا آخر همراهی می کند اسم این مرد فرمان هست کاراکتر دوست داشتنی داستان. نویسنده در خلال داستان اسپانیای بعد از جنگ جهانی را به تصویر می کشد. و اوضاع کشور را و تاثیر جنگ جهانی بر زندگی مردم به خصوص طبقه پایین دست به تصویر می شکد. هریک از شخصیت های داستان، آلوده به گناه شهوت و شهوت رانی هستند. چیزی که بین مردمان حتی این روزها هم عادی است و درنهایت حتی خود قهرمان داستان یعنی دانیل. نویسنده در خلال داستان به طرز طنز آمیزی تاثیرات مخرب تلویزیون و موبایل و این جورچیزها را پیش بینی می کند وو زیرکانه این هارا از زبان شخصیت های داستان می گوید و این که توجه به کتاب ها دارد کمتر می شود. یک قسمت از داستان، یعنی در اوایل داستان، مادر درحال احتضار دانیل یک جمله ای مخفیانه می گوید که پدر اصلی او پدرفعلی اش نیست. نویسنده اصلا به این موضوع نپرداخته و سعی نکرده تا پدر اصلی اون رو معرفی کنه. داستان ساختاربندی منظم و محکمی داره جوری که نمیشه ازهم پاشید.
Zohreh Rakh
۱۴۰۳/۰۷/۲۶
از این رمان خوشم اومد، کاملا غرق داستان در شهر بارسلون شدم و از ترجمه‌ی خوب و خواندن روان و تسلط تایماز رضوانی و انتخاب موسیقی لذت بردم.
فارغ از ماجراجویی که در داستان برای جستجوی "خولین کاراکس" توسط "دانیل" انجام میشه، تکرار در زندگی برام جالب بود، پدر "دانیل" او را در سن ده سالگی به گورستان کتاب‌های فراموش شده میبره و بهش میگه این یک راز هست و چندین سال بعد همین "دانیل" پسر ده ساله‌ی خودش رو به همونجا میبره و بهش میگه این یک راز هست.
در کتاب نکته‌ی زیر برام جای تعمق داشت که "وقتی فکر کردن به دوست داشتنن یا دوست نداشتن کسی رو تو ذهنت متوقف کردی برای همیشه عشقت به اون آدم تموم شده و دیگه نمیتونی در کنارش باشی. "
از پخش قسمت "هجده" یه اشکالی در پخش چند قسمت وجود داشت، به اینصورت که کتابخوان میگه "هفده" ولی قسمت "هجده" پخش میشه، میگه "سی و دو" ولی قسمت "سی و پنج" پخش میشه.
در آخر هم از کتابراه برای پیشنهاد این کتاب ممنونم⚘️
Narges Shahbazi
۱۴۰۳/۰۷/۱۷
بعد از مدتها رمانی به دلم نشست و با لحظه لحظه آن کیف کردم. اول یه تشکر از آقای رضوانی، راوی داستان که اصلا رنگ و لعاب دیگه ای به داستان دادن. این رمان، یک رمانه! لابه لاش با چیزهای مواجه میشید که ذهنتون رو درگیر می کنه از سیاست، دین، مردم تا عشق، نفرت، ترس، خانواده! داستان اوج و فرودهای مناسبی داشت و مخاطبش رو خسته نمیکنه از طرفی شما رو هم توی یه سطح بالای هیجان نگه نمیداره که ۲۹ ساعت بخواید توی اون سطح بالا طاقت بیارید. یه جاهایی می خندید و طنز شیرینی چاشنی کتاب شده از یه طرف هم جاهایی هست که گریه میکنید بله این رمان، یه رمان فانتزی قشنگ رویایی نیست. شما خونه های خاک خورده، اتاق های سرد، تابوت های تنها و آدم های ناامید رو مشاهده خواهید کرد. شما تاریکی رو می بینید ولی نه اغراق شده بلکه حس خواهید کرد در کوچه های تاریک راه می رید با قلب اندوهگین و ذهنی کنجکاو! عاشقانه های جالبی هم توی این رمان هست ولی به این عاشقانه ها خلاصه نمیشه. بیشتر از اینکه عاطفه شما درگیر داستان باشه، کنجکاوی و لبخند تلخ و شیرین شما درحال دویدن لابه لای پیچ و خم سایه باده! یک شاهکار؟ شاید بله! معرکه ست. ای کاش که بقیه کتاب های گورستان کتاب های فراموش شده رو هم می تونستیم با صدای همین راوی از ماه آوا بشنویم. خیلی ممنون از کتاب راه بابت این هدیه. کتاب بسیار ارزشمند و دوست داشتنی! بخونید و لذت ببرید و یاد بگیرید. ما آدم ها چقدر چند وجهی هستیم و چقدر تلاش داریم بگیم یکی هستیم و همینی هستیم که هستیم در صورتی که هزار چهره و رنگ درونمون خوابیده. دیالوگ های ساده ولی دوست داشتنی و آموزنده داستان، قلبتون رو لمس میکنن و مسلما جاهایی هست که متوقف میشید و چند دقیقه در سکون فقط گوش میدید و باور نمیکنید. باید گفت شاهکار
sadaf khd
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
