نظر E.Am برای کتاب باران سیاه - سقوط مرگبار - جلد اول

باران سیاه - سقوط مرگبار - جلد اول
E.Am
۱۴۰۱/۰۷/۲۷
164
رمان جذابی بود. بنظرم نقطه قوتش تخیل قوی نویسنده بود که اجازه نمیداد داستان کلیشهای و قابل پیش بینی باشه، ولی شاید بشه گفت کنترل این تخیل قوی از دست نویسنده خارج شده و موضوعات زیادی به داستان اضافه شدن که گاهی درطول داستان باهم تناقض پیدا میکنن. مثل تواناییهایی که کرادن بعضی جاها داره ولی بعضی جاها انگار نویسنده یادش رفته که این شخصیت فلان توانایی رو داره. یا جریان نلاگ، برف سیاه، ماسک سیاه (که اول داستان هدف کرادن بود ولی بعد بحث جعبه سیاه میاد وسط). یا مثلا بحث دنیاهای موازی که خیلی ناگهانی پیش کشیده میشه. انگار داستان و شخصیتهای حداقل سه تا رمان با هم مخلوط شدن. فکر میکنم نویسنده توی خلق بعضی شخصیتها و حوادث عجله کرده و شاید بهتر بود اونها رو به جلدهای بعدی موکول میکرد. علاوه بر اون با اینکه میدونم رمان چند جلدی هست ولی باز هم این پایان برای جلد اول خیلی غیرمنتظره بود، درواقع نمیشه بهش گفت جلد اول... باید گفت مقدمه! دقیقا مثل سریالهای نیم ساعتی که هرشب پخش میشن. فکر میکنم رمان با سریال از این جهت متفاوته و در انتهای جلد اول باید اکثر موارد مختومه شده باشن یا حداقل سرگردان رها نشده باشن. فکر میکنم انتهای جلد اول خواننده باید از این که تعدادی از سوال هایش جواب قانع کننده گرفتن خوشحال باشه و برای جلد دوم ذوق داشته باشه، ولی من به شخصه بعد از پایان جلد اول انقدر ذهنم سرگردان بود که حس میکردم میخوام (با کمال احترام) نویسنده را خفه کنم! این باعث میشه برای خوندن جلد دوم مطمئن نباشم چون اصلا حس خوبی نیست. البته این فقط نظر منه، ولی چیزی که کاملا مشخصه اینه که ایشون نویسنده توانایی هستن.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.