عجیب بود اولین کتابی بود منو انقدر محو خودش کرده بود حتی ساعت‌ها بعد خوندنش بهش فکر میکردم یعنی چی خب بعدش چی میشه چرا اینجوری و هزاران سوال فقط اخرش خیلی گنگ تموم کردن کتاب
به نظرم یک تقلید ناشیانه ازبوف کور صادق هدایت هست. به هیچ وجه بیمار دوقطبی این حالات و توهمات غریب رو تجربه نمیکند بیمار دوقطبی دچارتوهم خودبزرگ بینی یا بدبینی می‌شود که فاصله‌اش با واقعیت دراین حد دور نیست. ارزش وقت گذاشتن را ندارد
بنظرم این کتاب برا یه روان شناس یافردی ک این بیماریو داره مناسبه برای مثال من این کتابو ک خوندم فقط حالات و چگونگی این بیماریو درک کردم ولی هیچ نتیجه‌ای برای درمان یا کنترلش نداشت یکمم ذهنه ادمو پریشون میکنه
با کمال احترام. چون بنده افرادی را میشناسم و با خواندن این کتاب متوجه شدم. نظری را که درمورد آن‌ها داشتم. نظرم درست بوده. و به همه خواندن آن را سفارش میکنم.
این کتاب رمان گونه هست و تلاش کرده دنیا را از چشم افراد افسرده و دو قطبی نشان دهد و هر چند که میتواند باعث فهم موقعیت افراد مبتلا به اختلالات روانی شود ولی راهکاری برای برون رفت و درمان آن‌ها ندارد
اصلا چیزی متوجه نشدم و یک داستان کاملا سردرگمی بود که نه اولش معلوم بود نه آخرش و کسانی که تعریف میکنند متوجه نمیشوم از چی تعریف میکنند و پشیمان شدم از اینکه کتاب را خریدم و وقت گذاشتم و خواندم
من خیلی نتونستم با کتاب ارتباط بگیرم ولی احساسات نویسنده کاملا قابل درک بود. گاها در بعضی متن‌ها انچنان ناراحت میشدم که نمیتونستم ادامه بدم.
به طور کلی شاید مورد پسند عده‌ای قرار بگیره و بعضی نه.
بنظرم خیلی جالب و پر قدرت نیست بلکه کتاب ضعیفی هم هست
و آخرش هم یهویی تموم شد و گنگ
فقط یک سری از حرف هاش بد نبود هایلایت کردم
مگر نه در ادامه کاملا عادی و پوچ
بعد از خوندنش هیچ حسی ندارید
این کتاب و گرفتم اما نمیدونم چرا نمیتونم بخونم کلا اسم کتاب خیلی روی من اثر میذاره مثلا تهوع اصلا هر وقت شروع به خوندن میکنم حالم بد میشه و نمیتونم ادامه بدم این کتابم همونجوریه دقیقا
کتاب خوبی بود با تشکر از نویسنده اش خوندن این کتاب باعث شد که من بعضی وقتها بارفتارهای زننده و نشان دادن خود در جمع ویا در فامیل که از خیال پردازی واز افکار منفی کمک می گرفتم فاصله بگیرم
چقد این کتاب درد رو دوباره یادم اورد چه روز‌هایی که با این احساسات پشت سر گذاشتم چه اشک‌هایی که ریختم و چقد زیبا از عمق وجود درکم کرد، مدت‌ها بود دنبال کسی بودم که اینگونه درکم کند!!!
