نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی قمارباز - فئودور داستایوفسکی
4.6
1008 رای
مرتبسازی: پیشفرض
من اگر قرار باشه انتخاب کنم که تا آخر عمر فقط میتوانم از یک نویسنده کتابی بخوانم، اون کسی نیست جز داستایوفسکی. قمارباز هم مثل اکثر کتابهای این نویسنده بزرگ بسیار ارزشمند است. حدود بیست سال داشتم که پایم به کازینو و میز رولت باز شده بود. تمام حس و حالهای الکسی این داستان رو میشناختم و حتی حس و حال مادربزرگ و روزی که دلزده از جنون و اعتیاد به رولت، تصمیم به ترک کردن این حس لعنتی گرفته بودم را در آینه این کتاب دیدم. حتی حرفهای آخر الکسی در پایان. تردید از تصمیم و بودن و نبودن تکراری همه عمر. من البته هیچوقت تا امروز که سی و یک سالم هست پای میز رولت نرفتم اما احساست گوناگون انسان در لحظههای بردن و پوچی و غرور و نخوت عشقی و کبر کاذب و نگاه دیگران و همه و همه که در تمثیل یک بازی قمار به انسان دست میدهد و درست مشابه اصل هستی و زندگی اجتماعی انسان است، هم در من و هم در وجود هر خواننده دیگری احتمالا تجربه شده است. قمار باز دقیقا آن اثریست که باید خواند و یا شنید. و قضاوت و یادگیری و تفسیر و نقدش را به عهده ضمیر خود گذاشت.
ماجرا در مورد فردی است که جایگاه اجتماعی متوسطی دارد و به خاطر شرایط شغلی با خانوادههای اشرافی رفت و آمد دارد او به خود اجازه دخالت و پرسش در تمام امور را میدهد و تمامی رفتارها و نگرانیهای اشراف زادگان را احمقانه میدانست
اما ذاتا دوست داشت پولدار و مانند آنها باشد تا بتواند بایکی از دوشیزگان که عاشقش شده بود و حس میکرد او به چشم برده به او نگاه میکند ازدواج کند
از عشق او به قمار روی میآورد و پول زیادی بدست میآورد اما لحظهای که فکر میکرد بالاخره به هدفش رسیده آن دوشیزه با حالتی جنون آمیز اورا پس میزند و میرود
او برای تجربه یک زندگی اشرافی کل پول خود را به زنی میدهد که فقط یکماه شبیه آنها زندگی کند اما میبیند که هیچ لذتی نمیبرد و از دوریرعشقش سراسر اندوه است و در نهایت به ففر و تنگدستی میافتد و این بار به قمار اعتیاد پیدا میکند و حتی به زندان میافتد اما باز هم به امید برد زیاد مدام قمار میکند حتی تنها پولی که برای غذا دارد
و حال در پایان داستان میفهمد که آن دوشیزه هم عاشقش بوده و هست اما باز هم بین عشق و قمار قمار را انتخاب کرد
خدایی کجای این داستان انقد جذاب بود که دوستی نوشته بودخوندن این کتاب از نان شب واجب تر است؟؟؟؟؟؟
اما ذاتا دوست داشت پولدار و مانند آنها باشد تا بتواند بایکی از دوشیزگان که عاشقش شده بود و حس میکرد او به چشم برده به او نگاه میکند ازدواج کند
از عشق او به قمار روی میآورد و پول زیادی بدست میآورد اما لحظهای که فکر میکرد بالاخره به هدفش رسیده آن دوشیزه با حالتی جنون آمیز اورا پس میزند و میرود
او برای تجربه یک زندگی اشرافی کل پول خود را به زنی میدهد که فقط یکماه شبیه آنها زندگی کند اما میبیند که هیچ لذتی نمیبرد و از دوریرعشقش سراسر اندوه است و در نهایت به ففر و تنگدستی میافتد و این بار به قمار اعتیاد پیدا میکند و حتی به زندان میافتد اما باز هم به امید برد زیاد مدام قمار میکند حتی تنها پولی که برای غذا دارد
و حال در پایان داستان میفهمد که آن دوشیزه هم عاشقش بوده و هست اما باز هم بین عشق و قمار قمار را انتخاب کرد
خدایی کجای این داستان انقد جذاب بود که دوستی نوشته بودخوندن این کتاب از نان شب واجب تر است؟؟؟؟؟؟
کتاب قمارباز از فئودور داستایفسکی داستانی جذاب و پر از تنش و هیجان درباره اعتیاد به قمار و پیامدهای آنه. شخصیت اصلی، الکسی ایوانوویچ، به عنوان معلمی جوان و بیپناه در یک شهر اروپایی زندگی میکند و به دنیای قمار کشیده میشود. در این داستان، ما شاهد مبارزات درونی او، تمایل به ثروت و ناامیدیهایش هستیم.
