چرم ساغری یه کتاب جمع و جور از ادبیات فرانسه ست که توی سال ۱۸۳۱ منتشر میشه. کتاب برای من خیلی هیجان انگیز بود ومرتب داستان رو دنیال میکردم تا ببینم چی میشه! داستان دو مورد جوونی به اسم رافائل دو والانتین، که یتیم و فقیره و واقعا ناامید! بالاخره طاقت نمیاره و تصمیم میکیره که خودکشی کنه. اما همون شب با یه آدم عجیب عتیقه فروش که یه جورایی هم جادوگره ملاقات میکنه! این آدم یه تکه چرم ساغری به اون هدیه میده که قدرت برآوردن همه آرزوهای کسی که اونو داره رو داره! منتها در پی هر آرزویی که برآورده میشود سطح چرم کاهش مییابد و از عمر صاحب خودش که تکه چرم نماد اونه کم میکنه. رافائل چرم رو میکیره و خیلی پولدار میشه ولی یه سال بعدش میمیره! همین قدر ساده و پر از ناراحتی! رافائل قبل از مرگش فقط به عشقش که زیبا بود و خیلی همدوستش داشت فکر میکنه ودر کنار اون میخواد که زمان بیاسته! اما اون دیگه نمیتونه به عقب برگرده و سایز چرم رو به سایز اولیه برگردونه واینطوری عمر و سلامتی شو پس بگیره!
به نظر من کتاب فقط رمان نبود میشد گفت یه جورایی فلسفی هم بود! ژانرش هم یه جورایی رئالیسم جادویی بود. بالزاک درواقع میخواد توی این کتاب تضاد بین تدبیر و تقدیر آدمو به وضوح برگردونه! خیلی عجیب بود! منه خواننده آخر کتاب یه سوال خیلی درگیرم میکنه واون اینه که اگه رافائل زندگیشو بر پایه تقدیر مهدیش میبرد و میسپردش به سرنوشت، از طریق عشقاش که خیلی پولدار شده بود، به رفاه مادی میرسید! اما اون یک سال پیش خودش انتخاب کرده بود که آرزوهاشو به قیمتکم شدن از عمرش خودش یک شبه به دست بیاره! با پایان پرغصه رافائل منم اشک ریختم! امیدوارم کتاب رو شما همبخونید و لذت ببرید!
به نظر من کتاب فقط رمان نبود میشد گفت یه جورایی فلسفی هم بود! ژانرش هم یه جورایی رئالیسم جادویی بود. بالزاک درواقع میخواد توی این کتاب تضاد بین تدبیر و تقدیر آدمو به وضوح برگردونه! خیلی عجیب بود! منه خواننده آخر کتاب یه سوال خیلی درگیرم میکنه واون اینه که اگه رافائل زندگیشو بر پایه تقدیر مهدیش میبرد و میسپردش به سرنوشت، از طریق عشقاش که خیلی پولدار شده بود، به رفاه مادی میرسید! اما اون یک سال پیش خودش انتخاب کرده بود که آرزوهاشو به قیمتکم شدن از عمرش خودش یک شبه به دست بیاره! با پایان پرغصه رافائل منم اشک ریختم! امیدوارم کتاب رو شما همبخونید و لذت ببرید!