د ابتدا خیلی جذاب بود چون من روانشناسی خیلی علاقه دارم اما قسمت‌های بعدی گیج کننده بود چون به خواب ابدی رفت اما باز شروع شداما جالب و مفید بود که خصوصیات این بیماری‌ها ساده نمایان شده بود
قشنگ بود لذت بردم کتاب متفاوتی بودم این که از‌ی دیدگاه داستان وار مشکلات روحی رو بهمون نشون میداد اینکه چ احساسی دارن این افراد و چ چیزی درونش میگذره و برام جالب بوددد حتمن بخونین 🤗
کتاب برای کسی که ازین اختلال‌ها رنج میبره آشناس. و حس میکنه که خب تنها نیست. اما باعث تشویش افکار هم میشه. من حوندنش رو پیشنهاد نمیکنم چون میدونم با روحیات ضعیف چه کارایی میتونه بکنه
من تا صفحه‌های بیست و هشت، واو به واو، مو به مو، خودم رو دیدم با جزییات. حتی اونجا که میگفت من حوصله نداشتم دیگه از اول برای کسی توضیح بدم حالم رو.. باورم نمیشه کسی حال منو اینجور گفته
من هم اوایل کتاب حس میکردم هرچی میگه منم همونطوری هستم، هنوز کتابو تموم نکردم امیدوارم یه راه حل داشته باشه. راس تشو بخواین از این که خیلی‌ها اینطوری هستن و فقط من اینطوری نیستم خوشحال شدم
من ارشد روانشناسى خوندم این کتاب نه تنها بى فایده بود خیلى هم نویسنده داراى تفکرات منفى است اگر تا حدى خصوصیات اختلالات روانى را به شکل داستان عنوان کرده ولى جمع بندى و نتیجه گیرى درست و علمى نداشته
کتاب بدی نیست اما زیادی از احساسات گفته شده و حملات تکراری خیلی زیادی توش است که حوصله ادم را کم میکند تا ادامه را بخونه! بهتر است حرف و جملات تکراری کاسته بشود تا داستان جالب بشود
برای من جالب نبود ولی برای بقیه گویا جالب بوده من با توجه ب نظر بقیه دانلود کردم ولی فقط٢٥صفحه اولو خوندم و دیگ تمایلی ب ادامه ندارم خیلی غم انگیزه اگ وضعیت افراد با اختلال روانی اینه
من واقعا چیزی نفهمیدم واسترسم بیشتر شد دنبال کتابی بودم که بهم ارامش بده اما داغونم کرد شایدم من نتونستگ درکش کنم اخرش یه جمع بندی نداشت همش یه قصه بود
خوب بود داستان در مورد ادمایی که این بیماریهارو دارن خوندن این کتاب ادمو افسرده میکنه ولی ادمایی با این مشکلاتو راحت میتونی بشناسی و دنیارو از دید اونا ببینین
کتاب به طوری نوشته نشده که کسی که اطلاعات درست وحاملی از این جور بحث‌ها نداره بتونه این کتاب رو درک کنه یا بهتر. بگم کسی که با بیماری دو قطبی سروکله داره فقط میتونه این کتاب رو متوجه بشه
یکی از دوستان من این اختلال را حدود ۱۵ سال پیش تجربه نمود و من از نزدیک با او در ارتباطم و با خواندن این کتاب زوایای تاریک این بیماری برایم روشن شد. ممنون از دست اندکاران کتابراه.
این کتاب واقعا شرح حال زندگی بسیاری از انسان‌هایی است که به گوشه گیری و تنهایی می‌پردازند آن هم به دلیل تکراری بودن زندگی است و نتیجه‌اش بی‌انگیزه بودن برای ادامه زندگی است بسیار عالی است
پراکنده گویی‌های زیاد و از این شاخه به ان شاخه پریدنش ازار دهنده بود.. البته از حق نگذرم روحیاتی که تا کنون به ان فکر نکرده بودم را بهم نشان داد.. در هر حال سپاس از نویسنده
واقعا درکش از دیدگاه یک بیمار روانی بودن واسه‌ام سخت بودم گرچه به طور کامل حس میکردم نویسنده داره تمام تلاشش رو میکنه تا ساده حرفهای دل یک بیمارکه مبتلا به افسردگب و دوقطبی و... هست رو بگه
اینکه دیگران فقط میخوان بدونن چی تو ذهن ما میگذره و حتی ذره‌ای درک نمیتونن بکنن مضحک‌ترین کار دنیاست و من پیشنهاد میکنم اگه افسردگی ندارید، روان پریش نیستید و حتی دیوانه این کتاب و نخوانید.
خیلی برام گنگ و نا مفهوم بود، در سریع‌ترین زمان ممکن و با دقت فراوان مطالعه کردم اما مقصود کتاب برام خیلی گنگ بود... قبلا بیماران دچار‌ام اس را دیده بودم اما هیچ کدوم از ویژگی‌های این کتاب را نداشتند...