ازینکه شنیدن کتاب رو تموم کردم بسیار دلگیر شدم کتابی با صدا و خوانش بسیار دلپذیر جناب رضوانی که به جد میگم بسیار زیبا اجرا کردند و ترجمه ای که واقعا عالی بود (با نمونه انگلیسی مقایسه شد و واقعا به متن وفادار بودند). در خصوص خود کتاب باید بگم که من خیلی با حوصله و در زمانی تقریبا طولانی کتاب رو به پایان رسوندم برای اینکه واقعا از داستان لذت میبردم و دوست داشتم خیلی دیر به اتمام برسه، اصلا داستانی نبود که خستتون کنه و در اوایل فکر میکردم که تقریبا تخیلی باشه اما به مرور و عمیق تر شدن داستان جالب تر و شکل واقعی تری میگرفت همین باعث افزون جذابیتش میشد همچنین خواننده در طول داستان و پیشروی اون پیوند عمیقی با شخصیت های جذاب کتاب برقرار میکرد. در کل به شدت پیشنهاد میدم که گوش بدید یا کتاب رو بخونید چون واقعا قشنگه اما متاسفانه این کتاب ۵ جلدی فقط جلد اولش به صورت صوتی یا الکترونیکی موجوده که بسی باعث تاسفه از ناشران محترم خواهشمندم که مابقی جلدهای این مجموعه رو در قالب صوتی یا الکترونیکی منتشر کنند. با تشکر از کتابراه عزیز برای اهدای این کتاب ارزشمند
هانیه ع
۱۴۰۳/۰۶/۲۲
دانیل شروع به خوندن کتابی میکنه که از نظرش فوق العاده است و شروع به تحقیق در مورد نویسنده ی کتاب میکنه. اما کم کم میفهمه قضیه از اون چیزی که فکر میکرده پیچیده تره و باقی ماجرا روایت زندگی دانیل و تلاشش برای شناخت نویسنده و پیوند زندگیش با نویسنده و کتابشه. داستان کتاب جالب و بسیار منسجمه، شخصیت پردازی عالیه، گوینده ی کتاب فوق العاده است اما بسیار طولانیه و درسته که معمایی به بزرگیِ ناشناس بودن نویسنده وجود داره اما ذره ذره دانیل سر از زندگی نویسنده در میاره و عملا کم کم به شما داده میده نه اینکه معماهای عمیقی توی ذهنتون ایجاد کنه که با وجود طولانی بودن کتاب مشتاق باشید و با هیجان داستان رو دنبال کنید. ولی اگر صبوری کنید با پایان و جمع بندی عالی از این داستان طویل احساس رضایت می کنید و قلم نویسنده رو تحسین و به نظرم هیچی به اندازه ی یک جمع بندی خوب نمیتونه دلنشین باشه. با وجود پایان خوب و تمام تعریف هایی که از کتاب کردم، داستانش کنده و بسیار فضای دارک و تیره ای داره و حین شنیدن بعضی قسمت ها خیلی حس بدی گرفتم. در مجموع توصیه نمی کنم. مگر اینکه روحیه ی قوی و شخصیت صبوری داشته باشید و بخواید بخونیدش
maniya
۱۴۰۳/۰۶/۱۰
پسری ۱۰ ساله به نام دانیال پدرش او را به گورستان کتاب‌های فراموش شده می‌برد او در ۴ سالگی مادرش را از دست داده بود پدرش گفت این یک راز است در اینجا اولین کتابی که برمی‌داری برای تو بسیار با ارزش خواهد بود دانیال کتاب سایه باد را انتخاب کرد و او را تا آخر خواند تصمیم گرفت در مورد نویسنده آن یعنی خولیان کاراکس تحقیق کند پس از تحقیق‌های فراوان فهمید که او یک نویسنده ناکام است و رمان‌های زیاد به فروش نرفته است و در واقع شخصی تمام کتاب‌های او را خریده و سوزانده است و خیلی سخت نسخه‌های کتاب‌های او یافت می‌شود او به کمک بعضی از دوستانش در مورد زندگی او تحقیق می‌کند و متوجه اتفاقات فراوانی می‌شود زندگی خولیان کاراکس سرشار از غم اندوه وحشت ترس جنگ است مخصوصاً آن جا که به خانه آلدایاها مربوط می‌شد یک خانه بزرگ و ویلایی با یک باغ بزرگ که مجسمه‌های ترسناکی در آن جا بود در واقع آن خانه ویلای نفرین شده بود و اتفاقات بدی در آن جا رخ داده بود هنگام گوش دادن به زندگی خولیان کاراکس بسیار ترسناک بود شاید یکی از دلایل آن جنگ بود خولیان عاشق دختری به نام پنلوپه بود و بعد از آن دیگر عاشق نشد تمام این اتفاقات را دانیل در چند سال اخیر متوجه شد او دیگر یک پسر بزرگ شده بود دوستش فرمین نیر در تحقیقات او کمک می‌کرد آن جا که به شخصیت فومرو که در گذشته همکلاسی خولیان بوده بسیار ترسناک بود یک پسر ساکت و مظلوم بوده اما به خاطر عقده‌ها کمبودها و اینکه مادرش را ناعادلانه کشتند به یک شکنجه‌گر و آدمکش تبدیل شده بود و آدم‌های زیادی را کشته بودکه در نقاب یک سربان بوداخولیان متنفر بود و دنبال این بود که اورا بکشد ولی عجله زیاد نداشت عاقبت خود کشته شد و خولیان به کمک دانیل به خود آمد و یک رمان به نام فرشته مه نوشت.