داستایفسکی به زیبایی عمیقترین احساسات انسانی را به تصویر میکشد و با روایت جذاب آرمان سلطانزاده، این احساسات به خوبی منتقل میشوند. صدای او جوری است که شما را به عمق تنشها و درگیریهای شخصیتها میبرد و حس ناامیدی و شوق را بهخوبی احساس میکنید.
داستان همچنین به مسائلی مانند عشق، فقر و رقابت اجتماعی میپردازد و به ما نشان میدهد که چطور قمار میتواند زندگی انسانها را تحت تأثیر قرار دهد. در کنار تمامی اینها، شخصیتهای فرعی داستان هم جذابیت خاص خود را دارند و ماجرای عشق و تنشهای اجتماعی بین آنها نیز به زیبایی روایت شده است.
بهطور کلی، شنیدن قمارباز با صدای آرمان سلطانزاده تجربهای عمیق و تأثیرگذار است که توصیه میکنم حتماً امتحان کنید.
داستایفسکی به زیبایی عمیقترین احساسات انسانی را به تصویر میکشد و با روایت جذاب آرمان سلطانزاده، این احساسات به خوبی منتقل میشوند. صدای او جوری است که شما را به عمق تنشها و درگیریهای شخصیتها میبرد و حس ناامیدی و شوق را بهخوبی احساس میکنید.
داستان همچنین به مسائلی مانند عشق، فقر و رقابت اجتماعی میپردازد و به ما نشان میدهد که چطور قمار میتواند زندگی انسانها را تحت تأثیر قرار دهد. در کنار تمامی اینها، شخصیتهای فرعی داستان هم جذابیت خاص خود را دارند و ماجرای عشق و تنشهای اجتماعی بین آنها نیز به زیبایی روایت شده است.
بهطور کلی، شنیدن قمارباز با صدای آرمان سلطانزاده تجربهای عمیق و تأثیرگذار است که توصیه میکنم حتماً امتحان کنید.
نیمه آخر کتاب به قدری جذاب و هیجان انگیز بود که تپش قلب میگرفتم…و کاملا احساسات پشت میز رولت را درک کردم…و برای من بیانگر این جمله بود: (ما در دنیا نیستم بلکه دنیا در درون ماست) چراکه مادربزرگی که ژنرال را بی عقل میدانست در موقعیتی قرار گرفت که بزرگترین بی عقلیها را انجام داد و الکسی ایوانویچ که خود در تلاش بود مادربزرگ را از قمار کردن برحذر دارد خود تبدیل به قماربازی پاک باخته شد…کتابی بود که نمیشد از اتفاقات آن به راحتی گذر کرد…
و من این قسمت از متن کتاب را بسیار دوست داشتم:
«من حالا چه هستم؟
هیچ. صفر.
فردا چه خواهم شد؟
فردا ممکن است باز از میان مردگان برخیزم و زندگی نویی شروع کنم و “انسان” را تا هنوز کاملا در من تباه نشده کشف کنم.»
و من این قسمت از متن کتاب را بسیار دوست داشتم:
«من حالا چه هستم؟
هیچ. صفر.
فردا چه خواهم شد؟
فردا ممکن است باز از میان مردگان برخیزم و زندگی نویی شروع کنم و “انسان” را تا هنوز کاملا در من تباه نشده کشف کنم.»
