دیوان شهریار برای من یه جور حس و حال خاصه؛ پر از شعرهایی که با کلمات ساده، حرفای عمیق میزنن. انگار شهریار هرچی تو دلش بوده، با شعر ریخته رو کاغذ و این باعث میشه آدم راحت باهاش ارتباط بگیره. اشعارش یه جورایی مثل آینهست، هر کسی یه چیزی توش پیدا میکنه که به حال و هوای خودش میخوره.
یه نکته جالب اینه که تو اشعارش هم عشق هست، هم عرفان، هم دلتنگی برای وطن. خیلی دوست دارم این ترکیبها رو، انگار هیچوقت از خوندنش سیر نمیشی. اشعار ترکیش هم یه حس و حال دیگه داره، یه عمقی که فقط وقتی میخونی میفهمی.
یه نکته جالب اینه که تو اشعارش هم عشق هست، هم عرفان، هم دلتنگی برای وطن. خیلی دوست دارم این ترکیبها رو، انگار هیچوقت از خوندنش سیر نمیشی. اشعار ترکیش هم یه حس و حال دیگه داره، یه عمقی که فقط وقتی میخونی میفهمی.