نقد، بررسی و نظرات کتاب هانسل و گریتل - برادران گریم
4.1
92 رای
مرتبسازی: پیشفرض
maniya
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
00
داستان در مورد یک خواهر و برادر بود که بسیار فقیر بودند آنها با پدر و مادر خواندهشان زندگی میکردند مادرخوانشان زن بسیار بدی بود و به پدرش گفت که ما باید آنها را در جنگل رها کنیم وگرنه از گرسنگی خواهیم مرد و دیگر نانی در خانه نداریم اما پدرش مخالف این کار بود مادرخوانده بسیار اصرار کرد و پدر آخر راضی شد آنها را در جنگل رها کردند خواهر و برادر به وسیله سنگهایی که در طول راه انداخته بودند دوباره توانستم به خانه برگردم مادرشان بسیار عصبانی بود ولی پدر از آمدن آنها بسیار خوشحال شده بود و دیگر نمیخواست که این کار را تکرار کند آخر فقر بر روی آنها بسیار فشار آورد که دیگر یک تکه نان نیز در خانه وجود نداشت زن دوباره مان تصمیم وحشتناک خود را به پدر گفت و پدر گفت که این کار انجام نمیدهد اما دوباره تسلیم شد و آنها را در جنگل رها کردند خواهر و برادر که نانهای خوردهای را در سر راه انداخته بودند که به وسیله آنها به خانه بیایند اما آن تکه نانها به وسیله کلاغها و پرندهها خورده شده بودند و دیگر راه خانه را گم کردم وارد یک خانه شکلاتی شدم که در آن جا یک جادوگر بود آن جا دیگر به آنها کل خوراکی داد که به وسیله آنها چاق شود تا بتواند آنها را بخورد اما خواهر که از این موضوع بسیار وحشت زده شده بود آن جادوگر را داخل تنور انداخت سکههای طلا پیدا کردن خواهر و برادر جیبهایشان را پر از سکه طلا کردند و به وسیله پرنده زیبا وارد خانه خود شدند مادرخوانده بدجنسشان مرده بود و فقط پدر بود پدر از دیدن بچههایش بسیار شرمنده بود او از اینکه چنین تصمیمی گرفته بود نادم و پشیمان بود
با سلام
داستانی که خواندیم اصلا نه برای کودکان مناسب هست و نه برای بزرگسالان. چون کتابی را که خواندیم تقریبا براساس تخیل بود و برای کودکان نوشته شده است ولی واقعا این کتاب برای کودکان بجای سود مضر میباشد. چون اولا در نظرشان پدر و مادر را فردی بی رحم جلوه میدهد که واقعا در اصل اینگونه نیست. پدر و مادر شاید خودشان از گرسنگی بمیرند ولی اجازه همچین کاری را نمیدهند که بچه هایشان از خودشان دور شود. نکته دوم که میخواهم راجع به آن بگویم این است که جادوگری که در داستان وجود داشت فردی بی رحم و دروغگو و آدمخواری میکرد که این هم باز برای کودکانمان خوب نیست. البته یک پیامی میتواند برای کودکان داشته باشد و آن هم فریب جادوگر با خانه شیرینی باشد که بچهها رو اینگونه فریب میداده و بعد به هدفش میرسید. من با تمام احترامی که برای گروه زحمتکش کتابراه دارم این کتاب را اصلا نپسندیدم
با تشکر
مهدی مقدم
داستانی که خواندیم اصلا نه برای کودکان مناسب هست و نه برای بزرگسالان. چون کتابی را که خواندیم تقریبا براساس تخیل بود و برای کودکان نوشته شده است ولی واقعا این کتاب برای کودکان بجای سود مضر میباشد. چون اولا در نظرشان پدر و مادر را فردی بی رحم جلوه میدهد که واقعا در اصل اینگونه نیست. پدر و مادر شاید خودشان از گرسنگی بمیرند ولی اجازه همچین کاری را نمیدهند که بچه هایشان از خودشان دور شود. نکته دوم که میخواهم راجع به آن بگویم این است که جادوگری که در داستان وجود داشت فردی بی رحم و دروغگو و آدمخواری میکرد که این هم باز برای کودکانمان خوب نیست. البته یک پیامی میتواند برای کودکان داشته باشد و آن هم فریب جادوگر با خانه شیرینی باشد که بچهها رو اینگونه فریب میداده و بعد به هدفش میرسید. من با تمام احترامی که برای گروه زحمتکش کتابراه دارم این کتاب را اصلا نپسندیدم
با تشکر
مهدی مقدم
کتاب داستان جالبی داشت میتومن بگم واقعا خوب بود یعنی من خیلی داستان دوست نداشتم اما جذب این شدم از دستش ندیییید به نظر مننننن راستی این کتا ب میشه گفت درجه اینکه بخواییی. هر صفحه که میخونیییییی هی بری صفحه بعد متوسطه و خب. خیلی اینجوری نیییییست، خب امیییییدوارم از دیییییدگاهم. لذت. بررررده باشیییید
نقد کتاب: این داستان اصلا برای کودکان مناسب نمیباشد زیرا در تمام لحظههای آن، حس تنفر، ترس و بیچارگی را انتقال میدهد همچنین پایان آبکی و خوشی که یک دفعه همه چیز زیر و رو میشود، نه با واقعیت همخوانی دارد، نه با روند خود داستان و باعث میشود مخاطبی که سن بیشتری دارد هم از کتاب لذت نبرد! با این همه ترجمه روانی دارد و به زمان زیادی برای خواندنش احتیاج ندارید پس تصمیم با خودتان است.
نمیدونم ترجمه نتونسته بود مطلب رو برسونه؟ چون فیلم این کتاب هم ساخته شده. داستان مثلا تخیلی که یک کودک خیلی راحت یک انسان رو حالا جادوگر باشه یا چی میکُشه و جواهراتش رو برمیدارن و به زندگی با خوبی و خوشی ادامه میدن. این داستان چه پیامی رو داره که برسونه؟ هانسل و گرتل خیلی معروفه. نمیدونم چرا اینجا یه داستان کوتاه اون هم عجیب و غریب بود.
داستان «خانه شکلاتی» یا «هانسل و گرتل» داستان کودکانه بسیار جذابیست که از کودکی با آن آشنا هستم. اما در واقع این نسخه اشکالاتی دارد. مثلا تا جایی که یادم هست، نامادری بچهها از پدرشان خواست آنها را در جنگل رها کند، نه مادر واقعی آنها... متاسفانه غلط املایی هم زیاد داشت، اما یاداور خاطرات کودکیم بود و از خواندن آن لذت بردم