نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی ناطور دشت - جی. دی. سلینجر

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مریم مهدی
۱۴۰۱/۰۷/۰۳
من بار دوم بود که این کتاب را می‌خوندم، بار اول شاید حدودا ۱۰ سال پیش بود و اون موقع حدودا ۲۵ -۲۶ ساله بودم و خیلی ازش خوشم اومد و تحت تاثیر قرار گرفتم. در ضمن اون زمان احساس می‌کردم کتاب خیلی جسورانه است، پر از صحنه‌های نیازمند سانسور و کلمه‌های وقیح. ولی این بار که دوباره خوندمش اصلا برام گستاخانه و بی شرمانه نبود. گویا هر چی سن ادمیزاد بیشتر میشه مسائلی که تحت تاثیر قرارش میدن و یا زمانی قبح خاصی براش دااشتن ساده تر و بی اهمیت تر میشن.
من واقعا نمی‌دونم چرا این کتاب جزو ۱۰۰ کتاب برتر به شمار میره و یا چرا ایییین همه استقبال ازش شده، البته کتاب خوبیه. از اون کتابهایی که وقتی دست می‌گیری ممکنه در یک نشست تمومش کنی ولی در مقایسه با این همه شاهکار ادبیات برای من معمولی بود.
داستان تعارضات یک نوجوان امریکایی است با خودش و با جامعه ش.
کتاب برای من خیلی حکم یه فیلم هالیوودی را داشت، وقتی تمومش کردم انگار یه فیلم خوب دیدم، فقط همین.
واقعا در حد این همه تمجیدی که از این و اون براش می‌شنوم برای من آورده نداشت. نثر کتاب روان و گویاست و توصیفاتش دلپذیره. ترجمه عالی و مهارت اقای ارمان سلطان زاده هم در روایت کتاب اصلا نیازی به اشاره امثال من ندارد.
در هر حال حتما یک بار را بخونیدش.
Taeko
۱۴۰۲/۰۹/۲۹
کتابی از پرچانگی‌های دوست داشتنی یک نویسنده
بگذارید اول از عیب کتاب بگویم، این کتاب برای سال ۱۹۵۱ است و از آثار آن موقع آمریکا و چه بسا پیش از آن سخن به میان می‌آورد که بسیار بسیار متفاوت با حال حاضر است، و کتاب نقد جهان پیرامون نویسنده است و تاریخ این نقد برای حال حاضر پوسیده و رنگ و رو رفته است، از نقد بر سینما و هالیوود تا حتی مدارس و نوع تدریس، از جامعه همیشه مریض و نادان، همه و همه...
نویسنده‌هایی هستند که نظر خود را درباره جهان بی چون چرا ارائه میکنند، یعنی وقتی که یک نویسنده می‌گوید فیلم‌های هالیوود همه مزخرف است یا دنیا همه پر از پلیدی است، و اینها را همه بدون چون و چرا می‌گوید، همیشه کسانی پیدا می‌شوند که از صمیم قلب با تو موافق باشند و این کتاب‌ها در عین حال که فقط دارند مزخرف می‌گویند، محبوب و معروف میشوند. به نظر من که اگر صادقانه از خود نویسنده هم بپرسیم، می‌گوید اینها همه یک سری مزخرف بود که من آن موقع گفتم و مردم خوششان آمد.
و این صلابت کتاب، همه در تضاد با فلسفه افلاطون است، فیلسوفی که از عدم قطعیت می‌نالد و خیر و شر را به چالش میکشد.
اما همه‌ی اینها، فضای فکری نویسنده را به خوبی نشان میداد و من را برای ورود به آن هدایت میکرد، از طرفی بعضی از سخنان کتاب واقعاً متفکرانه و قابل تأمل بود و هیچگاه در یک موضوع آنقدر زیاده روی نمیکرد که ملال آور شود.
همه‌ی اینها و گویندگی بسیار خوب و جذاب آرمان سلطان زاده میشود نقاط عطف کتاب.
به نظر من ما هر چقدر هم تلاش کنیم، مخاطب هدف این کتاب جامعه غرب و مخصوصاً آمریکا است.
