نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی باران سیاه - سقوط مرگبار - جلد اول - معین فرد

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Ali Mansouri
۱۴۰۰/۰۱/۲۳
سلام
با تشکر از سازندگان این این داستان زیبا، من به شما دوستان عزیز پیشنهاد می‌کنم اگر به داستان‌های تخیلی، حادثه‌ای و... علاقمند هستید، این کتاب را دانلود و گوش کنید و اگر جلد دوم را نیز خریداری کنید، هیچ ضرری نکردید بلکه عاشق این کتاب می‌شود، باز هم از افراد سازنده‌ی این داستان بسیار جذاب تشکر می‌کنم و یک خسته نباشید به هشان می‌دهم
من تنها یک انتقاد دارد، انتقاد بنده این هست که لحن و نوع گفتار بازیگران داستان اکثرا خوشک و بی‌روح است، اگر مقداری با هیجان و احساسات بیشتری همراه بود، می‌توانست ما را به عمق بیشتری از داستان ببره و گاهی هم تشخیص صدای افراد از هم مقداری سخت است
و اینکه چرا ۴۵ ثانیه اول و ۳۰ ثانیه آخر هر فایل فقط موسیقی پخش میشه؟ 😂😂
و امید وارم جلد دوم را هم هرچه سریع تر به صورت صوتی منتشر کنید
باتشکر از ناشر عزیز و این برنامه‌ی فوق‌العاده
Mahdi Hoseyn Zaadeh
۱۴۰۰/۰۶/۰۸
ضمن تشکر از آقای معین فردِ عزیز، دلم میخواهد به ایشان یک خسته نباشیدِ جانانه بگویم.
سپس، مراتب تقدیر خود را به گروهِ گویندگان تقدیم مینمایم که نقش بسیار ارزنده‌ای در به نتیجه رسیدن زحمات نویسنده بر عهده داشته‌اند. با اشتیاقِ فراوان منتظر رسیدن جلد یا احتمالاً جلدهای بعدی "باران سیاه" هستم. البته، شاید هم اکنون نیز موجود باشند؛ نمیدانم... هنوز بررسی نکرده ام.
نکته‌ای که بیش از هر مطلبی در هنگام شنیدن این کتاب به ذهن حقیر خطور مینمود؛ قدرتِ فوق العاده و خیره کننده یِ نویسنده دراستفاده از فنون ادبیِ 'تمثیل و تشبیه' به هنگامِ وصفِ شرایط، احوالات، افراد، لوکیشنها، وقایع و یا موقعیت بود. الحقُّ وَ الاِنصاف که توانایی ایشان در تمثیل و تشبیه شایان ذکر و ستایش است.
به گونه‌ای که؛ در برخورد با هر مورد، دقیقاً هر بار لبخندی از سر رضایت روی لبهایم نقاشی میشد؛ پنجه یِ دست راستم مشت شده، روبروی صورتم می‌آمد و شصت راستم، این پرچم دار تایید، از سایر انگشتان فصله گرفته، بالا می‌آمد و همزمان لبانم به گونه‌ای مرموز در طول این بیست و هشت فصل بدون اینکه از گفتن یک عبارت تکراری گلایه‌ای بنمایند؛ بالغ بر پانصد مرتبه و یا شاید حتی بیشتر، در هر مرتبه این عبارت را به آهستگی، فریاد میزدند...
"درود... معین فرد... خداوندِ تَمثیل... درود بر تو... "
و انصافاً درود بر شما و... خسته نباشید.
من برم دنبال "دِراس" ببینم کجا مونده این مردک...
حسین زاده، ۳۹ تهران
محمدرضا
۱۴۰۰/۰۳/۰۷
من این کتاب را به طور کامل در عرض سه روز گوش دادم.
واقعا فوق العاده بود.
اصلا تصور نمی‌کردم که در طول داستان به تمام ابهاماتم پاسخ داده شود: مثلا آنجایی که معلوم شد رفانر ربات است اما در آن دعوا از او خون می‌آمد که بعدا معلوم شد ماجرا از چه قرار است و چند قسمت دیگر که حتما باید کل داستان را گوش کرد تا به جواب سوال و ابهامات رسید!
از وقتی که شروع کردم تا این کتاب رو گوش بدم همش فکر می‌کنم که ممکنه یک زمانی چنین اتفاقاتی در زمین بیفته! حالا واقعا نمی‌دونم من بلند پرواز هستم یا واقعا چنین چیزی امکان پذیر هست!
من خودم چهارده سالمه و از شنیدن این کتاب خیلی لذت بردم.... صدای گویندگان به خصوص گوینده مرد واقعا فوق العاده بود و بر خلاف بیشتر گویندگان دیگر گوش مرا آزار نمیداد!..... صداهایی که همواره کنار صدای گوینده بود به گونه‌ای بود که می‌شد خود را در آن موقعیت فرض کرد.
من با این سن کم تاحالا رمان‌های زیادی خوندم و شنیدم که بیشترشون خارجی بودن اما الان میبینم که توی کشور خودمون هم افراد زیادی وجود دارن که میتونن به ذهن و جان انسان‌ها نفوذ کنند!
تبدیل شدن این کتاب به فیلم میتونه یک پیشرفت بزرگ برای کشورمون باشه! (هر چند که نسخه صوتی فرق زیادی با فیلم نداشت چون جزئیات خیلی دقیق بیان شده بودند.)
کتاب بمب خیس را هم خریده‌ام و از همین الان شروع به خواندن خواهم کرد......
آقای معین فرد با تمام تشکر از اینکه این کتاب را رایگان در اختیار قرار دادین منتظر جلد‌های بعدی (ادامه کتاب بمب خیس) نیز هستیم.......
ن ب
۱۴۰۱/۰۹/۲۰
اینهمه خلاقیت ‌مگر ممکنه؟، اینهمه پیچیدگی چطور در ذهن یک انسان شکل گرفته؟! تصویرسازی فوق‌العاده‌ای در این کتاب هست، فکرشو نمیکردم یک نویسنده ایرانی چنین کتابی نوشته باشه
اصلا تصور نمیکردم که در طول داستان به تمام ابهاماتم پاسخ داده شود مثلا آنجایی که معلوم شد رفانر ربات است اما در آن
دعوا از او خون میآمد که بعدا معلوم شد ماجرا از چه قرار است و چند قسمت دیگر که حتما باید کل داستان را گوش کرد تا به جواب سوال و ابهامات رسید
از وقتی که شروع کردم تا این کتاب رو گوش بدم همش فکر می‌کنم که ممکنه یک زمانی چنین اتفاقاتی در زمین بیفته حالا واقعا نمیدونم من بلند پرواز هستم یا واقعا چنین چیزی امکان پذیر هست!
من خودم چهارده سالمه و از شنیدن این کتاب خیلی لذت بردم..... صدای گویندگان به خصوص گوینده مرد واقعا فوق
العاده بود و بر خلاف بیشتر گویندگان دیگر گوش مرا آزار نمیداد!...... صداهایی که همواره کنار صدای گوینده بود به
گونه‌ای بود که میشد خود را در آن موقعیت فرض کرد. من با این سن کم تاحالا رمانهای زیادی خوندم و شنیدم که
بیشترشون خارجی بودن اما الان میبینم که توی کشور خودمون هم افراد زیادی وجود دارن که میتونن به ذهن و جان انسانها نفوذ کنند!
تبدیل شدن این کتاب به فیلم میتونه یک پیشرفت بزرگ برای کشورمون! باشه هر چند که نسخه صوتی فرق زیادی با فیلم
نداشت
چون جزئیات خیلی دقیق بیان شده بودند. کتاب بمب خیس را هم خریده‌ام و از همین الان شروع به
خواندن میکنم
امیررضا موحدی
۱۴۰۰/۰۴/۳۰
(توجه دوستانی که نمیخوان داستان فاش بشه از خوندن این نظر خودداری کنن)
واقعا با داستان همراه شدم و سعی مردم به مرور زمان افرادی که کنار کرادن بودن را قبول کنم و با ان‌ها همراه شوم ولی در اخر هماهنطور که ضربه سنگینی به کرادن خورد و فهمید تمام اطرافیانش از او سوء استفاده میکردن خیلی سخت بود مخصوصا ورگا، در داستان چاله‌هایی دیده میشود، اولین چاله اب خوردن ورگا در خانه نگهبان دیوار ادیو اکتیو است که مگر ربات‌ها هم اب میخورند و چاله دوم بستن دروازه شرقی توسط افراد هاگان (مگر ان‌ها نمیخواستند نقشه کرادن را اجرا کنند چرا؟، ان جا را برای عبور راحت کرادن باز نگذاشته‌اند، اگر شکارچی پیدا نمیشد که نقشه را نمیتوانستند اجرایی کنند) و چاله سوم نحوه اعدام شدن کرادن است که در خواب میبیند ولی در قسمت‌های قبلی نحوه اعدام را ورگا جور دیگر بیان کرده بود و با نحوه بیان شدن ورگا کاملا فرق میکند و طناب داری برای او قرار داده اند!، باز هم ممنون از این داستان خوب امیدوارم داستان ادامه خوبی داشته باشه و ما همه از اون لذت میبیریم، لازم است یک نکته کوچک را بیان کنم ان هم استفاده از کلمات انگلیسی در داستان است که کم دیده میشود و خود این جای تشکر دارد، میتوان کلماتی که معادل فارسی ندارند را به کاربرد ولی خب شاید سخت گیری باشد تا بخوام بر روی کلمه اتوماتیک (خودکار) پافشاری کنم، ممنون از نویسنده این کتاب که کتابی بسیار خوب و لذت بخش خلق کرده است.
