معرفی و دانلود کتاب ضرب المثلهای شیرین فارسی
برای دانلود قانونی کتاب ضرب المثلهای شیرین فارسی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ضرب المثلهای شیرین فارسی
کتاب ضرب المثلهای شیرین فارسی به کوشش بهنام ریگی لادز، مجموعهای از 200 ضرب المثل معروف و رایج بین عموم مردم است که هر کدام تاریخچه و داستانی پندآموز دارند.
در مورد پیدایش اصطلاحات و ضربالمثلها هیچ اطلاعاتی در دست نیست. جملاتی که در گفتگوهای روزانه بین مردم رواج دارند، در ابتدا گفتار لحظهای و تراوش سریع یک اندیشه بوده و از لحاظ مؤثر، دقیق و دلنشین بودن آنها، در ذهن شنونده حک شده و نسل به نسل انتقال یافتهاند.
ضربالمثلها نشانهی دردها، شکستها، اندیشه، فرهنگ و خلق و خوی یک ملت هستند. این اصطلاحات عامیانه هنگام درک بهتر یک موضوع بیان میشوند و هر کشور نیز ضربالمثلهای مختص به خود را دارد. اگر برایتان جالب است که بدانید هر کدام از ضربالمثلهای معروف چگونه شکل گرفتهاند، پیشنهاد میشود این کتاب را بخوانید.
در بخشی از کتاب ضربالمثلهای شیرین فارسی میخوانیم:
- کاری که عوض داره گله نداره
هر وقت بخواهند بگویند جواب خوبی خوبی است و جواب بدی بدی است یا هر وقت بخواهند بگوید، هر کار خوب و بدی پاداش دارد و آدم باید نتیجه کارش را هم تحمل کند، میگویند:. چیزی که عوض دارد، گله ندارد.
در یک روز پاییزی ملانصرالدین توی حیاط خانهاش نشسته بود و داشت از آفتاب لذت میبرد که ناگهان متوجه شد کسی دارد با عصبانیت در خانهاش را میزند. تا ملا از جا بلند شود و در خانه را باز کند، کسی که پشت در بود چندبار محکم به در کوبید و فریاد زد: در را باز کن ببینم ملا؟. ملانصرالدین در خانه را باز کرد و دید یکی از همسایههایش با عصبانیت و ناراحتی پشت در ایستاده است. سلامی کرد و گفت: چه خبر است مرد حسابی، تو که در خانه را از جا کندی.
همسایه ملا با ناراحتی گفت: چه سلامی، چه علیکی با دسته گلی که سگ تو به آب داده، انتظار دیگری داشتی؟ ملا گفت: من که نمیفهمم چه میگویی، مگر سگ من چه کار کرده؟. همسایه گفت: چه کار کرده؟ سگ تو پای زن مرا گاز گرفته است. ملا گفت: عجب! اما در این میان من چه تقصیری دارم، درِ بیگناه خانه چه تقصیری دارد که آن را میشکنی. همسایه گفت: یعنی چی؟ بالاخره سگی که پای زن مرا گاز گرفته سگ توست و هر طور شده باید زیانی را که سگت به من زده است جبران کنی. ملانصرالدین که دید همسایه حرف حساب سرش نمیشود، فکری کرد و گفت: عیب ندارد، جبران میکنم. تو هم سگت را بفرست بیاید خانه تا پای زن مرا گاز بگیرد. چیزی که عوض دارد گله ندارد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
1- دزد باش و مرد باش
2- هم خدا را میخواهد، هم خرما را
3- از تو حرکت از خدا برکت
4- این شتر را جای دیگری بخوابان
5- شتر دیدی، ندیدی
6- گندم از گندم بروید جو ز جو
7- مرغش یک پا دارد
8- شریک دزد و رفیق قافله
9- تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است
10- یک دست، صدا ندارد
11- باد آورده را باد میبرد
12- با طناب کسی توی چاه رفتن
13- مگر اینجا شهر هِرت است؟
14- هم از گندم ری افتاد، هم از خرمای بغداد
15- با یک تیر دو نشان میزند
16- گربه دستش به گوشت نمیرسید میگفت بو میده
17- قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود
18- گربه را دم حجله کشتن
19- نابرده رنج گنج میسر نمیشود
20- دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
21- خر بیار و باقالی بار کن
22- گدا به گدا رحمت به خدا
23- این راه که تو میروی به ترکستان است
24- جوجه را آخر پاییز میشمارند
25- شاه میبخشد، وزیر نمیبخشد
26- دیوار موش داره، موش گوش داره
27- فکر نان باش که خربزه آب است
28- هر که بامش بیش، برفش بیشتر