Mehdi tanha
۱۴۰۳/۰۵/۰۲
سلام و درود من منتقد حرفه ای نیستم از نشر ماه آوا به دلیل کیفیت کارشون و سانسور نکردن کتاب ها و از آقای تایماز رضوانی جهت صدای دلنشین و تسلط بالای ایشان در کتابخوانی تشکر فراوان میکنم داستان سایهء باد با آنکه در ابتدا به شدت کسل کننده شروع میشود، اما به آرامی من را با داستان درگیر کرد، قصه ای بسیار منطقی و باورپذیر است و شخصیت پردازی بی نظیری داشت، نگاه دقیق به شهر بارسلون داشت و مرا به درستی شیفته ء تصویرسازی های نمود، ماجراجویی و نگاهی از تمام زوایا به اطراف موضوع اصلی داستان وجود داشت که باعث روشنگری در خواننده میشد کارلوس لوئیث ثافون بی شک نویسنده ای چیره دست و ماهر در تکنیک های نویسندگی است و با استفاده بجا و به مقدار مناسب از همان تکنیک ها، به شیرینی ماجرا می افزود، پسربچه ای درست پرورش یافته از جانب پدری محترم و روشنفکرش، با کنجکاوی و سرک کشیدن در اتفاقاتی یک نسل قبل از خودش به وقوع پیوسته بود و آشنایی با شخصیت های قصه ای که ریشه در گذشته داشت، به آهستگی درحال رشد و خودشناسی بود و با شباهت های زندگی خود با سوژهء مورد نظرش در گذشته، داشت با مفاهیم جدی و گاه آزاردهنده زندگی و دنیای بزرگسالان پیوند می خورد با اینکه بخش های ابتدایی کتاب، بیش از اندازه طولانی شد و تاثیر چندانی در موضوع اصلی نداشت اما با کمی صبوری توانستم سر رشتهء اتفاقات و ریتم داستان همراه بشوم و همین را از مخاطبین بعد از خود پیشنهاد مینمایم در انتها از زحمات کارکنان کتابراه برای رشد و تعالی واجب کتابخوانی، تشکر میکنم بدرود
صدیقه آل محمد
۱۴۰۳/۰۳/۱۰
سلام و درود خیلی عالی بود ممنونم از کتابراه: اول از خوانش جناب رضوانی بسیار لذت بردم. مسلط، با انرژی و با تغییر به موقع در گویش، بر جذابیت داستان می‌افزودند. خود داستان هم خیلی جالب بود، رمان‌های زیادی شنیدم ولی خیلی از آن‌ها ار ابتدا می‌شد براحتی مسیر داستان را حدس زد ولی در این کتاب خبری از پیش بینی ادامه داستان نبود، شخصیت پردازی عالی صورت گرفته بود حال و هوای شهر بارسلون در اون زمان به خوبی بیان شده بود، تم داستان هم درام بود، هم جنایی و هم عاشقانه. از این نویسنده کتاب دیگری نشنیدم، ممنون میشوم اگر هست، آن‌ها را هم معرفی بفرمایید. ترجمه هم خیلی روان بود و چند جا هم اصطلاحات و تکه کلمات ایرانی را وارد کتاب گرده بودند، که باعث می‌شود حس نزدیکی بیشتری به داستان در شنونده ایجاد شود. موسیقی هم دلنشین بود و بسته به شرایط داستان، افول و صعود خوبی داشت. خیلی لذت بردم
مهناز کیان مهر
۱۴۰۳/۰۲/۲۹
داستان به شدت جذاب و به یاد موندنی هست و هرجا که فکر میکنید داستان داره عادی پیش میاره یهو نویسنده یه اتفاقی رو از چنته بیرون می‌کشه. نویسنده به جزییات پرداخته واین خوبیش اینه که شما راحت میتونین شرایط رو تصور کنید، انگار که دارین فیلم می‌بینید. نویسنده مثل داستان بینوایان و برباد رفته، اتفاقات به حوادث تاریخی کشورش گره زده و هم چنین از یک داستان کلیشه‌ای عشق بین دختر ثروتمند و پسر فقیر، داستانی معمایی و پر از رمز و راز درآورده و بعضی از شخصیتهای داستان آدم رو یاد شخصیت‌های کتاب بلندیهای بادگیر و بینوایان میندازه. ترجمه روان هست و صدای راوی هم زیبا و دلنشین هست و عالی کتاب را خوانده‌اند. در کل کتاب رو به علاقمندان رمان، مخصوصا رمانهای معمایی توصیه میکنم. من که خیلی لذت بردم. امیدوارم کتابراه، جلدهای بعدی این کتاب رو هم به کتابهاش اضافه کنه
فاطمه بابایی
۱۴۰۳/۰۵/۱۵
فوق العاده بود این کتاب به همه دوستان پیشنهاد میکنم این کتاب و بخونن. کتابی است هیجان انگیز، ترسناک، رازالود، عاشقانه، معمایی با صدایی دلنشین و فصیح و کلمات روان بیان کننده داستان نویسنده‌ای است که از کودکی تا بزرگسالی و حتی اتفاقاتی که باعث میشه این نوسنده به مرگ نزدیک بشه و روایت میکنه همه شخصیت‌های داستان عالی بودن مخصوصا فرمین که شخصیت شیطنت امیزی داشت و خود نویسنده رمان یا همان خولین کاراکس که شخصیت درون گرا و تنهایی داشت و داستان را هیجان انگیز تر میکرد. من به شخصه هر قسمت که ازین کتاب را که تمام میکردم برای مطالعه قسمت بعد مشتاق تر میشدم ممنونم از کتابراه که همچین رمان قشنگی و رایگان در اختیار علاقه مندان قرار میدهد امیدوارم ازین دست رمان‌ها با مضامینی مثل این کتاب بیشتر در لیست کتاب‌های رایگان قرار گیرد.
M R
۱۴۰۲/۱۲/۲۵
این کتاب یکی از بهترین رمان هایی بود که اخیرا خوندم. داستان پسری نوجوان که روزی با پدرش به گورستان کتابهای قدیمی میره و یک کتاب رو انتخاب میکنه و اون کتاب سرآغاز اتفاقات و حوادث مختلفی طی سالها در زندگی اون و پدرش میشه. نثر کتاب روان، روایت اون جذاب و شرح زندگی قهرمان های کتاب که در فصلهای مختلف روایت میشه فوق العاده ست. کتاب به قدری استادانه و دلپذیر نوشته شده که حقیقتا هیچ ایراد و اشکالی نمیشه بهش گفت. پایان کتاب هم منطقی و قابل قبول بود. ضمنا نویسنده در خلال داستان گوشه چشمی به حوادث تاریخی در اسپانیا در زمان روایت قصه داشته که به درک بهتر شرایط کتاب کمک زیادی کرده. در انتها یکی از بهترین نقاط قوت این اثر، خوانش اون با صدای گرم جناب رضوانی بود که زیبایی و گیرایی این کتاب را صد چندان کرده.