علی پارسا
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
با سلام خدمت جناب معین فرد و همکاران زحمتش کشش.
کتاب از جنبه تخیل خیلی زیبا هستش
و نکته‌ای قابل چشم گیر هستش این است ک لحن بیان اقای معین فرد بسیار زیبا میباشد که هنگام صحبت کردن مخاطب همه‌ی جلوه‌ها رو جلوی صورتش نمایان میکند
نکته‌های دیگر این کتات:
((اعتماد)): میشه آموخت که حتی ب نزدیکترین کسان در هر شرایطی نباید اعتماد کردن حتی کسانی ک جان شما را در سخت‌ترین شرایط نجات دهند
((خیانت)): کسانی ک دوست و همراه شما هستند و برایتان هر کاری که انجام میدهند مطمئناً برای منفعت خودشان اشت و در کوچکترین زمان به شما ضربه‌ای میزنن که جبران ناپذیر باشد با اوج ناباوری. در حالی که حتی اگر هیچ کس را بجز انها نداشته باشی.
.
.
.
و شخصیت جذاب ((کرادن)) میباشد
امروزه با توجه با علم و تکنولوژی که انسان در حال خلق کردن ربات‌هایی هستند که کارها را دقیق تر و منظم تر انجام دهند با توجه به اینکه خیلی از افراد هستند که بخشی از از اعضای بدنشان همانند مچ. دست. انگشت پا و با هوش مصنوعی که به دست خود انسان است کنترل می‌شود چه بسا شخصیتی که کرادن دارد میتوان تحسین برانگیز بود استفاده از از اینکه این چنین شخصیتی در این کتاب باشد
.
.
. خوشبختانه این کتاب به قدری از نظر تخیلی جذاب است که خیلی بیشتر از اینها میشود از این کتاب صحبت کرد
.
.
.
به امید پیشرفت در جامعه کتاب نویسی و نشر دادن آن
.
.
. خسته مباشید
Mahla Lotfinejad
۱۴۰۱/۰۵/۲۲
باران سیاه کتاب جالبی بود و من این کتاب را به طور کامل در عرض سه روز گوش دادم... واقعا فوق العاده بود.
اصلا تصور نمی‌کردم که در طول داستان به تمام ابهاماتم پاسخ داده شود با اشتیاقِ فراوان منتظر رسیدن جلد یا احتمالاً جلدهای بعدی "باران سیاه" هستم...
الحقُّ وَ الاِنصاف که توانایی ایشان در تمثیل و تشبیه شایان ذکر و ستایش است...
پیشنهاد می‌کنم اگر به داستان‌های تخیلی، حادثه‌ای و... علاقمند هستین این کتاب را دانلود و گوش کنید و اگر جلد دوم را نیز خریداری کنید، هیچ ضرری نکردین👌🏾✨ متن کتاب با توجه به موسیقی و صدا گذاری‌ها به روح شما ورود میکند و تا انتهای داستان نیز این کنجکاوی شما را به پیش میبرد به گویی که دیوانه یافتن پاسخ‌ها میشوید و نویسنده برای هرچه جذاب تر کردن داستان به خوبی فضا سازی هارا با صدای محیط و موسیقی‌های پس زمینه به شما القا میکند به حدی که به راحتی ممکن است فضای محیط هارا با گوشت و پوست حس کنید از گردو خاک‌ها و هوای گرم داستان گرفته تا نسیم‌های خنک همه و همه باعث هرچه بیشتر حس کردن فضا و محیط داستان توسط شما میشود...
اگر قصد خرید کتاب جدید دارید این کتاب صوتی رو حتماا توی لیست تون قرار بدید، باید یه تشکری از کتابراه هم بکنم بابت کتاب‌های رایگان شون💚🌱
یاسمین خلفی
۱۴۰۱/۰۸/۲۸
کتابی که آینده‌ای رو برای ما ترسیم میکنه که ناشی از سرشت و ذات بد بشر ساخته شده از نظر من رویکرد واقع‌گرایی و ماکیاولیستی در این کتاب استفاده شده که اعتقاد داره سرشت انسان‌ها بد و فطرت انسان پست هست و در گذشته انسان‌ها قبل پدید امدن دولت‌ها در بی قانونی و جنگ بسر میبردند و پس از پدید امدن دولت فضیلت، عدالت و قانون بوجود اومد هدف دولت تامین فضیلت دنیوی و روحانی انسان است در این دیدگاه وجود حاکم ستمگر بهتر از بی قانونی و بی دولتی هست و حاکم باید اونقد باهوش باشه که بتونه ظلم خودشو جوری توجیه کنه که مردم ظلم رو در زندگیشون احساس نکنن در نهایت هدف پدید آمدن وحدت و فرار از از هم گسیختگی و بی ثباتی هست که در اون حاکم و یا شهریار برای دستیابی به این هدف مجاز هست از هر وسیله‌ای استفاده کنه تا بتونه وحدت و ثبات و امنیت رو بوجود بیاره و مهم نیست به چه قیمتی! هدف وسیله را توجیه میکند.
آینده بعد نابودی دنیا براساس این رویکرد توصیف شده و بنظرم جالب بود.
این برداشت من از این کتاب بود ممنون از کتابراه و نویسنده خوب این کتاب.
شعری اولیا
۱۴۰۱/۱۱/۱۳
از شنیدن این کتاب لذت بردم. کتاب طولانی‌ای بود و در ابتدا احساس کردم قرار است حوصله‌ام سر برود. بخصوص اینکه اندکی از ابتدای کتاب به نظرم جذاب نرسید. اما اگر کتاب را شروع کردید، اندکی حوصله کنید تا در مسیر داستان قرار بگیرید. آنگاه هیجان داستان شما را رها نمی‌کند و بی صبرانه منتظر کلمات بعدی خواهید بود.
نویسنده فضا‌ها و شخصیت‌ها و حوادث را با جزئیاتی تعریف می‌کند که همه به راحتی در ذهن خواننده ظاهر می‌شوند. بی صبرانه منتظر جلد بعدی هستم.
اگر بخواهم ایرادی به داستان بگیرم در مورد راز‌های حل نشده‌ی داستان است که تعداد زیادی از آن‌ها به جلد بعدی سپرده شد. و حضور سامیرانا.
هر کدام از همراهان کرادن داستان تاثیرگذاری داشتند. انتظار داشتم در مورد سامیرانا هم موضوع ویژه‌ای وجود داسته باشد. اما به سادگی از شخصیت عبور کردیم. یا واقعا نویسنده رهایش کرده (که راضی نکرد من را) و یا مثل بخش بزرگی از رازها به جلد بعد موکول شد.
اما به هر حال بسیار ممنونم که این کتاب را با این اجرای خوب در اختیار ما قرار دادید.
آوا عباسی
۱۴۰۱/۰۸/۰۶
عاااالی عاااالی عااالی هرچی تعریف کنم بازم کمه
قلم بسیار زیبا و توانمند نویسنده ادمو به وجد میاره و مجبور میکنه دنبال تایم خالی بگرده ک بتونه ادامه داستان رو گوش بده
بجز داستان مهیجی و جذابی ک داره ادم رو به فکر میندازه ک واقعا دنیا قراره این شکلی بشه؟؟ وقتی انسان زمین رو نابود کرد چ اتفاقی میوفته؟؟ ساخت ربات به نفع انسان هست یا به ضرر انسان؟؟؟ واقعا چرا انسان‌ها اینقدر به فکرساخت ربات هستن درصورتی ک ممکنه روزی به ضرر انسان باشن؟؟ واقعا این رمان باعث میشه هزاران فکر مختلف به ذهن برسه....