29- لنگه کفش در بیابان نعمت است
30- خر ما از کرگی دم نداشت
31- آسیاب به نوبت
32- بزرگی به عقل است نه به سال
33- خواستن توانستن است
34- مار از پونه بدش میاد در لونهاش سبز میشه
35- چو مردی بود کز زنی کم بود
36- علف باید به دهن بزی شیرین بیاد
37- بالاتر از سیاهی رنگی نیست
38- بلکه را کاشتند سبز نشد
39- صد رحمت به دزد سرگردنه
40- حساب، حساب است کاکا برادر
41- آش نخورده و دهان سوخته
42- کاری که عوض داره گله نداره
43- نه سر پیازم و نه ته پیاز
44- با یک گل بهار نمیشود
45- سواره از پیاده خبر ندارد، سیر از گرسنه
46- محتسب در بازار است
47- گدازاده، گدازاده است تا چشمش کور
48- دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه
49- به مالت نناز به شبی بند است به حسنت نناز به تبی بند است
50- نان خودش هم از گلویش پایین نمیرود
51- در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
52- هیچ گرانی بیحکمت نیست، هیچ ارزانی بیعلت
53- دعوا سر لحاف ملا بود
54- آقا گرگ عیدت مبارک!
55- آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
56- مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد
57- پا را به اندازهی گلیم خود دراز کن
58- ازاین ستون به آن ستون فرج است
59- از آنهاست که نان را پشت در میمالند
60- مرا به خیر تو امید نیست، اما شر مرسان
61- کوتاه خردمند بِه که نادان بلند
62- جز راست نباید گفت؛ هر راست نشاید گفت
63- خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
64- ﺑﺎﺭ ﺍﻻﻍ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ، ﭘﺎﻻﻧﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪﻣﻘﺼﺪ ﻧﻤﯽﺭﺳﺎﻧﺪ
65- برو ماستت رو کیسه کن
66- موش تو سوراخ نمیرفت جارو هم به دمش میبست
67- دیزی میغلتد درش را پیدا میکند
68- نان گدایی را گاو خورد دیگر به کار نرفت
69- شده ملانصرالدین الاغی را که سوار شده حساب نمیکند
70- کلاغه میخواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
71- قوز بالا قوز
72- این به آن در
73- از پشت خنجر زد
74- از کیسه خلیفه میبخشد
75- راز دل به زن مگو
76- اشک تمساح ریختن
77- روی یخ گرد و خاک بلند نکن
78- نه هرچه به قامت مهتر به قیمت بهتر
79- زد که زد خوب کرد که زد
80- زین حسن تا آن حسن صد گز رسن
81- هر که چاهی بکنه بهر کسی اول خودش دوم کسی
82- معما چو حل گشت، آسان شود
83- هیهات. هیهات
84- میرزا میرزا رفتن
85- راوی سنی است
86- سر و گوش آب دادن
87- کار نیکو کردن از پر کردن است
88- آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است
89- چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی
90- کوه به کوه نمیرسد آدم به آدم میرسد
91- از خجالت آب شد
92- با همه بله، با ما هم بله
93- آدم گرسنه سنگ را هم میخورد
94- کلهاش بوی قرمهسبزی میدهد
95- خودکرده را تدبیر نیست
96- اگر من منم، پس کو کدوی گردنم؟
97- حکیمباشی را دراز کنید
98- هرکه نقش خویش میبیند در آب
99- ریگی به کفشش است
100- جوینده یابنده است
101- خودم جا، خرم جا
102- درختی را که در غیر فصل بار بدهد، باید از ریشه درآورد
103- زیر کاسه نیمکاسهای است
104- بارگهش را آب برده
105- چراغی که ایزد برفروزد
106- کلاهش پشم ندارد
107- دست به آسمان برداشتن
108- دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران بخورند
109- دست بر آسمان برداشتن
110- از هول حلیم افتاد تو دیگ
111- مثل سگ پشیمان است
112- صنار جگرک سفره قلمکار نمیخواد
113- فواره چو بلند گردد، سرنگون شود
114- توبهی گرگ مرگ است
115- کاه بده، کالا بده، یک قاز و نیم بالا بده
116- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
117- پنبهدزد، دست به ریشش میکشد
118- کسی قدر عافیت داند که به مرضی گرفتار شود