فاطمه کاکایی
۱۴۰۳/۰۵/۲۰
مچکرم از کتابراه بخاطر هدیه خوبشون خیلی کتاب خوبی بود مخصوصاً با گویندگی عالی تایماز رضوانی در اوایل داستان روند ساده‌ای داره اما هرچی جلو تر میره داستان جا افتاده تر میشه با اتفاقاتی که می‌افته شگفت زده میشوید و اما داستان درباره پسر بچه‌ای هست که با پدرش به گورستان کتاب‌ها میره و اونجا کتابی رو پیدا میکنه که سرنوشتش همونجا با کتاب بهم پیوند میخوره بعد از خواندن کتاب دنیل کنجکاو میشه درباره نویسنده بیشتر بدونه امه کسی نه کتاب‌ها نه نویسنده را میشناسه جز یک نفر که دنیل با پدرش به دیدنش میره و.. ادامه داستان بخونید خودتون چون خیلی قشنگه مطمئن هستم خوشتون میاد
جز کتاب‌های هست ک دوست دارم دوباره بخونم بسار قشنگ بود به دوستداران کتاب حتما معرفی میکنم مخصوصا با صدای تایماز که خیلی خوب و عالی بودن
رضا میری
۱۴۰۳/۰۳/۲۱
با سلام و درود و تشکر از کتابراه بابت ارائه این اثر. به جرات می توان گفت این کتاب یکی از رمان های بسیار جذاب و دوست داشتنی می باشد که خواننده از دنبال کردن آن لذت می برد و در حین خواندن آن، داستان را در ذهن خود تصور سازی می کند و از آن لذت می برد. همچنین در بطن این رمان به برخی درگیری های آن دوران در اسپانیا اشاره دارد که بین جمهوری خواهان و سلطنت طلبان وجود داشته و جهت گیری هایی که بین دو گروه وجود دارد را نیز بیان می کند. توالی و تقدم و تاخر اتفاقات موجود در داستان، به خوبی رعایت شده و خواننده در هر مرحله با اتفاقاتی که حادث می گردد، غافلگیر می شود. همچنین صدای بسیار خوب راوی داستان هم به دلنشینی آن کمک شایانی می کند و در کل گوش فرا دادن عزیزان به این رمان زیبا را توصیه می نمایم. با سپاس فراوان.
هانیه دهقانی
۱۴۰۳/۰۳/۱۰
این رمان از جایی شروع میشه که یه پسر به نام دنیل به همراه پدرش پا به گورستان کتاب‌های فراموش شده میذاره و همه چیز از انتخاب و خوندن یک کتاب به نام سایه باد شروع میشهکتابی که داستانش حسابی پسره رو محذوب خودش میکنه پسرک میخواد درباره نویسنده کتاب به نام خولین کاراکس اطلاعاتی بگیره و مابقی کتاب هاشو بخونه اما متوجه میشه که کسی در زمانی تمام کتاب‌های این نویسنده رو سوزونده کسی که خودش رو به نام یکی از شخصیت‌های کتاب رمان سایه‌های باد معرفی میکنه یک شخصیت شیطانی و نویسنده به طرز مشکوک ناپدید و کشته شده و شروع به تحقیق درباره این نویسنده میکنه تا ماجرا رو دنبال میکنه داستان برای من تاحدودی قابل پیش بینی و اما جذاب و گیرا بود و از گوش دادن به اون لذت بردم ممنون از کتاب راه بابت‌های رایگانش
عسل مهاجران
۱۴۰۳/۰۵/۲۳
بیشتر جذابیت این کتاب مدیون گوینده حرفه‌ای ان است. طوری که صدا و لحن گوینده با تغییر شخصیتها تغییر میکند. داستان کتاب به گونه‌ای است که شنونده را ترغیب به دنبال کردن آن میکند و حالت معمایی رازگونه دارد طوری که نمیتوان آنرا پیش بینی کرد. در طول داستان و بین مکالمات شخصیتهای ان حرفهای تامل برانگیزی نیز زده میشود. مثلا در جایی آقای بارسلو میگوید که وقتی مقابل تابوت یک نفر قرار میگیریم فقط خوبیهایش را به یاد میاوریم. واقعا همینطور است انگار مرگ بدیها را کم رنگ میکند. چیزی که درطول زندگی یک شخص که از او بدمان میاید، به ندرت اتفاق می‌افتد!
متن داستان نیز در مورد پسری است که از ده سالگی با خواندن کتاب سایه‌های باد، به نویسنده آن علاقه مند شده و در پی یافتن اطلاعاتی از او وارد ماجراهای رازآلود میشود. و...
آسمان محمدی
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
درود و عرض ادب و قدردانی، خصوصا از انتشارات ماه آوا و گوینده محترم و هنرمند و چیره جناب آقای تایماز رضوانی. من ۳۴ سال سن دارم، با طبعی هنری و ادبی بیش از حداقل ۳۰۰ کتاب (غیر درسی) در طول زندگی ام خوانده ام اما علاقه ای به مطالعه رمان نداشتم. کتاب سایه باد را بر اساس نام راز آلود و مطالعه مشخصات و جوایز و شهرت این کتاب و بعنوان تنوع در مطالعاتم انتخاب کردم. ابتدا طولانی بنظر میرسید ولی با چنان جذابیتی بی نظیر مرا در مسیر شنیدن و غرق شدن در خود فرا گرفت که مطمئن هستم باز هم برای تکرار شنیدنش هیجان تازه ای خواهم داشت. این رمان بسیار عالی و کامل و هیجان انگیز و جذاب را به تمامی کتاب دوستان شدیدا توصیه میکنم. سپاس فراوان از جناب آقای رضوانی که با دل و جان نقش همه اشخاص داستان رو روایت کردند.
