نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی غلبه بر روابط سمی و ناسالم - آنا وایلی
4.7
42 رای
مرتبسازی: پیشفرض
با درود فراوان خدمت دوستان کتابخوان و گرامی، کتابی که مطالعه شد باید بگم فوق العاده ست به تمام معنا. البته که چون بنده خودم در شرایط همسانی هستم به خوبی عمق مطالب را درک کردم چرا که یکایک آنها برایم پیش آمده. در اینجا نویسنده با علم کامل بر این موضوع و با قلمی روان نکات ارزشمندی را عنوان و توضیح کامل تری دادهاند که با تامل بر آنها و درک صحیح متوجه خواهیم شد که چقدر در رابطهی اشتباهی اسیر کرده ایم خودمان را، مرد و یا زن هم نداره چرا که انسان خودشیفته مبرا از جنسیت هست و میتونه با رفتار شکارچی وارش در زندگی با حسمون و روحمون بازی کند. کاملا درک شد مطالب و میتونم بگم کمک شایانی کرد برای تصمیم گیریهای پیش رو و حتی ارتباط گیریهای آینده. متن به خوبی ترجمه شده و خوانش فوق العاده بود. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب عالی
آیا هنوز به فردی که به شما آسیب جسمی، روانی یا عاطفی زده، احساس دلبستگی میکنید؟ آیا به شما آزار رسانده اما همچنان نمیتوانید رهایش کرده یا دیگر به او فکر نکنید؟ اگر جوابتان به این سؤالات بله است، احتمالاً دلیلش پیوند عاطفی ناشی از تروما است. پیوند عاطفی ناشی از تروما زمانی اتفاق میافتد که فرد مورد سوءاستفاده یا آزاردیده، دلبستگی ناسالم به شکنجهگری پیدا میکند که او را مورد سوءاستفاده یا آزار قرار داده است. این شکل از دلبستگی اغلب در یک دوره زمانی در روابط اتفاق افتاده و از طریق چرخه مکرر سوءاستفاده، تشدید میشود. وقتی بدانید که دقیقاً با چهچیزی سروکار دارید و این موضوع چطور بر افکار، احساسات و رفتارهایتان تأثیر میگذارد، میتوانید کنترل زندگیتان را مجدداً به دست گرفته، چرخه سوءاستفاده را متوقف کرده و از این رابطه سمی خلاص شوید.
با سلام خدمت دوستان فرهیخته. کتاب پیش رو یکی از بهترین کتابهایی که به جرات میتونم بگم برای تمام سنین و هر جنسیتی مناسب جمله جمله مطالب و میتونید در روابط با افراد بکار ببرید شاید تحربیات تلخ از شکست و سو استفاده در روابط با افراد سمی هم به شما یاد اوری بشه. با رسیدن به قسمتهای پایانی مهارت بهبود روحیه واعتماد به نفس و ترمیم روابط با افراد خطرناک و پیدا خواهید کرد
یه سوالی که واسم پیش اومده اینکه ازارگرها عمدا و با اطلاع از علم روانشناسی با روان طرف مقابلشون بازی میکنن و زندگیو هم برای خودشون هم برای طرف مقابلشون سخت میکنن؟ من فکر میکنم که آزارگرها هم خودشون به نحوی قربانی هستن، قربانی تربیت اشتباه
قربانی هم تربیت نادرست از جانب خانواده هستن، بنظرم در یک رابطه هر دوطرف میتونن هم آزارگر باشن هم قربانی، به هر حال مسئلهی آزار از یک جایی شروع میشه دیگه میخوام بگم هر کنشی یک واکنش داره ینی اینکه ببینم حالا به اصطلاح در مرحلهی اول اولین آزار از سمت آزارگر چه موقع شروع شده؟ قربانی چه کاری انجام داده که واکنش آزار گر به اون صورت بوده؟ فرض مثال اینکه آنا همیشه با همسرش همه جا میرفته و هیچ موقع بدون همسرش جایی حضور پیدا نمیکرد وقتی تصمیم گرفته با دوستاش دخترونه برن بیرون واکنش همسرش به اون صورت بوده، من نظرم اینکه آنا اگر از ابتدا یه حدو مرزی برای رابطهی عاطفیش و روابطش با دوستانش تعیین میکرد شاید این اتفاق نمیفتاد اگر از همون ابتدای رابطه به همسرش میفهموند که من هم نیاز دارم پرایوسیه خودمو داشته باشم و گاها با دوستانم بیرون برم و خلوت کنم همسرش دلخور نمیشد، شاید من دارم اشتباه میکنم نمیدونم این نظره منه!
نتیجه گیریه من اینکه خانواده نقش بسزایی در تربیت ما داره و میتونه جلوگیری کنه از به وجود آمدن آزارگرها و قربانیهای آینده.
سپاس از کتابرا