اگه داستان‌های مهیج و تخیلی مخصوصا درمورد اخرزمان دوست دارید این کتاب رو اصلا از دست ندید.. بعضی رمان‌های تخیلی خارج از تصور و زیادی فیلم هندی شدن ولی این کتاب با به تصویر کشیدن هیولاها توضیح درمورد نحوه به وجود امدنشون کاملا قابل باور هستن و همینطور با قلم بسیار زیبای نویسنده به شکلی موجودات رو ترسیم میکنه ک کاملا شکل موجودات توی ذهنم نقش میبنده
نکته دیگه اینکه در طول رمان ذهن خواننده رو توی بعضی مسائل گیج میکنه مسائلی ک اصلا قابل پیش بینی نیستن و بعد یدفعه خواننده رو غافلگیر میکنه و تمام ابهامات رو از بین میبره
گویندگان هم خوب بودن فقط اوایل داستان تشخیص بین افراد یکم سخت بود ک بعد از شنیدن یکی دو فصل اوکی شد مشکل دیگه هم این بود که بعضی جاها بیش از حد بی احساس صحبت میکردن وگرنه در بقیه موارد خوب بود مشکل دیگه‌ای هم ک میتونم از فایل صوتی ایراد بگیرم موسیقی اول و اخر فصل هست اصلا دلیل این موسیقی هارو نمیدونم چیه؟؟ 😐😐۴۰ ثانیه اول و ۴۰ ثانیه اخر فصل الکی باید موسیقی گوش بدیم یا اینکه مجبور بشیم گوشی به دست بشیم برای جلو بردن موسیقی و شنیدن ادامه😐
امیدوارم زوودتر نسخه صوتی جلد دوم رو منتشر کنید❤
علی حیدرپور
۱۴۰۲/۰۴/۲۰
این کتاب یک شاهکار بی‌نظیر فضا سازی‌های عالی و شخصیت پردازی بسیار قوی‌ای دارد و نویسندۀ گرامی جناب معین فرد به خوبی توانسته‌اند داستان رو به گونه‌ای پیش ببرند که خواننده اصلا از خواندن خسته نمی‌شود این کتاب به راحتی می‌تواند شما رو غرق در خود کند
این کتاب به زیبای بیان میکند که چگونه هویت و شخصیت افراد می‌تواند در نحوه زندگی آن‌ها و رفتاری که از دیگران می‌بینند تأثیر بگذارد در کل این داستان شخصیت اصلی به دنبال کشف هویت خود است و می‌خواهد بداند چه کسی است او میخواد بداند که آیا واقعا شخصیت منفور است یا واقعیت چیز دیگری است و به دنبال همین موضوع ماجراجویی‌های وی آغاز می‌شود
تأثیری که قلم نویسنده بر روی مخاطبان خود دارد به روشنی از ذهن خلاق و توانای ایشان حکایت می‌کند
همچنین با گویندگی عالی خانم زوار تاثیر گذاری این اثر بر روی مخاطب بیشتر می‌شود
و امیدوارم هم گوینده و هم نویسنده گرامی سلامت و موفق باشند
بسیار خوش حالم که توانسته‌ام این کتاب را مطالعه کنم و امیدوارم دیگران نیز بتوانند از این اثر زیبا نهایت لذت را ببرند
و در آخر از مجموعه کتاب راه بخاطر خدمات خوبشان سپاس گذارم
mohammad movarei
۱۴۰۰/۰۶/۲۹
این اثر را به رده سنی بیست سال به بالا توصبه می‌کنم.
کاری خیلی خوب در ژانر تخیلی و ماورائی (پسا زندگی) دیدم که بسیار قابل تقدیر است که نشان از وجود پتانسیل بالا و توانای ایران عزیز از استعدادهای نهفته در حوزه رمان نویسی دارد.
نویسنده محترم از قدرت تخیل بسیار بالایی برخوردار است.
امیدوارم با شنیدن جلد دوم هم به همین نتیجه برسم.
این اثر برای ساخت فیلم یا سریال، سوژه و دستمایه خیلی خوبیست هرچند هزینه ساخت آن شاید برای تهیه کننده قدری بالا باشد ولی با فروش و اکران آن در خارج از کشور که حتما با استقبال روبرو خواهد شد، جبران می‌شود.
دلیل اینکه امتیاز کامل ندادم:
* شباهت صدای شخصیت‌های داستان در بعضی از فصل‌ها.
* احتمالا صرفه جویی در زمان اثر صوتی کتاب.
* اجرا نقش‌ها توسط یک نفر.
در پایان به همه دست اندرکاران این اثر بسیار خوب خداقوت می‌گویم و برای یکایک ایشان آرزوی موفقیت و سلامت دارم. 🙏🌹🌹🌹🌹🌹
هاااااااااا
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
خدایا فوق العاده بود حرف نداشت دنیایی که بعد از نابودی زمین به وجود میاد همه چیز این کتاب جالب بود ولی خب تکانی هم وجود داشت مثلا اینکه بهتر بود ریزانیس بجای اینکه جعبه رو باز کنه و بعد جبهه لج بازی کنه بهتر بود با جان و دل قدرت رو در اختیار می‌گرفت و ازش بهترین استفاده رو میبرد حتی و تصور رهبری کرومها توسط ریزانیس یا کرادن شگفت انگیزه همینطور هم در مورد سامیرانا اینکه دختری با این سن انقدر تجربیات رازهای مختلف داشته باشه واقعا عجیبه من از سامیرانا خوشم میومد ولی انگار شخصیت این فرد رو کلا دروغ تشکیل داده باز خوبه شرافت داشت آخرش اعتراف کرد که اصلا از اون دنیا نیست با وجود اینا بنظرم کتاب بشدت فوق العاده ایهاینا فقط تصورات و دیدگاه من برای ادامه داستان بود هر کس سلیقه و تفکراتی داره و ادامه داستان زندگی ریزانیس به نویسنده عزیزمون بستگی داره پیشنهاد میکنم حتما ||||| بخونید این کتابو
Ketab khon
۱۴۰۱/۰۳/۰۲
با سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده گرامی. داستان بسیار خوبی و شخصیت پردازی مناسبی داشت. اوایل گنگ ولی با گذر زمان به سوالات پاسخ داده می‌شد. من به شخصه از دراسفل بیشتر خوشم آمد چون منطقی تر از شخصیت اصلی رفتار می‌کرد. پیچ داستانی بسیار خوب بود ولی در فایل‌های صوتی حدود یک دقیقه کلا آهنگ پخش می‌شود. خود داستان بسیار خوب روایت می‌شد. اما گلایه‌ای دارم، در بخش‌های اکشن بیش از حد تمرکز شده بود و با کم تر جلوه دادن آن‌ها داستان خود توانایی روایت بهتری داشت. بخش درگیری بیشتر باعث می‌شد شخص خسته شود چون در تمام صحنه‌های درگیری یک سری اتفاق ثابت می‌افتاد. یک عده می‌آمدند رگبار تیر باز می‌کردند یا با صدا و توانایی‌های هیولایی همه جا را ازبین می‌بردند. بخش‌های فوق العاده‌ای داشت مثل قطار سرنوشت، حمله مردان زنگ زده، جسد ناریگان با یک حرف ن، ورود نلاک و رامز، هیولای دیوار رادیو اکتیو. البته این کتاب را به خاطر کمی خشونت و داستان غمناک با محیط مرده به کسانی که دنبال کتاب‌های گل و بلبل می‌گردند توصیه نمی‌کنم.
با تشکر فراوان، به امید کار‌های بیشتر....
امیر داعی
۱۴۰۳/۰۴/۱۴
"باران سیاه - سقوط مرگبار" جلد اول از مجموعه ای هیجان انگیز و پرماجرا است که با فضاسازی تیره و داستانی پر از رمز و راز، خواننده را از همان ابتدا جذب می کند. نویسنده با خلق جهانی پسا-آخرالزمانی که در آن تمدن بشری پس از یک فاجعه بزرگ فروپاشیده، توانسته محیطی خطرناک و پر از چالش را به تصویر بکشد. این فاجعه که به شکل بارانی سیاه و مرگبار به وقوع پیوسته، بقایای انسان ها را در شرایطی سخت و غیرقابل پیش بینی رها کرده است. توصیفات زنده و دقیق نویسنده از این فضا، حس ترس و ناامیدی را به خوبی منتقل می کند. شخصیت اصلی داستان، قهرمانی پیچیده و چندلایه است که تلاش می کند در این جهان بی رحم زنده بماند. او با گذشته ای پر از زخم و درد دست و پنجه نرم می کند و به دنبال حقیقت هایی است که در این دنیای جدید پنهان شده اند. نویسنده با مهارت فراوان، توانسته شخصیت هایی با عمق روانی و پیچیدگی های انسانی خلق کند که هر یک از آن ها داستانی منحصر به فرد و جذاب دارند. روابط میان شخصیت ها نیز به خوبی پرداخته شده و نشان دهنده تعاملات انسانی در شرایط بحرانی است. یکی از نقاط قوت "باران سیاه - سقوط مرگبار" روایت داستانی پویای آن است. نویسنده با ایجاد پیچش های داستانی متعدد و غیرمنتظره، خواننده را در طول کتاب در حالت تعلیق نگه می دارد. هر فصل با کشف رازهای جدید و گره های تازه، انگیزه ای برای ادامه خواندن ایجاد می کند. همچنین، نویسنده توانسته تعادل خوبی بین توصیفات جزئی و پیشبرد داستان برقرار کند، به طوری که هر صحنه به خوبی در ذهن خواننده مجسم می شود. موضوعات عمیقی مانند بقا، اخلاقیات در شرایط بحرانی، و تلاش برای حفظ انسانیت در دنیایی بی رحم، در سراسر داستان بررسی شده اند.