مریم کاوه نژاد
۱۴۰۳/۰۳/۰۷
کتاب بسیار خوب و جذابی بود. اولش کمی آروم پیش می‌رفت که آدم خسته میشه ولی کم کم هیجانی میشه و میخوای بدونی بعدش چی میشه. سیر منطقی و خوبی داشت. گوینده عالی بود. ولی یه چیز کوچیک نظرم رو جلب کرد این بود که بعضی از شخصیت‌ها مدل حرف زدن و انتخاب واژگانشون شبیه به هم بود... حالا یا مشکل از انتخاب واژه توسط مترجمه یا مشکل نویسنده. و این باعث میشه که بعضی از شخصیت‌ها شبیه به هم باشند. البته زیاد پررنگ نبود. و اینکه خودم نمیدونم چرا ولی خیلی برام واضح بود آقای اوبرت کی هست... یعنی با اینکه خیلی‌ها نظر دادن که داستان غیرقابل پیش بینی بود ولی من فقط رابطه خولین و پنلوپه رو حدس نزده بودم! با این حال اونقدر روایت جذابی داشت که با وجود طولانی بودن داستان، تا آخر منو همراه خودش برد. در کل پیشنهاد میشه.
زهراخادمی
۱۴۰۳/۰۵/۰۷
خیلی عالی بود اما یک قسمتهایی ابهام داشت مثل فعالیت و همکاری گوستاو و با دانیل در پیدا کردن دشمن خولین کاراس، فومروو یا قسمتی در خصوص مرگ مادرش که هم علت آن مشخص نشد و صحبت‌های پدرش نیمه تمام ماند و هم سخن اخر وی در هنگام مرگ که به حقیقی نبودن پدرش اشاره کرد اما در ادامه داستان گم شد.... شاید هم باید حدس زد که مثل جریان خولین و تشابه میان زندگی این دو او و به آتریس هم خواهر و برادرند.. اما به جرات میتوانم بگویم جز ۳کتاب برتری بود که در تمام عمرم مطالعه کرده‌ام و این به خاطر ذهن خلاق و قلم روان نویسنده است که ماجراجویی‌های عجیب و غریب داستانش انسان را طوری به وجد می‌اورد که در کمترین زمان ممکن مطالعه کتاب را به پایان برساند... پس، خواندن آن بشدت توصیه می‌شود..
شعری اولیا
۱۴۰۳/۰۴/۱۰
بسیار عالی بود و بسیار لذت بردم. یک داستان طولانی است (بسیاری از داستان های طولانی در قسمت هایی خسته کننده می شوند) اما این داستان در هیچ قسمت خسته کننده نشد و با اشتیاق ماجرا را دنبال می کردم. در این کتاب با ترکیبی از موضوعات رمانتیک و ماجراجویانه و معمایی روبرو می شوید که هیچ کدام زیادی تند و تیز نمی شوند اما ترکیبشان بسیار برای من جذاب بود. اینکه زمان های مختلف کنار هم روایت می شوند و به حال می رسند قشنگ بود. و روایت بی نظیر جناب رضوانی واقعا حس خوبی به داستان هدیه می کند. متوجه شدم که این کتاب اولین شماره از چهار جلد داستان است. واقعا امیدوارم کتابراه بقیه ی داستان ها را هم به این حالت در اختیار شنوندگان قرار دهد. و بسیار از مجموعه ی کتابراه ممنونم.
fatemeh jodayri
۱۴۰۳/۰۴/۰۶
این کتاب پر کشش و جذاب و معماگونه با نثری شیوا و روان شما را تا آخر میخکوب میکند. اشارات غیر مستقیم به وجه‌های سیاسی اجتماعی روانشناسی فرهنگی تاریخی از امتیازهای این کتاب است‌ نویسنده مشخصا بسیار با هوش و زیرک و با تخیل و آگاهی کامل کتاب را نگاشته است و طنز نهفته در گفتار برخی شخصیتها برجذابیت آن میافزاید. کتاب در هر بخش جذاب تر از قبل و پرتوان تر پیش میرود و تا خط آخر خواننده میخکوب خواهند ماند.
داستان پسری که با خواندن یک کتاب میخواهد به رموز نهفته در زندگی نویسنده آگاه شود و درگیر کشف رازهای زندگی نویسنده‌اش خود را در موقعیتهای گوناگون خطرناکی قرار میدهد..
خوانش کتاب معرکه بود و لذت بخش. به شخصه از جناب تایماز رضوانی بابت این هنرمندی قدردانی میکنم
Haniyeh R
۱۴۰۳/۰۸/۰۴
یکی از مشکلاتی که ما طرفدارای ژانر جنایی داریماینه که خیلی وقتا حدس میزنیم پایان داستان قراره چی بشه و بعد دقیقا همون میشه🫠ولی این کتاب رو که امشب تمومش کردم میتونم بهتون قول بدم که نمیتونین آخرش رو حدس بزنین در واقعه بعد از مدت‌های طولانی یه اثر خوب جنایی پیدا کردم که واقعا چسبید یکم طولانیه ولی دلیلش اینه که شخصیت پردازی عالی داره و سیر داستان جوری جلو میره که مخاطب با شخصیت‌ها حس نزدیکی کنه من تو صفحه بوک بلاگرایی که دارم ندیدم این کتاب رو معرفی کنن ازش اقتباس سینمایی هم نشده که خب چه حیف چون مطمئنم اگر ازش یه سریال بسازن میترکونهخلاصه که اگر دنبال یه کار خوب جنایی برای خوندن یا هدیه دادن هستینقطعا پیشنهادم کتاب سایه باد هست
شکوفه عصاره
۱۴۰۳/۰۵/۲۲
قبل از اینکه کامنت من رو بخونید، نگاهی به تصویر روی جلد کتاب و متن زیر تصویر بندازید نیویورک تایمز خوندن این کتاب رو یک سواری تند و وحشیانه توصیف کرده که من اول باور نکردم و ابتدای کتاب، فک کردم فهمیدم چی شده ولی هرچی جلوتر میرفت، بیشتر فهمیدم که هیچی تا حالا نفهمیده بودم. به جرئت میتونم بگم پیچیده ترین و غیرقابل پیش بینی ترین کتابی بود که توی کل عمرم خوندم. بعد از خوندنش، اسم شخصیت اصلی بعنی Julian Carax رو توی گوگل سرچ کردم و کلی تصاویر زیبا که که به تصویرسازی ذهنی کتاب کمک میکنن از شخصیت ها و فضاها آورد. واقعا کتاب بی نظیریه و پنج ستاره کمشه چون توی این ۶۷ فصل، من رو حدودا ۱۰۰ بار تا حد جنون سورپرایز کرد. ۳ جلد دیگه داره حتما اونم بخونید.