این داستان به شما نشان میدهد و شما را داخل احساسات فردی میندازد که قمار چه بلایی سرش میاورد و چگونه زندگی ادما را نابود میکند. این که ما قدرت تصمیم و انتخاب داریم و اینکه در لحظه یک تصمیم ممکن است زندگی ما را برای همیشه تغییر دهد هم این تصمیم که به سمت قمار رویم و پاپس نکشیم یا حال درون قمار کردن انتخابهای ما روی مهرهها مارا کاملا ثروتمند یا کاملا فقیر کند. و حتی نشان میدهد که حتی اگر ان ادم ثروتی زیاد از قمار بدست میاورد همه را باز هدر میدهد یا دوباره قمار میکند ومیبازد یاپولش را پیش کسی هدرمیدهد. یک سرانجام پوچ برای کسی که درگیر ان میشود. در ضمن فصل پایانی ان فوق العاده بود و ارزش بارها گوش کردن دارد جاییکه در مردم خصلتهای فرهنگهای مختلف میگوید و هم دست میگذارد روی ریشه یابی سرگذشت یک ادم قمارباز
یکی از بهترین آثار داستایفسکی که اگر اشتباه نکنم به شکل شفاهی و در مدتی بسیار کوتاه توسط نویسنده برای تندنویس قرائت و مکتوب شده. داستایفسکی را نویسندهی روانشناس نیز مینامند و این البته نظر درستی است چراکه او در عمق روحیات و ضعفها و قدرتهای انسانها (شخصیتهای داستانهایش) نفوذ کرده و آنها را برای مخاطب فاش میکند. او با توجه به پیشینهی پرآشوبی که در زندگی شخصی خود داشته البته بهتر از هر نویسنده و متفکر منزوی از زیست اجتماعی عوام جامعه میتواند دربارهی عواطف و افکار بشری داوری و آنها را به شکل دراماتیک و نمایشی ثبت کند. شنیدن نسخه صوتی این اثر کم نظیر را به همه توصیه میکنم.
کتاب بسیار جالبی هست که باروند آهستهای شروع و کم کم اوج میگیره و پر هیجان میشه، و شاید در ابتدا روند کتاب کند به نظر برسه ولی زمانی که به پایان میرسه تازه متوجه نکات ریز فصلهای اول میشیم. کتاب برای من پر از نکات جذاب بود مثلا موقعیت اجتماعی کشورها در آن زمان نسبت به هم باتوجه به این که هر کارکتر نماد اون کشور بود. دیگر این که ایوانوویچ مادربزرگ رو نهی میکرد ولی خودش دچار همون اشتباهات شد و من مدام خودم رو جای شخصیتهای داستان میذاشتم. همه اینها با صدای دلنشین آقای سلطان زاده که برای هر کارکتر متفاوت بود جذاب تر هم میشد
اونقدری که تعریف کردن، تعریفی نبود این کتاب. ارائه آقای سلطان زاده خیلی خوب بود من کتاب "مردی به نام اوه" هم با صدای ایشون گوش دادموکه خیلی دلنشین بود. صدای مادر بزرگ هم در این کتاب عالی بود.. تا فصل پنج و شش که کتاب خیلی خسته کننده است، بعد از اون هم از جایی که جزئیات مشخص میشه دیگه تا پایان کتاب یه روال ساده رو پیش میره و از اون داستانها نیست که سورپرایزتون کنه یا هیجان زده شین.. انتهای داستانم که بتزه تنها نتیجه گیری از کتاب، ضعف در تصمیم گیری و اراده است که میشه به نابودی و تباهی انسان ختم شه.
من در میل مردم در بردن هرچه سریع تر پول هیچ چیز ناپاکی نمیبینم. من حرف آن مدعی را یاوه میشمارم که با شکم و سیر و خیال راحت درس اخلاق میدهد و در جواب کسی که در توجیه بازی خود عذر میآورد که ((کلان بازی نمیکنم)) میفرماید: ((دیگر بدتر زیرا این نشانهی حقارت حرص است)) اینگاری حرص حقیر و طمع بلندهمتانه با هم فرقی دارد...
