نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی درخت آلوچه - ماجده خسروی
مرتب‌سازی: پیش‌فرض
*درخت آلوچه* نوشته ماجده خسروی، داستانی روان شناختی و اجتماعی است که به جنبه های مختلف زندگی انسان، به ویژه کودکی، نگاهی دقیق و عمیق دارد. محور اصلی داستان، دخترکی است که با شرایطی دشوار در یک محیط روستایی روبه رو است. از همان ابتدا، نویسنده با روایت هایی که میان گذشته و حال در جریان است، جهان ذهنی و احساسات این شخصیت را به طور مؤثر به تصویر می کشد. یکی از نکات برجسته در این اثر، نحوه فضاسازی و استفاده از جزئیات دقیق است. داستان در محیطی ساده اما پر از جنبه های معنایی روایت می شود. خشونت خانگی، نقش خانواده و تأثیرات محیط بر شکل گیری شخصیت کودک، از جمله مضامینی هستند که با دقت و ظرافت بررسی می شوند. در کنار این ها، نگاه معصومانه شخصیت اصلی به دنیای اطرافش، در تضاد با واقعیت های تلخ زندگی، تأثیر زیادی بر خواننده می گذارد. این کتاب همچنین از زبان روایی ساده و شاعرانه ای برخوردار است که خواننده را به عمق تجربه های شخصیت اصلی می برد.
تحلیل محتوا ماجده خسروی در این داستان با بهره گیری از زبانی ساده و روان، به عمق مسائل اجتماعی و خانوادگی می پردازد. استفاده از زاویه دید کودکانه به داستان عمق و تأثیرگذاری بیشتری بخشیده است. با این حال، برخی مخاطبان به عدم وضوح در تغییرات زمانی و پیچیدگی روایت اشاره کرده اند که ممکن است درک داستان را دشوار کند. نقد و نظرات مخاطبان بازخوردهای دریافت شده درباره این داستان متنوع است. برخی مخاطبان از گنگ بودن روایت و عدم جذابیت موضوع گلایه کرده اند. برای مثال، یکی از کاربران اظهار داشته است: «داستان موضوع خاص و جالبی نداشت. این رفت و برگشت در زمان حال و آینده هم گنگ بود و جذابیتی به داستان نداده و یجورایی بی معنی بود.» نتیجه گیری «درخت آلوچه» با وجود نثر روان و پرداختن به مسائل عمیق اجتماعی، به دلیل پیچیدگی در ساختار روایت و عدم وضوح در تغییرات زمانی، ممکن است برای برخی مخاطبان چالش برانگیز باشد. با این حال، برای علاقه مندان به داستان های کوتاه با مضامین اجتماعی و روان شناختی، شنیدن این کتاب می تواند تجربه ای متفاوت باشد.
به نظر من این کتاب بسیار کتاب آموزنده خوب و باعث سرگرمی ن و خانواده‌ام شد به نظر من کی از ویژگی‌ها خوب و مزایای این کتاب این بود که به صورت صوتی صوتی در اپلیکیشن کتاب راه قرار داده شده بود و ی‌توانستم بدون نگاه کردن زیاد به صفحه گوشی و درد گرفتن چشمانم از درک محتوای این کتاب زیبا لذت ببرم یکی از یکی از ویژگی‌هایی که به نظر من این کتاب داشت و بسیار خوب بود و البته بامزه نام این کتاب بود و عکس صفحه آن به نظر من اینکه این کتاب برای همه سنین ناسب است و می‌تواند از آن بسیار چیزها بیاموزند یکی از چیزهایی که این کتاب داشت راوی آن بود که اکرم دهقان نام داشت باید از نویسنده این کتاب که ماجد خسروی باشد تشکر کرد که همچین کتابی را نوشته و همچین راوی خوبی را پیدا کرده است یکی از چیزهای دیگر که در اپلیکیشن جالب بود این بود که این کتاب به صورت رایگان در این اپلیکیشن قرار گرفته شده بود ون در اپلیکیشن‌های دیگر مانند طاقچه و فیدیبو این کتاب با قیمت ۱۵ هزار تومان روخته میشود من و خانواده‌ام ین کتاب را بسیار دوست داشتیم و در موقع‌هایی که وقت آزاد داشتی یا در ترافیک در بزرگراه‌های اصفهان گیر افتاده بودیم این کتاب را گوش دادیم و باعث و و این کتاب باعث آرامش من و خانواده‌ام شد ما حاضر هستیم ش از هزاران بار این کتاب را گوش دهیم چون موضوع‌های خیلی جالبی دارد و توصیه میکنم به همه کسانی که می‌خواهند یک کتاب رایگان را بخوانند این کتاب رایگان را سریع دانلود کنند و از خواندن آن به صورت رایگان در اپلیکیشن کتاب را لذت ببرند و مانند بنده نظر خود را بنویسند تا هم دیگران بتوانند از نظرات ما در مورد این کتاب استفاده کنند و در خرید آن به صورت کاغذی مطمئن شوند و هم برای مسابقه عالی اپلیکیشن کتابراه امتیاز جمع ک
چه داستان چرت مسخره و ترسناکی بود داره یک محیط خانواده را توصیف میکنه که فضاسازی که بین آن‌ها هست یک محیط سرد غمگین و کمی ترسناک و مضطربانه است لاً یک دختر بچه هست که در اینجا در حین بازی محیط را تماشا میکند مادربزرگ روی بشقاب تف میکند چه ترسناک! یا مادر خون دهانش را پاک میکند یا پدر چشمانش درشت شده یا خاله چادرش را با دندان گرفته. جملاتی که در این داستان به کار برده شده بسیار دلهره آور است نکه بچه مورچههای مرده را میشمارد و آلوچه و درخت آلوچه تنها چیزهایی بودند که زیاد در داستان از آن بیان نشده بود خوشم نیومد فکر کردم الان با یک داستان زیبا و ل انگیز در مورد درخت آلو صحبت میکند.
