نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شمال و جنوب - الیزابت گاسکل
4.2
5 رای
مرتبسازی: پیشفرض
آذر
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
00
در یکی از بحثهای بین تورنتون ها و هیل ها، هیل ها ادعا می کنن تا قبل از اومدن به میلتون که یک شهر صنعتیه، هرگز جامعه ای رو ندیدن که در اون اربابان و رعیتها تا اون حد در تلاش باشن به هم ضربه بزنن؛ چقدر خنده دار! هر کس کوچکترین اطلاعاتی از تاریخ انگلستان و درگیری های دائمی بین ملاکان و رعایای انگلیسی داشته باشه، قطعا در مورد ظلم دائمی ملاکان و شورش های خشونت بار گاه و بیگاه رعایا چیزهایی میدونه. این ادعای خانواده هیل برای هر کس که با سیستم ارباب رعیتی خشن انگلیس که در اون رعایا عامدانه گرسنه و فقیر و بیسواد نگه داشته میشدن واقعا مسخره و خنده داره. یکی از سیاستهای همیشگی اربابان و ملاکان و اشراف انگلیسی این بوده که رعایا باید اون قدری بخورن که بتونن کار کنن اما جون اعتراض کردن و شورش کردن نداشته باشن. خود خانواده هیل تفکراتی طبقه محور در مورد مردم دارن و تجار و بازاریان و کسبه رو بیفرهنگ و رابطه داشتن با اونها رو ناخوشایند و دون شان خودشون میدونن اما ادعا میکنن که رابطه کارخانه دار ها و کارگران براشون عجیبه! خانواده هیل نمونه کاملی از یک خانوادت مستکبر و متفرعن انگلیسی هست که خودشون رو برتر از دیگران می دونن و با وجود دید محدود و کوته فکرانه شون، در این توهم به سر می برن که سرآمد متفکران عالم هستند. البته این طرز فکر کلی اهالی اروپاست؛ اروپایی ها اساسا توهم ارباب بودن دارن. مسخره های متوهم!