[یکی از بهترین دیالوگهای الکسی ایوانویچ]
در انتها باید هنر آقای سلطان زاده که به حق برای هر شخصیت, صدا و لحنی متناسب با خودش رو اتخاذ کرده یادآور شم.
ممنون از کتابراه...
[یکی از بهترین دیالوگهای الکسی ایوانویچ]
در انتها باید هنر آقای سلطان زاده که به حق برای هر شخصیت, صدا و لحنی متناسب با خودش رو اتخاذ کرده یادآور شم.
ممنون از کتابراه...
نوشتههای داستایفسکی همگی زیباست. رمان قمارباز از نوشتههای زیبا و سلیس دیگری از این نویسنده بزرگ است. ابتدا مردی که در داستان نقش سادهلو را دارد برای شخصی که عاشقش است دست به قمار میزند تا برای او پولی دست و پا کند. در ادامه پیرزنی پولداری که بیشتر سرمایه خود را در قمار از دست میدهد. سپس ژنرالی که مستاصل است و به سرمایه دیگری چشم دوخته و مرد سادهای را که از خدمت خود بیرون کرده از او کمک میخواد تا کمکش کند. داستان به زیبایی رابطه افراد را با هم به زیبایی به نمایش میگذارد.
خواندن قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی انواع واکنشهای احساسی را در درون شما بر می انگیزد. و چه بخواهید و چه نخواهید وارد داستان خواهید شد. این کتاب شما را به دنیای بازی رولت میبرد. و شما میتوانید قمار را از چشم یک قمارباز ببینید. قمار اعتیادآور است. و قمارباز را میبینید که میخواهد یک فرصت دیگر داشته باشد. او فکر میکند دفعه بعد متفاوت خواهد بود، او در دور بعد پیروز میشود، او باید چیزی را که به تازگی از دست داده است، پس بگیرد.
بسیار جذاب بود، شخصیتهای داستان کاملا واقعی و زنده بودند، بهتر از این نمیشد طمع انسان را به وضوح دید که البته یکی از بزرگترین نقاط ضعف انسان است. نکته جالب اینکه فقط آدمهایی توان جذب نشدن به قمار داشتند که از آن دوری میکردند چون
بسیار سخت است کسی بتواند وارد قمار بشود و در حین برد و باخت خود را کنترل کند. تنها زمانی یک قمار باز توان جدا شدن از آن را دارد که همهی پول خود را باخته، برای همین است که برخی میگویند قمار باخت.
بسیار سخت است کسی بتواند وارد قمار بشود و در حین برد و باخت خود را کنترل کند. تنها زمانی یک قمار باز توان جدا شدن از آن را دارد که همهی پول خود را باخته، برای همین است که برخی میگویند قمار باخت.
من اول که گوش میکردم حوصله م سررفت، زیاد گزافه گویی میکرد و حرصم درمیومد اما کم کم اتفاقایی میفتاد ک حدسم نمیتونستم بزنم. واقعا قشنگ بود. ترجمه بینهایت عالی.. من ک خودم مترجمم میفهمم چقدر درعین وفاداری به متن ترجمه روانی ارائه داده، ""خاصه اینکه "" روایتگری روان و بینظیر آقای سلطان زاده، حتی برای کسانی که تازه شروع به کتاب خوندن کردن، خوندن کتابو راحت و دلنشین کرده.. ممنونم هم از کتابراه، هم راوی محترم و هم مترجم فوقالعاده این کتاب.
این کتاب فضای متفاوتی از آثار دیگه داستایوفسکی داره و به نظرم از فشردگی محتوا و اون دیالوگهای معروف و پر مغز کتابهایی مثل برادران کارامازوف یا جنایت و مکافات فاصله داره. قمارباز محیط ساده تری از نظر روانشناسی برای مخاطب فراهم کرده که مثل بقیه آثار داستایوفسکی چاشنی داستان جذابیتی دو چندان به این موضوع میده.
در نهایت هم هنر بی نظیر آرمان سلطان زاده یکی از مهمترین دلایل من برای پیشنهاد این کتاب بوده.
