نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پدر جودی آشغالی است - ماتیو لیچت
4.5
492 رای
مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مصطفی عزیزی
۱۴۰۲/۰۱/۲۴
30
داستانی کوتاه ولی پر از مفهوم. شاید بشه گفت برای دوران دبستان خیلی مناسب تره این کتاب ولی به نظر من عمق مطالبش برای بزرگسالان هم کاربردی و میشه از این دید هم نگاهی بهش کرد. داستان در مورد شخصیه که پدرش زباله جمع کن هستش و خجالت می‌کشه از شغل پدرش!! یادم میاد دوران ما دهه ۶۰ یه جورایی مثل الان شاید شغل پدر عجیب باعث غرور و برعکس باعث سرافکندگی دوستانم بود. یه زمانی سر کلاس درس بلند می‌کردند و از شغل پدرمون سوال می‌پرسیدند، بچه بودیم ولی کاملا می‌تونستم خجالت کشیدن برخی از دوستامو ببینمو حس کنم... واقعا‌ای کاش این چنین داستانهایی از همون دوران ابتدایی بین بچه هامون بیان بشه و بتونیم فرهنگ سازی بهتری انجام بدیم که حتی زباله جمع کن، حتی سرایدارها و مشاغلی از این قبیل هم شغل شرافندانه‌ای هست و نبودنشون به خیلی قسمتها ضربه وارد میکنه تو جامعه. داستانی پر از مفهوم که خیلی خوب ترجمه شده و خوانش عالی هست. من دوست داشتم چون به دلم نشست. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب خوب
***خطر اسپویل***
داستان در مورد یک دختر به نام جودی بود که در مدرسه همکلاسی‌هایش او را به خاطر داشتن شغل پدرش که یک آشغالی بود مسخره می‌کردند معلمشان مورد شغل دانش آموزان صحبت کرده بود و هر یک از دانش‌آموزان در مورد شغل پدرشان و اینکه آنها نیز دوست دارند چنین شغلی داشته باشند صحبت می‌کردند نوبت به جودی رسید و همه خندیدند مسخره کردند و گفتند که پدر او آشغالیست و بوی بد میدهد جودی عصبانی و ناراحت شد صورتش قرمز و جلوی گریه‌اش را گرفت معلم بسیار عصبانی شد و بچه‌ها را ساکت و کرد و گفت دانش آموزان شما ی‌دانید که شغل پدر جودی کار بسیار مفیدی است زباله‌ها چیزهای بسیار کثیفی هستند و پدر جودی نها را نابود میکند معلم دانش آموزان را مجبور کرد که هر کدام برای پدر جودی یک نامه بنویسند و از او تشکر کنند آن روز وقتی پدر جودی به دنبال او آمد جودی ناراحت بود او به سریع اتاقش رفت و گریه کرد پدرش گفت چه شده دخترم و جودی تمام ماجرا رو تعریف کرد پدرش او را در آغوش گرفت و گفت آیا من بوی بدی می‌دهم جودی در آغوش او گفت نه تو بوی شامپو می‌دهی پدرش گفت فردا با هم به محل کار می‌رویم تا بدانی که شغل من چه کار خوبی است جودی کمی استرس داشت آنها فردا صبح زود به راه افتادند در راه آنها زباله‌های مختلفی را دادن با بوهای متفاوت پدرش گفت اولش سخت است ولی به مرور عادت می‌کنیم آنها با هم کیسه‌های زباله را برمی‌داشتند و داخل کامیون می‌ریختند چیزهایی که هر کدام از آنها بوی بدی میداد وقتی کامیون پر شد به راه افتادن و همه آنها را در یک مکانی که به آن زباله‌دان می‌گفتند خارج کردند پدرش گفت من بعد از اینکه این کارها تمام شد یک دوش می‌گیرم من کارم را دوست دارم جوری دیگر از شغل پدرش بدش نمی‌آمد