Nima
۱۴۰۳/۰۱/۲۸
خلاصه داستان: کتاب "سقوط مرگبار: باران سیاه" اولین جلد از مجموعه رمان های علمی تخیلی و پسا آخر الزمانی معین فرد است. داستان در دنیایی روایت می شود که فجایع بزرگ، تمدن های انسانی را از بین برده است. شخصیت اصلی داستان، مردی به نام ارباب کرادن است که حافظه خود را از دست داده و در شهری به نام ویرانشهر زندگی می کند. او به زودی متوجه می شود که منفورترین انسان روی زمین است و همه به دنبال کشتن او هستند. کرادن در تلاش برای فرار از تعقیب و گریز و یافتن هویت خود، با خطرات و چالش های متعددی روبرو می شود. او در این مسیر با شخصیت های مختلفی از جمله سامیرانا، زنی جنگجو، و نلاگ، موجودی مرموز، آشنا می شود. نقد: نقاط قوت: جهان سازی:  معین فرد دنیایی ویران و تاریک را به زیبایی خلق کرده است. جزئیات دقیق و توصیفات ظریف، خواننده را به طور کامل در این دنیای post-apocalyptic غرق می کند. شخصیت پردازی:  شخصیت های داستان، به خصوص ارباب کرادن، به خوبی پردازش شده اند. خواننده می تواند با آن ها همذات پنداری کند و در غم و شادی آن ها شریک شود. داستان:  داستان پرماجرا و هیجان انگیز است و خواننده را تا انتها مجذوب خود می کند. معین فرد به خوبی از عناصر معمایی و تعلیق در داستان استفاده کرده است. پیام:  کتاب "سقوط مرگبار: باران سیاه" پیام های عمیقی در مورد بقا، هویت و امید دارد. نقاط ضعف: شروع کند:  رمان در ابتدا کمی کند است و ممکن است خواننده را درگیر نکند. خشونت:  داستان شامل صحنه های خشونت آمیز متعددی است که ممکن است برای برخی از خوانندگان ناخوشایند باشد. قابل پیش بینی بودن:  برخی از اتفاقات داستان قابل پیش بینی هستند. جمع بندی: "سقوط مرگبار: باران سیاه" رمانی جذاب و هیجان انگیز است که به دوستداران ژانر علمی تخیل
محبوبه نصیرفر
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
می‌توانم بگویم این کتاب هم مثل دیگر آثار آقای معین فرد یکی از بهترین آثار رمان تخیلی بود که من خواندم. استعاره‌های بسیار زیبایی که در کتاب به کار برده شده است روح انسان را لمس می‌کند. مثلاً جایی از زبان شخصیت اصلی داستان می‌نویسند «کاملاً سالم ولی مرده چرا دنیا مرده است. من در این دنیای مرده چه می‌کنم» و یا به جای اینکه بگوید بسیار ترسیده بودم «می‌نویسد صدای قلبم را نمی‌شنوم انگار قلبم ایستاده است.» یا جای دیگر می‌نویسد «در این زمان خط صافی از هیچی از ذهنم عبور می‌کند.»...
«انسان‌ها چه مخلوقات ضعیفی هستند حتی نمی‌توانند زنده بمانند آنچنان ضعیف هستند که حتی حس ترحم نمی‌تواند آن‌ها را توصیف کند انگار انسان‌ها دل رحم‌تر از خالق خود بودند که ربات‌ها را صادقانه‌تر خلق کردند. حس می‌کنم خالق ربات‌ها سهمی بیشتر از زندگی و عدالت را به آن‌ها تقدیم کرده است.»
به غیر از این استعاره‌های زیبا که فضا را برای خواننده یا شنونده کاملاً ملموس و قابل باور و درک می‌سازد سمبل‌ها و نمادهای تخیلی داستان آنچنان جذاب و قابل درک است که گویی مخاطب را به این باور می‌رساند که آینده‌ای تاریک در انتظار است اگر انسانیت بمیرد.
خلاصه اینکه تخیل، استعاره و سمبل آنچنان در هم تنیده شده‌اند که روایتی محشر آفریده است به آقای معین فرد تبریک می‌گویم که چنین ذهن خلاق فوق العاده‌ای دارد و افتخار می‌کنم که در ایران عزیزم چنین نویسنده‌هایی هم حضور دارند.
و اما از نظر صوت: واقعا از آقای حسین گودرزوند چگینی سپاسگزارم که اینقدر زیبا کتاب را خواندند صدای دلنشین ایشان آنچنان بر شنونده موثر است که گویی قرار است تمام کلمات را در مغز قورت دهد.
سپاسگزارم کتاب راه جان
maniya
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
داستان تخیلی بودکه در ان دنیا نابودشده بود دنیایی که درآن انسانها فرافرگشت ها و رباتهازندگی میکردند همه نابود و فقط اندکی زنده بودند یک ربات چشمانش را باز میکند در حالیکه حافظه اش راازدست داده هست تنهاچیزی که بیاد دارد این هست رباتی که میخواست انسان باشد. او یک ربات با نصف مغزانسان بود در واقع دارای دوشخصیت کرادن و زایراس هست. دراسول انسان گفت که خدمتگزار و فادار او هست و ورگاربات ادعا کردکه جزءافراد او بوده اماعاقبت آن ها به اوخیانت کردندهمچنین همسفر او سامیرانا نیزچند بار به اودروغ گفته بود. انها در سفرخود واردپناهگاه زندگی شدند که انسانهازندگی میکردند اما مردان زنگ زده یعنی رباتهابه انجا حمله کردند وانها فرارکردند در راه نیز با هیولاها مبارزه میکردند حوادث غیرقابل پیش بینی هست. انگادر دنیای انهاخدانیست لایه اوزون نابودشده وانسانها مجبورندبا لباس بنفش زیرافتاب راه بروندحتی باران نیراسیدی هست و میگویند بعضی از هیولاها قبلاانسان بودند که براساس تفاوت ژن هابه هیولاهای گوناگونی تبدیل شدند. واقعا وحشتناک هست اما انهابرای زندگی مبارزه میکردند دوست سامیرانا درپناهگاه زندگی مدیربخش باغداری بوداو بادانش خودپرورش گل سبزیجات ومیوه هارابرعهده داشت انهابااستفاده ازیک گل زردرنگ میتوانستندکشاورزی کننداماحیف شدهمه توسط رباتها نابودشدند.
عرشیا محرابی تبار
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
این کتاب رمانی هیجان انگیز و جذاب است که قهرمان آن حافظه ی خود را از دست داده و همه ی انسان ها قصد کشتن او را دارند. قهرمان داستان در دوره ای به سر می برد که فجایع بزرگ، تمدن های انسانی را از بین برده است. معرفی رمان باران سیاه - سقوط مرگبار - جلد اول: رمان جذاب باران سیاه - سقوط مرگبار نخستین جلد از این مجموعه محسوب می شود. در ابتدای این رمان، شخصیت اصلی داستان چشمانش را باز می کند و خود را بالای ساختمانی می یابد که قصد خودکشی دارد. او نمی داند چرا آن جا آمده و چرا می خواهد به زندگی خود خاتمه دهد. او حتی اسم خود را هم به خاطر نمی آورد! شخصیت بی نام داستان، منفورترین انسان روی زمین محسوب می شود و سایر انسان ها قصد کشتنش را دارند. اما این تنها گره ی داستانی مجموعه ی سقوط مرگبار نیست، بلکه دنیایی که انسان ها در آن زندگی می کنند هم دگرگون شده است. هیولای جهش یافته ی بزرگی در آسمان پرواز می کند، ماسه ها شهرها را ویران کرده اند، انسان ها داخل پناهگاه ها زندگی می کنند و گلوله ها از زندگی انسان ها باارزش تر هستند.