در نهایت هم هنر بی نظیر آرمان سلطان زاده یکی از مهمترین دلایل من برای پیشنهاد این کتاب بوده.
تعریف این کتاب رو خیلی شنیده بودم، بن مایه و موضوع اصلی داستان برام جذاب نبود، استفاده از تشبیهها و خلق جزییات درمورد تمام شخصیتها خیلی عالی واستادانه بود، اما داستان و روند و اتفاقاتش چیز خاصی برام نداشت، از اواسط داستان به بعد بیشتر بخاطر صداپیشهی بسیار کاربلد و حرفهای داشتم گوش میکردم، وگرنه هیچ هیجانی برای پایان داستان یا کلا پیگیری شخصیتها نداشتم، ممنون از کتابراه
قمار، برد، باخت، لذت برد وصف نشدنی، آرزوهاوطمع انسان تمام نشدنی، نویسنده چیره دست، مترجم عالی، وآقای سلطانزاده باردیگرتبحرخودرابه رخ میکشد، هرچه بگویم کم گفته ام، بخصوص قسمت کازینو، چرخ بخت، ومادربزرگ وااای چقدر محشر بود، سپاس فراوان که لحظهای نتوانستم بفیه رابگذارم برای وقتی دیگر تا الان چشم برهم نزده ام، کلا نوشتههای داستایوسکی همه آموزنده، مثل بقیه آثار فراموش نشدنی خسته نباشید.
صدای اقای سلطان زاده دقیقا همون صداییه که وقتی کتابهای داستایوفسکی رو میخونم انگار در ناخوداگاهم هست.. واقعا ترکیب صدا و نویسنده عالیه. خیلی قشنگ حالتها و روحیات رو با صداشون منتقل میکنن. و اما خود داستان رو جا داره یکبار دیگه هم گوش بدم چون خیلی دلم میخواد زندگی یک قمار باز رو با همه وجود تصور کنم. چه بسا هممون در نوع خودمون در زندگیمون قمار باز هستیم و خبر نداریم!
کتاب خوبی بود بیشتر از شانس صحبت میکرد تو قمار اعدادی شانس است که بین اعداد شما را برنده یا بازنده خواهد کرد در کنار این قمار و کازینو داستان شخصیت اول داستان آموزنده بود این که در زندگی به شانس نباید پایبند باشیم و مسیر زندگی خود را خودمان رقم بزنیم پیرزن داستان عمری برای مال اندوزی مراقبت کرده بود در چند روز تمامی اموال خود را به فنا داد در کل داستان عبرت آموز و خوبی است
فئودور داستایوفسکی از بهترین نویسندگان روس و جالبترین کتابهای فلسفی رو نوشتن ایشون. در کتاب از شخصیت مادر بزرگه یعنی همان خانم پیری که امده بود و سر گرم قمار شد خیلی خوشم امد.
گویندگی عالی اقای ارمان سلطان زاده و هنر ایشون واقعا حرف نداره. قمار باز همیشه بازنده هست و جیب قماره خونه رو پر میکنن. حرس و طمع باعث بیشتر فرو رفتن در منجلابشون شود. داستان قشنگی بود
گویندگی عالی اقای ارمان سلطان زاده و هنر ایشون واقعا حرف نداره. قمار باز همیشه بازنده هست و جیب قماره خونه رو پر میکنن. حرس و طمع باعث بیشتر فرو رفتن در منجلابشون شود. داستان قشنگی بود
خوب بود، البته نه در اندازه آثار دیر داستایوفسکی، جالبه اینکه من در سن چهل سالگی به این نتیجه رسید ک من همینم ک بودم و در آینده هم تغییری نخواهم کرد، مثل قمارباز، معمولن ما بعد از چهل سال تغییر زیادی نمیکنیم و ادامه گذشته هستیم با تکرار، در دین اسلام هم آمده انسان بعد از چهل سال تغییر عمدهای نخواهد داشت. این حقیقتیه که با تکرار در این کتاب به اون اعتقاد پیدا کردم
فردا..... فردااااا همه چیز تمام خواهد شد.
