معرفی و دانلود کتاب داستانهای دلنشین برای بچههای نازنین 2
برای دانلود قانونی کتاب داستانهای دلنشین برای بچههای نازنین 2 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستانهای دلنشین برای بچههای نازنین 2
کتاب داستانهای دلنشین برای بچههای نازنین 2 نوشتهی گوهرتاج عبداللهی مجموعهایست از چند داستان شیرین و پندآموز ایرانی که برای کودکان گردآوری شده است.
در بخشی از کتاب داستانهای دلنشین برای بچههای نازنین 2 میخوانیم:
مادر ملیکا دوباره به خواب رفت و بعد از نیم ساعت بیدار شد و متوجه شد که ماشالله نیست. او ملیکا را که خوابیده بود صدا کرد و پرسید: «ملیکا ماشالله پیش توست؟» ملیکا خوابیده بود و اصلاً متوجهی سؤال مادرش نشد. مادر ملیکا اطرافش را نگاه کرد و همان لحظه چشمش به ماشالله افتاد که زیر پایش افتاده بود. به سرعت او را بلند کرد و دوباره روی پاهایش کنار تنگ ماهیها گذاشت. ماهیها که تازه خیالشان راحت شده بود، دوباره از ترس گوشهی تنگ رفتند و دیگر تکان نخوردند. بعد از دو ساعت پدر ملیکا ماشین را کنار رستورانی نگه داشت تا هم استراحت کنند و هم صبحانه بخورند. همه از ماشین پیاده شدند و به رستوران رفتند و بعد از خوردن صبحانه دوباره سوار ماشین شدند و به راه افتادند؛ ولی هیچکس متوجه نشد که ماشالله را جا گذاشتهاند. کمی که جلوتر رفتند یک باره ملیکا گفت: «مامان ماشالله پیش شماست؟» مادر ملیکا گفت: «نه دخترم مگه پیش تو نیست؟» ملیکا تازه فهمید که ماشالله را جا گذاشتهاند.
ملیکا از ناراحتی داد زد: «بابا تورو خدا برگرد. ماشالله روی میز رستوران جا مونده.» پدر ملیکا بلافاصله ترمز کرد و از آینه به عقب نگاه کرد تا ببیند ماشین به طرفش میآید یا نه؟ تا بتواند دور بزند. او دید ماشینی پشت سرش هست و برایش چراغ میزند. بعد ماشین از بغلش رد شد و جلوتر از او نگه داشت.
پدر ملیکا بلافاصله از ماشین پیاده شد و به سمت ماشین جلویی رفت تا ببیند با او چکار دارند که یک دفعه مردی از ماشین پیاده شد و از صندلی عقب ماشالله را بیرون آورد و به طرف پدر ملیکا آمد و گفت: «سلام آقا! فکر کنم این عروسک برای دختر شماست که روی صندلی جا مونده؟» پدر ملیکا با خوشحالی ماشالله را از مرد گرفت و از او تشکر کرد و گفت: «بله این عروسک دختر منه و برای همهی ما خیلی عزیزه و ما خیلی دوستش داریم.» بعد او را گرفت و به دخترش داد. ملیکا ماشالله را محکم در بغل گرفت و بوسید و گفت: «ماشالله منو ببخش من کار خیلی بدی کردم. قول میدم دیگه از این بیدقتیها نکنم و بیشتر مراقبت باشم.» ماکان برادر ملیکا هم ماشالله را بوسید و او هم قول داد که بیشتر حواسش به ماشالله باشد.
فهرست مطالب کتاب
سهقلوهای صورتی
ماکان و کادوی تولدش
ماکان و بابک
ماکان و کارگاه پدرش
ملیکا و گربهی خواب آلود
بهانههای ماکان
ملیکا و دختر بچهی افغانی
سوفیا و حلزون خانم
رضا کوچولو و صندوق صدقات
ماکان و پشههای مزاحم
ماشالله و ماهیهای نوروزی ملیکا
همسایهی مادربزرگ ماکان
ماشالله و ماکان
پارسا و گیتار جادوییاش
ترس ماهیهای سفره هفتسین
رضا و عروسک ملیکا
نجات ماهی کوچولوی نارنجی رنگ
ماشالله و لنزهای ملیکا
ساناز و ماهیهای نوروزی
بچههای دوچرخه سوار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستانهای دلنشین برای بچههای نازنین 2 |
نویسنده | گوهرتاج عبداللهی |
ناشر چاپی | انتشارات ترفند |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5963-47-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان آموزنده کودک |