Arash .H
۱۴۰۲/۰۵/۲۰
چرا انقدر توصیفات طولانی و خسته کننده است؟ به جرات میگم اگر توصیف احساسات مختلف مثل ترس و ناامیدی و.... را از داستان حذف کنیم یا حتی اونها رو تا حد معقول کم کنیم داستان نصف خواهد شد!! زیاده روی در توصیف به معنی این نیست که نویسنده قلم قوی دارد. داستان دیگه‌ای هم که از همین نویسنده خوندم همینطور بود. مثلا میخواد صحنه آتش روشن کردن رو توصیف کنه میگه چوب‌ها دست از مقاومت برمیدارند و زیر فشار آتش ناله سر میدهند و..... یا میخواد خستگی یک کاراکتر رو شرح بده انگار داره یک انشاء درباره خستگی مینویسه! ۲۱: ۳۰ در این قسمت داستان گفته میشه "غیرممکنه که نصف مغز به تنهایی کار کنه" خب باید بدونید که اتفاقا ممکن هست. نیم کره برداری را سرچ کنید. وقتی یک کودک بیماری صرع شدید دارد و روش‌های متداول پاسخ نمیدهد یک نیم کره مغز را غیرفعال میکنند یا یک نیم کره مغز را کامل از جمجمه خارج میکنند. البته عوارض خواهد داشت ولی ابدا چنین نیست که توانایی مغز نصف شود بلکه تقریبا تمام مسئولیت‌های آن نیم کره به نیم کره باقی مانده محول میشود و به مرور مغز باقیمانده خود را با شرایط و فقط میدهد. البته نمیشه از نویسنده ایراد گرفت که این مطلب رو نمیدونه چون اگه کسی نشنیده باشه طبیعی است که حدس بزنه اگر قسمتی از مغز برداشته بشه فرد میمیره یا دیوانه میشه درحالیکه میدونیم اینطور نیست. البته خیلی کم این عمل انجام میشه.
نجمه میرزایی
۱۴۰۳/۰۶/۱۴
با سلام و خسته نباشید خدمت جناب نویسنده دست مریزاد و تحسین جانانه بابت خلق این اثر من خیلی از فضای داستان خوشم اومدشخصیت کرادن در کتاب واقعا جذبم کرد چون واقعا خفن و مرموز بود. اواسط کتاب وقتی که دراسفل، ورگا، سامیرانا و کرادن به سمت شهر ربات‌ها می‌رفتن و توی دشت بودن خیلی خوب بود و یه گروه چهار نفره‌ی عالی بود فقط حیف که از هم پاشیدن شخصیت ورگا هم مثل کرادن منو سمت خودش جذب کردن یه شخصیت سرد و بی احساس و جدی ولی وقتی فهمیدم ورگا خائن هست و کشته شدیخورده ضد حال خوردم. در کل قشنگ و جالب بود. به خاطر فضای شلوغ خونمون، با هنسفری کتاب رو گوش میدادم وچون همش دوست داشتن بدونم بقیش چی میشه و مدام تو گوشم هنسفری بود گوشم یه خورده درد گرفته بود ولی بیخیال نمی‌شدم. حتی شبام گوش میدادم اما بعضی جاها یه خورده ترسناک میشد مثل قسمت‌های حمله هیولا‌ها برای همین بیخیال میشدم.
کیمیا
۱۴۰۲/۱۱/۲۱
عالی بود واقعا من را با ماجرا همراه کرد و مشتاق شنیدن ادامه داستان بودم گوینده‌ها پر احساس و کاملا واقعی ماجرا تعریف می کردند و انسان وادار به شنیدن ادامه داستان می‌شد ماجرای مهیج و جالبی داشت بخش فراموشی و به یاد آوردند خاطرات مرموز بودن برایم جالب بود این که کل داستان با یک راز ادامه پیدا می‌کرد و شخصیت اصلی دنبال خودش می‌گشت تا هویتش پیدا کنه برای من جالب بود و این که تخیلی بود قابل تحسین هست که فضای مرموز رادیو اکتیوی و هیولا‌ها آدم‌ها کروم‌ها و این که باید کنار هم زندگی می کردند بخش‌های ترسناک محیط بود تنها نقص داستان ها تمام بودن ماجرا بود‌ای کاش ماجرا در جلد اول تمام می‌شد و ماجرای بعدی در قسمت دوم ساخته می‌شد این که شخصیت در آخر داستان حقیقت واقعی خودش رو پیدا نکرد یه کم بد بود دوستان عزیز اگر به داستان محیط خیالی و ترسناک علاقه‌مند هستید شما رو دعوت به خواندن این داستان میکنم
چوپان
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
با سلام با تشکر از سازندگان این این داستان زیبا، من به شما دوستان عزیز پیشنهاد می کنم اگر به داستان های تخیلی، حادثه ای و... علاقمند هستید، این کتاب را دانلود و گوش کنید و اگر جلد دوم را نیز خریداری کنید، هیچ ضرری نکردید بلکه عاشق این کتاب می شود، باز هم از افراد سازنده ی این داستان بسیار جذاب تشکر و می کنم یک خسته نباشید بهشان می دهم من تنها یک انتقاد دارد، انتقاد بنده این هست که لحن و نوع گفتار بازیگران داستان اکثرا خوشک و بی روح است، اگر مقداری با هیجان و احساسات بیشتری همراه بود، می توانست ما را به عمق بیشتری از داستان ببره و گاهی هم تشخیص صدای افراد از هم مقداری سخت استو اینکه چرا ۴۵ ثانیه اول و ۳۰ ثانیه آخر هر فایل فقط موسیقی پخش میشه؟ 😂 و امید وارم جلد دوم را هم هرچه سریع تر به صورت صوتی منتشر کنید باتشکر از ناشر عزیز و این برنامه ی فوق العاده
ریحانه حق شناس
۱۴۰۰/۰۳/۰۴
داستان تخیلی جالبی هست و بحران هویتی سوژه سوژه جالبی برای این رمانه و معما پردازیش هم انقدر خوب هست که نمیشه راحت تا آخر داستان رو حدس زد. از اوایلش که بگذریم نسبتا ریتم تند آهنگی هم داره. ولی مناسب بالای 18 سال هست و راستش اگه نخواید درگیر یه سری افکار +18 بشید به نظرم برای بعد از ازدواج مناسب هست.
آقای معین فرد رمان در این ژانر معمولا در گروه سنی نوجوان مخاطبین علاقه مند بیشتری داره
من مطمینم شما به راحتی می‌تونستید بدون اشاره به یه سری موضوعات +18 هم داستانتونو به خوبی جلو ببرید. که ما بتونید توصیه کنیم به نوجوان‌هایی که میشناسیم
شاید بنده رو متهجر فرض کنید به خاطر این نقد و احساس کنید این چیزا موردی نداره برای بچه‌های این نسل
ولی واقعا شما اگه رمانای اینچنینی خارجی رو مطالعه کرده باشید خواهید دید که چقدر اونا که اعتقادات ما رو ندارن هم اهل رعایت این موارد برای مخاطبین نوجوان هستند.
یه نکته‌ای که بنده حس کردم این بود که شما سعی کردید رمان به گونه‌ای نوشته بشه که ترجمه ش به انگلیسی راحت باشه
ولی این باعث شده یه مقدار تو استفاده از بعضی عبارت‌ها زیاده روی بشه و تکرایدباشه یا جایگاه کاملا مناسبی نداشته باشه براب به کار بردن برای مخاطب فارسی زبان
مثلا عبارت: من هیچ ایده‌ای ندارم که...
هادی دریانی
۱۴۰۳/۰۲/۱۱
سلام، استاد معین فرد، خدا شاهده چنان مسحور این داستان شده‌ام که ماه هاست، صدها بار ان را گوش داده و خوانده ام، باورش سخت است که این نوشته یک نویسنده وطنی باشد، چون اکثرا سبک هستند، از نگارش این داستان از شما متشکرم، ایا امکان پخش صوتی کتاب دوم مقدور است؟ در صورت امکان ممنون میشوم، حتی حاضرم برای این امر اگر لازم باشد کمکی بخواهید انجام بدهم، ایا کتابی نزدیک به این کتاب هست که به بنده معرفی بفرمایید؟ استاد بنده تا به حال چند داستان کوتاه در سبک پاد ارمان شهری و اخر الزمان نوشته ام. میشه راهنمایی کنید، اگر برای معرفی یک نوشته چه کاری باید انجام داد، یا به کجا مراجعه کرد ممنون میشم راهنمایی کنید. و در اخر ایا شما از فیلم جاده اثر مک کارتی یا سریال صد نفر برای چند مورد در داستان کمک گرفته اید؟ سپاسگزار میشم پاسخ بفرمایید.