شاید کل کتاب را فراموش کنیم اما هیچوقت سطر آخر از یادمان نمیرود که چقدر پست و کثیف میشود روح آدمی که قدرت و انگیزه انسان در یک چرخ رولت خلاصه میشود، عشق داغی که به خاطر یک زندگی ۲ماهه در پاریس با زیبارویان و زندگی شاهانه به نابودی کشیده میشود، آری به راسی اضمحلال روح در این کتاب نقاشی شده است. فردا فردا همه چیز تمام خواهد شد
شاید کل کتاب را فراموش کنیم اما هیچوقت سطر آخر از یادمان نمیرود که چقدر پست و کثیف میشود روح آدمی که قدرت و انگیزه انسان در یک چرخ رولت خلاصه میشود، عشق داغی که به خاطر یک زندگی ۲ماهه در پاریس با زیبارویان و زندگی شاهانه به نابودی کشیده میشود، آری به راسی اضمحلال روح در این کتاب نقاشی شده است. فردا فردا همه چیز تمام خواهد شد
کتاب جالبی بود و بخوبی صدا گذاری و اجرا شده بود، بنده از اینکه کتابهای صوتی در حال افزایش هستند، بسیار خوشحالم، چون باعث میشه خیلی بهتر برای مطالعه کتابهای جدید و دلخواه بتونم از وقتم استفاده کنم، امیدوارم که تمام کتابها چه قدیمی و چه جدید در زمینههای مختلف بصورت صوتی در دسترس قرار بگیرند، از هر نظر که به این موضوع نگریسته بشه، واقعا سودمند و مفید هست.
عالی، مانند همیشه داستایفسکی شاهکار کرده چنان وسوسه قمار را به تصویر کشیده که بر هر فکری فائق می آید. در زمان بازی وسوسه چنان قالب است که انگیزه حتی معشوق را از ذهن و فکر انسان دور میکند. همان باب از کتاب که مردی بخاطر عشقش و برای اوست که به بازی میپردازد و همه را از یاد میبرد و در هنگام بازی فقط میل به ادامه دارد شاهکار بی نظیریست. ممنونم از زحمات شما.
قمار باز - داستا یوفسکی
آدم وقتی راجع به داستایوفسکی کامنت میذاره خیلی باید جسارت کنه و نقدی به آثارش وارد کنه. داستایوفسکی بی نظیره همه مون میدونیم ولی کیفیت کتابهایش به نظر من یکسان نیست، این کتاب خوب شروع شد ولی اواخرش برام کشش اولیه داستان را نداشت. به نظرم قابل مقایسه با " برادران کارمازوف"، " ابله" و " جنایت و مکافات " نیست.
آدم وقتی راجع به داستایوفسکی کامنت میذاره خیلی باید جسارت کنه و نقدی به آثارش وارد کنه. داستایوفسکی بی نظیره همه مون میدونیم ولی کیفیت کتابهایش به نظر من یکسان نیست، این کتاب خوب شروع شد ولی اواخرش برام کشش اولیه داستان را نداشت. به نظرم قابل مقایسه با " برادران کارمازوف"، " ابله" و " جنایت و مکافات " نیست.
کسانی که علاقه به فعالیت در بازار پر ریسک رمز ارز دارند، بهتر است این کتاب را بخوانند یا بشنوند، دقیقا زمانی که دیوانه وار در پی زیاد کردن پول در قمارها بود حسی ۱۰۰ درصد مشابه زمانی بود که در این بازار بدون اینکه بدانم برای چه در حال باز کردن حسابهای فیوچرز بیشتر و سود بیشتر بودم و همه انچه در چند ماه به دست اوردم ظرف مدت ۱۵ دقیقه به باد رفت.
شخص اول داستان به مادربزرگ پبشنهاد میکند که قمار نکند میداند که او اخر تمام پول خود را میبازد و حتی روز اخر با مادربزرگ به قمارخانه نمیرود.
ولی خود باتوجه به دانشی که دارد ولی وسوسه میشود و تمام دارایی خود را در قمار میبازد.