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و هوای درونی انسانها ناشی میشود.
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و هوای درونی انسانها ناشی میشود.
چه داستان چرت مسخره و ترسناکی بود داره یک محیط خانواده را
توصیف میکنه که فضاسازی که بین آن‌ها هست یک محیط سرد غمگین و کمی ترسناک و مضطربانه است لاً یک دختر بچه هست که در اینجا در حین بازی محیط را تماشا میکند مادربزرگ روی
بشقاب تف میکند چه ترسناک یا مادر خون دهانش را پاک میکند یا پدر چشمانش شده درشت یا خاله چادرش را با دندان گرفته جملاتی که در این داستان به کار برده شده بسیار دلهره آور است نکه بچه مورچههای مرده را میشمارد و آلوچه و درخت آلوچه تنها چیزهایی بودند که زیاد در داستان از آن بیان نشده بود خوشم نیومد فکر کردم الان با یک داستان زیبا و ل انگیز در مورد درخت آلو صحبت میکند
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و
هوای درونی انسانها ناشی میشود.
توصیف میکنه که فضاسازی که بین آن‌ها هست یک محیط سرد غمگین و کمی ترسناک و مضطربانه است لاً یک دختر بچه هست که در اینجا در حین بازی محیط را تماشا میکند مادربزرگ روی
بشقاب تف میکند چه ترسناک یا مادر خون دهانش را پاک میکند یا پدر چشمانش شده درشت یا خاله چادرش را با دندان گرفته جملاتی که در این داستان به کار برده شده بسیار دلهره آور است نکه بچه مورچههای مرده را میشمارد و آلوچه و درخت آلوچه تنها چیزهایی بودند که زیاد در داستان از آن بیان نشده بود خوشم نیومد فکر کردم الان با یک داستان زیبا و ل انگیز در مورد درخت آلو صحبت میکند
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و
هوای درونی انسانها ناشی میشود.
چه داستان چرت مسخره و ترسناکی بود داره یک محیط خانواده را توصیف میکنه که فضاسازی که بین آن‌ها هست یک محیط سرد غمگین و کمی ترسناک و مضطربانه است لا یک دختر بچه هست که در اینجا در حین بازی محیط را تماشا میکند مادر بزرگ روی بشقاب تف میکند چه ترسناک یا مادر خون دهانش را پاک میکند یا پدر چشمانش شده درشت یا خاله چادرش را با دندان گرفته جملاتی که در این داستان به کار برده شده بسیار دلهره آور است نکه بچه مورچههای مرده را میشمارد و آلوچه و درخت آلوچه تنها چیزهایی بودند که زیاد در داستان از آن بیان نشده بود خوشم نیومد فکر کردم الان با یک داستان زیبا و ل انگیز در مورد درخت آلو صحبت میکند.
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و هوای درونی انسانها ناشی میشود.
من نمیدونم هدف نویسنده از نوشتن این داستان چه بود ولی انگار در هنگام نوشتن ذوق نگارش را نداشته است یا حال و هوای درونی خودش را بیان کرده است ن معمولاً داستانها از حال و هوای درونی انسانها ناشی میشود.
