معرفی و دانلود کتاب آبنبات چوبی

معرفی کتاب آبنبات چوبی

کریستین نوستلینگر در کتاب آبنبات چوبی روایتگر داستان پسری بنام ویکتور امانوئل است که در یک خانواده‌‍‌ی معمولی زندگی می‌کند و ذهنی خلاق و پر از ایده دارد. او از فکر کردن و ساختن داستان‌های جالب لذت می‌برد و برای این کار یک آبنبات چوبی سبز رنگ را آنقدر می‌خورد تا زمانی که شفاف شده و چوب داخل آبنبات مشخص شود! از نظر او در این لحظه می‌تواند هر جادویی را انجام دهد، حتی جادوی بازگشت پدر به خانه...

درباره‌ی کتاب آبنبات چوبی

داستان کتاب آبنبات چوبی (lollipop) از این قرار است که پسر بچه‌ای بنام ویکتور امانوئل هنگام خوردن آبنبات‌های سبز رنگش تبدیل به یک رویاپرداز خلاق می‌شود. ویکتور همراه مادربزرگ، خواهر و مادرش زندگی می‌کند. پدرش مدت‌هاست از آن‌ها دور شده و زمان‌های بسیار کمی را با آن‌ها سپری می‌کند. پدرزرگش هم به‌تازگی فوت شده و او با مرور خاطراتش سعی می‌کند یاد او را در قلبش حفظ کند. ویکتور امانوئل نوجوانی است که اجازه نمی‌دهد مشکلات زندگی باعث شوند از داشته‌هایش لذت نبرد. او محبت مادربزرگ و خاطرات پدربزرگش را جایگزین بی‌مهری پدرش کرده و هنگامی‌که از اسم کوچکش ناراضی است با انتخاب یک اسم بامزه مشکلاتش را به‌راحتی حل می‌کند! از نظر او ویکتور امانوئل نام پادشاهان است؛ درحالی‌که او اصلا شبیه پادشاه‌ها نیست و تمایلی هم به این موضوع ندارد. در عوض آبنبات بهترین نامی است که او می‌تواند داشته باشد.

در کتاب آبنبات چوبی آنطور که ویکتور یا همان آبنبات روایت می‌کند پدرش از دیدن آبنبات و خواهرش خیلی هم خوشحال نمی‌شود، همانطور که آن‌ها هم هنگام وقت‌گذراندن با پدر معذب هستند. اما آبنبات از هم‌صحبتی با پدربزرگ و خواهرش حسابی لذت می‌برد. برای مادربزرگ از اسم جدیدش می‌گوید که مادربزرگ هم بعد از تحقیقات مخصوص خودش و برگزاری جشن تولد منحصربه‌فردش تصمیم می‌گیرد همیشه ویکتور را آبنبات صدا کنند.

ازهمه‌جالب‌تر، مغازه‌‌ای که پایین خانه‌ی آن‌هاست پراز آبنبات‌های رنگی و جذاب است و ویکتور فکر می‌کند آبنبات‌ها می‌توانند هر مشکلی را حل کنند. آیا آرزوی آبنبات هم توسط آبنبات چوبی‌های مغازه حل خواهد شد؟ در رمان آبنبات چوبی واقعیت‌های تلخ و سخت از دید شخصیت‌های داستان به شکلی دیده می‌شود که علاوه‌بر اینکه دشوار نیستند، کاملا طبیعی و عادی‌اند و ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد. کریستین نوستلینگر (Christine nostlinger) دنیای واقعیت را برای کودکان و نوجوانان با توصیفاتی جالب و هیجان‌انگیز خلق می‌کند و در کنار تمام مشکلات دنیای واقعی، داشتن ذهنی خلاق، ساختن دنیایی فانتزی و شاد زیستن را به‌تصویر می‌کشد. کتاب آبنبات چوبی را رویا رضوانی ترجمه کرده‌ و نشر دنیای اقتصاد این کتاب را ذیل مجموعه کتاب‌های دارکوب یه چاپ رسانده‌ است.

در نکوداشت کتاب آبنبات چوبی

• کریستین نوستلینگر بسیار با لذت و جذابیت توصیف می‌کند که چگونه پسرک داستان با نیازها و ترس‌های خود کنار می‌آید و درعین‌حال به خوانندگانش این فرصت را می‌دهد تا با شجاعت بیشتری بر مشکلات خود مقابله کنند. (FAZ)

کتاب آبنبات چوبی برای چه‌کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کودکان 9 تا 12 ساله و همینطور نوجوانان علاقه‌مند به داستان و رمان‌ بسیار مناسب است.

در بخشی از کتاب آبنبات چوبی می‌خوانیم

در مرغ‌‌فروشی، درست جلوی در، زنگوله‌ای آویزان بود که وقتی در را باز می‌کردی صدا می‌داد. داخل مغازه یک ویترین شیشه‌ای بود که در آن جگر مرغ، دل و جگر اردک، گردن غاز و پای مرغ گذاشته بودند. پشت این ویترین مردی ایستاده بود و روپوش سفیدی به تن داشت که رویش قطره‌های کوچک خون پشنگ شده بود. اگر یک چیز در دنیا بود که آبنبات تحملش را نداشت، لکه‌ی خون روی روپوش سفید بود. از بوی مرغ‌‌فروشی هم خیلی بدش می‌آمد؛ بو چنان توی صورتش خورد که نزدیک بود از پشت بیفتد زمین. نفسش را حبس کرد، نگاهش را انداخت پایین و گفت «یه تخم‌مرغ بدین لطفا.»

مرد روپوش‌سفیدی که روی لباسش قطره‌های کوچک خون پشنگ شده بود، یک تخم‌مرغ داد به آبنبات و گفت: «می‌شه هفت پنی.» آبنبات پول را داد و از مغازه بیرون آمد. اصلا خیال نداشت تخم‌مرغ را تا خانه ببرد. مرد روپوش سفید اقلا آن را توی یک تکه کاغذ نپیچیده بود، و هیچ‌چیز مسخره‌تر از پسری نیست که یک تخم‌مرغ گرفته دستش و توی خیابان این طرف و آن طرف می‌رود.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: اسمش شد آبنبات
فصل دوم: آبنبات چوبی استثنایی
فصل سوم: آبنبات و شغل مادربزرگ
فصل چهارم: حساب‌های آبنبات غلط از آب در می‌آید
فصل پنجم: آبنبات و لمان
فصل ششم: آبنبات و مادربزرگمو قرمزش
فصل هفتم: جشن تولد آبنبات