داستان در مورد یک دختر به نام جودی بود که در مدرسه همکلاسی‌هایش او را به خاطر داشتن شغل پدرش که یک آشغالی بود مسخره می‌کردند معلمشان مورد شغل دانش آموزان صحبت کرده بود و هر یک از دانش‌آموزان در مورد شغل پدرشان و اینکه آنها نیز دوست دارند چنین شغلی داشته باشند صحبت می‌کردند نوبت به جودی رسید و همه خندیدند مسخره کردند و گفتند که پدر او آشغالیست و بوی بد میدهد جودی عصبانی و ناراحت شد صورتش قرمز و جلوی گریه‌اش را گرفت معلم بسیار عصبانی شد و بچه‌ها را ساکت و کرد و گفت دانش آموزان شما ی‌دانید که شغل پدر جودی کار بسیار مفیدی است زباله‌ها چیزهای بسیار کثیفی هستند و پدر جودی نها را نابود میکند معلم دانش آموزان را مجبور کرد که هر کدام برای پدر جودی یک نامه بنویسند و از او تشکر کنند آن روز وقتی پدر جودی به دنبال او آمد جودی ناراحت بود او به سریع اتاقش رفت و گریه کرد پدرش گفت چه شده دخترم و جودی تمام ماجرا رو تعریف کرد پدرش او را در آغوش گرفت و گفت آیا من بوی بدی می‌دهم جودی در آغوش او گفت نه تو بوی شامپو می‌دهی پدرش گفت فردا با هم به محل کار می‌رویم تا بدانی که شغل من چه کار خوبی است جودی کمی استرس داشت آنها فردا صبح زود به راه افتادند در راه آنها زباله‌های مختلفی را دادن با بوهای متفاوت پدرش گفت اولش سخت است ولی به مرور عادت می‌کنیم آنها با هم کیسه‌های زباله را برمی‌داشتند و داخل کامیون می‌ریختند چیزهایی که هر کدام از آنها بوی بدی میداد وقتی کامیون پر شد به راه افتادن و همه آنها را در یک مکانی که به آن زباله‌دان می‌گفتند خارج کردند پدرش گفت من بعد از اینکه این کارها تمام شد یک دوش می‌گیرم من کارم را دوست دارم جوری دیگر از شغل پدرش بدش نمی‌آمد
داستان پدر جودی آشغالی است داستانی زیبا،جالب و آموزنده نوشته ی ماتیو لیچت است. همکلاسی های جودی او را بخاطر شغل پدرش مسخره میکنند و جودی خجالت میکشد و ناراحت میشود ولی معلم که مرد فهمیده ای هست آنها را سرزنش میکند و توضیح میدهد که شغل پدر جودی یکی از مفید ترین مشاغل جامعه است زیرا اگر آشغال ها از سطح شهر جمع نشود بوی بد شهر را بر میدارد و هیچکس نمیتواند در شهر زندگی کند و پدر جودی هم یکشنبه جودی را با خود به سر کارش می برد تا از نزدیک ببیند که او و همکارش چگونه آشغال های بدبو را از سطح شهر جمع میکنند و با کامیون مخصوص حمل آشغال به بیرون شهر میبرند.جودی هم تصمیم میگیرد در آینده شغل آشغالی را برای خود انتخاب کند و دیگر از شغل پدرش خجالت نمیکشد. تهیه ی چنین داستانهای آموزنده برای کوکان و نوجوان خیلی خوب است و در مسیر زندگی میتواند برای آنها راه گشا باشد.کتابراه ممنونیم بخاطر تهیه ی این داستان زیبا و آموزنده
این کتاب صوتی بسیار زیبا و آموزنده است. هم برای کودکان و هم بزرگسالان.. چرا که خیلی از افراد در جامعه نسبت به برخی مشاغل دید بدی دارند و این نگرش اشتباه است. همچین داستانی باعث میشود که کودکان از سنین پایین درگیر این ذهنیت غلط نشوند. تمیزی شهر را مدیون این عزیزان هستیم و همانطور که معلم گفت لفط آشغالی اصلا مناسب نیست. خیلی خوب بود که تاکید شد پدر جودی با اینکه با زباله سروکار دارد، مدام نظافت میکند و خودش را تمیز نگه میدارد. درباره آشنایی با مشاغل هم این کتاب خیلی خوب عمل کرده و درباره این شغل توضیحاتی داده است. شاید بهتر باشد درباره مشاغل دیگر هم داستانهایی آماده شود. با اجرا کردن این کتاب صوتی برای فرزندتان، با یک تیر دو نشان میزنید. هم احترام به مشاغل را یاد میگیرند و هم با شغل شریف رفتگری آشنا میشوند.