در نهایت با همه‌ی این موارد و حجم کم کتاب, من شنیدن این کتاب را به همه‌ی کسانی که با فضای غرب اندک آشنایی دارند یا علاقه مندند توصیه میکنم اما اجبار نه.
شقایق حسینی
۱۴۰۲/۰۳/۱۹
شاید اگر این کتاب صوتی نبود در وهله اول نصفه رهاش میکردم ولی با گویش فوق العاده استاد سلطان زاده کتابو تا انتها گوش دادم و همین باعث شد که به فکر فرو برم و دوباره کتابو گوش بدم به نظرم منظور نویسنده از ناطور دشت شخص هولدن کالفید که دوست نداره بچه‌ها وارد دنیای ادم بزرگ‌ها بشن همون طور که خودش میگه هر بچه‌ای به پرتگاه رسید من اونو بگیرمو ناطور دشت باشم به نظرم هولدن به خاطره اتفاقی که در کودکیش افتاده نسبت به همه ادم بزرگ‌ها دچار بدبینی شده و همه اونارو حقه باز میدونه چون نویسنده یک جا خیلی ظریف اشاره کرده در فصل ٢٤ وقتی هولدن منزل اقای انتولینی هستش نسبت به اون دچار ترس میشه و میگه من از بچگیم تا الان ٢٠ بار این شرایط تجربه کردم
ولی در کل کتاب ناطور دشت خیلی متفاوت بود نسبت به کتاب‌هایی که تا امروز مطالعه کرده بودم ممنونم از تیم خوب کتابراه
Pejman Pirmoradi
۱۳۹۷/۱۱/۲۸
این کتاب درباره نفرت است، درباره حس گریزانى از ظواهر معقول زندگى، حس دانستن پوچى و فریب بسیارى از ارتباطاط و ملاحضات اجتماعى در رفتار ناخودآگاه انسان در جامعه خودش... اگر کتاب "ساندویچ ژامبون " بوکوفسکى رو خونده باشید و خوشتون اومده باشه قطعاً این اثر هم شما رو راضى خواهد کرد. جالبه که زمان مورد بحث هر دو کتاب دهه ٣٠ تا ٦٠ آمریکاست، یعنى اوج کاپیتالیسم و فردگرایى در تمامى دورانها و خب براى افرادى از اون جامعه که حساس بودند و متفکر، این چیزى جز افول بشرى و انحطاط انسانى نبوده و تداوم اون تفکر حالا اختاپوسى رو شکل داده که على رغم افسردگى بسیار متوحش و متوقع شده و جز دست و پاهاى بزرگ خودش رو نمیبینه. به قول جمله اى از همین کتاب: "به اندازه یک گرگ وحشى مهربان بود".... .
ریحانه حق شناس
۱۳۹۹/۱۰/۰۵
پیشنهاد می‌کنم نقد مجله تایم در مورد این کتابو بخونید.
لطفا برای کتاب‌های کتاب راه گروه سنی مشخص کنید که کتاب‌های اینچنیتی رو هر کسی در هر سنی نخونه
اصل هدف این نویسنده به نظرم در کنار نشان دادن روحیات و طرز فکر یه نوجوان آمریکایی این بود که
وقتی یه نوجوان در سنین کم به خاطر فضای فاسد موجود در جامعه و مدرسه و حتی خانواده حتی قبل از بلوغش متوجه چیزایی میشه که متناسب با سنش نیستند
چقدر ممکنه حتی یه نوجوان پاک و معصوم و باهوشی مثل اونو دچار سردرگمی و عذاب بکنه و تمرکزشو روی چیزایی ببره که رشد و تکامل اونو تحت الشعاع خودش قرار بده.
این کتاب نشون میده که چرا سند 2030 مناسب کشور ما نیست
و چقدر لازمه که والدبن در مورد تربیت جنسی کودکشون از لحاظ رعایت کردن خیلی چیزا مقابلش هشیار باشن.
مورد بعدی این که
من دیدم چطور اکثر مردمشون وقتی چیزی ندارن که خلاهای وجودشونو باهاش پر بکنند به سمت سیگارو قمار و شراب و روابط خارج از چهارچوب اخلاق روی میارن تا شاد بشن و باز هم ته دلشون افسرده هستن.