ساناز یوسفی
۱۴۰۲/۱۰/۱۵
خیلی کتاب صوتی قشنگی هست، اگر به داستان‌های علمی، تخیلی علاقمند هستین این کتاب رو پیشنهاد میکنم.
کتابی درباره آینده زمین هست. داستان زمانی شروع می‌شه که ارباب کرادن (شخصیت اصلی داستان) میخواد خودش رو از ساختمانی بلند به پایین پرت کنه اما یکی از یارانش به نام دراسول اونرو از مرگ نجات میده. ارباب کرادن هویت خودش رو فراموش کرده و... در کل داستانی بسیار جالب و ترسناک درباره آینده زمین هست که به قلم زیبای آقای معین فرد نگاشته شده.
موضوع تحسین برانگیز از نظر من دقت و نگارش نویسنده در تمام جزئیات این داستان تخیلی هست انقدر که میتونه به راحتی شما رو در فضایی غیرواقعی ببره و حتی میتونین تصور این وقایع رو در آینده داشته باشین.
گوینده نسخه صوتی هم بسیار زیاد به جذابیت این داستان اضافه میکنه. از نویسنده و کتابراه ممنونم
نیما امیدفر
۱۴۰۱/۰۶/۰۵
روی بنده با نویسنده و خالق بزرگوار و محترم این اثر شکوه مند هست. ایشان ثابت کردند ایرانیان نه تنها در ادبیات داستانی رئال و درام توانمند هستند بلکه قدرت بسیاری در تمام جنبه‌های ادبی، مثل یک اثر آخرزمانی و پسا آخر الزمانی و تخیلی را دارا می‌باشند و در نهایت مایه افتخار ادبیات ما هستند. باید بدانیم ادبیات فقط از جنس پلیسی جنایی میستریی، یا رئالیسم و غم نیست بلکه ادبیات، دنیایی از جلوه‌های گوناگون است و در ادبیات مدرن 2022، انواع داستان‌ها و گونه‌های تخیلی و آخرالزمانی است مانند اثر شکوهمند مترو 2033، مترو2034 و مترو2035، طرفداران بسیاری در سطح جهانی حتی وب سایت‌های گوناگون دارند و این جاست که باید شناخته شویم و نشان دهیم در بالاترین سطوح اینگونه آثار را تولید محتوی، می‌کنیم
پوریا
۱۴۰۲/۰۳/۱۳
کتاب هرچی جلوتر میرفت مهیج‌تر و جذاب‌تر میشد. از فهمیدن هویت "ورگا" واقعاً غافلگیر شدم و از "دراسفل" هم انتظار نداشتم چنین چیزی رو مخفی کنه...
کاراکترها عمق داشتن و صحنه‌پردازی‌ها واقعاً فوق‌العاده بود. دائم احساس می‌کردم همه‌ی اتفاقات کتاب رو به‌چشم می‌بینم و حس می‌کنم.
فقط یه ایراد می‌تونم از داستان بگیرم و اونم اینه که نام کاراکترها واقعاً سخت بود و خیلی طول کشید نا تونستم حفظ کنم. اسم کرادن هم دائم منو یاد کراکن می‌انداخت. ولی در کل برام جالب بود چون هیچ‌کدوم از اسامی در جهان حقیقی وجود نداشتن. اما احساس می‌کنم سامیرانا همون اسم ایران باشه که به این شکل در اومده...
میشه گفت کتاب‌های این دو برادر از بهترین کتاب‌هایی هستن که تا حالا باهاشون آشنا شدم. ‌ای کاش ورژن‌های فیزیکیشون هم موجود بود🌹
مهسامحمدی
۱۴۰۱/۱۲/۰۲
اگر به داستان‌های علمی، تخیلی علاقمند هستین این کتاب رو پیشنهاد میکنم.
کتابی درباره آینده زمین هست. داستان زمانی شروع می‌شه که ارباب کرادن (شخصیت اصلی داستان) میخواد خودش رو از ساختمانی بلند به پایین پرت کنه اما یکی از یارانش به نام دراسول اونرو از مرگ نجات میده. ارباب کرادن هویت خودش رو فراموش کرده و... در کل داستانی بسیار جالب و ترسناک درباره آینده زمین هست که به قلم زیبای آقای معین فرد نگاشته شده.
موضوع تحسین برانگیز از نظر من دقت و نگارش نویسنده در تمام جزئیات این داستان تخیلی هست انقدر که میتونه به راحتی شما رو در فضایی غیرواقعی ببره و حتی میتونین تصور این وقایع رو در آینده داشته باشین.
گوینده نسخه صوتی هم بسیار زیاد به جذابیت این داستان اضافه میکنه.
ممنون از کتابراه جان
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۰۸/۰۷
کتاب بدی برای نویسنده ایرانی نیست اما اینکه خودشون گوینده هستن بنظرم جالب نیست شاید با‌ی صدا و اجرای حرفه‌ای تربهترمیشد. صداشون هیچ حسی رو انتقال نمیدادو ماشین وارفقط دیالوگارو ادا میکردن تن صداشون بنظرم مناسب گویندگی نبود و بدتراینکه شروع هرفصل بااشاره به اسم نویسنده تکرار میشد‌ی جورایی ازاردهنده بودواقعا.. بنظرم موزیک زیاد باحال هوای داستان همخانی نداشت واسامی که برای کاراکترهاانتخاب شده بود زیاد جالب نبودن.. مثل سامیرانا. که سام صداش میکردن.. اما اونجاکه کرادن بعد ازاونهمه فداکاریوحرص جوش که برای نجات سامیرانا میخورد دراخربه این راحتی ازش دست کشید و اونو مجبورکردتنهاش بزاره اصلا معنی نداشت شاید و فصل‌های بعدش به این موضوع پرداخته شده باشه و خیلی ازمطالب دیگه که اگه بهش اشاره کنم خیلی زیادن دراخرممنون ازنویسنده به هرحال زحمت کشیدن انشالله که درکارهای بعدی موفق باشن
M
۱۴۰۳/۰۸/۲۶
داستان جالب و بسیار شخصیت پردازیهای قوی و واقعی داشت به طوری که اگر تخیل و علاقه به این ژانرها داشته باشی، راحت میتونی خودت رو در آینده و زمان نابودی زمین تصور کنی. من خودم به شخصه مجذوب شخصیت ورگا شدم، رباتی که از شروع داستان شخصی ناجی، صبور، کمک کننده، همراهی همیشه، به تمام کارها رسیدگی میکرد با تمام توان هر کی کاری داشت مشکلی داشت براش انجام میداد، حتی عصبانی هم نمیشد هر چی بهش میگفتن. البته درسته که به خاطر برنامه‌ای که داشت حرفی یا کاری نمیکرد، ولی با این حال رباتِ پایه‌ای بود، خوراک مسافرت بود. 😂 حیف شد کاش پیشِ کلانتر میموند یه یار و دوست خوب براش تا آخر داستان بود. کلاً جالبن شخصیتها، از خود رئیس گرفته تا این دخترِ که انقدر با ناز حرف میزنه اسمش هم بعد از ده بار گوش دادن هنوز یاد نگرفتم. 😂
Behnamakhondi
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
کتاب همچون بقیه‌ی کتاب‌های نویسندگانه فرد روایتی پسا آخر زمانی داره ترکیبی از ژانر‌های هیجان انگیز، اکشن، ماجراجویی و دنباله دار اینکه با رد کرده هر فصل اتفاقی غیر منتظره میوفته داستان رو تکراری نمیکنه پیشنهاد من به جناب معین فرد اینه که از گویندگان امین فرد استفاده کنند چون اون گروه احساسات بیشتری رو انتقال میدن اگه قرار باشه از یک تا ده به گویندگی امتیاز داد امین فرد ده و گروه معین فرد شش
این فقط نظر شخصیه من بود من کی باشم که از این بزرگواران انتقاد کنم
درکل یکی از بهترین داستان‌هایی هست که ارزش هزینه کرده زمان رو داره با تشکر از آقای معین فرد الگویه بنده
برادران فرد تنها ایرانیانی هستند کی می‌توان اسمشان را گذاشت نویسنده‌ی رمان
و البته من با الگو برداری از قلمه ایشان سعی در نوشتنه داستانی دارم
زهرا
۱۴۰۱/۱۱/۲۳
اولش ارتباط گرفتن با این کتاب واقعا برام سخت بود چون داستان خیلی روان و ساده و بدون هیجان بود و از زبون یک شخصیت مذکر بود. برام خیلی خسته کننده بود اما بعد از یکم گوش دادن داستان خیلی جذاب شد و واقعا خیلی غیر پیش بینی بود. هیچ باورم نمیشد همچین اتفاقاتی بیوفته و همه چیز غیر از اون چیزی بشه که انتظار داشتم. یعنی همینجوری هم داستان هیجان داشت ولی با پایانش واقعا خیلی باحال بود. خسته نباشید آقای معین فرد بابت همچین کتابی. اما دو باگی داشت این بود که شخصیت زایراس خیلی گیج و منگ بود. و هیچ یک از سوالاتی که توی ذهن شنونده ایجاد شد تا اخر داستان پاسخی نداشت و خیلی ضدحال خوردم. و فکر می‌کنم هیچکدوم مون دوست نداشتیم با شخصیت اصلی ورگا آشنا بشیم:) به هرحال خیلی قشنگ بود ممنون..