این داستان آموزنده درباره‌ی دانش آموزی به نام جودی است. شغل پدر او زباله جمع کن است و به همین دلیل دانش آموزان او و پدرش را مسخره میکنند. معلم کلاس به دانش آموزان می‌گوید که نباید جودی و پدرش را مسخره کنند. زیرا اگر شغل پدر جودی نبود و او زباله‌ها را از شهر جمع نمی‌کرد، شهر کثیف می‌ماند. روزی پدر جودی او را با خود می‌برد و به او نشان میدهد که چگونه کارش را انجام میدهد. او با دیدن کار پدرش تصمیم میگیرد خودش هم در آینده این شغل را انتخاب کند. این داستان بسیار آموزنده و مفید است. به نظر من، این داستان هیچ محدودیت سنی‌ای ندارد و همه در هر سنی باید آن را گوش دهند تا دیگر این شغل را مسخره نکنند و از این افراد قدردانی کنند. با تشکر از نویسنده و برنامه‌ی خوب کتابراه.
خیلی این کتاب آموزنده رو دوست داشتم، من کتاب رو با بچه‌ها گوش دادم به بچه‌ها یاد میده شغل هر کسی مفید هست و نباید همدیگر رو مسخره کنیم و تمامی مشاغل مانند قطعات پازل در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند و اگر یکی از این شغلها نباشه ما دچار مشکل میشیم بچه‌ها خیلی خوشش اومد چند بار پشت سر هم گوش کردن، ماجرای این کتاب هم همونطور که از عنوان کتاب مشخص هست در رابطه با بها دادن به تمام شغلها از جمله شغل این عزیزان هست و طبیعتا باید برای بچه‌ها بزاریم گوش کنند تا نگاهشون به شغلها با جبهه گیری همراه نباشه (هرچند که در واقعیت متفاوت هست)، حتما این کتاب صوتی رو برای کودکانتون پخش کنید، ممنون از کتابراه.
اگه بیشتر وارد داستان بشیم نامشونو بد نبینیم حمایت کنیم مزدشون به موقع و مقدار کافی باشه قطعا از اینی که هست بهتر میشه
داستان داره همین حرفو میزنه
و کسانی که بیخیال از ماشین، پیاده و حتا توی خونه از پنجره خونه آشغال میریزن خودشون باید برش دارن و داخل سطل بندازن حرف تکراری ولی مهمه زمانی همچین آدمایی رو میبینم صدامو روش بلند میکنم تو پارک صحرا خیابون همه جا آشغال میبینم سیگار آدم‌هایی که رعایت نمیکنن
ناامید از مردم کشورم
داستان داره همین حرفو میزنه
و کسانی که بیخیال از ماشین، پیاده و حتا توی خونه از پنجره خونه آشغال میریزن خودشون باید برش دارن و داخل سطل بندازن حرف تکراری ولی مهمه زمانی همچین آدمایی رو میبینم صدامو روش بلند میکنم تو پارک صحرا خیابون همه جا آشغال میبینم سیگار آدم‌هایی که رعایت نمیکنن
ناامید از مردم کشورم
خیلی قشنگ بود اموزنده حتما همه واسه بچه‌ها بخوانند،،،
در اصل معرفی شغل رفتگران زحمت کش بود هر شغلی محترم اصن مهم نیست چه کاره‌ای مهم اینکه هرکاری رو به نحو احسنت انجام بدید،،، کارگر بقال نانوا و رفتگر و...