، روایت قصه مدام میان زمان حال و گذشته، و موقعیت‌های مختلف، حال خوب و بد و هزاران چیز دیگر تاب می‌خورد و دائم در حال تغییر است. دخترک قصه، که راوی داستان هم خود اوست، از زندگی روستایی و بازیگوشی‌هایی می‌گوید که به عادت هرروزه‌اش تبدیل شده. او بسیاری از اتفاقات را در اطراف خود می‌بیند، اما معنای آن‌ها را به درستی نمی‌فهمد و نمی‌داند که چه حسی در رابطه با آن‌ها باید داشته باشد. مثلاً از دیدن اینکه پدر، مادرش را می‌زند و مادر با لب خونین روی زمین میافتد وحشت میکند و استرس می‌گیرد، ولی چون نمی‌داند چرا بابا مامان را می‌زند و چرا مامان اعتراضی نمیکند گیج میشود و سکوت میکند. کودکی او، به شاخه‌های پربار درخت آلوچه و مورچه‌هایی که روی زمین دنبال میکند گره خورده
همانطور که گفته شده حرف حساب جواب ندارد و اینکه تا انسان هست درخت رشت و همینطور طبیعت هست و سرسبزی، گاهی در زندگی اتفاق‌های میافتد که تعجب می‌کنیم. مثل اتفاقی که در داستان افتاد و ماجده هل میشود برگه‌های در دستش می‌افتند و فقط لکه‌ی خونی می‌ماند از دماغ‌اش که هر چند می‌شست نمی‌رفت اونم رویه پیراهن و داستان دختری است که کار بدی انجام میدهد و آن‌ها را درک و فهم نمیکند به خصوص زدن پدرو مادرش. محکم جوری که خون از مادر در می‌آید و مادر با وحشت و استرس به زمین می‌افتند. خیلی بد است، و اینکه ماجده دختری است که تحت تاثیردنیا و اتفاقات اطراف خودش است
با سلام موضوع داستان درباره ی زنی بود که به گذشته و بچگی خودش میرفتو دوباره با حال باز میگشت و خاطرات براش زنده میشدنیه داستان عجیب که هیچی ازش نفهمیدم مادر بزرگش جلوش تف میکنه تو بشقاب یا خون کنار دهن پاک میکنن داستان مورچه ها چی بودیا اون پیرمرده که پشت پرده بو دداستان کاملا گیج کننده بود و هیچی نفهمیدم اصلا جذاب نبود به. نظرمولی صدای گوینده خوب بوداز نظرات که خواندم متوجه شدم بقیه هم مثل من از داستان هیچی متوجه نشدن ممنون. از کتابراه عزیز و دوست. داشتنی
بسیار عالی بود ممنون از راوی و نویسنده این کتاب. درواقع خلق چنین کتاب‌هایی عاشقان کتاب را به خود جذب می‌کنند چه بسیار افرادی هستند که کتاب‌های فراوانی را مطالعه می‌کنند. انشالله فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور ما روز به روز درحال پیشرفت باشه در واقع ساعت به ساعت وقت خودرا صرف کتابخوانی بگذاریم از تمامی کارهای ناپسند مثل فضای مجازی و عکسهای بسیار زشت آن دور می‌شویم و کم کم می‌شویم ناشر یا نویسنده و..... کتاب.
سلام و سپاس از دست اندرکاران، لطفا" یکبار خودتان خوب بخوانید و گوش کنید و بعد برای مخاطبان آماده کنید، داستان که نمیشود گفت، این ناداستان که اصلا" معلوم نیست تو مغز نویسنده چه میگذرد، هی حال و گذشته میرود و با جملاتی بدردنخور و وصف حالی بیخود و بی هدف فقط خواسته بنویسد، من اصلا" خوشم نیامد و بهتر است از فهرست کتابهایتان حذف کنید. کاملا" بی محتوا و چرت بود. ممنون.
وقتی اسم کتاب رو درخت آلوچه دیدم گفت الانه که از باغ و بهار و فصل امتحانات و مدرسه و خونه مادر بزرگ و سفر و خلاصه هر چیزی که میتونست برام خوشایند یه خاطره خوب باشه برام بشنوم، اما داستان بسیار گیج کننده و غمگین بود که هیچ ربطی از نظر من به درخت آلوچه نداشت از رابطه بد و زشت و سمی خانواده اش گفت تا تاثیری که تو زندگی خودش گذاشته گویا متأسفانه.
من هم مثل سایر دوستان واقعا گیج شدم. داستان خیلی نامنسجم هست و سیر روایی مشخصی نداره. حتی ارتباط یک جمله با جمله‌ی بعدش مشخص نیست. کاراکتر اصلی انگار توی فکر گذشته‌ها و یاداوری خاطرات کودکی هست و جسته گریخته چیزهایی رو یادش میاد. وجه اشتراک همه خاطراتش هم درخت آلوچه توی حیاط بوده. توصیه نمیشه👎
یک گیاه است که در درجه اول برای دختران سنین ۵-۱۰ سال نوشته شده است اما پیام آن برای سنین دیگر نیز مهم است.
داستان کتاب درخت آلو دو قهرمان دارد: اولی درخت آلو است که می‌خواهد حرکت کند و جهان را ببیند اما با موجوداتی احاطه شده است که نمی‌توانند امکانات فراتر از واقعیت پذیرفته شده عمومی را تصور کنند.
دیگری آرزو، یک دختر فقیر ایرانی است که در اوایل زندگی نابینا شد و از خانواده خود ناامید است که هرگزقادر نخواهند بود پول کافی برای یک عمل جراحی برای بازگرداندن بینایی او فراهم کنند.
کتاب درخت آلو می‌گوید عشق، تمایل به کمک و شکرگذاری، غیرممکن بودن را ممکن می‌سازد. علاوه بر این از درس‌های دوستی و همکاری افراد برای تغییر وضعیت موجود به طور غیرمستقیم در مورد توانمندسازی زنان برای شکستن محدودیت‌های نهفته صحبت میکند.