ساسان
۱۴۰۱/۱۱/۰۱
با سلام گویندگان عالی و موضوع این داستان صوتی، درباره مردی است که حافظه‌ی خود را از دست داده و در زمانه‌ای زندگی می‌کند که فجایع بزرگ در حال نابودی تمدن انسانی است!
در ابتدای این رمان، شخصیت اصلی داستان چشمانش را باز می‌کند و خود را بالای ساختمانی می‌یابد که قصد دارد خودکشی کند. او نمی‌داند چرا آن‌جاست و چرا می‌خواهد خودش را بکشد. او حتی اسمش را هم نمی‌داند!
فضای داستان، فضایی متفاوت و عجیب است؛ هیولای جهش یافته‌ی غول‌آسایی در آسمان پرواز می‌کند، ماسه‌ها شهرها را نابود کرده‌اند، انسان‌ها داخل پناهگاه‌ها هستند و گلوله‌ها از زندگی انسان‌ها ارزش‌ بیشتری دارند.
داستان، با قدرت خیال‌پردازی قوی و بی‌نظیری جلو می‌رود و مخاطب را در مسیر داستان با خود می‌کشاند
میترا
۱۴۰۲/۰۹/۱۱
کتاب خیلی جذابی بود
گوینده عالی و بی نقص و کاملا حس سیرجذاب داستان رو به من منتقل میکرد
واقعا موضوعش جدید بود و ذهن آدم رو به چالش میکشید.
این داستان وادارت میکنه به تمام اتفاقات عجیب و غریبی که ممکنه در آینده اتفاق بیفته فکر کنی و با اینکه کتاب فانتزی و تخیلی هست، انقدر خوب تصویرسازی شده که خیلی قابل لمس و واقعی به نظرمیاد.
هرلحظه از کتاب جوری ذهن آدم رو به چالش میکشه که مدام ترس اینو داری که قراره این اتفاقات توی آینده رقم بخورن که با وجود قلم قوی و مطلع نویسنده، اصلا دور از ذهن نیست.
با وجود طولانی بودن کتاب و توصیفات زیاد، اصلا خسته کننده نیست و برای من مثل یه ورزش ذهن بود که فکرمو به خودش مشغول میکرد
DarmaDoman DH
۱۴۰۰/۰۲/۰۲
باید بگم جزو بهترین رمان‌ها در ژانر علمی_تخیلی بود. فضاسازی فوق العاده بود. به تک تک جزئیات اشاره شده بود. ب گونه‌ای زیبا همه چیز وصف شده بود که به راحتی در ذهن نقش میبست. داستان به گونه‌ای جلو میرفت که نمیتونستی پیش بینی کنی فصل بعد چ اتفاقی قراره بیفته اصن هر سری‌ی اتفاق جدید می‌افتد ک اصن ب ذهن ادمم خطور نمیکرد. و اما پایان داستان، پایانی که سرآغاز‌ی جدید بود فصل اخر واقا کنجکاوی ادمو رو برمی انگیزه ک جلد دوم رو سریع شروع کنه و نهایتا ب هویت اصلی شخصیت پی ببره...
و در آخر از نوسنده محترم و گویندگان رمان مخصوصا اقای چیگونی بسیار ممنونم🙏🙏
Hikari
۱۴۰۳/۰۷/۰۴
فوق العاده بود
به روشی آدم رو به وجد میاورد که باورم نمیشه
نوشتن تک تک این چنین لحظاتی با جزئیات ریز و جالب فقط از انگشتان‌ی نویسنده عالی انتظار میره، وجود همچین نویسنده‌ای باعث افتخاره
‌ی حس هیجان رو درونم ایجاد میکرد. ‌ی حسی که انگار منم بین جمعشون بودم. بخصوص با گویندگی گوینده‌های عالی؛ بهترین بود ازتون ممنونم و خسته نباشید. بی صبرانه منتظر جلد‌های بعدی هستم اگه ازش سریال میساختند مطمئنم پرطرفدار‌ترین میشد اولین لحظه‌ای که فهمیدم نویسنده‌اش هموطن خودمه و فکر میکردم چیزای جالبی نداره. الان خودم رو سرزنش میکنم که چرا زود قضاوت کردم و از طرفی خوشحالم که گوشش دادم. بهتون پیشنهاد میکنم اگه دنبال ماجراجویی و هیجان هستید حتما بخونید
علی غلامی
۱۴۰۲/۰۱/۰۱
درود و مهر فراوان. جناب معین فرد درآینده ایران مثل ستاره‌ای میدرخشد. از کتاب ایشان فیلمها وسریالهاساخته خواهدشد. بنده درک میکنم که به خاطر هزینه‌های بالای صوتی سازی کتاب از تعدادکمی هنرمنداستفاده شده. این هنرمندان با زیروبم کردن صدا نقش چندین نفر را بازی میکنند که از جذابیت داستان صوتی کاسته شده. داستان درگره‌های مختلف فرورفته ست. بنده کمتر رمانی این همه گره در داستان دیده ام. از دل هر گره چندین گره به وجود می آید. کتاب بسیار جذاب است. تنها نقدی که میتوان داشت این است که نویسنده گاهی بدون اینکه سوالی مطرح کند ناگهانی جواب میدهد. یعنی سخنی ازشخصیتی بیان میشودکه قبلا مطرح نبوده. باتشکرازکارشناسان ومتخصصین کتابراه.
فاطمه آسمان
۱۴۰۱/۰۶/۲۸
سلام. باگ و سوتی‌های عجیبی داره این داستان! مثلا سامیرانا در یک سکانس براحتی مشخصاتش رو یادداشت میکنه. اما در فصل بعد میگه مدتهاست چیزی ننوشته و در نوشتن ناتوانه! و یا شخصیت اصلی که ربات محسوب میشه و گلوله بر او کارگر نیست و یا متوجه‌ی سرما و گرمای سوزان خورشید نمیشه، در صحنه‌ی درگیری و حمله به پناهگاه، از درد شدید بدن و نوازش باد و دمای هوا و... حرف میزنه!!
از این سوتی‌های گل درشت که بگذریم، در کل داستان دارای کشش بود.
اجرای نمایشی‌اش البته چنگی به دل نمیزنه. و صدای دائم موسیقی پس زمینه‌اش خیلی روی مغزه. و کلامی هم به نویسنده: اینکه دائم به هم فحش بدن و "لعنتی" بگن، داستان رو خارجی تر نمیکنه!!
S Beigi
۱۴۰۱/۰۴/۲۷
با توجه به اینکه به تازگی سری فیلم‌های ترمیناتور رو دیدم، میتونم بگم این داستان با اینکه پرقدرت جلو میره، اما کاملا برگرفته از ترمیناتور هست. مخصوصا ترمیناتور سال ۲۰۰۹. چون صحنه‌هایی که با گوش کردن به کتاب توی ذهنم تصویرپردازی شده بود، دقیقا توی فیلم سال ۲۰۰۹ وجود داشت.
اما... به نظرم صدای راوی برای اجرای کاراکترها خوب بود ولی برای روایتِ داستان خیر.
و آهنگ‌ها و صداهای پس زمینه درحدمعمولی بود و خوب انتخاب نشده بودند.
اما با این وجود، نمیشه گفت کتاب خوبی نبود. بلکه عالی هم بود و نگاه متفاوتی به قضیه روباتها داشت (که باز هم باید بگم ترمیناتور سال ۲۰۰۹ همین نگاه رو دنبال کرده)
اما درکل سپاس 🙏🏻
HaMraH
۱۴۰۲/۰۹/۲۷
عالی بود.... یه رمان عملی تخیلی راز آلود و هیجان انگیز
که حدس میزنم با الهام از فیلم جاده اثر کورمک مک کارتی نوشته شده.
وقایع آخر الزمان خیلی زیبا به نگارش در اومده. (فنای زمین و ازبین رفتن خصلت‌های انسانی... کشتن همنوعان و فقر رحم... نافرمانی مخلوق ار خالق و اینکه موجوداتی از جنس اعمالمون برای مجازات خلق شده و...
اینم بگم که این کتاب میتونه انعکاس وقایع آینده‌ای نزدیک باشه منظورم بمب هسته‌ای و بدتر هوش مصنوعی و خطراتش برای نسل بشره.