مشکل اینکه تو کشور ما فقط دکتر و مهندس ادم هستند یا کسایی که درامد زیاد دارن پول جای ارزش گرفته متاسفانه 😕😕😕
جمله طلایی توش داشت،،، همه زباله تولید میکنند اما رفتگران زحمت کش زباله هارو جمع میکنند کارشون خیلی هم پاکیزه است🤩🤩🤩
هر یک اشغال که میریزید یک نفر خم میشه کمرش بیندیشید لطفا 😬😬😬😬😠
در اصل معرفی شغل رفتگران زحمت کش بود هر شغلی محترم اصن مهم نیست چه کاره‌ای مهم اینکه هرکاری رو به نحو احسنت انجام بدید،،، کارگر بقال نانوا و رفتگر و...
مشکل اینکه تو کشور ما فقط دکتر و مهندس ادم هستند یا کسایی که درامد زیاد دارن پول جای ارزش گرفته متاسفانه 😕😕😕
جمله طلایی توش داشت،،، همه زباله تولید میکنند اما رفتگران زحمت کش زباله هارو جمع میکنند کارشون خیلی هم پاکیزه است🤩🤩🤩
هر یک اشغال که میریزید یک نفر خم میشه کمرش بیندیشید لطفا 😬😬😬😬😠
نوع نگارش متناسب با کودکان بود و اگر در قسمت توضیحات به این نکته اشاره میشد بهتر بود..
هدف اصلی کتاب با محوریت بیان اهمیت شغل شریف رفتگری و سختی‌های ذاتی این شغل و حذف دیدگاه‌های منفی جامعه درباره این شغل و مثبت اندیشی خصوصا برای درک کودکان در قالب داستان به درستی بیان شده بود ولی میتوانست بهتر هم باشد اما متاسفانه با تمام نکات مثبت؛ نقص‌هایی در ترجمه و نوشته و خوانش دیده میشد. همچنین اجرای تمام شخصیت‌ها توسط یک نفر از جذابیت ماجرا کاسته بود.
هدف اصلی کتاب با محوریت بیان اهمیت شغل شریف رفتگری و سختی‌های ذاتی این شغل و حذف دیدگاه‌های منفی جامعه درباره این شغل و مثبت اندیشی خصوصا برای درک کودکان در قالب داستان به درستی بیان شده بود ولی میتوانست بهتر هم باشد اما متاسفانه با تمام نکات مثبت؛ نقص‌هایی در ترجمه و نوشته و خوانش دیده میشد. همچنین اجرای تمام شخصیت‌ها توسط یک نفر از جذابیت ماجرا کاسته بود.
داستان رفتگران عزیز و زحمتکش است و بچه های آنها. بچه های رفتگران زحمتکش در مدارس تحقیر بسیار میشوند. کاش ما فرهنگ سازی کنیم و یاخود والدین به بچه ها آموزش بدهند که اگر رفتگر نباشد باید در میان زباله زندگی کنیم و راه برویم. بیماری های بسیاری بوجود می آیدو..... این حداقل کاری است ما میتوانیم برای نشان دادن اهمیت کار رفتگران عزیز انجام بدهیم. کاش نویسنده محترم بجای آشغالی از کلمه رفتگر استفاده مینمود. ممنونم از عزیزان کتابراه
باسلام. داستان خیلی خوبی بودوای کاش این کتاب رودردوره پیش دبستانی یااول ابتدایی برای بچه‌ها بخونن تاازهمون کودکی یادبگیرن که شغلی رومسخره نکنن... پدرمن بنا ساختمون بودویادمه سال۶۷اول ابتدایی وقتی معلم شغل پدرها رومیپرسیدبعضی‌ها میخندیدن وهمیشه بااین که شغل پدرها رومیپرسیدن مشکل داشتم وخیلی‌ها مثه من بودن....