یعقوب صمصامی
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
یک اثر کلاسیک. توصیفات ادبی زیادی داره و جملاتی داره که عالی هستن و میشه جزو جملات موندگار نوشت. بعضی وقتا این توصیفات زیاده از حد و حوصله سربر میشه.
چند ژانری بودنش خوبه. شخصیت پردازی‌ها عالی هستن.
کتاب هیجان زیادی نداره و آنچنان هم معما گونه نیست و گیر و دارهای داستان قابل حدث هستن و به نحوی ساده حل شدن. اما نحوه روایت جوری هست که علاقه مند به ادامه دادن باشه خواننده.
کتابی نیست که حتما توصیه به خوندنش کنم اونم با توجه به حجم زیاد کتاب، اما جزو کتابای لیست دو خوندن میشه گذاشت با توجه به کلاسیک بودن و توصیفات ادبی زیبا.
اجرای آقای رضوانی پاقعا عالی و لذت بخش بود و صد چندان علاقه کند میکنه آدم رو که کتاب رو تا آخر گوش بده و خسته نشه از حجم زیاد کتاب
فرنیا
۱۴۰۳/۰۳/۲۲
کتاب سایه باد با نثری شیوا که ترجمه بسیار جذاب آقای صنعوی آن اثر را شیواتر می‌ساخت این رمان با کشش جادویی خواننده را در کوچه پس کوچه‌های داستان می‌کشاند گویی با نویسنده زندگی می‌کنی و تمام احساسات را در وجودت می‌نگارد از میان رمانهایی که خواندم از نویسندگان متعددنام این نویسنده برایم نا آشنا بود اما با تشکر از کتابراه که این کتاب را هدیه دادن با اثر این نویسنده وقلم شیوا وتصویر سازیهای جذابش آشنا شدم عبارتهایی آموزنده و کلماتی که بمانند شبنمی صبحگاهی گاه روح را نوازش میکند وگاه از خواب در گیریهای روزمره بیدار می‌ساز د به تمام کسانی که علاقمند به خواندن داستان‌هایی هستند که زیستن را می‌آموزند نه خزیدن در غبار زمان خواندن این کتاب را توصیه میکنم
سودا
۱۴۰۳/۰۳/۰۹
کتاب بسیار خوبیه شاید اوایل کتاب ازش خسته بشین و بخواین نیمه کاره ولش کنین اما به وسطاش که میرسی میفهمی چه چیزی را قرار بود از دست بدی
خلاصه کتاب اینکه در شهر بارسلون اتفاق می‌افتد. پسربچه‌ای ۱۰ ساله با پدرش در یک روز سرد به گورستانی از کتاب‌های فراموش شده در شهر قدیم بارسلون می‌رود. کتابخانه‌ای با دالان‌های تودرتو و عنوان‌های مرموز و از یاد رفته. پسر اجازه دارد که یک کتاب را انتخاب کند و بردارد. او از میان قفسه‌های خاک‌آلود و وحشت‌انگیز، کتاب سایه‌ی باد نوشته خولیان کاراکس را برمی دارد. پسر بزرگ می‌شود و افرادی به دلایلی نامعلوم و وحشت‌انگیز به کتاب او علاقه شدیدی نشان می‌دهند و از این جاست که ماجراهای پرتعلیق سایه‌ی باد آغاز می‌شود.
حمیدرضا صدرائی
۱۴۰۲/۰۳/۳۱
داستانی بسیار جذاب و گیرا در سبک معمائی جنائی، قلم جادوئی ثافون در خلق شخصیت‌ها، معماها و ایجاد دو داستان مجزا در کنار یکدیگر که در نهایت به طرز استادانه‌ای با یکدیگر مرتبط می‌شوند، تعلیق‌های بسیار جذاب و اثر گذار، تعیین تکلیف تمام معماها و مشخص شدن فرجام تمام شخصیت‌های داستان با زیبائی هر چه تمام تر، توجه به ریزترین و جزئی‌ترین مسائل با دقت بالا و نمایش وضعیت کشور و مردم اسپانیا در دوران جنگ داخلی و خفقان رعب آور حکومت دیکتاتوری ژنرال فرانکو، در کنار یکدیگر منجر به خلق اثری بسیار زیبا، جذاب، گیرا، مهیج با داستانی کاملاً یکدست و‌ روان گردیده است، علاقه مندان این سبک داستان‌ها حتما از خواندن یا شنیدن این اثر لذت فراوانی خواهند برد.
پانته آ
۱۴۰۱/۱۰/۰۳
واقعا جناب تایماز رضوانی تمام اصول روایت را میداند و کشش این کتاب برای من با خوانش ایشان افزایش یافت. اسپول*
اسپویل*........