چرا که به خاطر تحریف‌های دینشون اگه بخوان به دین روی بیارن و خلاهاشونو با اون پر کنند باید عقلشونو کنار بگذارند
و اگه بخوان عاقلانه انجیل بخونند براشون قابل پذیرش نیست.
و راهی براشون نمی‌مونه جز وارد شدن به شادی‌هایی که به مرور انقدر غرقش میشن که ممکنه درگیر فساد بشن.
هولدن از همچین دنیایی که وقتی توش بزرگ بشه قراره همچین ادمی بشه نفرت داشت و به همین خاطر نمی‌خواست بزرگ بشه. فطرتش هنوز پاک بود و زشتی‌هایی که ادما توش غرق شده بودن رو میدید.
رمان پر از نقاط به فکر فرو بر بود ولی خیلی شنیدن این همه فساد و نفرتی که بهش هم راستا با هولدن پیدا می‌کردی مسلما لذت بخش نیست.
با
Mosi Phonix
۱۴۰۱/۰۳/۰۵
صدای گوینده و اجراشون عالیه. در مورد کتاب نقد مثبت زیاد خونده بودم و همین توقعم رو از کتاب بالا برده بود. ولی خب، همین که کتاب تونسته موضوع تعارضات زندگی یک نوجوان رو خوب نشون بده یعنی کتاب موفقیه. اینکه فکر کنیم مشکلات نوجوان این کتاب فقط مخصوص فضای کشور‌خودشه و بگیم ما از این مشکلات نداریم، ساده لوحانه و توهین به شعور مخاطبه. در همه جای دنیا نوجوان در جستجوی پذیرش در گروه‌های اجتماعیه و اگر به هر دلیل جایگاهی در گروه‌های اجتماعی موجه و مقبول پیدا نکنه، پناه میبره به گروه‌های مصرف کننده مواد و فساد و خلاف و... و میدونیم سرخوردگی، پرخاشگری، افسردگی، ناامیدی و افکار خودکشی در این گروه از نوجوانها زیاده.
شکوفه عصاره
۱۴۰۱/۰۳/۱۷
زمانی که ۱۶ ساله بودم، یعنی حدود ۸ سال پیش درباره این رمان شنیده بودم و با اینکه چیزی دربارش نمیدونستم اما خیلی دوست داشتم بخونمش‌. الان بسیار خوشحالم که توی اون دوران نخوندمش و حالا که بزرگتر شدم خوندمش.
داستان جالب و قابل درکیه ولی روی روحیه نوجوون‌ها ممکنه اثر بدی بذاره. افسردگی و احساسای هولدن کمی دیوانه وار ولی قابل فهمه چون همه توی دوره نوجوونی با غرور، شهوت، خودخواهی و خودبینی و دروغ‌های مختلف و... دست و پنجه نرم کردیم.
شعری اولیا
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
این کتاب کتاب ویژه‌ای بود. می‌توانم بگویم با کتاب‌های دیگری که خوانده بودم تفاوت داشت. ذهنیات یک پسر نوجوان بیشتر داستان را شکل می‌دهد اما یک داستان برای مخاطب نوجوان نیست. در این داستان و با این روش خاص آسیب‌های اجتماعی و درد دل‌های زیادی روایت می‌شود… یک داستان بسیار احساسی است. و البته و البته که بسیار زیبا روایت می‌شود. با تشکر فراوان از کتابراه
احسان توانا
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
به نظر من این کتاب شباهت زیادی به کتاب ساندویچ ژامبون چارلز بوکوفسکی داشت. البته ساندویچ ژامبون به مراتب کار قوی تری بود. به طورکلی آثار ادبیات ایالات متحده شباهت های زیادی با هم دارن. معمولاً داستان بیشتر در عرض حرکت میکنه تا طول. درمجموع کتاب خوبی بود. ارزش یک بار خوندن رو داره.