کاش پدر مادر‌های ما هم انقدر ذهنشون باز بود تا ما هم الان قدر هر چیزی رو به اندازه خودش میدونستیم تا همه چیز اینجوری نبود، اول از همه هم خودمون ولی افسوس که این چیزا فقط تو قصه هاست و واقعیت جور دیگه ایه. واقعیت زندگی بچه‌های ما شباهت زیادی به فیلم کفر ناحوم اثر نادین لبکی داره. از علاقه مندان به فیلم درخواست میکنم این فیلم رو ببینن. خیلی قوی و استواره!
کتاب آموزنده‌ای حتی برای بزرگسالان است. انسانی که باعث پاکسازی زمین و طبیعت و محیط زیست آدمها میشودرا ستایش کرد و قدردان باشیم. به فرزندانمان باید آموزش بدهیم انسانها را از روی انسانیت رفتار و کردار قضاوت کنند و سطحی نگر و بی ادب و فرهنگ نباشند تا همنوع خود رابا رفتار نادرست آزار بدهند. من دست تمام ماموران مسئول زباله را میبوسم و تشکر فراوان میکنم از اینکه محیطی پاکیزه را برای ما فراهم میکنند بدون چشمداشتی.
این کتاب اولین کتاب صوتی مورد علاقه من در اپلیکیشن خوب کتابراه است. این کتاب به کودکان و حتی ما نوجوانان یاد میدهد که هیچ شخص و شغلی را مسخره و از روی ظاهر قضاوت نکنیم. به شما دوست عزیز پیشنهاد میکنم که حتما این کتاب زیبا را گوش کنید و از آن لذت ببرید. به امید روزی که هیچ کس فرد دیگری را مسخره نکند.
کتاب خوب و آموزنده‌ای بود من کتاب رو با بچه‌ها گوش دادم به بچه‌ها یاد میده شغل هر کسی مفید هست و نباید همدیگر رو مسخره کنیم و تمامی مشاغل مانند قطعات پازل در کنار یکدیگر معنا پیدا میکنند و اگر یکی از این شغلها نباشه ما دچار مشکل میشیم بچه‌ها خیلی خوشش اومد چند بار پشت سر هم گوش کردن
قشنگ بود مخصوصا آخرش که گفت همه آشغال درست میکنند اما پدرم همه زباله‌ها رو از بین میبره... دیده‌ی کودکانه و شیوه روانی متن باعث میشه واس همه سنین خوب باشه... با بعضی‌ها مخالفم که فکر میکنند واس سن کمی داشته باشیم تا این‌کتاب رو گوش بدیم... بعضی چیز‌ها رو بچه‌ها بهتر از بزرگ تر‌ها میدونن...:)
عالی و آموزنده
خیلی خوب یاد میده که نباید انسان هارو بخاطر شغل مقایسه کرد
بعضی‌ها بنا هستند که کار خیلی مهمی رو انجام میدن. تمام این خونه‌ها مغازه‌ها و در کل مسکن‌هایی که ما داریم تو شهر و کشور میبینیم تمام اینها به دست بنا‌های زحمت کش و مهربان هستند اونهایی که با جان و دل کار میکنند.
🙏🙏🙏🙏
خیلی خوب یاد میده که نباید انسان هارو بخاطر شغل مقایسه کرد
بعضی‌ها بنا هستند که کار خیلی مهمی رو انجام میدن. تمام این خونه‌ها مغازه‌ها و در کل مسکن‌هایی که ما داریم تو شهر و کشور میبینیم تمام اینها به دست بنا‌های زحمت کش و مهربان هستند اونهایی که با جان و دل کار میکنند.
🙏🙏🙏🙏