خب داستان خیلی جاها اضافه کش داده شده بود مخصوصا زمانی که شخصی قرار بود روایت داستان را از نظر خولین بگوید انگار که خود خولین داشت روایت میکرد. پدر دنیل گمان میرفت نقش پررنگ تری داشته باشد زیرا در شب اولی که به گورستان برده بودش یکراست سراغ کتاب خولین رفته بود. یا علاقه وافر دوست خولین به خولین... یا چرخش ۱۸۰ درجه‌ای رفتار پدر خولین... چرا خولین تیر خورد؟
در کل بد نبود... زیاد معمایی هم نبود. کامل میشد حدس زد... ممنون از کتابراه که این کتاب را به صورت صوتی در اختیار ما قرار داد.
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۱/۰۶/۱۳
اول نظرم را راجع به گویندگی کتاب بگویم که عالی بود و داستان را جذاب تر می‌کرد.
و اما درباره داستان، داستان جذابی بود که با وجود حواشی بسیار و گاه حوصله سربر مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند. و البته گاهی مرا به یاد رمان‌های روسی می‌انداخت. شخصیت پردازی عالی بود و حتی مکان‌ها هم در داستان دارای شخصیت خاص خود بودند به گونه‌ای که چون کاراکتری نقش ایفا می‌کردند.
به هر حال با رمانی فکر شده و با چهار چوب‌های صحیح رو به رو هستیم که لذت بردن از آن حواس شش دانگ مخاط رو می‌طلبد.
تا جایی که می‌دانم سایه باد نخستین رمان از چهارگانه گورستان کتاب‌های گمشده است که امیدوارم کتابراه عزیز بقیه قسمت‌ها را هم ارائه دهد.
با تشکر.
Nil you
۱۴۰۳/۰۸/۰۴
کتاب عجیبی بود...
بسیار طولانی اولش فکر میکردم بخاطر طولانی بودنش شاید حوصلم سر بره و نصفه و نیمه رها بشه. حتی فکر میکردم شاید اسم شخصیتها رو قاطی کنم... اما اینطور نشد...
واقعا همونطور که روی پوستر کتاب نوشته یه سواری تند و وحشیانه بود... یه داستان بود اما میشد به قسمتها و سناریوهای مختلف و مهیج تقسیمش کرد... از داستانهای جداگانه و شخصی خودِ شخصیت اصلی داستان دانیل گرفته تا فِرمین، خولین و فومرو... داستانهای جداگانه و درنهایت یه داستان کلی و جذاب کنار هم.. کتاب عجیب و قشنگی بود بنظرم ارزش صبرو حوصله‌ای که به خرج دادم رو داشت‌. البته از همون اوایل خودشو خوب تو دلم جا کرد اصلا خسته کننده نبود و پر از جمله‌ها و درسهای جالب.
mohammad jaafaran
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
کتاب بی نظیر و محشر طولانی و بهترین کشش و جذبه برای آدمه دادن آن صداگذاری و شخصیت پردازی با اینکه توسط یک نفر (راوی) خوانده شده است، ولی به بهترین شکل ممکن پردازش و ویرایش شده است و کاملا صداها و نحوه بیان و گویش آن ها را می توان از هم تمیز داد «جولیان کاراکس» در طول این فرآیند، به شکل شخصیتی افسانه ای درمی آید که حضورش در سراسر داستان احساس می شود و به واسطه ی شیفتگی بی حد و حصر «دانیل»، به شکلی فزاینده، جنبه های اسطوره شناختی به خود می گیرد. در حقیقت می توان گفت «کارلوس روئیث ثافون» در خلق این کاراکتر به دستاوردی جالب توجه دست یافته چرا که موفق شده از کسی که به ندرت او را در داستان می بینیم، یک شخصیت اصلیِ واقعی خلق کند.
ماندانا رستمی
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
با سلام خدمت خوانندگان عزیز این نظر ممکن است بعضی از قسمت های داستان را اسپویل کند. کتاب سایه باد فقط یک رمان برای سرگرمی است با اینکه داستان جذابی دارد ولی نویسنده خیلی خیلی خیلی خیلی آن را طولانی و خسته کننده نوشته است. با توضیحات اضافه بیش از حد😔 در آخر داستان جذاب می شود. ولی می توانست خیلی کوتاه تر و مفید تر باشد. و در بعضی جاها غیر منطقی است. برای مثال خولین که به راحتی آدم میکشت. می توانست خیلی قبلتر بازرس پلیس را بکشد یا تیر خوردن دانیل در آخر داستان چه فایده ای داشت 🤔. در ضمن از اواسط و تقریبا اوایل داستان میشد خیلی چیزها را حدس زد و در آخر شگفت زده نشدم. در آخر کتاب حس و حالی راز آلود و غریب دارد و اجرای خواننده بسیار عالی است.
