رمان آگاتا کریستی

کتاب ضیافت بهانه برای جنایت

• نویسنده: آگاتا کریستی

جنگ رو به اتمام بود که برای اولین بار در مصر با «سوفیا لئونیدز» آشنا گشتم. وی در یکی از دفاتر وزارت امور خارجه پست مهمی را دارا بود. برخورد ما در اول رسمی و اداری بود، اما دیری نپایید که دریافتم با وجود جوانیش، لیاقت و کفایت داشتن چنان مقامی را دارد. او فقط بیست و دو سال داشت. علاوه بر ظاهری آرام و بی‌تکلف دختری هوشیار، جدی و بسی‌خوش برخورد بود. در واکنش شوخی و مزاح دیگران بی‌تفاوت و متین بود.... ادامه ›

رمان سیانوژن نورانی

• نویسنده: آگاتا کریستی

کتاب مزبوربا دو عنوان انگلیسی سیانوژن نورانی و عنوان آمریکایی مرگ فراموش نشده REMEMBERED DEATH درسال 1945 به رشته تحریر در آمد. این کتاب به همراه چند کتاب دیگر از جمله رمز قطار آبی، به سوی صفر، قتل در کرانه نیل، مسافرفرانکفورت، پایان پیام در پنج بامداد از جمله آثار برگزیده خانم آگاتاکریستی است که خود وی نیز به‌این مطلب بارها و به مناسبت هایی مختلفی اشاره کرده است. سیانوژن نورانی SPARKLING... ادامه ›

رمان مسافر فرانکفورت

• نویسنده: آگاتا کریستی

لطفاً کمربندهایتان را محکم ببندید! سرنشینان هواپیما دستور را زیاد جدی نگرفتند. همه در آن لحظه یک احساس مشترک داشتند: فعلاً نمی‌توان در فرودگاه ژنو فرود آامد. مسافران خسته و خواب آلوده مرتب خمیازه می‌کشیدند، غافل از این که خستگی و خواب آلودگی بیشتری در پیش بود. تکرار دستور میهماندار که این بار‌آمرانه تحکم کرد: لطفاً کمربندهایتان را ببندید، دال بر ادامه خستگی و بی‌خوابی بود. پیام گوینده با صدایی... ادامه ›

رمان قتل نفس در دقایق نحس

• نویسنده: آگاتا کریستی

بعدازظهر روز نهم سپتامبر دقیقاً مانند همه بعد از ظهرهای دیگر بود. هیچ یک از اشخاصی مرتبط با وقایع آن روز، قادر به پیش بینی ضایعه دردناک مربوطه نبودند. (بجز دوشیزه پارکر ساکن خانه شماره 47 ویلبراهام کرسنت که بزغم خود تبحر خاصی در علم پیشگوئی و پیش بینی وقایع نحس را داشته و غالباً پیش بینی‌های خود را (البته پس از وقوع اتفاقات) با آب و تاب و متأثر از اثرات منفی و با ترس و وحشت بیان می‌داشت. با این... ادامه ›