چقدر این داستان شبیه زندگی ماست، با اینکه میدانیم هدفی که داریم به تباهی است، ولی باز نمیتوانیم از ان دل بکنیم.
یک کتاب خوب...
ولی خود باتوجه به دانشی که دارد ولی وسوسه میشود و تمام دارایی خود را در قمار میبازد.
چقدر این داستان شبیه زندگی ماست، با اینکه میدانیم هدفی که داریم به تباهی است، ولی باز نمیتوانیم از ان دل بکنیم.
یک کتاب خوب...
لذت بردم از این کتاب، هر بار که قسمتی از اون رو تموم میکردم و میخواستم بقیهاش رو بعدا ادامه بدم، خیلی بیصبرانه منتظر موقعیت میگشتم تا ادامهاش رو گوش کنم.
در کل این داستان زیبا به همراه صدای گوینده که مکمل همدیگه بودند من رو خیلی جذب داستان کرد و واقعا از همه دست اندرکاران این مجموعه تشکر میکنم.
در کل این داستان زیبا به همراه صدای گوینده که مکمل همدیگه بودند من رو خیلی جذب داستان کرد و واقعا از همه دست اندرکاران این مجموعه تشکر میکنم.
کتاب خوبی بود صدای راوی واقعا خیلیی خوب بود شخصیت مادربزرگ خیلی دلنشین و هیجان انگیز بود اما احساس میکنم دوستان هنگام نظردادن خیلی احساساتی و همراه با مبالغه نظر می دهند بنظرم بهتره منطقی و اساسی نظر داد کتاب خوبی بود ولی نقد بسیار هم به آن وارد هست و به دوستان پیشنهاد میکنم خلاصه هر کتاب را مطالعه کنند و بعد تصمیم بگیرند.
بنظرم کتاب خوبی بود هر چند در برخی از جاها هیجان لازم برای ادامه داستان وجود نداشت و حالت کسل کننده پیدا میکرد، شرح و توضیح شخصیت اصلی داستان به خوبی صورت گرفته و نشان از سردرگمی او داشته که این حالت همچنان در پایان داستان هم به چشم میخورد، تلاش نویسنده برای توضیح وضعیت افرادی که در بازی قمار گیر افتادهاند عالی بوده.
اصلا جناب ارمان سلطان زاده افریده شدند برای گویندگی و خوانش کتاب. من چندین بار این کتاب رو خوندم ولی شنیدن این کتاب با صدای ایشون بینظیره. اصلا جون میده به داستان. احساس خوبی دارم از شنیدن صداشون. توصیه من به همه دوستان فرهیخته و اهل کتاب اینه که هر کتابی که ایشون خوانش میکنن حتما حتما حتما بخرید و گوش بدید.
اولا به خاطر کتاب و زحماتی که کشیدید که تبدیل کنید به صوتی تشکر میکنم.
اما در کل من با هر چیزی که نا امیدی رو رواج بده موافق نیستم. دیدگاه کاربران نشون میده که این کتاب هم نطیر کتاهبهای صادق هدایت یا بهتر بگم ایشون تحت تاثیر اندیشمندان و نویسندگان اینچنینی بودن... به نظرم کتابهایی رو صوتی کنید که روح و روان مردم رو شاد کنه...
اما در کل من با هر چیزی که نا امیدی رو رواج بده موافق نیستم. دیدگاه کاربران نشون میده که این کتاب هم نطیر کتاهبهای صادق هدایت یا بهتر بگم ایشون تحت تاثیر اندیشمندان و نویسندگان اینچنینی بودن... به نظرم کتابهایی رو صوتی کنید که روح و روان مردم رو شاد کنه...
داستایوفسکی به کنار آرمان سلطان زاده بسیار قدرتمند و قوی اجرا کرده، واقعا مسئولان صدا سیما باید در نظر بگیرن این دوستان رو و حتی برنامهای ایجاد کنن در شبکه هاشون و اشخاصی مثل ایشون و بقیه رفقا بیان بشینن نقدو بررسی کنن و صحبت کنن راجب کتابها و یا اجرای صوتی داشته باشن تا یکم اشتیاق ایجاد شه برای مردم برای مطالعه
بسیار داستان جذابی است و هرگز نمی توان از شنیدن آن دست کشید و به کار دیگری پرداخت. و من دوست دارم یک بار دیگر داستان را گوش دهم. و صدای گوینده آنقدر خوب بود که با اینکه من نسخه کاغذی کتاب را داشته ولی ترجیح دادم نسخه شنیداری را گوش دهم. به شما هم پیشنهاد میکنم حتما این کتاب را تهیه کنید و لذت ببرید.