119- نعل وارونه میزنه
120- بیله دیگه، بیله چغندر
121- چون غرض آمد، هنر پوشیده شد
122- ملا، خدا بد نده
123- حاجی ما هم شریکیم
124- دست بالای دست بسیار است
125- بزنم به تخته
126- عیسی به دین خود، موسی به دین خود
127- سنگین برو، سنگین بیا
128- گر ملک این است و همین روزگار
129- بابات هم همین زبان درازیها را داشت که مجبور شدم بخورمش
130- کلاهت را قاضی کن
131- مژدگانی که گربه ما عابد شد
132- گربه و موش با هم ساختند، وای به حال بقال
133- مغز خر خورده
134- عزرائیل در خانهاش قدم میزند
135- به آن نشانی که خودم آمدم دوغم ندادی، نوکرم میآید ماستش بده
136- تغاری بشکند ماستی بریزد
137- شکم گرسنه ایمان ندارد
138- بخیل سومی را خدا بکشد
139- سنگ مفت، گنجشک مفت
140- با شیطان ارزن کاشته
141- سرم را سَرسَری متراشای استاد سَلمانی
142- اُستای پنبهزن پنبهات را بزن هر چه دیدی دم نزن
143- از چاله در آمدن و به چاه افتادن
144- نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است
145- دست بده ندارد
146- دم روباه از زرنگی در تله است
147- انگشت مَبُر تا خیک خیک نریزی
148- دوباره بسمالله...
149- رمال اگر غیب میدانست، خود گنج پیدا میکرد
150- کوراوغلی میخواند
151- دل به دل راه دارد
152- چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد
153- اول رفیق آخر طریق
154- آش رشته، آن طرف رودخانه هم میآید
155- حرفهای بند تنبونی
156- با مردن یک میراب، شهر بیآب نمیماند
157- راه بزن راه خدا هم ببین
158- تو نخندی من بخندم؟!
159- اگر رفیق شفیقی، درستپیمان باش
160- دوست آن باشد که به تو راست گوید، نه آنکه دروغ تو را راست انگارد
161- آن ریشی که گرو میگیرند این نیست
162- کار از محکمکاری عیب نمیکند
163- روباه و مرغهای قاضی
164- خدا از سلطان محمود بزرگتر است
165- بوق سگ!
166- بار کج به منزل نمیرسد
167- ناخوانده به خانه خدا نتوان رفت
168- گاوبندی
169- خرج اتینا
170- بهلول و خرقه، نان جو و سرکه
171- ﺿﺮﺭ ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ
172- برو کشکتو بساب
173- خدا شری بدهد که خیر ما در آن باشد
174- ﻣﺮﺩﻩ ﻧﺎﺻﺮﺍﻟﺪﯾﻦﺷﺎﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺯﻧﯽ؟!
175- دانه دیدی، دام ندیدی
176- دوستی با مردم دانا نکوست
177- خاک بر سر
178- عجب کشکی سابیدم
179- ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﺝ ﮔﺮﮒ ﺷﺪﻩ
180- آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!
181- با دم کنده رفتیم، اما شما هم ده آبادکن نیستید
182- حرف مرد یکی است
183- خمیازه خمیازه آرد، حیف بر جان آنکه مُرد
184- چهاردیواری اختیاری
185- اگر تو کلاغی من بچه کلاغم
186- یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی
187- اگر بشود، چه شود
188- گل پشت و رو ندارد
189- خودش را بیار ولی اسمش را نیار
190- دشمن دانا به از نادان دوست
191- از هفت خان رستم گذشته
192- از ترس گدایی، یک عمر گدایی
193- از آتشی که افروختم خودم سوختم
194- آواز خر در چمن
195- شتر را خواستند نعل کنند، قورباغه هم پایش را بالا آورد
196- کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
197- اگر خیلی باسوادی برو خط پیشانی خودت را بخوان
198- همین بخشیدنها مرا به این روز انداخته!
199- به هزار و یک دلیل
200- کار بوزینه نیست نجّاری
فهرست منابع
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ضرب المثلهای شیرین فارسی |
نویسنده | بهنام ریگی لادز |
ناشر چاپی | انتشارات پندار قلم |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 290 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-9903-83-2 |
موضوع کتاب | کتابهای ضرب المثل |