مرجان وزیری
۱۴۰۲/۰۵/۲۸
دلیل شهرت زیاد کتاب رو متوجه نشدم چون داستان پیچیده و خاصی نداره. جمله خیلی خوشم میاد؛ خیلی خوشم نمیاد دائم تکرار میشه با این حال کتاب کشش داره. گویندگی آقای آرمان سلطان زاده با لحن درست و صدای زیبا هم خیلی کتاب رو جذاب کرده و دلت میخواد ببینی چی میشه؛ ارزش گوش دادن داره. مرسی از کتابراه.
رها
۱۴۰۲/۰۱/۱۲
کتابی که تفکرات و مشکلات یه نوجوان رو بیان میکنه.
نوجوانی که هنوز آلوده بسیاری از تغییرات جامعه نشده.
مشکلات مطرح شده خاص نوجوان‌های آمریکا نیست. نقاط مشترک زیادی با مشکلات نوجوان‌های خودمون داره.
داستان، جذابیت و کشش لازم رو داشت اما با صدای جناب سلطان زاده این جذابیت چندین برابر شده.
Mehrnoosh Fg
۱۴۰۰/۰۲/۲۷
فوق العاده بود.
خیلی با شخصیت هولدن کالفیلد احساس همذات پنداری میکردم.
در کل اگه حس میکنید شخصی متفاوت نسبت به بقیه هستید، حس تک افتادگی و جا نگرفتن در جامعه و گم کردن هدف و مسیر زندگیتون دارید از این کتاب خوشتون میاد.
سپیده فرهادی
۱۴۰۰/۰۴/۰۶
من عاشق این کتابم. برای دومین بار گوشش دادم. عاااشق این کتابم. ینی هرچی از دنیا اعصابت خورد باشه این کتابو که گوش کنی تو یه حال خوبی میبردت. عاشق این از همه چیز متنفر بودن هولدنم. پسسسر...
محمد رمضانی
۱۳۹۸/۰۳/۲۳
از نظر من این کتاب بحران هویتی یک نوجوان را روایت میکنه. (اونم از نوع غربیش) گوینده بسیار خوب بود. اگرچه شخصیت پردازی همه افراد توسط یک نفر کار را ضعیف میکند ولی گوینده بسیار خوب بود. در کل از کتاب لذت بردم ولی نمیتونم بگم عالی بود.
The Rama
۱۴۰۳/۰۴/۰۸
اوایل کتاب ریتم یکنواختی داره و به سختی تونستم باهاش همراه بشم اما بطور کلی لذت بردم خوب بود ولی بنظرم اونقدر خارق العاده نبود که جزو کتابهایی که باید پیش از مرگ خونده بشن قرار بگیره نمیدونم شاید هم من کتاب رو عمیق درک نکردم.
معصومه مولایی
۱۴۰۲/۰۶/۱۶
رمان زیبایی بود عقاید یک پسر روشنفکر را با قلم خیلی شیوا بیان میکنه به قدری خوب بود که من همزاد پنداری می‌کردم و در جایی که پسر گریه می‌کرد نمی‌توانستم جلوی گریه‌ام را بگیرم
به نظرم برای کسی که می‌خواهد خود داستان بنویسد یک مشق خوبی است
امیرحسین
۱۴۰۲/۰۱/۲۳
سلیقه من نبود صرفا خاطرات و سرگذشت یه نوجوان که تصمیم میگیره ترک تحصیل کنه و مسیر زندگیش رو تغییر بده درگیر بحران‌های اون سن اگرچه پیام‌های داشت اما خب سلیقه من نبود منو جذب نکرد اگرچه فراغتم رو پر کرد و پشیمون نیستم، ممنون از کتاب راه♥️
Ali Karimnejad
۱۳۹۸/۰۹/۰۸
داستان یک پسر نوجوونی هستش که توی گذار از بچگی به بزرگسالی هستش. کتاب دنیای پر تناقص این پسر رو به زیبایی و از نگاه اون به تصویر میکشه.

بنظرم کتاب رو یکم با تِم روانشناسانه بخونید تا لذت بیشتری ببرید.