واااقعا خلق کردن چند دنیای فانتزی و غیر عادی و خلق این همه چیز ناشناخته در ذهن نویسنده آدمو به وجد میاره، واقعا که این ارزش فیلمنامه و پخش شدن داره
ارین شیرزادیان
۱۴۰۱/۱۲/۱۳
کتاب بسیار عالی هست.
برای من افتخار هست که کسی تو ایران بتونه همچین کتابی بنویسه. هرجا هست براش آرزوی موفقیت می‌کنم. کتابی نوشته که از هری پاتر هم بهتره.
همش دوست دارم فصل هاشو گوش کنم و برم سراغ جلد‌های بعدی، و همچنین می‌خوام جلددها بعدی هم بخرم. از کتابراه ممنونم که جلد اول این کتاب رو رایگان کرد. فقط جلد سه کسی که از روی کتاب خونده خیلی بده. فکر کنم اونی که جلد سه این کتاب رو خونده همون کسی است که توی کتابراه اثر مرکب رو خونده، در کل جلد سه کسی که خونده یک زنه با این که اون مرده مرده.
خیلی کتاب خوبی بود حتی صدای هیولا‌ها و صدای تیر و یا شکستن چیزی هم در می‌یومد و همین جذابش کرده بود.
رسول منوچهریان
۱۴۰۰/۰۹/۱۴
باورش سخته که این رمان کار نویسنده خوش ذوق کشور خودمون باشه به نظر من این رمان نباید تو کشور خودمون محسور بشه باید ترجمه بشه به زبانهای بین المللی تا تمام عاشقین کتاب و رمان در سرتاسر دنیا از اون لذت ببرن و مدتیو باهاش درگیر بشن و باهاش زندگی کنن. هیچیز واقعا میگم هیچ چیز از رمان‌های بزرگ جهان کم نداره و حتی اگر با بودجه‌های هالیوودی ساخته بشه خواهید دید که تو فروش و نقد و بررسی گوی سبقت رو از ابر فیلم‌هایی مثل ارباب حلقه‌ها و هری پاتر و دزدان دریایی کارائیب و... ‌خواهد ربود در آخر یک جمله برای خالق این اثر فاخر علمی تخیلی: دست مریزاد جناب آقای معین فرد عزیز
kosar
۱۴۰۳/۰۱/۰۱
واقعا برایم سوال است که این همه ایده در ذهن نویسنده چگونه جای شده؟
داستان اونقد جالب و گیج کننده بود که تا اخرین فصل را گوش نکرده اتفاقات عجیب ادامه داره و نشان از اعتماد اشتباه به دیگران را است، در هرلحظه‌ای از داستان حدسی میزنم و وقتی جلو تر میرم به یک حدس دیگر تغییر داده میشود، بعضی وقتا ذهنم درد میگیرد از این همه اتفاقات، ورگا شخصیتی بود که من بیشتر از همه‌ای شخصیت‌ها فکر میردم او امین و قابل اعتماد است، اما در لحظه‌ای اخر وقتی نقشش را شناختم از تعجب، چند بار ان لحظه را گوش کردم که شاید اشتباه شنیده باشم.. حرف دیگری ندارم:)
از گویندگان هم تشکر میکنم، خسته نباشید
Dan
۱۴۰۲/۱۰/۲۶
راستش واقعا داستان جذاب و گیرایی بود ولی گذشته کرادن و زایراس کمی نامفهوم بود توضیحات زیادی نبود مثلا خوب اون هشت تا ربات و ان انسان اتاق سه صفر هویت انسان چی بود؟ چرا مرده بودن. در مورد دراکا همسر کرادن کی بود؟ سام چه گذشته‌ای با هیولا‌ها و کلانتر داشت
اصن چرا اسمش کلانتر بود کلی سوال و چرا در مغزمه خیلی گیج شدم
چرا زایراس همسر و بچه کرادن چه شدند زن فرافرگشت زایراس؟
ان فرافرگشت وقتی زایراس خاطراتش برمی‌گشت گفت منو پیدا کن
و جاسوسان کرادن گفتن فرافرگشت پیدا کردن ولی زایراس اهمیت نداد
خیلی گیج شدم الان حس زایراس رو دارم وقتی تازه به هوش امده بود
هعی.
پروانه تاجی
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
باسلام به کتابراه و تشکر از این که این کتاب فوق العاده را رایگان در اختیار ما گذاشتید ایقد این داستان جذاب بود که من دو سه روزه تمامش کردم و من این کتاب رو به کسانی که داستان های تخیلی و هیجان انگیز دوست دارند پیشنهاد میکنم میخواستم به جناب معین فرد بگم داستان های شما بسیار ناب وجالب هستند وخوانند اصلا از مطالعه اون خسته نمیشه من به دوستانم هم این کتاب و بقیه کتاب های معین فرد مثل جوینده رو معرفی کردم اونها هم خیلی راضی بودم از اقای معین فرد میخوام لطفا به نوشتن خودشون ادامه بدن و بازم از این جور کتاب ها مخاطب پسند برامون خلق کنند ممنون از کتابراه
Taymaz Bahadori
۱۴۰۰/۰۳/۲۵
بسیار رمان زیبا و گیرایی بود قطعا از یجایی به بعد ب سختی بتونین کتاب رو زمین بزارین و همش منتظرین ک در ادامه چ اتفاقی پیش می‌افته و این روند تا فصل اخر ادامه داره. سیر داستانی و معما گونه کتاب بسیار خوبه ب طوری ک شاید تا اخر داستان نتونین حدس بزنین چ اتفاقی قراره بیافته. در کنار همه این‌ها راوی‌ها صدا‌های دلنشینی داشتند ک لذت شنیدن کتاب رو دو چندان میکنه. حیف ک جلد دوم کتاب صوتیش موجود نیست ولی قطعا لذت خوندنش کم از گوش دادنش نداره.
ب کسانی ک ب ژانر علمی تخیلی علاقه دارند ب شدت توصیه میکنم این کتاب رو.
Sa
۱۴۰۲/۱۱/۲۴
کتاب فوق العاده جذابی بود و تحت تاثیر کتاب قرار گرفتم تمام محیط را با اندازه جزئیات را بیان می‌کرد و تمام هیجانات حساب شده نوشته شده بود و شنونده را وادار به شنیدن تا انتهای کتاب میشد و نویسنده کتاب خیلی عالی بود بیان یک محیطی که تخیلی است واقعا سخت است و این نویسنده کتاب واقعا فضای کتاب را به خوبی توصیف کرد و تنوع هیولا‌ها واقعا بی نظیر بود این اولین کتاب صوتی بود که من شنیدم و فکر نمیکردم که این قدر جذب کتاب صوتی شوم و ان شا الله که آثار این نویسنده به خوبی دیده شود چون واقعا حیف است که اثری به این زیبایی کم دیده شود
نیلوفر
۱۴۰۲/۱۰/۱۲
من الکترونیکی و صوتی رو باهم خوندم و گوش دادم و نظرم رو راجب داستان در قسمت کتاب الکترونیکی ثبت کردم. در کل، واقعا داستان متفاوتی هست و پیشنهاد میکنم. از نویسنده و تیم دست اندرکار واقعا تشکر میکنم.
در رابطه با کتاب صوتی، گویندگان خیلی خوب اجرا کردند و دیالوگ‌ها خوب گفته شده و واقعا موسیقی پس زمینه بجا بود. فصول آخر احساس کردم که صدای یکی از شخصیت‌ها عوض شده.
معدود جاها حس کردم نیازمند تنظیم صدا هست مثلا دیالوگ‌های گوینده شخصیت سامیرانا نویز داره.
اما اینا همه نکات کوچک هست و من هم الکترونیکی و هم صوتیش رو پیشنهاد میکنم.
عرفان
۱۴۰۲/۰۱/۳۰
با سلام خدمت آقای معین فرد عزیز خیلی خوشحال شدم که کتاب بسیار زیبا و شنیدنی شمارو مطالعه کردم.
بنظرم که داستان‌ها و شخصیت پردازی‌ها بسیار درست و جالب بودند از زایراس که بعد از بیست سال کما به زندگی بازگشت که هیچ چیز به خاطر نمی‌آورد و اینکه همه اورا کرادن رییس گروه میدانند و او هیچ درکی از خود و دنیایی که وارد آن شده نمی‌داند که چرا قصد خودکشی دارد چرا اورا رییس کرادن میدانند چرا باید فرار کنند.
و داستان در هر حال جالب و خواندنی بود و بنظر می‌رسد که ادامه آن بسیار جالب تر باشد خیلی ممنون منتظر جلد‌های بعدی هستم
1 2 3 4 5 6 >>