به عنوان یه خواننده اماتور هر لحظه میخواستم بزارمش کنار که این چیه دارم میخونم به هیچ ته خاصی نمیرسه یاوه‌ای بیش نیست بندازش اون طرف اما اینکارو نکردم و تا اخر خوندم و لذت بردم
کتاب خوبی بود، با دقت خوندش میتونیم تک تک بیماری‌های فرد رو تشخیص بدهیم درعین حال حالات هر اختلال اشناشیم برای کسایی که تازه میخوان اختلال هارو بشناسن پیشنهاد میشه
من خیلی چیزه مهم و کاربردی از کتاب دریافت نکردم، و داستان‌هایی که مفهوم خاصی نداشتند، شاید کسانی که این اختلال رو داشته باشن براشون مفید باشه ولی برای افراد عادی خیلی سردرگم هست.
به نظرم اگر حتی درگیر این بیماری نیستین خوندن این کتاب باعث میشه آدم‌هایی رو که درگیر این بیماری هستن درک کنین و به نظرم این کتاب ارزش وقت گذاشتن و خوندش رو داشت.
به نظر من واسه آدمای عادی که این‌ها رو نکشیدن خوب نیس چون ذهن آدم رو درگیر میکنه حتی واسه کسایی هم که افسردگی دارن چون به اعماق سیاه چاله‌ی زندگیشون بیشتر پی می‌برند
نمی دونم خوبه یا بد ولی خیلیا گرفتار این بیماری هستن و دارن زندگیش میکنن جوری تو هر سطر گفتم چقدر منه که واقعا عجیب بود اومدم نظرات و‌خوندم دیدم خیلیا مثل منن...
من انتظار داشتم در آخر هر داستان یه راه برای درمان بده ولی داستان از اول و اخرش ناامیدی محض بود و درزم نویسنده نباید اسم قرص هارو مینوشت ممکن کسی سرخود اونهارو مصرف کنه
عنوان کتاب رو که دیدم فکر کردم متن علمی هستش اما داستان‌هایی از زندگی افرادی که درون یک اختلال روانی یا بیماری هستن رو روایت میکنه ارزش خوندن داره از نظر من جالب بود
من داستان پریشانی رو بیشتر از سایر دوست داشتم ویک نکنه مهم درمطالعه کتاب اینکه بتونیم با اون کتاب ارتباط برقرار کنیم وخیلی هم بستگی به سلیقه داره تشکر از نویسنده محترم واین برنامه
خوب بود.... هنوز ب آخرش نرسیدم ولی اولین کتاب الکتونیکی هس ک منو وادار میکنه بشینم و بخونمش
من شخص توی کتاب رو کاملا درک میکنم.... چون خودمم‌ی جورایی این شکلی‌ام =)
سلام برای چندمین بارخوندمش من تا حالا پیش پزشک نرفتم وبا خود درمانی.
.. اما به طرز عجیبو شگفت انگیزی من در داستان اخر کتاب وشاید فصل اخر خودم... خیلی ترسیدم...
خیلی دوستش دارم این کتاب رو از اولین پاراگراف تا اخرش خیلی خوب تموم شد با اینکه غمگین کننده است و جمله‌های منفی زیاد داره ولی لذت بخش هست یا حداقل با حال روحی من جور دراومد
خیلی مزخرف بود. تو سبک کتابای صادق هدایت بود. بی سروته و تخیلی. البته حالتهای یک ادم افسرده و دوقطبی خواست بگه ک بیشتر شبیه اسکیزوفرنیا بود هذیان گویی و توهمات
برای کسانی که روانشناسی خواندن عالیه. ولی توی این داستان توهم و هذیان دیده میشد که مشخصه اصلی اسکیزفرنی بود واین افراد در کتاب در مقدمه ورود به دنیای اسکیزفرنی بودند
خیلی جالب بود
قبلا درکم از این بیماری‌ها چند کلمه‌ی بی مفهوم بود
ولی الان کاملا میفهمم که با چه حالاتی این افراد روبرو هستن
و الان برام کاملا قابل درک تر شده
فقط اخرش خیلی گنگ تموم کردن کتاب