معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد
برای دانلود قانونی کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد
کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد نوشتهی اکرم حسینی نسب، داستان کوتاهی است که شما را به دل حسرتها و عشقهای در گور خفته میبرد. در این کتاب، ماجرای زنی را میشنویم که برای سر زدن به عزیز درگذشتهای به قبرستان میرود و با اتفاق عجیبی روبهرو میشود.
دربارهی کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد
زن میانسالی در گورستان خالی بر سر قبری نشسته و خاطراتش را مرور میکند؛ کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد، نوشتهی اکرم حسینی نسب اینگونه آغاز میشود. باد در میان برگهای زرد پاییزیِ ریخته بر قبرها میوزد و موهای زن را آشفته میکند. اما او در افکار خود غرق است و توجهی به موهای پریشانشدهاش نمیکند.
طاهره، زنعموی نازنینش در آن خاک سرد خفته و او آمده تا با فاتحهای یاد عزیزش را زنده کند. طاهره برایش درست مثل مادرش بود؛ شخصیت والایی که در زندگی همه او را به خوبی و نیکسرشتی میشناختند. او سالها درد و رنج بیماری را به جان خرید و دم نزد، و حالا آسوده از دردی که لحظهای رهایش نمیکرد، در این گورستان خالی خفته است.
زن با کمی دقت به اطرافش متوجه مردی با بارانی مشکی و موهای نسبتاً بلند میشود که بالای سر قبری ایستاده. چهرهی پرصلابت مرد از دور، او را به این فکر وا میدارد که او چه کسی را از دست داده که حالا با آن هیبت پرشکوه، بر سر قبرش حاضر شده. زن در ذهنش احتمالات مختلفی را مرور میکند، شاید که حدسی دربارهی نسبت او با متوفی بزند، اما هرچه به نگاه پرحسرت مرد خیره میشود، نمیتواند جنس این وابستگی و رنج را درک کند. با رفتن چه کسی ممکن است شکل نگاهمان چنین رنجکشیده شود؟!
این افکار راهشان را به بیرون از دنیای ذهن زن باز میکنند و خود را به واقعیت میرسانند، برای همین هم زن نزدیک مرد میشود تا با مکالمهای کوچک، پاسخی برای چراهای در ذهنش پیدا کند. سعی میکند آرام و به حالت همدردی جلو برود، اما اولین جملهی مرد، مو بر تنش راست میکند: «مردن خیلی سخته».
البته که این حرف چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد. کجا بهتر از قبرستان برای گفتن از رنج مردن و از دست رفتن؟ زن سعی میکند آرامش از دست رفتهاش را برگرداند و با نگاه به چشمان مرد مکالمه را ادامه دهد. اما آنچه پیش چشمانش میبیند، او را بیش از پیش وحشتزده و متحیر میکند؛ صورت مرد کبود است و چشمانش مثل دو کاسهی خون. چشمانی که در بیروحترین حالت ممکن به سر میبرند و سرخیشان، ردی از خشم و یا گریه در خود ندارد. مرد بیش از هر چیز، به ساکنان عالم مردگان شباهت دارد...
کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد اثری از نشر صوتی خانهی داستان چوک است و شما آن را با صدای فاطمه نوری میشنوید.
کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به داستان کوتاههای درام و عاشقانه، مخاطبان اصلی این کتاب محسوب میشوند.
در بخشی از کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد میشنویم
برگهای خزانزده بر روی سنگ قبرها به رقص در میآمدند و با فروکش کردن آواز باد، گوشهگوشهی قبرستان را مزین میکردند. مرد جوان ایستاده و یک دستش را زیر چانه برده و دست دیگرش را حائل آن کرده است. مأیوسانه زل زده بود به سنگ سیاه قبر که با خطی خوش، شعری کوتاه روی آن حک شده بود و پلک به هم نمیزد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی تکثیر مهر، تکثیر شعر، تکثیر داد |
نویسنده | اکرم حسینی نسب |
راوی | فاطمه نوری |
ناشر صوتی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲۳ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |
کتاب خیلی خوبی بود مو به تن ادم سیخ میشد در مورد مرگ بود داغ مرگ عزیزان داستان زنی بود که به سر قبر عزیزش رفته بود که زن عموش بود زن عموش بزرگش کرده بود و جایی مادرش بود الان فوت کرده و به سر قبرش امده و گفت که اصلا نتونسته براش اشک بریزه شعری براش خوند و محو مردی بود که خیره شده بود به قبری در نزدیکیش مردی خوش چهره که داشت میرفت یهو مرد گفتمرگ خیلی سخته و دختر وقتی نگاهش کرد دید رنگی گلبهی با لبهای کبود داره وقتی داشت میرفت نگاهی به عکس رویه قبر انداخت و دید همون مرده است و گفت میخوام یه پیغامی و برای کسی ببریزن فرار کرد و دید مرد نشسته رویه صندلی عقب و جیغ زد و مرد گفت نترس رویه گوشیت یه پیامکی هست به کسی برسون پسر شاعری بود که عاشق دختری به اسم آزاده بود که مهاجرت کرده بود واسم این خانمم آزاده بود