زهرا ظاهری
۱۴۰۲/۰۸/۰۹
کتاب ناطور دشت از زبان یه پسر نوجوان ۱۶ساله س و سه روز از زندگیش رو روایت کرده با جزییات. برای من حوصله سربر بود و دوست داشتم ادامه ش ندم و نپسندیدمش. اما باصدای آقای سلطان زاده قابل تحمل تر بود برام.
سودابه کلهر
۱۴۰۱/۰۳/۱۶
فقط میتونم بگم فوق العاده بود، بنظرم بهترین اثر سلینجر این کتابه و بقیه آثارش هم بی نظیر هستن، مرسی از تیم ضبط و میکس کتاب که بهترین شکل فضای داستان رو توصیف کردن و گویندگی بسیار عالی
farid ghasemi
۱۴۰۲/۱۱/۰۷
همیشه به این فکر میکنم که اگر زمان به عقب برمیگشت و با علم به این که مارک چپمن تحت تاثیر این کتاب جان لنون فقید رو میکشه، باز هم سلینجر این کتاب رو مینوشت یا خیر
عَبِد
۱۴۰۱/۰۶/۱۶
هی پسر عالی بود، یه داستان بی سرو ته جذاب، و چقد خوب و با احترام از والدین همدیگه یاد میکردن، مخصوصا از مادرانشون، و در آخر خاک تو سر آقای آنتولینی. و گوینده عالی بود.
roya usefi
۱۳۹۸/۱۰/۰۱
با احترام به دوستانی که این کتاب مورد پسندشون بوده باید بگم من اصلاً از شنیدنش لذت نبردم و حتی نتونستم تمومش کنم، محتوای جالبی نداشت و نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم
م ع
۱۴۰۲/۱۱/۰۱
کتاب بیشتر برای گروه سنی خاص خودش خوبه و معانی و مفاهیم خیلی عمیقی نداره، صرفا برای اینکه کتاب معروفیست خواندم و خواندنش رو به نوجوان‌ها توصیه میکنم
شیما شریفیان
۱۴۰۲/۰۷/۲۶
یعنی قشنگ احساس کردم درون ذهن یه نوجوون با مشکل روان میگردم و واقعا احساس میکنم علاوه بر حالا ترجمه کتاب خانش عالی اقای سلطان زاده بی تاثیر نبود
اریا خاکساران رضوی
۱۴۰۲/۰۶/۲۰
درود بر خوانندگان مهربان کتاب خیلی عالی بود تقریبا کوتاه بود و در یک ماجرای چند روزه تمام شد بعضی وقت‌ها این نوع روزها برای من هم بوجود آمده است
مهسا پیما
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
کتاب قشنگیه دغدغه‌های یه نوجوان و دیدگاهش به دنیا رو به قشنگی بیان کرده البته این دغدغه‌ها گاهی فقط به این سن خلاصه نمیشه و ذهن هر انسانی رو مشغول می‌کنه
آرزو جمالان
۱۴۰۱/۱۱/۰۱
باتوجه به نقد منتقدها خوندمش بیشتر کتاب بدرد نوجوانها میخورد خیلی برای من جذاب نبود ولی از آن جا که کتابی رو شروع میکنم باید تا انتهاش رو بخونم خوندم
شهلا جعفرزاده
۱۴۰۰/۰۲/۰۲
کتاب شماره یک منه. صد بار خوندمش. انگلیسی، فارسی، ترجمه‌های مختلف. کتاب صوتیش عالیه. آرمان سلطان‌زاده مثل همیشه قیامت کرده!
حمید شایسته پور
۱۴۰۳/۰۸/۰۸
کتاب خیلی خوبی بود اما بنظرم محتویات آن برای گوش کردن و توصیه به بچه‌ها بنظرم خیلی جالب نبود. با این حال از ترجمه کتاب و خوانش آن لذت بردم.
مهرداد براتی
۱۴۰۰/۰۳/۲۴
با صدای راوی....
هی پسر... داستان خیلی آشغال و مزخرفی بود.. حالات شخصیت اصلی خیلی شبیه کسانی است که ptsd دارند... در هر صورت خوب نبود
Zahra
۱۳۹۹/۱۰/۰۱
وای خدای من عالی بود! من هنوز اواسط کتاب هستم ولی تا این جا کلی لذت بردم وحتی خندیدم! به نظرم خیلی کتاب بامزه و پُریه.