احساس میکنم اینجور کتابها دیگه به درد زمونه الان نمیخوره و در زمان خودش شاهکار محسوب میشده زندگی امروزه زمین تا آسمون با اتفاقهای کتاب فرق داره و همین باعث عدم همزاد پنداری و درک درست داستان میشه شاید تا 20 سال پیش هم اینجور کتابها باور پذیرتر بودند ولی در زمانه هوش مصنوعی کمی ارتباط برقرار کردن سخته
یکی از بهترین رمانهایی که تو امسال گوش کردم، ای کاش ترجمه روانتر و عام تری داشت، صدای گوینده عالی و هنرمندانه است، به جرعت میشه گفت نویسندگان روس واقعا تو این دوره تو رمان و داستان بلند عالی و برتر از دیگر نقاط دنیا بودن، داستایوفسکی که نیازی به تعریف نداره با قلم پراز تعلیق و قصه گویی فوق العاده.
داستایوفسکی همیشه خیلی خوب شخصیتهای داستانهاشو معرفی میکنه و از نظر روانشناختی اون شخصیتها به درستی در ذهن خواننده شکل میگیرن. شنیدن این کتاب برای بنده تجربه خوبی بود. بهترینها رو برای جناب سلطان زاده و تیم خوبشون آرزو میکنم. به راستی که صدای ایشان ارزش هر اثری رو چند برابر میکند.
کتابی که معرف حضور همگان هست به هر حال داستایوفسکی از شخصیتهای برجسته در نویسندگی است.
پول و تغییر روش انسانها هم زمان با تغییر مسائل مربوط به پول و این واقعیت که انسانها مانند برگ به سمت باد به سوی پول و لذت جهت میگیرند، برای من تراژدی غمگین اما داستانی واقعی زندگی که میبینم بود.
پول و تغییر روش انسانها هم زمان با تغییر مسائل مربوط به پول و این واقعیت که انسانها مانند برگ به سمت باد به سوی پول و لذت جهت میگیرند، برای من تراژدی غمگین اما داستانی واقعی زندگی که میبینم بود.
فوق العاده دلنشین و جذاب، گویندگی این شاهکار بی بدیل داستایوفسکی بسیار گوشنواز انجام شده، شروع به گوش دادن بکنید دیگر آن را زمین نخواهید گذاشت. در ضمن موسیقیهای عالی روسی و تدوین عالی حس تعلیق و فضا سازی مناسبی به این اثر صوتی بخشیده و آن را در خور شاهکار ادبی داستایوفسکی اعتلاء بخشیده است.
اما به طور کلی، فرقی نمیکند که به تحلیلهای فرویدی از خودشیفتگی آشنایی داشته باشید یا صرفا به خواندن رمان بسنده کنید. خواندن رمان «قمار باز» میتواند به شما در درک روابط و نیازهای درونی کمک کند. نیازهایی که اگر به درستی تشخیص داده نشوند، میتوانند کار هر انسانی را به جای باریک بکشانند
به نظرتون جمله بالا رو چه کسی درباره داستایوفسکی گفته؟
من گفتم؟ یه روانشناس گفته؟ یا یه هنرمند؟
اون جمله رو نیچه، فیلسوف نابغه در وصف داستایوفسکی گفته.
تصور کنین که اگر نیچه، درباره شخصی این چنین اظهار نظر کنه، نشاندهنده چی میتونه باشه؟
حتی اگر دارین از گرسنگی میمیرین و باید بین اینکه با پولتون این کتاب رو بخرین یا غذا
تهیه کنین انتخاب کنین، شک نکنین که باید این کتاب رو بخونین.