آبتین حاجی پور
۱۴۰۳/۰۵/۰۳
از بین تمام رمان های رازآلود سایه باد مسلما جز ماندگارترین ها و قدرتمندترین قلم هایی است که نگاشته شده است. از هر بعد که به این کتاب بنگریم شگفت زده می شویم. وقایع ممکن است در ابتدا توجیهات ماورایی و جادویی به خود بگیرند اما هیچ رابطه علی و معلولی و ناسوتی در این کتاب نقض نشده است. وقایع عجیب و حیرت آور در هر لحظه مخاطب را حیرت زده می کنن و هنوز به آن ماجرا عادت نکرده اید حادثه بعدی رخ می دهد با این وجود به نظر می رسد سایه باد از نگاه ها پنهان مانده و به آن انداره که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته باشد. مطالعه این کتاب شما را غرق شعف و در عین حال ترس نگرانی و شگفت زدگی می کند. لذت این کتاب را از دست ندهید
تابش
۱۴۰۳/۰۳/۳۱
عالی عالی عالی
به حدی مجذوب این رمان شدم که قابل وصف نیست کار نویسنده، مترجم و راوی واقعا بی نقص و بینظیره به تمامی علاقه مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنم مطالعه این کتاب را از دست ندهند البته صدای دلنشین و اجرای ببنظیر آقای رضوانی زیبایی این قصه را دوچندان میکنه، به قدری جذاب روایت میکنند که گویی تک تک شخصیت‌ها و صحنه هارا میبینی متوجه شدم این کتاب جلد اول از مجموعه‌ای به نام گورستان کتابهای گم شده است که سه جلد دیگر هم دارد امیدوارم آقای رضوانی درصدد باشند آن سه جلد دیگر را هم برایمان روایت کنند. و نهایتا ممنونم از کتابراه که این کتاب را به بنده هدیه داد و سبب شد تا آن را با گوش جان بشنوم🙏
Hanie_mhiii
۱۴۰۲/۰۳/۰۶
فوق العاده 🔥
بعضی رمان هارو وقتی صوتی گوش میدم واقعا دلم میخواد خود کتابش رو هم بگیرم تا فقط تو کتابخونم داشته باشم انقدر که خوبن و این یکی ازون کتابا بود.
واقعا بی نظیر بود، طولانی بودن داستان هیچ جا برای من خسته کننده نبود و به نظرم پوئن مثبتی هم بود.
شاید از کم تجربگی من باشه ولی برخلاف بعضی نظرها داستان تا اواسطش برای من اصلا قابل پیشبینی نبود.
تنها انتقادی که دارم انتخاب موسیقی بود که به نظرم خیلی جاها مناسب فضا نبود اصلا.
فضا و روند داستان، جزئیات و شخصیت‌های داستان و گویندگی عالی آقای رضوانی همشون فوق العاده بودن و قطعا این کتابو به بقیه پیشنهاد میکنم‌
حمید رضا
۱۴۰۳/۰۳/۱۷
سلام داستان سایه باد با وجود تلخی داستان بسیار زیبا روابط بین شخصیت‌ها را روایت می‌کند. در فصل‌های ابتدایی بنظر میاد داستان ریتم یکنواخت و خسته کننده‌ای دارد ولی هرچی جلو میریم روابط بین شخصیت‌ها و همبستگی داستان بهتر می‌شود. معمای بین دوستان وگذشته هر کدام در درک بهتر داستان کمک می‌کند. در کل نویسنده به زیبایی بارسلونا و دوره تاریخی قبل و حین جنگ داخلی را توضیح می‌دهد. با وجود تلخی روند داستان نویسنده با طنازی دلچسبی شخصیت فرمینو رو وارد داستان میکنه که از تلخی داستان کم کنه. در کل داستان بسیار بسیار زیبایی است. توصیه اکید میکنم داستان رو بشنویید. در ضمن راوی داستان نیز عالی کار کردهممنونم
حسین طوّافی
۱۴۰۳/۰۲/۱۱
یا اثر کم‌نظیر از سافو ن که الحق نویسنده‌ی بسیار کم‌نظیری است. از شنیدن اثر لذت بردم و در خلال داستان با شخصیت‌هایش زندگی کردم. هنر سافورن بیش از هرچیز در توصیف حالات انسانی در شرایط گوناگون است. او در این اثر با پیرنگ قراردادن مقطعی خاص از تاریخ اسپانیا و انتخاب مکان‌هایی اسرار آمیز چون کتاب‌فروشی، گورستان کتاب، و آن خانه‌ی متروکه ارتباطی تنگاتنگ و معنامند بین آن‌ها ایجاد می‌کند و در خلال داستان چنان ارتباط ارگانیکی بین آن‌ها ایجاد می‌کند که هرکدام بی دیگری از اعتبار و اهمیت تهی می‌شوند. بی‌گمان اثری ارزشمند توسط تایماز رضوانی و شرکت تولید کننده این اثر صوتی ارائه شده است.
Arsalanbnd
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
با سلام و خسته نباشید خدمت مجموعه کتابراه عزیز
یک داستان بسیار عالی و شیوا که خواننده رو با خودش همراه می‌کنه.
قشنگ توی داستان غرق میشی کتابی که عشق ونفرت رو توضیح میده.
بهت میگه اگه دنبال چیزی هستی باید حرکت کنی و از مشکلاتی ک پیش روت هست باید برای خودت پله درست کنی و برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی
محیط و تاریخ فرانسه رو به خوبی شرح داده شده عقاید وسنت‌های مردمان اون دوره تورو باخودش همراه می‌کنه
من که سه بار این کتاب رو گوش کردم وهرسری به نکات نهفته توی داستان بیشتر پی بردم معماهای پیچیده و جذاب خودت میشی مثل یه کارآگاه برای حل کردن مسایل داستان
واقعا خیلی لذت بردم
کتایون فرهمند
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
همه چیز این رمان به دل میشینه. موضوع کتاب و حالت داستان وار با جزییات کامل، فصل‌های زیاد، لحن طنزامیز نویسنده مخصوصا از زبان فرمین بینهایت قشنگه. تمام عطش آدم به شنیدن یک داستان بلند رو برآورده میکنه. صد حیف که این نویسنده فوت شده. ازتون خواهش میکنم باقی کتابهای این نویسنده خوب هم بصورت صوتی قرار بگیره. آقای رضوانی واقعا شاهکار کرد با این خوانش بی نظیر. واقعاااا لذت بردم. جالبه بدونید هنوز کتابو تموم نکردم دارم نظر میدم. زندگی با این کتاب دلنشین رو پسندیدم. روح نویسنده شاد و قرین رحمت❤️
لطفا ادامه‌ی این کتاب که در چند جلد اومده هم صوتی کنید 🙏🙏🙏🙏🙏
1 2 3 4 5 6 >>