Majid Mohamadi
۱۳۹۹/۰۶/۱۵
نقطه مثبت این اثر اجرای عالی و صدای خیلی دلنشین گوینده است ولی خود کتاب برخلاف شهرت بی اندازه‌اش، زیاد جالب نیست و جذابتی ندارد.
امین نظام
۱۳۹۸/۰۷/۱۸
چقدر خوب که تقریبا سانسوری نداشت و چقدر خوب که با صدای آقای سلطان زاده هست. ممنون کتابراه
Alireza Eghbali
۱۳۹۸/۰۵/۳۱
خیلی جذاب بود
کتاب خیلی زیاد من رو یاد شخصیت امیر توی سریال وضعیت سفید میانداخت
سلطان زاده عزیز هم که مثل همیشه بالاتر از حد تصور
Sareh Shabaniab
۱۴۰۲/۱۰/۱۵
بعضی کتابها انقدر تو طول داستان لذت میبرم که دلم نمیخواد تموم شه ناطور دشت هم از اون کتابها بود کاش ادامه داشت…
بهاره واعظ
۱۴۰۲/۰۳/۰۳
به هیچ عنوان با تعاریف توضیحات کتاب مثل
جزو کتابهایی است که حتما باید خوانده شود و... مطابقت نداشت
Maedeh Syd
۱۴۰۱/۰۷/۳۰
متفاوت بود با همه کتابهایی که تا امروز خوندم و حس میکنم انتظار بیشتری داشتم از این کتاب
ترلان تبار
۱۴۰۱/۰۶/۱۱
یکی از بهترین کتاب‌های زندگیم
روایت صادقانه‌ی یک نوجوان امریکایی از زندگی‌اش
راوی عالی.
پردیس شهرزاد
۱۴۰۰/۱۰/۰۴
میخوام بگم که حقیقتا باورم نمیشه که آقای سلطان زاده صداشون انقدر خود هولدن کالفیلد (شخصیت اصلی داستان) باشه!!
افسانه ناظمپور
۱۴۰۰/۰۷/۱۶
موضوعی مرتبط با علاقه من نبود ولی از دید روانشناسی خیلی خوب حس و حال یک نوجوان در سن بلوغ رو بیان کرده بود.
PARSA TN
۱۳۹۹/۰۶/۱۸
کتاب سرگرم کننده‌ای هست و با اشتیاق دنبالش میکنید، ولی منتظر پایان جذابی نباشید!
واهه یوسفی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
مزخرف‌ترین کتاب‌ها با صدای آرمان سلطان زاده‌ قابل تحمل می‌شوند. و این یکی از همان کتاب‌ها هست.
داود پقه
۱۴۰۱/۰۱/۲۴
بنده کتابخوان قهاری نیستم وشاید بخاطر همین لذت نبردم... شاید بعدها بتونم درک کنم
سعید پایانی
۱۴۰۰/۱۱/۱۰
جالب بود، داستانی ساده و جالب از چند روز زندگی یک نوجوان، شاید همه تجربه کرده باشیم
د. ناظمی
۱۴۰۰/۰۱/۲۵
یکی از بهترین کتابهاییه که توی عمرم خوندم و یکی از بهترین شخصیت پردازیی‌هایی که توی عمرم دیدم.
Mino Ardeha
۱۳۹۹/۰۲/۲۰
تنفرم جزوی از احساسات انسانه خوب نیست علیهش موضع بگیرید
sarvenaz sadati
۱۳۹۹/۰۲/۱۸
صداپیشگی عالی، موسیقی متن متناسب و لذت بخش، داستان روان و جذاب
حمیدرضا خسروشاهی
۱۴۰۳/۰۸/۱۵
خیالی و‌معمولی بود چیزی دستم را نگرفت ولی توصیف حالات و فضا خوب بود
مهتاب سادات حسینی
۱۴۰۲/۰۶/۱۰
رمان قشنگی است با مضامین پنهان. گویندگی هم مثل همیشه عاااااالی
1 2 >>